به یاد می آورم لحظه های فراز را که :
صدای او اعتبارم می بخشید
و لحظه های نشیب را که اعتمادم
به یاد می آورم افرای افراشته ای را ، به یاد می آورم مادرم را . . .
.
سلام میترا جونم الان حالتون چطوره ؟خوبین؟بهترین؟
شرمنده منم هی مزاحمتون میشم وقتی یه چیزی میبینم میام به شما میگم :خجالت2:
راستی روزتون مبارک از طرف من به مادر محترمتون هم تبریک بگین :گل: