اگر در دوران جوانی با تنهایی انس و الفت گرفته باشیم،عادت به انزوا
و بودنِ با خویش به طبیعت ثانوی ما تبدیل می شود. بنابراین،
عشق به انزوا که قبلا به قیمت صرفنظر کردن از علاقه به معاشرت
با دیگران تمام می شد، اکنون عشقی طبیعی و سهل است:
آنگاه تنهایی چون عنصری است لازم برای حیات، همانطور که
ماهی به آب نیاز دارد.از این رو هر کس که شخصیتی یکتا دارد
و در نتیجه شبیه دیگران نیست و منزوی است،
در سالمندی احساس سبکباری می کند.
برگرفته از:وبلاگ کلبه ی تنهایی
خو گفت بدون ذکر نام منبع ممنوعه
و بودنِ با خویش به طبیعت ثانوی ما تبدیل می شود. بنابراین،
عشق به انزوا که قبلا به قیمت صرفنظر کردن از علاقه به معاشرت
با دیگران تمام می شد، اکنون عشقی طبیعی و سهل است:
آنگاه تنهایی چون عنصری است لازم برای حیات، همانطور که
ماهی به آب نیاز دارد.از این رو هر کس که شخصیتی یکتا دارد
و در نتیجه شبیه دیگران نیست و منزوی است،
در سالمندی احساس سبکباری می کند.
برگرفته از:وبلاگ کلبه ی تنهایی
خو گفت بدون ذکر نام منبع ممنوعه