S S shakira 2012 , August 12 خدا را دیده ای آيا؟ و هنگامی كه می فهمی: دگر تنهای تنهایی، رفیقی ... همدمی ... یاری ... كنارت نیست، و می ترسی كه رازی با كسی گویی؛ یكی بی آنكه حتی لب تو بگشایی، به آغوشی، تو را گرم محبت ميكند با عشق... گمانم ديده ای او را ... :گل:
خدا را دیده ای آيا؟ و هنگامی كه می فهمی: دگر تنهای تنهایی، رفیقی ... همدمی ... یاری ... كنارت نیست، و می ترسی كه رازی با كسی گویی؛ یكی بی آنكه حتی لب تو بگشایی، به آغوشی، تو را گرم محبت ميكند با عشق... گمانم ديده ای او را ... :گل:
پانته آ 2012 , August 12 زیبایی ها را چشم میبیند و مهربانی ها را دل... چشم فراموش میکند اما دل ،هرگز... پس تا زمانی که دل زنده است.. فراموش نخواهی شد...
زیبایی ها را چشم میبیند و مهربانی ها را دل... چشم فراموش میکند اما دل ،هرگز... پس تا زمانی که دل زنده است.. فراموش نخواهی شد...
• • •✿♥lostlove♥✿• 2012 , August 11 از 13 سالگی با دنیای نت آشنا شدم داخل 8 انجمن فعالیت کردم و با همشون خداحافظی کردم چون باهاشون نمیساختم همشون تا سمتشون بالا میرفت مغرور میشدن
از 13 سالگی با دنیای نت آشنا شدم داخل 8 انجمن فعالیت کردم و با همشون خداحافظی کردم چون باهاشون نمیساختم همشون تا سمتشون بالا میرفت مغرور میشدن
S S Shah_d 14 2012 , August 11 دریم دریم...دریم...دریم......دی ری ری ریییییییییییییییییم... ری ری ری ریم
P P playful girl 2012 , August 10 ای خدایی که هیچ دغدغه از دست دادنش را ندارم... از تو میخواهم؛هنگام استجابت دعا نگاهت به قران روی سرم معطوف باشد.... نه به انی که زیر سایه ی کتابت خود را پنهان میکند.... آمین:ناراحت:
ای خدایی که هیچ دغدغه از دست دادنش را ندارم... از تو میخواهم؛هنگام استجابت دعا نگاهت به قران روی سرم معطوف باشد.... نه به انی که زیر سایه ی کتابت خود را پنهان میکند.... آمین:ناراحت:
B B Black Lover 2012 , August 9 سلام سولماز جان...خوبی؟ امودم یک سلامی کنم...من فقط امروز و فردا پای اینتنتم...از پس فردا میرم سفر...پس اگه فردا نیسیتی الان خداحافظی میکنم:نیش:. بای..
سلام سولماز جان...خوبی؟ امودم یک سلامی کنم...من فقط امروز و فردا پای اینتنتم...از پس فردا میرم سفر...پس اگه فردا نیسیتی الان خداحافظی میکنم:نیش:. بای..
ش ش شهیاد 2012 , August 8 در حضور خارها می توان یک یاس بود در هیاهوی مترسک ها پر از احساس بود می شود حتی برای شادی پروانه ها شیشه های مات یک متروکه را الماس بود.
در حضور خارها می توان یک یاس بود در هیاهوی مترسک ها پر از احساس بود می شود حتی برای شادی پروانه ها شیشه های مات یک متروکه را الماس بود.