:گل:
-----
-------
----------
بین من و خورشید بعدازظهر زمستان
شاخه های نور درخت و انبوه ساران
با دم و بال نورانی در تردد پرواز
بگذار ترا فراموش کنم
در ردیف نخل های تنهای دریای جنوب
در ماسه زاران مهتابی دریای شمال
غروب اشجار اشباح ایستایند
مرا در محاصره خاطرات دارند
که درآنها گم شدی
همچون فانوسی در مه غروب