• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

نتایح جستجو

  1. F

    نمی دانم دلم را آسمانت برد یا که شاید گریه ابرت

    نمی دانم دلم را آسمانت برد یا که شاید گریه ابرت نسیم ات ، قطره شبنم نگاه ماه زیبایت خداوندا چه می گویم خدا بودی ، تو از اول نداری تو ، خدایی چون خودت حال مرا اخر چگونه می توان فهمید ؟ چه حالی دارد آن حالی ، که تنها با تو می آید تویی آنکس که می خواند ، ولی هرگز نمی راند چه نزدیک است راه آسمان با...
  2. F

    آن كلاغی كه پريد

    شعر فتح باغ فروغ فرخزاد آن كلاغی كه پريد از فراز سر ما و فرو رفت در انديشه آشفته ابری ولگرد و صدايش همچون نيزه كوتاهی ، پهنای افق را پيمود خبر ما را با خود خواهد برد به شهر همه می دانند همه می دانند كه من و تو از آن روزنه سرد و عبوس باغ را ديديم و از آن شاخه بازيگر دور از دست سيب را چيديم همه...
  3. F

    اجاق دانشجویی

    به سلامتی همه دانشجوها ! که گاهی اوقات ابتکاراتشون .........:دست:
  4. F

    مناظره

    سیمین بهبهانی: یارب مرا یاری بده، تا سخت آزارش کنم هجرش دهم زجرش دهم، خوارش کنم زارش کنم از بوسه های آتشین، وز خنده های دلنشین صد شعله در جانش زنم، صد فتنه در کارش کنم در پیش چشمش ساغری، گیرم ز دست دلبری از رشک، آزارش دهم، وز غصه بیمارش کنم بندی به پایش افکنم، گویم خداوندش منم چون بنده در...
  5. F

    دعای گل سرخ

    آفتابا مدد کن که امروز باز بالنده تر قد برآرم یاری ام ده که رنگین تر از پیش تن به لبخند گرمت سپارم چشم من شب همه شب نخفته است آفتابا قدح واژگون کن گونه رنگ شب شسته ام را ساقی پاکدل پر ز خون کن گر تغافل کنی ریشه من در دل خاک رنجور گردد بازوان مرا یاوری کن تا نیایشگر نور گردد تا بهایی ز گلچین...
  6. F

    پیامبری‌ از کنار خانه‌ ما رد شد.

    به بهانه ی فرخنده زاد روز حضرت مسیح :گل: پیامبری‌ از کنار خانه‌ ما رد شد. باران‌ گرفت. مادرم‌ گفت: چه‌ بارانی‌ می‌آید. پدرم‌ گفت: بهار است. و ما نمی‌دانستیم‌ باران‌ و بهار نام‌ دیگر آن‌ پیامبر است. آسمان‌ حیاط‌ ما پر از عادت‌ و دود بود. پیامبر، کنارشان‌ زد. خورشید را نشانمان‌ داد...
  7. F

    بگو دوستم می داری تا زیباتر شوم !

    بگو دوستم می داری تا زیباتر شوم ! بگو دوستم می داری تا انگشتانم مطلا شوند و ماه از پیشانی ام بتابد! بگو دوستم می داری تا زیر و رو شوم ! تبدیل شوم به خوشه ای گندم یا یکی نخل ! بگو ! دل دل نکن که دل دل دل را نمی پذیرد ! بگو دوستم می داری تا به قدیسی بدل شوم ! بگو دوستم می داری تا از کتاب شعرم کتاب...
  8. F

    خانه خاموش است اما

    خانه خاموش است اما یک صدای آشنا می تراود از نگاه آفتاب پنجره دستان خود را می گشاید نرم نرم می کشد خمیازه شب بو می فشارد دست گلدان شبنم الماس گون خاک آهسته نوازش می کند گونه های بی قرار ریشه ها و درخت نارون می خندد زشوق غنچه ها ماهی قرمز هنوز در سایه گرم سکوت خواب می بیند ولی می نشیند روی خواب...
  9. F

    شب چله ، آغاز سال کهن بلوچی و سیستانی است

    بلوچ ها ، این مردمان خوب و مهربان ایرانی .. برخلاف عموم اقوام ایرانی که فصل بهار را آغاز سال نو می شمارند ، در روزگار کهن ، سال نوی مردم سیستان و بلوچستان همزمان با کریس مس ( یا آنگونه که نوشته میشود : کریست مس) آغاز میشد و در پیشوازش جشن برپا می کردند . فرقه‌های گوناگون مسیحی ، با تفاوت‌هایی ،...
  10. F

    مهر رخشا، نكوترین چهر است

    جشن یلدا پیشاپیش فرخنده باد:گل: مهر رخشا، نكوترین چهر است شب یلدا تولد مهر است لفظ یلدا اگرچه سریانی ست شب مهرآفرین ایرانی ست به دَری معنی اش بود زادن زندگانی به دیگری دادن این شب تیره و بلند و دراز صدفی هست پر ز گوهر راز ره به اسطوره برده آغازش پر از اسطوره ها بود رازش همچو تاریخ ما،...
  11. F

    خورشید نرم نرمک

    خورشید نرم نرمک ذهن زیبای حقیقت را شکافت برق شبنم روی چشم سبزه های بی قرار انعکاسی از هجوم منطقی کمیاب بود بیشه زار سرداد آوازی عمیق شاپرکها پرکشیدند تا فراسوی زمان باز خورشید رفت بالا تا کنار ابرهای انتظار گیسوی سوزان خودرا ریخت بر دامان خاک عکس خود را دید در دریاچه بیرنگ شوق روی چشمانش شناور...
  12. F

    جام صبوح می‌دهد نور و صفای صبحدم

    جام صبوح می‌دهد نور و صفای صبحدم گویی آفتاب وش نور فزای صبحدم صبح رسید و می‌رود یکدمه‌ای که حاضر است از می و چنگ ساز کن برگ و نوای صبحدم خاست هوای صبحدم جان به تن پیاله ده هان که پیاله می‌دهد جان به هوای صبحدم جلوه کنان عروس صبح آمد و می دمد افق از زر مغربی خور روی نمای صبحدم صبح سفید اطلسی ساخت...
  13. F

    عشق

    دوستان سلام :گل: این تاپیک مختص اشعار نو با موضوع عشقه:2: عشق را می گویم باید این حادثه را از نگه سبز تو آغاز نمود عشق را باید از زمزمه بارش چشمان تو با واژه احساس سرود و در این قدرت دریایی تو کشتی توفان زده را در دل امواج سپرد به تب حادثه غرق شدن مردن و آغاز شدن به هم آوایی قلب دو پرنده...
  14. F

    مارگوت بیکل

    برای تو و خویش «چشمانی» آرزو می‌كنم كه چراغ‌ها و نشانه‌ها را در ظلماتمان ببیند. «گوشی» كه صداها و شناسه‌ها را در بیهوشیمان بشنود. برای تو و خویش، «روحی» كه این همه را در خود گیرد و بپذیرد. و «زبانی» كه در صداقت خود ما را از خاموشی خویش بیرون كشد و بگذارد ار آن چیزها كه در بندمان كشیده است سخن...
  15. F

    یـار مـا گـر مـیـل صـحـرا مـیـکـند صحرا خوش است

    یـار مـا گـر مـیـل صـحـرا مـیـکـند صحرا خوش است مـیـل دریـا گـر کـنـد در چـشم ما دریا خوش است گــر نــمــایــد روی او خــود رفــتــن دلـهـا نـکـوسـت وربـپـوشـد رخ زحـسرت شور در سرها خوش است در وصــالــش چــون نــوازد مـسـتـی مـا خـوش بـود در فــراقــش گــر گــدازد نــالـه هـای مـا خـوش...
  16. F

    بی حرمتی به ساحت خوبان قشنگ نیست

    بی حرمتی به ساحت خوبان قشنگ نیست باور کنید پاسخ آیینه «سنگ» نیست سوگند می خورم به مرام پرندگان در شهر ما سزای پریدن «تفنگ» نیست با برگ گل نوشته به دیوار باغ ما وقتی بیا که حوصله ی غنچه تنگ نیست در کـــــارگــــــاه رنگـــــرزانِ دیــــار ما رنگی برای پوشش آثار «ننگ» نیست از بردگی مقام بلالی...
  17. F

    من جانوران را دوست دارم

    در روزهای سرد زمستون قبل از روشن کردن اتومبیل خود به بدنه یا کاپوت اون ضربه بزنین شاید مهمونی کوچولوئی به اتومبیل شما پناه آورده باشه :)
  18. F

    مشاعره جنس لطیف...

    یعنی ورود آقایون ممنوع :نیش2: نه نه شوخی کردم به دل نگیرید:خنده::گل: یعنی اینکه فقط شعرهایی بگذارید که شاعرش خانم باشه و حتما نام شاعر را ذکر کنید:بله: با سپاس و شروع می کنیم با شعر اختر چرخ ادب:احترام: بانو پروین اعتصامی ای خوشا مستانه سر در پای دلبر داشتن دل تهی از خوب و زشت چرخ اخضر داشتن...
  19. F

    هواشناسی ایران انجمن

    اینجا می تونی درباره آب و هوای محل زندگیت و تغییرات فصلی و طبیعت بنویسی:گل:
  20. F

    ورود آقایان ممنوع

    دعای خانم ها : خدایا به من عشق بده تا همسرم را دوست بدارم ؛ صبر بده تا تحملش کنم ؛ . . اما قدرت نده که می زنم لهش می کنم ها ...
بالا