آخرين گفتار كـــــورش بزرگ ، شاهنشاه بزرگ ايران و ملل گوناگون ،
از كتاب كورش نامه ، اثر گزنوفون تاريخ نويس يوناني :
در طول مدت پادشاهي پر افتخار كورش بزرگ او هفت بار سرتاسر امپراتوري
خود را سر كشي كرد ، با توجه به وسعت كشورهاي تحت كنترل كورش ، هر
سركشي ماهها به طول مي انجاميد . او پس از مراجعت از آخرين ديدار از
سرزمينهاي پارس بر طبق عادات هميشگي ، به پرستش اهورامزدا پرداخت و
قربانيان در اين راه فدا كرد .
او در واپسين روزهاي عمر خود رو به فرزندان خود چنين گفت :
من در طول مدت عمر خود هر آرزويي كه داشتم برآورده شد ،
دست به هر كاري كه زدم پيروز شدم . دوستان و يارانم از تدبير من
برخوردار بودند . دشمنانم جملگي فرمانم را با رقبت گردن نهادند .
قبل از من وطنم سرزمين كوچك و گمنامي بود كه هر سال مورد تاخت و
تاز و تجاوز قرار ميگرفت و حالا درآستانه مرگ من ، آنرا بزرگترين و
مقتدرترين و شريف ترين كشور آسيا به دست شما ميسپارم . من به خاطر
ندارم در هيچ جهادي براي عزت ، سربلندي و كسب افتخار براي ايران زمين
مغلوب شده باشم . جمله آرزوهايم برآورده شد و سير زمان پيوسته به كام من بود .
اما از آنجا كه از شكست در هراس بودم ، خود را از خودپسندي و غرور بر حذر
داشتم . حتي در پيروزيهاي بزرگ خود ، پا از اعتدال بيرون ننهادم .
حال كه مرگ من نزديك است خود را بسي خوشبخت ميدانم زيرا :
فرزنداني كه خداوند بر من عطا فرمود همگي سالم و در عين حال عاقل
هستند و وطنم ايران از همه جهات مقتدر و پرشكوه مي باشد و آيندگان
مرا مردي خوشبخت و كامياب خواهند شمرد . من پيوسته معتقد هستم
كه روح انسان پس از خروج از كالبد خاكي ، محو و فناپذير نمي گردد .
مرگ چيزي است شبيه به خواب . در مرگ است كه روح انسان به ابديت
مي پيوندد و چون از قيد و علايق آزاد ميگردد به آتيه تسلط پيدا ميكند و
هميشه ناظر اعمال ما خواهد بود پس اگر چنين بود كه من انديشيدم به آنچه
كه گفتم عمل كنيد و بدانيد كه من هميشه ناظر شما خواهم بود ، اما اگر اين
چنين نبود آنگاه ازخداي بزرگ بترسيد كه در بقاي او هيچ ترديدي نيست و
پيوسته شاهد و ناظر اعمال ماست . از كژي و ناروايي بترسيد .اگر اعمال
شما پاك و منطبق بر عدالت بود قدرت شما رونق خواهد يافت ، ولي اگر
ظلم و ستم روا داريد و در اجراي عدالت تسامح ورزيد ، ديري نمي انجامد
كه ارزش شما در نظر ديگران از بين خواهد رفت و خوار و ذليل و زبون
خواهيد شد . من عمر خود را در ياري به مردم سپري كردم . نيكي به ديگران
در من خوشدلي و آسايش فراهم مي ساخت كه از همه شادي هاي عالم برايم
لذت بخش تر بود .
ديگر بس است ، پس از مرگ بدنم را مومياي نكنيد و در طلا و زيور آلات و
يا امثال آن نپوشانيد . زودتر آنرا در آغوش خاك پاك ايران قرار دهيد تا
ذره ذره هاي بدنم خاك ايران را تشكيل دهد . چه افتخاري براي انسان بالاتر
از اينكه بدنش در خاكي مثل ايران دفن شود.
--------------------------------------------------------------------------------
خوب دوستان گلم این گفتهای مردی بزرگ ازسرزمین ایران
است که اززبان یک دشمن خونین این سرزمین درایران باستان
بیرون آمده.پس چرادرکشورخودش غریب ومظلوم است؟
از كتاب كورش نامه ، اثر گزنوفون تاريخ نويس يوناني :
در طول مدت پادشاهي پر افتخار كورش بزرگ او هفت بار سرتاسر امپراتوري
خود را سر كشي كرد ، با توجه به وسعت كشورهاي تحت كنترل كورش ، هر
سركشي ماهها به طول مي انجاميد . او پس از مراجعت از آخرين ديدار از
سرزمينهاي پارس بر طبق عادات هميشگي ، به پرستش اهورامزدا پرداخت و
قربانيان در اين راه فدا كرد .
او در واپسين روزهاي عمر خود رو به فرزندان خود چنين گفت :
من در طول مدت عمر خود هر آرزويي كه داشتم برآورده شد ،
دست به هر كاري كه زدم پيروز شدم . دوستان و يارانم از تدبير من
برخوردار بودند . دشمنانم جملگي فرمانم را با رقبت گردن نهادند .
قبل از من وطنم سرزمين كوچك و گمنامي بود كه هر سال مورد تاخت و
تاز و تجاوز قرار ميگرفت و حالا درآستانه مرگ من ، آنرا بزرگترين و
مقتدرترين و شريف ترين كشور آسيا به دست شما ميسپارم . من به خاطر
ندارم در هيچ جهادي براي عزت ، سربلندي و كسب افتخار براي ايران زمين
مغلوب شده باشم . جمله آرزوهايم برآورده شد و سير زمان پيوسته به كام من بود .
اما از آنجا كه از شكست در هراس بودم ، خود را از خودپسندي و غرور بر حذر
داشتم . حتي در پيروزيهاي بزرگ خود ، پا از اعتدال بيرون ننهادم .
حال كه مرگ من نزديك است خود را بسي خوشبخت ميدانم زيرا :
فرزنداني كه خداوند بر من عطا فرمود همگي سالم و در عين حال عاقل
هستند و وطنم ايران از همه جهات مقتدر و پرشكوه مي باشد و آيندگان
مرا مردي خوشبخت و كامياب خواهند شمرد . من پيوسته معتقد هستم
كه روح انسان پس از خروج از كالبد خاكي ، محو و فناپذير نمي گردد .
مرگ چيزي است شبيه به خواب . در مرگ است كه روح انسان به ابديت
مي پيوندد و چون از قيد و علايق آزاد ميگردد به آتيه تسلط پيدا ميكند و
هميشه ناظر اعمال ما خواهد بود پس اگر چنين بود كه من انديشيدم به آنچه
كه گفتم عمل كنيد و بدانيد كه من هميشه ناظر شما خواهم بود ، اما اگر اين
چنين نبود آنگاه ازخداي بزرگ بترسيد كه در بقاي او هيچ ترديدي نيست و
پيوسته شاهد و ناظر اعمال ماست . از كژي و ناروايي بترسيد .اگر اعمال
شما پاك و منطبق بر عدالت بود قدرت شما رونق خواهد يافت ، ولي اگر
ظلم و ستم روا داريد و در اجراي عدالت تسامح ورزيد ، ديري نمي انجامد
كه ارزش شما در نظر ديگران از بين خواهد رفت و خوار و ذليل و زبون
خواهيد شد . من عمر خود را در ياري به مردم سپري كردم . نيكي به ديگران
در من خوشدلي و آسايش فراهم مي ساخت كه از همه شادي هاي عالم برايم
لذت بخش تر بود .
ديگر بس است ، پس از مرگ بدنم را مومياي نكنيد و در طلا و زيور آلات و
يا امثال آن نپوشانيد . زودتر آنرا در آغوش خاك پاك ايران قرار دهيد تا
ذره ذره هاي بدنم خاك ايران را تشكيل دهد . چه افتخاري براي انسان بالاتر
از اينكه بدنش در خاكي مثل ايران دفن شود.
--------------------------------------------------------------------------------
خوب دوستان گلم این گفتهای مردی بزرگ ازسرزمین ایران
است که اززبان یک دشمن خونین این سرزمین درایران باستان
بیرون آمده.پس چرادرکشورخودش غریب ومظلوم است؟