اشکانیان  نخست روش جنگی سلوکیان را به کار بستند و پیادهنظام سنگین اسلحه  و  سوارهنظامی مرتب پدید آوردند ولی به زودی این روش را کنار گذاشته و  شیوهٔ  دیرینهٔ خود را به کار بردند. در این شیوه پیادهنظام تنها برای نبرد  در  بلندیها استفاده میشد و سوارهنظام نیروی اصلی سپاه را تشکیل میداد.   سوارهنظام اشکانی به نیزهداران سبکاسلحه و سواران سنگیناسلحه تقسیم   میشدند. سواران سبکاسلحه ماهرترین تیراندازان زمان خود بودند. سواران   سنگیناسلحه زرهی داشتند که سرتاپای ایشان را میپوشانید و اسبانشان نیز   چنین زرهی داشتند. از آنها برای درهم شکستن صفوف دشمن و از سواران   سبکاسلحه برای پشتیبانی و نیراندازی از دور استفاده میشد. شیوهٔ مخصوص   اشکانیان و به خصوص سواران سبکاسلحهٔ ایشان شیوهٔ جنگ و گریز بود.
 
ولی ارتش اشکانی دچار ضعف مرکزی بود. سپاه اشکانی از تربیت نظامی و صفوف متشکل٬ متمرکز و سازمان یافته ترکیب نمییافت. در نبرها سپاه کشور از سربازانی تشکیل میشد که زیر دست آزادگان و فرمانروایان محلی هر کدام از گوشهای از کشور به درگاه شاه میآمدند و بیشتر به فرمانروایان محلی خود وفادار بودند تا به شاه. این جوهر فئودالی و نداشتن نظام فرماندهی متمرکز در نبردهای اشکانیان بارومیان و به خصوص در دورههایی که دچار جنگهای داخلی بودند تأثیر گذار بود.
 
			
			ولی ارتش اشکانی دچار ضعف مرکزی بود. سپاه اشکانی از تربیت نظامی و صفوف متشکل٬ متمرکز و سازمان یافته ترکیب نمییافت. در نبرها سپاه کشور از سربازانی تشکیل میشد که زیر دست آزادگان و فرمانروایان محلی هر کدام از گوشهای از کشور به درگاه شاه میآمدند و بیشتر به فرمانروایان محلی خود وفادار بودند تا به شاه. این جوهر فئودالی و نداشتن نظام فرماندهی متمرکز در نبردهای اشکانیان بارومیان و به خصوص در دورههایی که دچار جنگهای داخلی بودند تأثیر گذار بود.
