مورخان ارمنی عقیده دارند که اشکانیان به جند تیره یا خانواده بخش بوده اند و هر کدام در کشوری نشیمن داشتند .مثلا تیره ای در ماد و نیز در ارمنستان تیره ای در افغانستان کنونی به اسم دولت سکایی و تیره ای در ماوراء سیحون تا حدود چین از سوی مشرق و دریای آزف از سوی مغرب بنا بر این آسیای میانه و دشت قبچاق و نواحی پست کو ه های قفقاز تا دریای آزف به گمان آن مورخان جزو دولت اشکانی بوده و دریای خزر میانه ی سرزمینهای اشکانیان بوده است .
یاد داشت : بیشتر شا هان کوشان پسوند نامشان به واژه ی ایشکا ختم می شد که به آسانی می توان دریافت همان اشک یا ارشک است . یکی از ایشان به نام کنیشکا مرز های شرقی ایران بزرگ را دوبار ه تا کاشغر -یارکند وختن رسانید. پادشاهی کوشانی از هر سو به یکی از چهار رود جیحون -سند - گنگ - تاریم می رسید .فاستوس بیزانسی کوشانها را از خاندان اشکانی می دانست .
یک اشتباه بزرگ دربار ه ی اشکانیان جدا کردن فرمانروایی کوشانیان از ایشان است حال آنکه پادشاهی کوشانی بخشی از شاهنشاهی اشکانی به شمار می رفت .به نوشته ی بیوار زبان رسمی کوشان گویشی ایرانی بود و جامه ی آنها تفاوتی با جامه ی دیگر ایرانیان دشتهای آسیای میانه نداشت .در پادشاهی بعدی ساسانیان مستقیما بر سرزمین های پادشاهی کوشان فرمانروایی می کردند .
به نوشته ی امریک (emmerick) ساکنان ایرانی "ختن" به زبانی سخن می گفتند که با زبان سکا هایی که از سده ی نخست ق.م در شمال باختری هند ساکن بودند پیوند داشت .در شمال رود خانه ی یارکند نسخه ای خطی پیدا گشت که به یکی از زبانهای ایرانی نوشته شده و چنان پیوند نزدیکی با زبان ختنی دارد که این دو را باید گویشهای گو نا گون زبان واحد سکایی دانست . بررسی شهر تون هوانگ نشان از نشیمن سغدیان دارد پس از آنجا مشهور ترین جایی که در آسیای میانه با ایرانی زبانان پیوستگی داشت ناحیه ی تورفان است . شرقی ترین ناحیه ای که ایرانیان در آنجا رخنه کرده بودند "چن چیانگ" است که حدود 220 کلیومتری مصب رود خانه ی یانگ توسه قرار داشت .
پرسی سایکس : تاریخ ایران
مهر داد {دوم} اشکانی حقیقتا تا این درجه موفقیت حاصل نمود که ولایت چندی در مشرق گرفته ضمیمه کرد از سکه هایی که در دست است ثابت می شود که در خلال آن ایام شاهزادگانی دارای اسامی و القاب اشکانی در نزدیکی جبال هیما لا سلطنت داشته اند .
مار کوارت : ایرانشهر
در نیمه دوم قرن اول میلادی عمان در تصرف امپراتوری ایران بوده است {...} در اولین سده های پس از میلاد مسیح ناحیه ی سفلای هند : ***تانه نامیده می شد زیرا سکا های ایرانی پنجاب را به تصرف در آورده بودند .
یاد داشت : بیشتر شا هان کوشان پسوند نامشان به واژه ی ایشکا ختم می شد که به آسانی می توان دریافت همان اشک یا ارشک است . یکی از ایشان به نام کنیشکا مرز های شرقی ایران بزرگ را دوبار ه تا کاشغر -یارکند وختن رسانید. پادشاهی کوشانی از هر سو به یکی از چهار رود جیحون -سند - گنگ - تاریم می رسید .فاستوس بیزانسی کوشانها را از خاندان اشکانی می دانست .
یک اشتباه بزرگ دربار ه ی اشکانیان جدا کردن فرمانروایی کوشانیان از ایشان است حال آنکه پادشاهی کوشانی بخشی از شاهنشاهی اشکانی به شمار می رفت .به نوشته ی بیوار زبان رسمی کوشان گویشی ایرانی بود و جامه ی آنها تفاوتی با جامه ی دیگر ایرانیان دشتهای آسیای میانه نداشت .در پادشاهی بعدی ساسانیان مستقیما بر سرزمین های پادشاهی کوشان فرمانروایی می کردند .
به نوشته ی امریک (emmerick) ساکنان ایرانی "ختن" به زبانی سخن می گفتند که با زبان سکا هایی که از سده ی نخست ق.م در شمال باختری هند ساکن بودند پیوند داشت .در شمال رود خانه ی یارکند نسخه ای خطی پیدا گشت که به یکی از زبانهای ایرانی نوشته شده و چنان پیوند نزدیکی با زبان ختنی دارد که این دو را باید گویشهای گو نا گون زبان واحد سکایی دانست . بررسی شهر تون هوانگ نشان از نشیمن سغدیان دارد پس از آنجا مشهور ترین جایی که در آسیای میانه با ایرانی زبانان پیوستگی داشت ناحیه ی تورفان است . شرقی ترین ناحیه ای که ایرانیان در آنجا رخنه کرده بودند "چن چیانگ" است که حدود 220 کلیومتری مصب رود خانه ی یانگ توسه قرار داشت .
پرسی سایکس : تاریخ ایران
مهر داد {دوم} اشکانی حقیقتا تا این درجه موفقیت حاصل نمود که ولایت چندی در مشرق گرفته ضمیمه کرد از سکه هایی که در دست است ثابت می شود که در خلال آن ایام شاهزادگانی دارای اسامی و القاب اشکانی در نزدیکی جبال هیما لا سلطنت داشته اند .
مار کوارت : ایرانشهر
در نیمه دوم قرن اول میلادی عمان در تصرف امپراتوری ایران بوده است {...} در اولین سده های پس از میلاد مسیح ناحیه ی سفلای هند : ***تانه نامیده می شد زیرا سکا های ایرانی پنجاب را به تصرف در آورده بودند .