فریدون آورزمانی / گروه پژوهشی علوم و تاریخ هنر
در سال 1960 پروفسور لوئی واندنبرگ باستان شناس بلژیکی از گور دختر دیدن کرد و احتمال انتساب آن را به یکي از نخستین پادشاهان هخامنشی به میان آورد. دوید استروناخ باستان شناس انگلیسی و عدهای از باستان شناسان ایرانی مثل توکلی و مصطفوی نیز پیرو نظریه او بودند. در سال 1966 کارل نابلدر با بررسی فرم و اندازه بست های فلزی به کاررفته در بناهای تخت جمشید و پاسارگاد و میزان به کار گرفته شدن انواع آن ها در بناهای هخامنشی، راهی برای تعیین تاریخ تقریبی پاره ای از آن ساختمان ها پیشنهاد کرد و بر مبنای همین تحقیق گور دختر را متعلق به سده پنجم پیش از میلاد دانست. اما به علت محدود بودن بناهای بررسی شده، روش نایلدر مورد قبول صاحبنظران قرار نگرفت. از محققان ایرانی شاپور شهبازی نیز معتقد است که این بنا نزدیک به اواخر دوران هخامنشی ساخته شده و آرامگاه کوروش کوچک می باشد. دکتر علی اکبر سرفراز باستان شناس ایرانی با بررسی دقیق بناها و آثار بر جای مانده از دوران هخامنشی و همچنین اشیاء به دست آمده در کاووش های علمی اعلام کرد که خاندان کوروش و خانواده داریوش دارای عقاید و اندیشه های مذهبی متفاوت با یکدیگر بوده اند و این امر در شکل گیری بنای مقابر آن ها مؤثر بوده و به خوبی مشهود است. بنابر این کوروش و منسوبین او دارای گورهای ساخته شده در فضای باز و داریوش و جانشینان او دارای گوردخمه های کنده شده در دل کوه می باشند. بر اساس این نظریه گور دخمه را که از لحاظ تکنیک و سایر ویژگی های معماری هخامنشی ساده تر و ابتدائی تر از بنای گور کوروش است باید مربوط به یکی از نخستین شاهان هخامنشی و منسوبین کوروش بدانیم. گور دختر بنای مستطیل شکلی است به بلندی 5/4 متر با بامی شیروانی و شیب دار که از تخته سنگ های برزگ سفید رنگ ساخته شده . این آرامگاه بر روی یک کف یا کرسی سنگی بنا شده که بخشی از آن هنوز در شمال دیده می شود و از مشخصات شیوه معماری هخامنشی است. بر روی این پایه سه طبقه سنگ به شیوه گور کوروش ساخته شده، بلندی هر طبقه 35 سانتی متر است بر روی سومین سکو، خانه سنگی ساخته شده که بلندیش 4/3 متر است و درازیش 95/2 متر و عرض آن 3/2 متر و ضخامت دیوارهای سنگی این بنا 75 سانتی متر است. اطاق آرامگاه از درون تنها 3/2 متر درازا و 55/1 متر پهنا دارد و بلندی آن از کف تا سقف به 05/2 متر میرسد.
این اندازه ها در مقایسه با آنچه در آرامگاه کوروش می بینیم بسیار کوچکتر می باشد. در سقف اطاق محفظهای تو خالی وجود دارد. یکی از تفاوت های مهم این بنا با آرامگاه کوروش و سایر مقابر هخامنشی نداشتن در ورودی با تاق آرامگاه میباشد. در جبهه شمالی روزنی است که 70 سانتیمتر عرض و 90 سانتیمتر طول دارد، یعنی به اندازه ای است که تابوتی را از آن به درون بنا می توان کشید، هیچ نشانه ای از پانة در نمیتوان یافت. بنابر این باید پذیرفت که یک سنگ تراشیده به جای در، این روزن را می پوشانیده است. یعنی پس از ساختن آرامگاه و نهادن کالبدی در آن، روزن را با پاره سنگ مسدود کردهاند. در بالای در آرامگاه دو طاقچه کوچک مربع شکل در سنگ کنده اند. وجود چنین روزنه هائی در ایران باستان پیشینه داشته است. از کاووش های تپه سیلک کاشان به خوبی پیداست که در آنجا گورهائی وجود دارد که در دیوارهای جانبی سوراخ ها و یا روزن هائی دارد که شبیه طاقچههای مذکور است.
دومين نوع آرامگاههاي هخامنشي به صورت گور دخمههاي صخرهاي هستند كه در زمان داريوش اول و جانشينان او ساخته شدهاند. اين گور دخمهها در دل صخرههاي نقش رستم و كوه تخت جمشيد كنده شدهاند. اين آرامگاهها بر خلاف گور دخمههاي مادي از نظر شكل ظاهري يكسان ميباشند. نماي آنها نمايشگر تصويري است كه از سه بخش تشكيل يافته و يكي بر بالاي ديگري حجاري شده اند. ظاهر آنان عموماً شبيه صليب يوناني بوده و بلنديشان از 24 متر تجاوز نمي كند. بخش زيرين اين آرامگاه ها عموماً به صورت متوازي الاضلاع تراشيده شده و هيچگونه تزئين و پاكنده كاري در آن صورت نگرفته است. دو بخش ديگر روي هم رفته نماي بيروني كاخي را نشان ميدهند. اين نما در زير رواقي دارد. به عبارت ديگر خط افقي صليب به عنوان يك ايوان ستوندار كنده شده است. در وسط اين ايوان در ورودي دخمه قرار دارد كه در دو طرف آن دو نيم ستون ساخته شده. سر ستون ها به شكل بالا تنه دو گاو هستند كه به هم پشت نموده و كاملاً شبيه ستون هاي تخت جمشيد مي باشند. در كاخها در وسط اين ستون ها و در فاصله بين دو تنه گاو ها، تير هاي چوبي براي نگهداري سقف قرار مي گرفته كه در اين جا به صورت سنگ تراشيده نمايش داده شده. درها شبيه درهاي كاخ داريوش در تخت جمشيد با گيلوئي مصري ميباشد و در حاشيه لبه قرنيز ايوان، نقش هاي كنگره دار باروهاي تخت جمشيد به تصوير كشيده شده است. بر بالاي ايوان يك سكوئي قرار گرفته است. البته بخش عمودي صليب در قسمت بالا به دو بخش تقسيم شده است. در بخش بالائي آن تصاوير كنده كاري شده به چشم ميخورد كه شاه روي يك سكوي پله دار ايستاده و با دست چپ كماني را گرفته و انتهاي آن را همانطور كه در نقش برجسته مادي گور دخمه قيزقاپان ديده مي شود بر روي پاي چپ خود نهاده است. شاه دست راست خود را به نشانه احترام به سوي آتشداني كه در آن آتش مي سوزد دراز كرده است. در بخش پائين بيست و هشت مجسمه در در دو رديف يكي بر بالاي ديگري، تخت شاه را با دستهاي خود نگاه داشتهاند. اينها چنانكه در كتيبه بالاي آرامگاه داريوش اول در نقش رستم آمده است، نمايندگان استان هاي گوناگون امپراطوري هخامنشي ميباشند. در درون هر يك از آرامگاههاي صخرهاي دهليز و بعد از آن اطاق ايجاد گرديده و در اطاق ها گورهائي جهت تدفين شاه و افراد خانواده در سنگ تراشيده شده، اما فاقد نقش و نگار و تزئينات مي باشند. پوشش سنگي روي قبر ها به صورت خرپشته تراشيده شده كه از نظر روش معماري، پوشش قبرهاي سيلك «ب» را به خاطر مي آورد و قابل مقايسه با آن ها ميباشد. در نقش رستم آرامگاه داريوش اول، خشايارشا، اردشير اول، داريوش دوم و در تخت جمشيد آرامگاه اردشير دوم، اردشير سوم و قبر ناتمام داريوش سوم قرار دارد. اگر چه همه اين آرامگاه ها از نظر معماري و نقوش تقريباً يكسان مي باشند، اما داراي تفاوت هاي جزئي نيز هستند. بنابر اين به عنوان نمونه آرامگاه داريوش اول در نقش رستم را باختصار مورد بررسي قرار مي دهيم.
آرامگاه داريوش اول:
از چهار آرامگاه هخامنشي در نقش رستم، تنها آرامگاه داريوش داراي كتيبه مي باشد، كه شامل دو سنگ نبشته مفصل و چند سنگ نبشته كوتاهتر به خط ميخي و به سه زبان پارسي، ايلامي و بابلي مي باشد. (تصوير شماره 5) همانطور كه قبلاً اشاره شد، نماي خارجي و طرز ساختمان آرامگاه هاي نقش رستم و تخت جمشيد يكسان بوده و عبارت از يك مجلس حجاري به پهناي 12 متر و بلندي 6 متر كه شاه هخامنشي را بر اورنگ شاهي در حالي كه دست راست خود را به حال نيايش بلند كرده و در دست ديگرش كماني گرفته نشان مي دهد. اريكه شاه بر فراز دست 28 تن نمايندگان كشورهاي تابعه در دو رديف قرار گرفته. اين نمايندگان هم در نوشته پيشاني آرامگاه و هم در بالاي سرشان معرفي گرديده اند. در قسمت پائين نماي آرامگاه تصوير ايوان كاخ شاهي نمايانده شده است، كه سقف آن بر چهار ستون قرار گرفته و دري در وسط دارد، كه در ورودي آرامگاه را تشكيل مي دهد و اطراف اين در را رديفي از گل ها 12 برگ و بالاي ستون ها را رديف شير هاي ايستاده مزين ساخته است. جامه و اندام داريوش عيناً به شكل همان نقش هاي برجسته اي است كه در درگاه هاي بناي تخت جمشيد حجاري شده. دسته تخت سلطنتي را چهار سر شير تشكيل داده و در دو رديف پايه تخت دو سرباز خوزستاني پاس مي دهند. در دو طرف تخت شاهي و خارج از متن سه رديف سرباز رديف سه نفر، دو نفر پارسي و يك مادي نقش گرديده است. كنار نيزه داريوش شخصي در كنار اورنگ شاهي قرار گرفته و به سه زبان نام او به خط ميخي نوشته شده «گتو بروو» GAUBARUVA او از شخصيت هاي ممتاز عهد هخامنشي شمره مي شد كه دخترش يكي از همسران داريوش بود. كمانداري كه در اين نقش تبر جنگي داريوش را نگاه داشته به نام «اسپي چاما» در نوشته به خط ميخي معرفي شده است. درون آرامگاه جاي نُه قبر خزينه مانند در سه رديف و راهرو درازي به طول 70/18 متر و پهناي 15/2 متر مي باشد. در مورد تعداد قبر ها كه غير از جاي جسد داريوش جاي هشت جسد ديگر دارد، مي توان حدس زد كه مربوط به ملكه و مادر و ساير همسران و فرزندان او بوده، هر كدام از اين نه قبر داراي حجمي به ابعاد 1در 92/1 سانتيمتر است، كه پس از دفن اجساد سنگ بزرگ محدّبي به قطر 25 سانتيمتر و كمي پهن تر از دهانه قبر بر روي آن قرار داده بودند. براي حفظ اجساد از سرايت آب و ترشحات آن به درون قبرها، دور تا دور سنگ هاي قبر مجرايي تراشيده بودند كه تراوشات آب را به خارج بريزد. نكته ديگر آن كه تنها آرامگاه هخامنشي كه در تخت جمشيد داراي كتيبه است، آرامگاه اردشير سوم مي باشد.
در سال 1960 پروفسور لوئی واندنبرگ باستان شناس بلژیکی از گور دختر دیدن کرد و احتمال انتساب آن را به یکي از نخستین پادشاهان هخامنشی به میان آورد. دوید استروناخ باستان شناس انگلیسی و عدهای از باستان شناسان ایرانی مثل توکلی و مصطفوی نیز پیرو نظریه او بودند. در سال 1966 کارل نابلدر با بررسی فرم و اندازه بست های فلزی به کاررفته در بناهای تخت جمشید و پاسارگاد و میزان به کار گرفته شدن انواع آن ها در بناهای هخامنشی، راهی برای تعیین تاریخ تقریبی پاره ای از آن ساختمان ها پیشنهاد کرد و بر مبنای همین تحقیق گور دختر را متعلق به سده پنجم پیش از میلاد دانست. اما به علت محدود بودن بناهای بررسی شده، روش نایلدر مورد قبول صاحبنظران قرار نگرفت. از محققان ایرانی شاپور شهبازی نیز معتقد است که این بنا نزدیک به اواخر دوران هخامنشی ساخته شده و آرامگاه کوروش کوچک می باشد. دکتر علی اکبر سرفراز باستان شناس ایرانی با بررسی دقیق بناها و آثار بر جای مانده از دوران هخامنشی و همچنین اشیاء به دست آمده در کاووش های علمی اعلام کرد که خاندان کوروش و خانواده داریوش دارای عقاید و اندیشه های مذهبی متفاوت با یکدیگر بوده اند و این امر در شکل گیری بنای مقابر آن ها مؤثر بوده و به خوبی مشهود است. بنابر این کوروش و منسوبین او دارای گورهای ساخته شده در فضای باز و داریوش و جانشینان او دارای گوردخمه های کنده شده در دل کوه می باشند. بر اساس این نظریه گور دخمه را که از لحاظ تکنیک و سایر ویژگی های معماری هخامنشی ساده تر و ابتدائی تر از بنای گور کوروش است باید مربوط به یکی از نخستین شاهان هخامنشی و منسوبین کوروش بدانیم. گور دختر بنای مستطیل شکلی است به بلندی 5/4 متر با بامی شیروانی و شیب دار که از تخته سنگ های برزگ سفید رنگ ساخته شده . این آرامگاه بر روی یک کف یا کرسی سنگی بنا شده که بخشی از آن هنوز در شمال دیده می شود و از مشخصات شیوه معماری هخامنشی است. بر روی این پایه سه طبقه سنگ به شیوه گور کوروش ساخته شده، بلندی هر طبقه 35 سانتی متر است بر روی سومین سکو، خانه سنگی ساخته شده که بلندیش 4/3 متر است و درازیش 95/2 متر و عرض آن 3/2 متر و ضخامت دیوارهای سنگی این بنا 75 سانتی متر است. اطاق آرامگاه از درون تنها 3/2 متر درازا و 55/1 متر پهنا دارد و بلندی آن از کف تا سقف به 05/2 متر میرسد.
این اندازه ها در مقایسه با آنچه در آرامگاه کوروش می بینیم بسیار کوچکتر می باشد. در سقف اطاق محفظهای تو خالی وجود دارد. یکی از تفاوت های مهم این بنا با آرامگاه کوروش و سایر مقابر هخامنشی نداشتن در ورودی با تاق آرامگاه میباشد. در جبهه شمالی روزنی است که 70 سانتیمتر عرض و 90 سانتیمتر طول دارد، یعنی به اندازه ای است که تابوتی را از آن به درون بنا می توان کشید، هیچ نشانه ای از پانة در نمیتوان یافت. بنابر این باید پذیرفت که یک سنگ تراشیده به جای در، این روزن را می پوشانیده است. یعنی پس از ساختن آرامگاه و نهادن کالبدی در آن، روزن را با پاره سنگ مسدود کردهاند. در بالای در آرامگاه دو طاقچه کوچک مربع شکل در سنگ کنده اند. وجود چنین روزنه هائی در ایران باستان پیشینه داشته است. از کاووش های تپه سیلک کاشان به خوبی پیداست که در آنجا گورهائی وجود دارد که در دیوارهای جانبی سوراخ ها و یا روزن هائی دارد که شبیه طاقچههای مذکور است.
دومين نوع آرامگاههاي هخامنشي به صورت گور دخمههاي صخرهاي هستند كه در زمان داريوش اول و جانشينان او ساخته شدهاند. اين گور دخمهها در دل صخرههاي نقش رستم و كوه تخت جمشيد كنده شدهاند. اين آرامگاهها بر خلاف گور دخمههاي مادي از نظر شكل ظاهري يكسان ميباشند. نماي آنها نمايشگر تصويري است كه از سه بخش تشكيل يافته و يكي بر بالاي ديگري حجاري شده اند. ظاهر آنان عموماً شبيه صليب يوناني بوده و بلنديشان از 24 متر تجاوز نمي كند. بخش زيرين اين آرامگاه ها عموماً به صورت متوازي الاضلاع تراشيده شده و هيچگونه تزئين و پاكنده كاري در آن صورت نگرفته است. دو بخش ديگر روي هم رفته نماي بيروني كاخي را نشان ميدهند. اين نما در زير رواقي دارد. به عبارت ديگر خط افقي صليب به عنوان يك ايوان ستوندار كنده شده است. در وسط اين ايوان در ورودي دخمه قرار دارد كه در دو طرف آن دو نيم ستون ساخته شده. سر ستون ها به شكل بالا تنه دو گاو هستند كه به هم پشت نموده و كاملاً شبيه ستون هاي تخت جمشيد مي باشند. در كاخها در وسط اين ستون ها و در فاصله بين دو تنه گاو ها، تير هاي چوبي براي نگهداري سقف قرار مي گرفته كه در اين جا به صورت سنگ تراشيده نمايش داده شده. درها شبيه درهاي كاخ داريوش در تخت جمشيد با گيلوئي مصري ميباشد و در حاشيه لبه قرنيز ايوان، نقش هاي كنگره دار باروهاي تخت جمشيد به تصوير كشيده شده است. بر بالاي ايوان يك سكوئي قرار گرفته است. البته بخش عمودي صليب در قسمت بالا به دو بخش تقسيم شده است. در بخش بالائي آن تصاوير كنده كاري شده به چشم ميخورد كه شاه روي يك سكوي پله دار ايستاده و با دست چپ كماني را گرفته و انتهاي آن را همانطور كه در نقش برجسته مادي گور دخمه قيزقاپان ديده مي شود بر روي پاي چپ خود نهاده است. شاه دست راست خود را به نشانه احترام به سوي آتشداني كه در آن آتش مي سوزد دراز كرده است. در بخش پائين بيست و هشت مجسمه در در دو رديف يكي بر بالاي ديگري، تخت شاه را با دستهاي خود نگاه داشتهاند. اينها چنانكه در كتيبه بالاي آرامگاه داريوش اول در نقش رستم آمده است، نمايندگان استان هاي گوناگون امپراطوري هخامنشي ميباشند. در درون هر يك از آرامگاههاي صخرهاي دهليز و بعد از آن اطاق ايجاد گرديده و در اطاق ها گورهائي جهت تدفين شاه و افراد خانواده در سنگ تراشيده شده، اما فاقد نقش و نگار و تزئينات مي باشند. پوشش سنگي روي قبر ها به صورت خرپشته تراشيده شده كه از نظر روش معماري، پوشش قبرهاي سيلك «ب» را به خاطر مي آورد و قابل مقايسه با آن ها ميباشد. در نقش رستم آرامگاه داريوش اول، خشايارشا، اردشير اول، داريوش دوم و در تخت جمشيد آرامگاه اردشير دوم، اردشير سوم و قبر ناتمام داريوش سوم قرار دارد. اگر چه همه اين آرامگاه ها از نظر معماري و نقوش تقريباً يكسان مي باشند، اما داراي تفاوت هاي جزئي نيز هستند. بنابر اين به عنوان نمونه آرامگاه داريوش اول در نقش رستم را باختصار مورد بررسي قرار مي دهيم.
آرامگاه داريوش اول:
از چهار آرامگاه هخامنشي در نقش رستم، تنها آرامگاه داريوش داراي كتيبه مي باشد، كه شامل دو سنگ نبشته مفصل و چند سنگ نبشته كوتاهتر به خط ميخي و به سه زبان پارسي، ايلامي و بابلي مي باشد. (تصوير شماره 5) همانطور كه قبلاً اشاره شد، نماي خارجي و طرز ساختمان آرامگاه هاي نقش رستم و تخت جمشيد يكسان بوده و عبارت از يك مجلس حجاري به پهناي 12 متر و بلندي 6 متر كه شاه هخامنشي را بر اورنگ شاهي در حالي كه دست راست خود را به حال نيايش بلند كرده و در دست ديگرش كماني گرفته نشان مي دهد. اريكه شاه بر فراز دست 28 تن نمايندگان كشورهاي تابعه در دو رديف قرار گرفته. اين نمايندگان هم در نوشته پيشاني آرامگاه و هم در بالاي سرشان معرفي گرديده اند. در قسمت پائين نماي آرامگاه تصوير ايوان كاخ شاهي نمايانده شده است، كه سقف آن بر چهار ستون قرار گرفته و دري در وسط دارد، كه در ورودي آرامگاه را تشكيل مي دهد و اطراف اين در را رديفي از گل ها 12 برگ و بالاي ستون ها را رديف شير هاي ايستاده مزين ساخته است. جامه و اندام داريوش عيناً به شكل همان نقش هاي برجسته اي است كه در درگاه هاي بناي تخت جمشيد حجاري شده. دسته تخت سلطنتي را چهار سر شير تشكيل داده و در دو رديف پايه تخت دو سرباز خوزستاني پاس مي دهند. در دو طرف تخت شاهي و خارج از متن سه رديف سرباز رديف سه نفر، دو نفر پارسي و يك مادي نقش گرديده است. كنار نيزه داريوش شخصي در كنار اورنگ شاهي قرار گرفته و به سه زبان نام او به خط ميخي نوشته شده «گتو بروو» GAUBARUVA او از شخصيت هاي ممتاز عهد هخامنشي شمره مي شد كه دخترش يكي از همسران داريوش بود. كمانداري كه در اين نقش تبر جنگي داريوش را نگاه داشته به نام «اسپي چاما» در نوشته به خط ميخي معرفي شده است. درون آرامگاه جاي نُه قبر خزينه مانند در سه رديف و راهرو درازي به طول 70/18 متر و پهناي 15/2 متر مي باشد. در مورد تعداد قبر ها كه غير از جاي جسد داريوش جاي هشت جسد ديگر دارد، مي توان حدس زد كه مربوط به ملكه و مادر و ساير همسران و فرزندان او بوده، هر كدام از اين نه قبر داراي حجمي به ابعاد 1در 92/1 سانتيمتر است، كه پس از دفن اجساد سنگ بزرگ محدّبي به قطر 25 سانتيمتر و كمي پهن تر از دهانه قبر بر روي آن قرار داده بودند. براي حفظ اجساد از سرايت آب و ترشحات آن به درون قبرها، دور تا دور سنگ هاي قبر مجرايي تراشيده بودند كه تراوشات آب را به خارج بريزد. نكته ديگر آن كه تنها آرامگاه هخامنشي كه در تخت جمشيد داراي كتيبه است، آرامگاه اردشير سوم مي باشد.