در میان نام های شاهنشاهان بزرگی به مانند کوروش بزرگ و داریوش کبیر در دوران هخامنشی و شاپور و بهرام گور و انوشیروان در دوران ساسانی ، حیف است که از اشک بیست و دوم اشکانی یادی نشود .
از تواریخ این چنین بر می آید که ایران در دوران اشکانی قدرت مطلق جهان بوده است شاید همین موضوع باعث شده است که با توجه به اینکه دیگر ملت ها توان تاریخ نگاری به مانند زمان های دیگر نداشتند و از آنجایی که بسیاری از منابع داخلی این مرز و بوم تحت حملات سخت نابود شدند آگاهی کامل و دقیقی از دوران اشکانی در دست نباشد .
اما با این حال نام شاهنشاه نیک سیرتی به نام بلاش در میان شاهنشاهان اشکانی می درخشد .
بلاش اول یا اشک بیست و دوم شاهنشاهی بود که بعد از مدت ها که از حمله ی اسکندر به ایران می گذشت ایرانیگری را احیا کرد .
در این نوشتار به بررسی این موضوع می پردازیم .
پس از مرگ ونن دوم ، پسرش بلاش اول عهده دار مقام سلطنت شد. وی در آغاز پادشاهی با گرفتاری های فراوان روبرو گردید.
از مهم ترین مشکلات آن دوره مشکل ارمنستان بود که جنگ های بسیاری بر سر این منطقه صورت می گرفت .
اما بلاش با نیک سیرتی و خردمندی این موضوع را با صلح حل و فصل کرد .
صلح پایدار میان ایران و روم
در ابتدا بلاش پس از فراغت از کار آدیابن همه ی توجه خود را بر ارمنستان متمرکز ساخت و با نیرویی گران رهسپار سرزمین ارمنستان شد .
رادامیستاس پادشاه ارمنستان که دست نشانده ی روم بود ، به مجرد نزدیک شدن سپاه بلاش فرار اختیار کرد و بلاش فرزند خود تیرداد را جای وی مستقر ساخت و این اقدام بر اعتبار ایران در انظار جهانیان افزود .
اما این پایان کار نبود نرون امپراتور روم از این موضوع آگاه شد و سردارانش را برای باز پس گرفتن ارمنستان به آنجا فرستاد و موفق هم شد . این موضوع به دلیل مشغله ی بلاش در موارد دیگر از جمله شورش گرگان و فتنه ی دیگر فرزندش بود .
نام سردار رومی که ارمنستان را فتح کرد کاپادوکیه بود . او توانسته بود تیرداد را شکست دهد .
بلاش سفیری نزد امپراتور روم اعزام داشت و به عمل کوربولو اعتراض کرد و سپس با سپاهی گران وارد بین النهرین شد .
در همین هنگام رومیان تقاضای آشتی کردند و پیمان مهمی بین ایران و روم بسته شد .
پیمانی که میان نرون و بلاش بسته شد صلح استواری را بین دو طرف برقرار کرد ، به طوریکه دو دولت مدت 50 سال نسبت به یکدیگر در حالت متارکه و عدم تعرض باقی ماندند.
جمع آوری اوستا
بلاش اول جمع آوری اوستا را آغاز کرد . علت این امر احترام شدید وی نسبت به آئین زرتشت بود . اشاره ای که در دینکرت – یکی از بخش های اوستا – راجع به این موضوع آمده است ، این ادعا را ثابت می کند . الته جمع آوری اوستا در زمان اردشیر بابکتان بنیان گذار دودمان ساسانی به پایان رسید .
احیای ایران
در زمان بلاش اول علائم احیای ایرانیگری از نو آشکار گردید . در پشت سکه های بلاش نقش آتشگاهی با یک تن مؤبد زرتشتی دیده می شود و این نخستین باریست که سکه های ایرانی با الفبای پهلوی ضرب می گردد .
بعد از مدت ها که خط یونانی در ایران رایج بود این اتفاق افتاد . به مانند امروز که خط عربی رایج است .
شاید بتوان گفت بلاش زمینه ساز یک تحول بزرگ به سوی کاملا ایرانی بودن فرهنگ مردم شد.
صفات بلاش اول
بلاش اول بر خلاف چند شاه اشکانی که قبل از وی سلطتن کردند ، سفاک و ستمگر نبود و پدر کشی و برادر کشی از او مشاهده نگردید. او نه تنها نزدیکان خود را نکشت ، بلکه یگانگی و وفاق را در خانواده ی اشکانی بر پایه ی استوار قرار داد و بدینوسیله نیات خود را نه تنها با حرف ، بلکه در عمل به اثبات رسانید .
وی گذشته از داشتن این ویژگی ، سرداری کاردان و شایسته و صاحب عزمی راسخ بود . این سیرت و صفت بارز او در مخاصمات عدیده با سردار نامی روم ( کوربولو) به خوبی به چشم می خورد. او از لحاظ مزیت بر او چیره گشت.
بلاش مردی مذهبی و پاک اندیش و ثابت قدم بود . از جمله نکات مهمی که باید در مورد صلح دوستی و کاردانی او متذکر شد اینست که در نتیجه ی درایت و حسن نیت او مسأله ی مشکل و پیچیده ی ارمنستان به طور دوستانه بین دو دولت ایران و روم حل گردید.
اما با این حال نام شاهنشاه نیک سیرتی به نام بلاش در میان شاهنشاهان اشکانی می درخشد .
بلاش اول یا اشک بیست و دوم شاهنشاهی بود که بعد از مدت ها که از حمله ی اسکندر به ایران می گذشت ایرانیگری را احیا کرد .
در این نوشتار به بررسی این موضوع می پردازیم .
پس از مرگ ونن دوم ، پسرش بلاش اول عهده دار مقام سلطنت شد. وی در آغاز پادشاهی با گرفتاری های فراوان روبرو گردید.
از مهم ترین مشکلات آن دوره مشکل ارمنستان بود که جنگ های بسیاری بر سر این منطقه صورت می گرفت .
اما بلاش با نیک سیرتی و خردمندی این موضوع را با صلح حل و فصل کرد .
صلح پایدار میان ایران و روم
در ابتدا بلاش پس از فراغت از کار آدیابن همه ی توجه خود را بر ارمنستان متمرکز ساخت و با نیرویی گران رهسپار سرزمین ارمنستان شد .
رادامیستاس پادشاه ارمنستان که دست نشانده ی روم بود ، به مجرد نزدیک شدن سپاه بلاش فرار اختیار کرد و بلاش فرزند خود تیرداد را جای وی مستقر ساخت و این اقدام بر اعتبار ایران در انظار جهانیان افزود .
اما این پایان کار نبود نرون امپراتور روم از این موضوع آگاه شد و سردارانش را برای باز پس گرفتن ارمنستان به آنجا فرستاد و موفق هم شد . این موضوع به دلیل مشغله ی بلاش در موارد دیگر از جمله شورش گرگان و فتنه ی دیگر فرزندش بود .
نام سردار رومی که ارمنستان را فتح کرد کاپادوکیه بود . او توانسته بود تیرداد را شکست دهد .
بلاش سفیری نزد امپراتور روم اعزام داشت و به عمل کوربولو اعتراض کرد و سپس با سپاهی گران وارد بین النهرین شد .
در همین هنگام رومیان تقاضای آشتی کردند و پیمان مهمی بین ایران و روم بسته شد .
پیمانی که میان نرون و بلاش بسته شد صلح استواری را بین دو طرف برقرار کرد ، به طوریکه دو دولت مدت 50 سال نسبت به یکدیگر در حالت متارکه و عدم تعرض باقی ماندند.
جمع آوری اوستا
بلاش اول جمع آوری اوستا را آغاز کرد . علت این امر احترام شدید وی نسبت به آئین زرتشت بود . اشاره ای که در دینکرت – یکی از بخش های اوستا – راجع به این موضوع آمده است ، این ادعا را ثابت می کند . الته جمع آوری اوستا در زمان اردشیر بابکتان بنیان گذار دودمان ساسانی به پایان رسید .
احیای ایران
در زمان بلاش اول علائم احیای ایرانیگری از نو آشکار گردید . در پشت سکه های بلاش نقش آتشگاهی با یک تن مؤبد زرتشتی دیده می شود و این نخستین باریست که سکه های ایرانی با الفبای پهلوی ضرب می گردد .
بعد از مدت ها که خط یونانی در ایران رایج بود این اتفاق افتاد . به مانند امروز که خط عربی رایج است .
شاید بتوان گفت بلاش زمینه ساز یک تحول بزرگ به سوی کاملا ایرانی بودن فرهنگ مردم شد.
صفات بلاش اول
بلاش اول بر خلاف چند شاه اشکانی که قبل از وی سلطتن کردند ، سفاک و ستمگر نبود و پدر کشی و برادر کشی از او مشاهده نگردید. او نه تنها نزدیکان خود را نکشت ، بلکه یگانگی و وفاق را در خانواده ی اشکانی بر پایه ی استوار قرار داد و بدینوسیله نیات خود را نه تنها با حرف ، بلکه در عمل به اثبات رسانید .
وی گذشته از داشتن این ویژگی ، سرداری کاردان و شایسته و صاحب عزمی راسخ بود . این سیرت و صفت بارز او در مخاصمات عدیده با سردار نامی روم ( کوربولو) به خوبی به چشم می خورد. او از لحاظ مزیت بر او چیره گشت.
بلاش مردی مذهبی و پاک اندیش و ثابت قدم بود . از جمله نکات مهمی که باید در مورد صلح دوستی و کاردانی او متذکر شد اینست که در نتیجه ی درایت و حسن نیت او مسأله ی مشکل و پیچیده ی ارمنستان به طور دوستانه بین دو دولت ایران و روم حل گردید.
x-small;">تیر اندازان با مهارت اشکانی که خود را از نسل آرش می دانستند