• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

تجزیه و تحلیل وضعیت جوی در سال زراعی 93-94 /فصل دوم( دي- بهمن-اسفند)

وضعیت
موضوع بسته شده است.

ali.doosti

کاربر ويژه
بنده عذر می خوام سعی می کنم دیگه وارد حاشیه نشم...
طبق صحبت های همیشه صحی شما امیر محسن عزیز و چند مطلبی که خوندم قوی تر از اروپا ایران با هند و از طرف دیگه با استرالیا کاملا در فاز معکوسه! هرگاه تو سایت Australia's official weather forecasts & weather radar - Bureau of Meteorology خبر خشکی استرالیا رو خوندید ترسالی ایرانه! البته فصل این دو کشور متفاوته و نسبت به میانگین رو عرض می کنم و یا فصل های بارشی مشترک مثل بهار و پاییز...
از امیر کورش جانم درخواست می کنم پیش بینی 10 ساله شاخص ها رو اینجا هم قرار بده که جالب بودن به نظرم.


 

Amir Mohsen

متخصص بخش هواشناسی
شناخت علمي پديده‌ كم‌آبي‌:
گام بنيادين در حل بحران آب در ايران

۱۳۹۳/۱۲/۱۰ - ۱۷:۱۸ - کد خبر: 140117
سلامت نیوز: مديران ايراني از خشكسالي در سه دهه آتي خبر مي‌دهند؛ گويي خشكسالي پديده‌اي است كه به راحتي از مدت‌ها قبل قابل پيش‌بيني‌ است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد ،خشكسالي، تغيير اقليم، كمبود وبحران آب واژگاني هستند كه به كرات در سخنراني‌ها و مصاحبه‌هاي مسوولان آب و محيط زيست كشور شنيده مي‌شوند. در حالي كه كاليفرنيا براي چهارمين سال متوالي با خشكسالي بي‌سابقه‌اي در قرن اخير مي‌جنگد و دانشمندان امريكايي هنوز نمي‌دانند كه امسال و سال ديگر چقدر خشك خواهد بود، مديران ايراني از خشكسالي در سه دهه آتي خبر مي‌دهند؛ گويي خشكسالي پديده‌اي است كه به راحتي از مدت‌ها قبل قابل پيش‌بيني‌ است.

ظاهرامسوولان ايراني واحد سنجش جديدي به حوزه علمي مطالعات خشكسالي معرفي كرده‌اند كه با استفاده از آن مي‌توان به راحتي خشكسالي‌ها را با هم مقايسه كرد. اين يافته جديد به آنجا منتهي شد كه اعلام شد خشكسالي در سه دهه آينده ۱۱ برابر خواهد شد
بايد از مديران‌مان سوال كرد كه در گفته‌هاي خود پيرامون خشكسالي‌هاي ممتد در سه دهه گذشته و سه دهه آينده، از كدام نوع خشكسالي سخن مي‌گويند. مباحثي نظير خشكسالي ممتد ۳۰ ساله كاملا غيرعلمي است مگر آنكه منظور خشكسالي اقتصاد اجتماعي باشد كه خود محصول سال‌ها بي‌تدبيري است

جامعه علمي دنيا هنوز نتوانسته است ثابت كند كه خشكسالي‌هاي اخير كاليفرنيا و ديگر نقاط جهان در اثر تغيير اقليم است. با اين حال مسوولان و مديران محيط‌زيست ما، با تكيه بر محاسبات سرانگشتي، نتايج پديده تغيير اقليم را در ايران ثابت كرده و بار ديگر مجامع علمي‌ دنيا را شگفت‌زده كرده‌اند. جالب توجه اين است كه مسوولان ما براي اثبات حقانيت قضاوت‌هاي اينچنيني خود به مطالعات ناسا و ديگرسازمان‌هاي بين‌المللي استناد مي‌كنند؛ گويي اين مطالعات از دسترس مديران و دانشمندان كاليفرنيايي و بين‌المللي خارج بوده يا آنكه آنها به دليل عدم تسلط كافي به زبان انگليسي از يافته‌هاي اين مطالعات چنان بي‌بهره ماندند كه نتوانستند پيش‌بيني كنند كه كاليفرنيا و ديگر نقاط جهان هم، مثل ايران، دچار سرنوشت محتوم خشكسالي شده‌اند. از ۳۰ سال گذشته خشك‌تر و خشك‌تر شده و در ٣٠ سال آينده نيز به مراتب خشك‌تر خواهند شد. به علاوه ظاهرا مسوولان ايراني واحد سنجش جديدي به حوزه علمي مطالعات خشكسالي معرفي كرده‌اند كه با استفاده از آن مي‌توان به راحتي خشكسالي‌ها را با هم مقايسه كرد. اين يافته جديد به آنجا منتهي شد كه اعلام شد خشكسالي در سه دهه آينده ۱۱ برابر خواهد شد. اين درجه از سهولت در محاسبات و پيش‌بيني‌ها، متخصصان و پژوهشگران دنياي آب را شگفت‌زده كرده است چرا كه در دنياي علم كه ظاهرا از شتاب علمي مديران ماعقب افتاده است، براي سنجش خشكسالي تنها از معيارهايي نظير شدت، درجه، دوره بازگشت، مساحت تحت پوشش و… استفاده مي‌شود؛ متخصصان منابع آب هنوز براي تفسير و تفهيم اين يافته مبتكرانه شبانه‌روز در تلاشند بي‌آنكه كوچك‌ترين پيشرفتي كرده باشند.
اما از طنز تلخ ماجرا كه بگذريم، بايد سوال كرد كه چرا قضاوت مديران ايراني با قضاوت مديران كاليفرنيايي و مجامع علمي‌-پژوهشي بين‌المللي در مورد مسائل مشابه متفاوت است. به نظر دو دليل عمده وجود دارد؛ اول آنكه گويي «ما» فرهنگ و سنت درازآهنگي براي انداختن مشكلات بر گردن ديگران داريم. بنابراين براي مديران ما مرتبط كردن بحران آبي كشور به خشكسالي و تحريم‌ها بسيار راحت‌تر از نقد، تحليل و برطرف كردن مشكلات موجود در سامانه‌هاي تحت مديريت‌شان است. دوم آنكه به علت فقدان ارتباطي معني‌دار و منسجم بين جوامع پژوهشي و مديريتي كشور، مديران ما درك درستي از مفهوم و تمييز پديده‌هايي نظير خشكسالي، كم‌آبي، تغيير اقليم، بحران و... ندارند.
سالي‌ كه خشك است» اين نخستين تعبيري است كه از واژه خشكسالي به ذهن خواننده‌ عام متبادر مي‌شود كه نگاهي‌ سنتي‌ و غيرعلمي‌ را به اين پديده در بر دارد. خشكسالي‌ يا به عبارتي دوره‌ امتداد خشكي مي‌تواند از چند ماه تا چند سال باشد. در واقع از نظرگاه علمي‌ عبارت دقيق‌تر و مناسب‌تر به جاي خشكسالي‌، «دوره‌ كم‌آبي» است. به طور كلي‌، دوره‌ كم‌آبي‌ دوره ممتدي است كه طي‌ آن يك منطقه با كمبود در منابع و ذخيره آبي‌ مواجه است. از اين تعريف، بلافاصله مي‌توان نتيجه گرفت كه دوره كم آبي‌ نسبت به يك منطقه به خصوص و ويژگي‌‌هاي مختلف آن سنجيده مي‌شود و به سادگي‌ نمي‌توان مفاهيم و مسائل مربوط يا برآمده از آن‌ را در طول زمان و مكان تعميم بخشيد.
مجموعه‌اي از تحقيقات بين‌المللي كه در اواخر دهه ۵۰ شمسي‌ صورت گرفت، حاكي‌ از آن بود كه بيش از ۱۵۰ تعريف متفاوت از خشكسالي‌ در نوشته‌هاي مختلف علمي‌ مطرح شده و به چاپ رسيده است. كثرت اين تعاريف بازتابي از تنوع و گستره‌ وسيع اين مقوله است كه نشان‌دهنده آن است كه اين تعاريف بر حسب نيازدر نواحي مختلف و رهيافت‌هاي متعدد به اين پديده در رشته‌هاي علمي‌ گوناگون، شكل گرفته است.
دونالد ويلهايت، اقليم‌شناس و مايكل گلانتز، دانشمند علوم اتمسفر طي‌ تحقيق جامعي كه در مقاله‌اي با عنوان «درك پديده خشكسالي‌: نقش تعاريف» به چاپ رساندند، اين تعاريف متعدد را بر مبناي چهار رهيافت‌ بنيادين براي سنجش پديده‌ خشكسالي‌ طبقه‌بندي كردند: آب‌وهواشناختي‌، هيدرولوژيكي (آب‌شناختي‌)، زراعتي و اقتصاد اجتماعي. سه دسته اول به بررسي روش‌هاي اندازه‌گيري و سنجش دوره كم‌آبي‌ به عنوان يك پديده فيزيكي‌ مي‌پردازند. دسته چهارم، اما، دوره كم‌آبي را از منظر عرضه و تقاضا بررسي مي‌كند؛ اثرات كمبود آب را در نظام‌هاي اقتصاد اجتماعي، رد‌گيري مي‌كند.
خشكسالي آب و هوايي‌
اين رده از خشكسالي‌ عموما بر مبناي درجه خشكي-كه در مقايسه با يك مقدار «نرمال» يا متوسط سنجيده مي‌شود- و طول دوره خشكي تعريف مي‌شود. شرايط جوي يا اتمسفريك كه منتج به كاهش نزولات جوي (انواع برف و باران) مي‌شوند از منطقه‌اي به منطقه ديگر تغييرات زيادي دارند. بنابراين، تعاريف مختلف دوره كم‌آبي بايد به عنوان شاخصي‌ منطقه‌اي در نظر گرفته شوند. منظور از منطقه‌، در اينجا، يك ناحيه جغرافيايي وسيع از يك كشور يا قاره است كه داراي ويژگي‌‌هاي طبيعي و انساني‌ متمايزي نسبت به مناطق همسايه باشد.
به عنوان نمونه، برخي‌ تعاريف خشكسالي‌ آب و هوايي‌، دوره‌هاي كم‌آبي‌ را بر پايه تعداد روزهاي همراه با ريزش‌هاي جوي كمتر از سرحدي معين بر مي‌‌شمارند در حالي كه اين سنجش تنها براي مناطقي مناسب است كه داراي رژيم ريزش‌هاي جوي مستمر در طول سال هستند از قبيل مناطق جنگلي‌ باران‌خيز استوايي، اقليم‌هاي نيمه‌گرم‌سيري مرطوب، يا اقليم‌هاي معتدل (يعني‌ مناطق مرطوب در حد فاصل بين مدارهاي قطبي ومدارهاي حاره). لازم به ذكر است كه «اقليم» معيار و محكي از الگوهاي متوسط تغييرات دما، رطوبت، فشار جوي، باد، بارندگي و ديگر مشخصه‌هاي آب‌و‌هواشناختي براي منطقه‌اي معين و عموما براي مدت‌زمان ۳۰ سال است.
ديگر رژيم‌هاي اقليمي بر اساس الگوي بارندگي فصلي مشخص مي‌شوند. دوره‌هاي ممتد بدون بارندگي در بسياري از مناطق دنيا نظير بعضي نقاط ايران مرسوم است. براي اين مناطق تعريف پيشين، تعداد روزهاي همراه با ريزش‌هاي جوي كمتر از حد معين، غيرواقع‌گرايانه و گمراه‌كننده است. بنابراين به تعاريف ديگري نياز است كه مي‌توانند بين ميزان واقعي‌ ريزش‌هاي جوي و مقادير متوسط ماهانه، فصلي، يا سالانه آن‌ رابطه‌ برقرار كنند.


خشكسالي هيدرولوژيكي (آب‌شناختي‌)
هيدرولوژي (يا آب‌شناسي‌) شاخه‌اي از علم است كه به بررسي و شناخت چرخش، توزيع و كيفيت آب در بالا، بر رو و در زير سطح كره‌ زمين مي‌‌پردازد. بنابراين، اين قسم از خشكسالي‌ با پيامدهاي كمبود دوره‌اي ريزش‌هاي جوي بر منابع و ذخاير آبي روزميني‌ و زيرزميني‌ از قبيل جريان‌هاي رودخانه‌اي، سطح آب درياچه‌ها، آب‌هاي زيرزميني و... مرتبط است. تواتر و شدت خشكسالي‌ هيدرولوژيكي عموما در مقياس حوضه آبريز تعريف مي‌شود. اگرچه تمام كم‌آبي‌ها به نحوي در نتيجه كمبود ريزش‌هاي جوي پديد مي‌‌آيند، هيدرولوژيست‌ها توجه ويژه‌اي به اين موضوع دارند كه چگونه اين كمبود در يك سامانه هيدرولوژيكي ايفاي نقش مي‌كند. اين گونه از خشكسالي‌‌ها به طور معمول خارج از دوره كم‌آبي‌‌هاي آب‌و‌هوايي‌ و زراعتي بوده يا نسبت به آنها داراي تاخير فاز زماني‌ هستند.
اثرات كمبود بارندگي بر مولفه‌هاي مختلف سيستم هيدرولوژيكي از قبيل رطوبت خاك، جريان‌هاي آبي و سطح آب‌هاي زيرزميني و ديگر ذخاير آبي به طور آني قابل مشاهده نيست به اين دليل كه اين دسته پيامد‌ها با اثرات كمبود بارندگي بر ديگر بخش‌هاي اقتصادي هم دوره نيستند. به عنوان مثال، يك دوره كمبود بارندگي مي‌تواند موجب كاهش فوري رطوبت خاك شود كه اين امر طبعا در بخش كشاورزي به سرعت تشخيص داده مي‌شود. حال آنكه تاثير اين دوره كمبود بر سطح ذخاير آبي ممكن است توليد نيروي برق‌-آبي‌ را تا ماه‌ها تحت‌الشعاع قرار ندهد. به علاوه اينكه آب موجود در سيستم‌هاي ذخيره هيدرولوژيكي (مانند ذخاير آبي و رودخانه‌ها) عموما براي مصارف مختلف (از قبيل كنترل سيلاب، آبياري، تفريحات، كشتيراني، برق‌-آبي‌، محيط زيست) در رقابت و تعارض هستند؛ اين امر موجب پيچيده‌تر شدن سلسله‌مراتب و سنجش اين پيامد‌هاي بارش كمتر مي‌شود.


خشكسالي زراعتي
اين رده از دوران كم‌آبي‌ در واقع به بررسي تاثير ويژگي‌‌هاي مختلف خشكسالي‌ آب‌ و‌هوايي‌ (يا هيدرولوژيكي) بر كشاورزي مي‌‌پردازد، با تاكيد و تمركز بر كسري ريزش‌هاي جوي، اختلاف ميان تبخير وتعرق بالقوه و بالفعل، كسري محتواي آب خاك (رطوبت خاك)، تقليل سطح آب‌هاي زيرزميني يا مخازن آبي‌ ديگر و غيره. از جمله موارد حايز اهميت در كشاورزي ميزان آب مورد نياز گياه است كه خود به شرايط متداول آب‌و‌هوا، مشخصات بيولوژيكي ويژه هر گياه، مرحله رشد گياه و خواص فيزيكي‌ و بيولوژيكي خاك بستگي دارد. يك تعريف مناسب و جامع از خشكسالي‌ يا كم‌آبي‌ زراعتي بايد قادر به بر شمردن قابليت‌ها و حساسيت‌هاي متغير محصولات كشاورزي در طول دوره‌هاي مختلف رشد گياه، از آغاز تا بلوغ باشد.


خشكسالي اقتصاد اجتماعي
تعريف خشكسالي‌ يا دوران كم‌آبي از منظر اقتصاد اجتماعي به ارتباط و پيوند ميا‌‌ن عرضه و تقاضاي برخي‌ كالاهاي اقتصادي با عناصر خشكسالي‌‌هاي آب‌و‌هوايي‌، هيدرولوژيكي و زراعتي مي‌‌پردازد. اين قسم از خشكسالي‌ از آن جهت با سه مورد فوق‌الذكر متفاوت است كه رخداد آن مستقيما مبتني‌ بر فر‌آيندهاي زماني‌ و مكاني عرضه و تقاضاست و به طور غيرمستقيم به كمبود ريزش‌هاي جوي مربوط است حال آنكه سه قسم ديگر كم‌آبي مستقيما با كمبود بارندگي در ارتباط هستند.
تامين بسياري از كالاهاي اقتصادي از قبيل آب، علوفه، غلات، ماهي‌، انرژي برق‌-آبي‌، وابسته به آب‌و‌هواست. به علت تغييرات طبيعي اقليم، آب در برخي‌ سال‌ها فراوان است اما در سال‌هاي ديگر قادر به تامين نيازهاي انساني‌ و محيط‌زيستي‌ نيست. كم‌آبي اقتصاد اجتماعي زماني‌ رخ مي‌دهد كه ميزان نياز براي آب از ميزان عرضه آن پيشي مي‌گيرد كه در نهايت به ورشكستگي منابع آب منجر مي‌شود؛ اين نوع خشكسالي مي‌تواند به صورت غيرمستقيم از تغييرات وضعيت آب‌ و‌هوا تاثير بپذيرد اما در وقوع آن بسياري عوامل انساني و به خصوص مديريتي نقشي بسزا دارند. خشكسالي‌ اقتصاد اجتماعي بيشتر محصول طراحي و برنامه‌ريزي غيرعلمي‌ و مديريت ناسنجيده‌ منابع آب است و نه به دليل كم‌آبي ناشي‌ از كاهش مفرط ريزش‌هاي جوي.
حال كه فرق بين انواع خشكسالي مشخص شد بايد از مديران‌مان سوال كرد كه در گفته‌هاي خود پيرامون خشكسالي‌هاي ممتد در سه دهه گذشته و سه دهه آينده، دقيقاً از كدام نوع خشكسالي سخن مي‌گويند. مباحثي نظير خشكسالي ممتد ۳۰ ساله كاملا غيرعلمي و غيرواقعي است مگر آنكه منظور خشكسالي اقتصاد اجتماعي باشد كه خود محصول سال‌ها بي‌تدبيري و سوءمديريت است. آيا پيش‌بيني امتداد خشكسالي از ادامه بي‌تدبيري و سوءمديريت نويد مي‌دهد؟ شكي نيست كه در صورت عدم تدبير اقداماتي علمي‌-عملي‌ و اعمال آنها در سطح ملي‌، بحران آب ايران روز به روز شديدتر خواهد شد. پس بهتر است به جاي جستار براي يافتن عامل طبيعي و خارجي براي وضعيت اسفناك منابع آب ايران و ازهر نظر غيرعلمي به شناختن ريشه‌هاي انساني و راه‌حل‌هاي عملي حل بحران آب بپردازيم.
 

heaven1

مدیر بخش هواشناسی
به نظرم بهترين نرخ نينو 3.4 براي سامانه پيش رو در منطقه شمال شرق حدود 0.62 تا 0.65 هست!

nino34.png
 

samann

کاربر ويژه
اگه دوستان دسترسي به جداول آماري در خصوص ميزان بارش مراكز استان تا اول اسفند و يا تا امروز در سال ابي 93 -94 و ميزان انحرافش نسبت به نرمال بلند مدت دارن ، بذارن ما هم استفاده كنيم.
فك كنم بشه در موردش يه تحليلي انجام داد.
 

samann

کاربر ويژه
خوب امروز اپديت ecm زياد جالب نبود.
من هنوزم فك ميكنم عمده بارشهاي مشهد از روز 5شنبه به بعد رخ ميده.
و البته در مورد شاخص انسو هم نظرات متفاوته.
فك ميكنم يكي از دلايل كاهش نرخ بارشها نزديك شدن مجدد مولفه نينو3.4 به فاز خنثي است.(البته نزولي شدن ao-nao هم مزيد بر علت است) احتمالا روند صعودي اين شاخص به بهبود عملكرد سامانه از روز 5شنبه كمك خواهد كرد.
 

samann

کاربر ويژه
يكي از نكات جالب توجه اين سيستم مانند سيستم قبل كشيده شدن بارشها به كل نيمه شرقي است. خراسان هاي شمالي-رضوي-جنوبي و سيستان و بلوچستان از اين سيستم منتفع ميشن.
 

DR WHO

کاربر ويژه
گرمایی که از ساختمان های فاقد عایق کاری مناسب خارج می شود و حرارتی که از حرکت خودروها تولید می شود بخشی از حجم عظیم گرمایی هستند که از مراکز شهری وارد جو زمین می گردد. اما چگونگی رفتار این گرما در بخش فوقانی جو که بر دمای هوای نقاط دیگر زمین تأثیر می گذارد موضوعی است که دانشمندان به تازگی به آن پی برده اند.
نتایج تحقیقاتی که به تازگی در نشریه علمی تغییرات جوّی طبیعت منتشر شد نشان می دهد که گرمای مناطق شهری می تواند باعث تغییر رفتار سامانه های بزرگ جوی ای شود که در سراسر آمریکای شمالی و شمال آسیا در حرکت اند. بر اساس نتایج این تحقیقات که با همکاری مرکز ملی تحقیقات جوی انجام شد، دمای نقاطی که از مراکز گرمای شهری فاصله بسیاری دارند ممکن است به دلیل این تأثیرات تا یک درجه سانتیگراد افزایش یابد.



01282013_earth-300.jpg

این عکس ماهواره ای زمین در شب هنگام مراکز شهری ای را نشان می دهد که گرمای آنها به جو وارد می شود.





همچنین بر اساس همین تحقیقات، این موارد افزایش دما می توانند باعث تغییر مسیرهای معمول جریان های جهانی هوا شوند به طوری که تأثیری که گرمای شهری ایالات متحده بر جریان جت استریم آتلانتیک شمالی دارد می تواند دمای هوا در اروپا را تا یک درجه سانتیگراد پایین بیاورد.

آیکسو هو، از دانشمندان مرکز ملی تحقیقات جوی و نویسنده همکار این مقاله، در این مورد می گوید، "سوزاندن سوخت های فسیلی نه تنها باعث انتشار گازهای گلخانه ای می شود، بلکه تأثیر مستقیم بر دمای هوای مناطق مختلف دارد که دلیل آن گرمایی است که از منابعی همچون ساختمان ها و خودروها منتشر می شود." وی گفت، "بخش عمده ای از این گرمای تلف شده اگرچه در شهرهای بزرگ متمرکز است، اما با این همه می تواند الگوهای جوی را به گونه ای تغییر دهد که دمای نقاط مختلف را در فواصل زیاد افزایش یا کاهش می دهند."

نویسندگان این مقاله با استفاده از الگوی رایانه ای به این نتیجه رسیدند که تأثیر این گرمای تلف شده می تواند باعث تعریض جریان جت استریم گردد.

گوانگ ژانگ، نویسنده اصلی این مقاله، از مؤسسه اسکریپس گفت، "این تحقیقات نشان داد که مصرف انرژی در مناطق شهری چندگانه می تواند به طور جمعی باعث گرم شدن جو در نقاط دوردست شود، یعنی هزارها مایل دورتر از محلی که آن انرژی در حال مصرف شدن است." وی گفت، "عامل این، پدیده تغییر جریان جوی است."

اما در مقیاس جهانی، گرمای شهری تنها بخش ناچیزی از کل گرمایی است که از سیاره ساطع شده و به واسطه جریان های جوی به عرض های جغرافیایی بالاتر می رود. اما نتایج این تحقیقات نشان می دهد که گرمای شهری در جریان های هوا ممکن است تأثیراتی داشته باشد که بسیار محلی هستند. با این نظریه می توان توضیح داد که چرا زمستان های برخی مناطق گرم تر از آنی است که توسط الگوهای رایانه ای پیش بینی می شود.

مینگ کای، نویسنده همکار این مقاله از دانشگاه ایالتی فلوریدا، در این باره گفت آن مراکز شهری واقع در آمریکای شمالی و آسیا که این گرمای متمرکز را منتشر می کنند همچنین مستقیماً در زیر کانون فعالیت های اصلی جوی قرار گرفته اند.

کای گفت، "پر جمعیت ترین کلان شهرهای جهان که بیشترین میزان انرژی را مصرف می کنند در امتداد سواحل شرقی و غربی قاره های آمریکای شمالی و اروسیا، و در زیر مهم ترین ناحیه های جریان های جوی قرار گرفته اند که دارای فشار بارومتریک اندک و زیادی هستند." وی گفت، "انتشار این انرژی متمرکز تلف شده باعث اختلالات قابل توجهی در جریان های جوی عادی بالاسری شده که این باعث تغییر دمای سطحی مناطقی می شود که از مراکز تولید این گرمای تلف شده فاصله زیادی دارند."

گروه علمی مسئول این تحقیقات – اعم از مرکز ملی تحقیقات جوی، مؤسسه اقیانوس شناسی اسکریپس، دانشگاه کالیفرنیا در سان دیگو، و دانشگاه ایالتی فلوریدا – بر این باور است که الگوهای اقلیمی باید اصلاح شوند تا تأثیر گرمای تلف شده شهری در آنها در نظر گرفته شود.

این محققان یادآور شدند که خورشید بزرگترین منبع گرمای این سیاره است. خورشید زمین را گرم می کند و این انرژی از طریق جریان های جوی در سراسر جهان توزیع می شود. اما گرمای تلف شده ای که از شهرها منتشر می شود با این پدیده متفاوت است چرا که منشاء این گرما سوخت های فسیلی هستند که انرژی ای را آزاد می کنند که میلیون ها سال در زمین خفته بوده است.

مرکز ملی تحقیقات جوی توسط شرکت دانشگاه های تحقیقات جوی اداره می شود و با بودجه بنیاد ملی علوم فعالیت می کند.
 

ali.doosti

کاربر ويژه

DR WHO

کاربر ويژه
Global warming’s stationary trend set to end as Pacific warms up again
March 1, 2015, 3:49 AM CST | Written by Marie Singer
Global warming’s stationary trend, which was reported by the Intergovernmental Panel on Climate Change (IPCC) two years ago, is set to end, as the cooler Pacific Ocean, which provided a “false pause”, warms up again, researchers have discovered.

When the IPCC said global warming had halted, many skeptics cited that statement to accuse scientists of creating an elaborate human-activity-induced climate change hoax.

Scientists from the University of Minnesota Duluth and Pennsylvania State University (Penn State) wrote in the academic journal Science that global warming is caused by human activity, it is real, it has been halted by the Pacific Ocean going through a cooler period, and will soon gather pace as it heats up again.


The Pacific Ocean during its “warm” period. (Image: Wikimediacommons)

Penn State Professor Michael Mann and colleagues explained that there are natural oscillations in the climate, and that the pendulum is about to swing the other way.



They insisted that these weather swings represent “variability to the internal climate system.” The recent warming slowdown, such as it was, is definitely no reason not to worry, they added.

Professor Mann explained:

“We know that it is important to distinguish between human-caused and natural climate variability so we can assess the impact of human-caused climate change on a variety of phenomena including drought and weather extremes.”

“The North Atlantic and North Pacific oceans appear to be drivers of substantial natural, internal climate variability on timescales of decades.”

Prof. Mann, Prof. Byron Steinman, also of Penn State, and researcher Sonya Miller, of the University of Minnesota-Duluth, gathered and analyzed information from a combination of model simulations and real-world observational data to find out what factors may have contributed to climate fluctuations in the Northern Hemisphere.


Atlantic Multidecadal Oscillation spacial pattern. (Image source: Penn State)

Atlantic and Pacific Ocean oscillations

The Atlantic Multidecadal Oscillation, known by its acronym AMO, shows the fluctuations in sea-surface temperatures in the North Atlantic over a 50 to 70 year period.

The Pacific Ocean equivalent is called PDO (Pacific Decadal Oscillation). As PDO covers a much longer period, the scientists focused on the multidecadal portion of it, i.e. the PMO (Pacific Multidecadal Oscillation).

After carrying out several simulations, the researchers saw that PMO and AMO are not closely correlated – they are not, as some climatologists had claimed, part of a global “stadium wave” oscillation.

Cooler Pacific Ocean gave global warming a “false pause”

The team found that warming in the Northern Hemisphere has slowed down significantly recently, because the Pacific Ocean had cooled sharply. As AMO was comparatively flat, they concluded that Atlantic Ocean temperatures had nothing to do with the climate warming slowdown.

In other words, the world had experienced a “false pause” because the Pacific Ocean had become colder.

They believe the falling temperatures in the Pacific Ocean and the slowdown in climate warming over the past ten years are linked to heat buried deep down in the tropical Pacific and a tendency for sustained La Niña type conditions.

La Niña, which is characterized by unusually cool ocean temperatures in the equatorial region of the Pacific Ocean, is the opposite of El Niño.

The authors wrote:

“While there is paleoclimate data suggesting that this type of response could come from subtle features of climate change itself that climate models do not currently capture, the researchers note that the most likely explanation is the random excursions of the AMO.”

Prof. Mann commented:

“Our findings have strong implications for the attribution of recent climate changes. Internal multidecadal variability in Northern Hemisphere temperatures likely offset anthropogenic warming over the past decade.”

The scientists are certain the Pacific Ocean’s cooler period is about to swing the other way. When it heats up again, global warming will evolve at a much faster rate.

In an Abstract in the journal, the authors concluded:

“Competition between a modest positive peak in the AMO and a substantially negative-trending PMO are seen to produce a slowdown or ‘false pause’ in warming of the past decade.”

The pause may already be over. Last year was the hottest on record, according to NOAA (National Oceanic and Atmospheric Administration) data.
 

DR WHO

کاربر ويژه
Risk of mild El Nino clouds forecast of Peruvian anchovy recovery for 2015

March 2, 2015, 2:32 pm
Alicia Villegas
A recovery in Peru's anchovy biomass is spurring hopes of more favorable fishing conditions in 2015, already in time for the first fishing season in the spring.

However, indications of a possible mild El Nino this year as well is casting some uncertainty over the forecasts.

In its latest report on the pelagic sector, the Dutch bank Rabobank writes that projections of a "good fishing season" will see a rebound in the supply of fishmeal and fish oil from Peru this year.

Research by Peru's marine institute Imarpe, which advised the fishing closure of last year's second anchovy season, revealed the El Nino phenomenon had a real impact on the resource in its latest survey in the national waters.

The institute's most recent research trip 'Eureka' found that juveniles made up almost 80% of the anchovy biomass. While problematic for last year's fishing, this is interpreted as a positive sign for this year's anchovy fishing, already for the first season.

Peru's anchovy fishing is divided into two main season, usually running from May to July (known as the first season) and from November to January (the second season).

"Anchovy grow a centimeter per month and we think the biomass will be ready for fishing between April and May, since it will reach normal size by the end of this quarter," Humberto Speziani, director of Peru's second largest fishmeal producer Tecnologica de Alimentos Somos (Tasa), told Undercurrent News.

The Rabobank report echoes this.

"The projections are that the current juvenile biomass will double in weight as it matures over the next few months, indicating that, by April, a biomass of 8 million tons to 10m tons is possible, which is within the normal range," said the report.

In early 2014, Peruvian anchovy biomass was projected at 12m tons, but with only 2.2m tons caught (see image below) the current biomass should be 9.8m tons, the investment bank said.

The Eureka survey estimated the biomass to be in the range of 4m to 5m metric tons, which has prompted discussion about the "missing biomass".

"Predation by birds, fish or other predators has not been observed, and even death from starvation -- which can sometimes happen in times of high water temperatures --has not been observed, as, historically, anchovy would wash up on the shores when starvation occurred," wrote Rabobank.

"The speculation is that the anchovy may have migrated to deeper waters or areas where fishing does not occur. It is also possible that some of it has moved closer to the coast, within the 10-mile artisanal fishing area."

This artisanal fishing area was established after the approval of a law in March 2012 which restricted operations of industrial fishing vessels within 10 miles of the shore, along Peru‘s central and northern coast, or within seven miles of its southern shores.

In December last year, local media reported Lima Superior Court's declared the decree unconstitutional, after an appeal submitted by Peru's Fishing Shipowners Association.


Peruvian anchovy TAC per season and effective catch reate, 2010-2015.

Mild El Nino speculation

The El Nino may not be fully behind us, however. According to the Rabobank report, scientists claim a mild El Nino could still form in 2015.

This "will again create uncertainty, even for the second fishing season... and possibly longer," the investment bank said.

Although the El Nino is in its final stage and Peruvian waters are expected to quickly get colder, offshore sea surface temperatures are still showing abnormalities, oceanic scientist Luis Icochea told Undercurrent.

"It is concerning that a sub-surface mass of water with warmer than normal levels remains offshore, which could mean new abnormalities as a result of new Kelvin waves," Icochea, who was one of the first to warn about a strong El Nino in Peru last year, said.

These warm Kelvin waves will affect anchovy distribution, although extreme changes of temperatures are not expected, Icochea said.

Under the most optimistic projections, pelagic resources such as anchovy will not be affected, "provided that there is adequate management of the resource," Icochea told Undercurrent.
 

DR WHO

کاربر ويژه
دوشنبه 08 مرداد 1386 - ساعت 09:51شماره خبر: 100004060514
ارتباط مستقيم ميان گرم شدن زمين و افزايش وقوع طوفان در اقيانوس اطلس
جام جم آنلاين: دانشمندان آمریکایی در آخرین مطالعات خود اعلام کردند تاثیر پدیده گرم شدن زمین بر چگونگی وزش بادها و دمای آب دریاها موجب دو برابر شدن شمار طوفان های سالیانه در منطقه اقیانوس اطلس در طول یک قرن گذشته شده است.

به گزارش خبرگزاری فرانسه ، گریگ هلند از مرکز ملی مطالعات جوی و پیتر وبستر از موسسه فناوری جورجیا در بخش هایی از تحقیقاتشان که یکشنبه شب در آمریکا منتشر شد ، تحولات آب و هوایی را از سال 1900 میلادی تاکنون به سه دوره که طی آن شمار طوفان ها به تدریج افزایش یافته است تقسیم کردند.
در دوره نخست یعنی در فاصله سال های 1900 تا 1930 به طور میانگین سالانه 6 طوفان به وقوع پیوسته است.
در دوره بعدی که از سال 1930 تا 1940 ادامه دارد ، میانگین سالانه طوفان ها به 10 مورد افزایش یافته و در دوره سوم در فاصله سال های 1995 تا 2005 این میانگین به 15 مورد رسیده است.
هلند در بیانیه ای با اشاره به احتمال افزایش شمار طوفان ها در سال های آینده گفت: این آمارها نشان می دهد تغییرات آب و هوایی عامل اصلی افزایش شمار طوفان ها در منطقه اقیانوس اطلس بوده است.
کارشناسان این دو موسسه همچنین به رابطه مستقیم میان افزایش طوفان ها و بالا رفتن دمای آب دریاها که موجب تشدید طوفان می شود پی بردند.
بر اساس این مطالعات دمای آب دریاها در بیش از 100 سال گذشته حدود 0.7 درجه سانتیگراد افزایش یافته است.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا