شهادت جانسوز ششیمن پیشوای شیعیان جهان
بنيان گذار فقه جعفري ٬ رهبر مکتب تشيع ٬
مظهر مهر و رافت ٬چشمه جود و سخاوت، کوه صبر و صلابت ،
تجسم اخلاص و ايمان و بحرعمیق علوم لدنی ٬ حضرت امام
جعفر صادق عليه السلام را به محضر مولا صاحب الزمان
عج الله تعالي ظهوره و همه شيعيان و رهروان راهش
و سوگواران حضرتش تسليت عرض مي کنيم
باز تکه های ابر سیاه در دل آسمان،
میخواهند حکایت تلخی را بسرایند،
نوری بر دستان مدینه تشییع میشود.
اینک امام علم و دیانت و سراینده سرود زیبای خدا پرستی،
به سوی معبود میشتابد.
اکنون فرزند دیگری از خاندان آل عبا
و عالم دین خدا زهر تلخ دسیسه های پلیدان را مینوشد،
او امام همه خوبیها و خانه همه دانشها،
امام جعفر صادق علیه السلام است.
اندیشه تشیع در پله ششم،
تاریخ را به ماتم میخواند،
ماتمِ چشمه جوشان کلام شیعه
ماتم خزانه دار علم علی
، فاتح قله های بلند دانش خداوندی،
وارث بزرگ پدر،
هنوز آخرین حرفهای امام،
در گوشهای زمان پژواک میکند:
«اِنَّ شَفاعَتَنا لا یَنالُ مُسْتَخِفّا بالصَّلوةِ»؛ همانا شفاعت ما به کسی که نماز را کوچک بشمارد، نخواهد رسید.
بقیع همیشه گریان،
امروز خورشید را در خود جای میدهد.
درود بر تو ای ششمین پیام خدا بر زمین!
امروز اشکهای تمام عاشقان خاندان علی
از ابرهای غمگین آسمان بقیع میبارد
و هر باربه یاد آن لحظه
که زهر خصم را نوشیدی،
جگرهامان به خون مینشیند
و با چشمانی نمناک فریاد میزنیم:
اِنّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکَ اِلَی اللّه
یا وَجیها عِنْدَ اللّه، اشفع لنا عند اللّه
اندوهی جانکاه بر تار و پود مدینه چنگ میزند و حُزنی غم انگیز، افلاک را می آشوبد. آسمان سیاهپوش میشود و فوج فوج، فرشته های عزادار، در نقطه ای به نام بقیع، فرود میآیند! و بقیع، با دیده گریان، انتظار ورود عزیزی را به سوگ مینشیند! در کوچه کوچه یثرب، بوی غربت و یتیمی می وزد! از درها، دیوارها، پنجرهها، ملال و ماتم میبارد! سینه ها، داغ بزرگی را به دفترش میکشند و جانها، در آتش مصیبتی عظیم میگدازند! چشمها به خون مینشینند و دستها، بیتابیشان را به سرها میکوبند! شاید بلایی بزرگ نازل شده؟ شاید خورشید نقاب بر چهره افکنده؟ شاید ماه برای همیشه در محاق افتاده؟ یا عرش ترک برداشته، که این گونه آشوب در ذرّات عالم به پا شده است. بقیع! ای گنجینه دردها و اندوهها، ای نهان خانه اسرار آسمانی! لب باز کن! از ناگفتنیها بگو! از دردهای نهانت بگو! امشب میزبان کدام عزیزی؟ امشب، کدام بهشت گمشده در تو پدیدار خواهد شد؟ کدام آفتاب، در خاکت طلوع خواهد کرد؟ لب باز کن، مهبط فرشتگان! زیارتگاه قدسیان! آرام جان افلاکیان! با من سخن بگو! آن چه را که تو میدانی و ما نمیدانیم! از اندوههای بیشماری که جگرت را به آتش میکشد! از زخمهای فراوانی که بر پیکرت نشسته است! بقیع! ای سرزمین اندوههای آسمانی! امشب، سر به دامان کدام عزیز خواهی گذاشت! در ذهن لحظه هایت، حضور افلاکی کدام مهربان جاری است! امشب، گویا میهمان عزیزی داری! چشم به راهی امشب پایان میگیرد! انتظارت به سر میآید! امشب او حتما خواهد آمد! صدای گریه را نمیشنوی؟ صدا از خانه ششمین خورشید زمین است! صدا از خانه فرزند فاطمه است! میآید ... ، با جگری سوخته از زهر کینه! ساغر جان امام غریب و بزرگ، لبریز از آتش زهر روزگار شده است! میآید! معدن رسالت، دریای سخاوت، کوه حلم، اقیانوس معرفت... میآید!... دنیا همیشه برای درک وسعت آسمانیان حقیر است، اندک است. بقیع! آماده باش! بزم پذیرایی بیارای! دیده را فرش راهش کن! آغوش بگشا! و جسم بیجانِ جان عالم را، در برگیر! آرامتر! که این پیکر مطهر، زخم فراوان دیده است! زخم کینه توزی دنیا! زخمِ نامردمیها! زخم اسلام نمایان بیدین! زخم نابرابریها! شقاوتها! صدای گریه میآید!... صدای ضجه فرشتگان! بقیع، امشب دوباره، در خاک تو خورشیدی خواهد دمید و ستاره ای به آسمان خواهد شتافت!
اى مهر تو بهترین علایق جانها به زیارت تو شایق ما را نبود به جز خیالت یارى خوش و همدمى موافق بیمارى روح را دوا نیست جز مهر تو اى طبیب حاذق اى نور جمال كبریائى اى نور تو زینت مشارق روزی كه دمید نور خلقت رخسار تو بود صبح صادق از جلوه تو تبارك الله فرمود به خلقت تو خالق حسن تو خود از جمال زهراست اى زاده بهترین خلایق بر تخت كمال و تاج عصمت آخر كه بود به جز تو لایق تفسیر كمال ایزدى بود گفتار تو اى امام صادق باشد سخن تو جاودانى بوده است چو با عمل مطابق افسوس شدى شهید، آخر از حیله ناکسی منافق از داغ تو شد جهان عزادار زیرا به تو عالمى است عاشق ماتم زدهایم و غم چو دریاست دلها همه چون شكسته قایق
نام: جعفر بن محمد . كنيه: ابوعبدالله، ابواسماعيل و ابوموسى. القاب: صادق، فاضل، صابر، طاهر، قائم، كافل و منجى. مشهورترين لقب آن حضرت «صادق» است. اين لقب به خاطر صدق گفتار آن حضرت و تمايز از جعفر كذاب، كه در عصر امام زمان (ع) ادعاى امامت كرده بود، به آن حضرت داده شد. منصب: معصوم هشتم و امام ششم شيعيان. تاريخ ولادت: هفدهم ربيعالاول سال 80 هجرى. برخى مورخان، تاريخ تولد آن حضرت را اول رجب سال 80 هجرى و برخى ديگر سال 83 هجرى دانستهاند؛اما قول اول مشهور است و اين روز مطابق است با روز ولادت پيامبر اكرم (ص). محل تولد: مدينه مشرفه، در سرزمين حجاز (عربستان سعودى كنونى).
نسب پدرى : امام محمد باقر بن على بن حسين بن على بن ابىطالب (ع). نام مادر: فاطمه، مكنّى بهام فَروه بنت قاسم بن محمد بن ابى بكر.
ام فَروه، كه فرزندزاده جناب محمد بن ابى بكر بود، مقام والايى در بين زنان زمان خويش داشت. امام صادق (ع) درباره شأن او فرمود: مادرم از جمله زنانى بود كه ايمان آورد و تقوا پيشه كرد و نيكوكارى نمود، و خدا نيكوكاران را دوست دارد. اين زن از تربيتشدگان مكتب امام زينالعابدين (ع) و امام محمد باقر (ع) است. مدت امامت: از زمان شهادت پدرش، امام محمد باقر (ع) در هفتم ذىحجه سال114 هجرى تا 25 شوال سال 148 هجرى، به مدت 34 سال. تاريخ و سبب شهادت: 25 شوال سال 148 هجرى، در سن 65 سالگى، به وسيله زهرى كه منصور دوانيقى به آن حضرت خورانيد. برخى تاريخ شهادت آن حضرت را نيمه رجب سال 148 هجرى دانستهاند. محل دفن: قبرستان بقيع، در مدينه مشرفه، در جوار قبر پدر و جدش و امامحسن مجتبى (ع) (در عربستان سعودى كنونى). همسران: 1. فاطمه بنت حسين. 2. ام حميده (حميده مصفاة). و چند ام ولد ديگر. فرزندان: 1. امام موسى كاظم (ع). 2. اسماعيل. 3. عبدالله. 4. محمد ديباج. 5. اسحاق. 6. على عريضى. 7.عباس. 8. ام فروه. 9. فاطمه. 10. اسماء. اصحاب وياران : تعداد راويان و اصحاب امام صادق (ع) بيش از چهار هزار نفر است كه از محضر آن حضرت بهرهمند شده و در جهان اسلام به انتشار علوم اهل بيت(ع) پرداختند. در اين جا به نام برخى از بزرگان اصحاب و راويان آن حضرت اشاره مىگردد:
1. جميل بن درّاج.
2. عبدالله بن مسكان.
3. عبدالله بن بكير.
4. حمّاد بن عيسى.
5. حمّاد بن عثمان.
6. ابان بن عثمان.
اين شش نفر به «اصحاب اجماع» معروف شدهاند.
7. أبان بن تغلب.
8. اسحاق بن عمّار صيرفى.
9. ابو حمزه ثمالى.
10. بريد بن معاويه عجلى.
11. حريز بن عبدالله سجستانى.
12. حمران بن اعين شيبانى.
13. زرارة بن اعين شيبانى.
14. صفوان بن مهران اسدى.
15. عبدالله بن ابى يعفور.
16. عمران بن عبدالله اشعرى.
17. عيسى بن عبدالله اشعرى.
[TD="align: center"]18. فضيل بن يسار بصرى.
19. فيض بن مختار كوفى.
20. ابو بصير مرادى.
21. مؤمن الطاق محمد بن على.
22. محمد بن مسلم كوفى.
23. معاذبن كثير كسايى.
24. مُعَلىّ بن خُنَيس كوفى.
25. هشام بن محمد.
26. يونس بن ظبيان كوفى.
27. معاوية بن عمّار.
28. زيد شحام.
29. سُدير بن حكيم.
30. عبد السلام بن عبدالرحمن.
31. جابربن يزيد جُعفى.
32. ثابت بن دينار.
33. مفضل بن قيس.
34. مفضل بن عمر جُعفى.
35. سفيان بن عيينه.
[/TD]
زمامداران معاصر:
1. عبدالملك بن مروان (86-65 ق.).
2. وليد بن عبدالملك (96-86 ق.).
3. سليمان بن عبدالملك (99-96 ق.).
4. عمر بن عبدالعزير (101-99 ق.).
5. يزيد بن عبدالملك (105-101 ق.).
6. هشام بن عبدالملك (125-105 ق.).
7. وليد بن يزيد (126-125 ق.).
8. يزيد بن وليد (126-126 ق.).
9. مروان بن محمد (132-126 ق.).
تمامى اين خلفا از سلسله بنى اميه و از شاخه بنىمروان بودند.
10. ابوالعباس سفاح (136-132 ق.).
11.منصور دوانيقى (158-136 ق.).
اين دو نفر از سلسله بنىعباس بودند.
جان عاشقان و شیفتگان تو، در آتشی از ماتم می سوزد و شراره اش دنیا را می سوزاند.
هق هق گریه، رخصت تسلیت گویی نمی دهد و طاقت شانه ها را می گیرد.
- زین ماتمی که چشم ملائک ز خون تر است - گویا عزای صادق آل پیغمبرست -
شهادت جانسوز رئیس مذهب شیعه امام جعفر صادق علیه السلام تسلیت باد.