در زمان ساسانیان هر سال مرکب از 365 شبانه روز و دارای 12 ماه بود که هر ماه 30 روز داشت و پنج روز آخر سال اندرگاه (پنجه دزده) نام داشت که این پنج روز به صورتی مستقل و مربوط به هیچ یک از ماه ها نبود، همان است که در دوران اسلامی به خمسه مسترقه معروف شده است.
نظر به اینکه سال مداری (حقیقی) دارای 365 روز و 5 ساعت و 48 دقیقه و 49 ثانیه است و سال عرضی زمان ساسانیان دارای 365 روز بود به همین علت پس از هر چهار سال یک روز سال عرفی عقب تر از سال طبیعی می افتاد
یعنی نوروز که بایستی همیشه در اول فروردین ماه باشد پس از گذشت هر چهار سال یک روز عقب می رفت، با این حساب بعد از هر 120 سال مدت یک ماه از سال طبیعی (حقیقی) عقب تر می افتاد به همین سبب برای روحانیون
به ملاحظه رعایت اعیاد و عادات مذهبی لازم بود که سال شمسی حقیقی را بدانند روی همین اصل قرار گذاشتند که با دخالت دولت بعد از هر 120 سال، سال را 13 ماه حساب می کردند ، سال کبیسه را بهیزک نامیده اند که به مناسبت آن جشن ها می گرفتند عقب رفتن نوروز به این ترتیب از 30 روز تجاوز نمی کرد.
در تقویم یزدگردی مطابق معمول کنونی ماه به چهار هفته تقسیم نمی شود ولی هر کدام از روزهای ماه دارای نام خاصی است. هر روزی به ملکی اختصاص دارد به جز چند روز در هر ماه که به خدا متعلق است که آن روزها عبارتند از روز اول هر ماه که آن را اورمزد می نامیدند.
اسامی ماه ها و روزها در تقویم اوستایی جدید مطابق ضبط معمول بعد از اسلام به شرح زیر است: فروردین، اردیبهشت، خرداد، تیر، مرداد، شهریور، مهر، آبان، آذر، دی، بهمن، اسفند.
اسامی روزهای ماه: هرمز، بهمن اردی بهشت، شهریور، اسفندارمز، خرداد، مرداد، دی به آذر، آذر، آبان، خور، ماه، تیر، جوش، دی به مهر، مهر، سروش، رشن، فروردین، بهرام، رام، باد،دی بدین، دین، ارد، اشتاد، آسمان، رامباد، ماراسفند، اینران.
ماهی را که با روز همان ماه دارای یک اسم مشترک بودند جشن می گرفتند. تقویم اوستایی بعد از انقراض سلسله ساسانیان منسوخ نشد و در میان پیروان مذهب زردشت باقی مانده، در خود ایران نه تنها نوروز بلکه سایر اعیاد دوران گذشته مدت ها باقی بود حتی بعضی از آنها تا عصر حاضر به اسامی مختلف در نواحی ایران معمول است.
نظر به اینکه سال مداری (حقیقی) دارای 365 روز و 5 ساعت و 48 دقیقه و 49 ثانیه است و سال عرضی زمان ساسانیان دارای 365 روز بود به همین علت پس از هر چهار سال یک روز سال عرفی عقب تر از سال طبیعی می افتاد
یعنی نوروز که بایستی همیشه در اول فروردین ماه باشد پس از گذشت هر چهار سال یک روز عقب می رفت، با این حساب بعد از هر 120 سال مدت یک ماه از سال طبیعی (حقیقی) عقب تر می افتاد به همین سبب برای روحانیون
به ملاحظه رعایت اعیاد و عادات مذهبی لازم بود که سال شمسی حقیقی را بدانند روی همین اصل قرار گذاشتند که با دخالت دولت بعد از هر 120 سال، سال را 13 ماه حساب می کردند ، سال کبیسه را بهیزک نامیده اند که به مناسبت آن جشن ها می گرفتند عقب رفتن نوروز به این ترتیب از 30 روز تجاوز نمی کرد.
در تقویم یزدگردی مطابق معمول کنونی ماه به چهار هفته تقسیم نمی شود ولی هر کدام از روزهای ماه دارای نام خاصی است. هر روزی به ملکی اختصاص دارد به جز چند روز در هر ماه که به خدا متعلق است که آن روزها عبارتند از روز اول هر ماه که آن را اورمزد می نامیدند.
اسامی ماه ها و روزها در تقویم اوستایی جدید مطابق ضبط معمول بعد از اسلام به شرح زیر است: فروردین، اردیبهشت، خرداد، تیر، مرداد، شهریور، مهر، آبان، آذر، دی، بهمن، اسفند.
اسامی روزهای ماه: هرمز، بهمن اردی بهشت، شهریور، اسفندارمز، خرداد، مرداد، دی به آذر، آذر، آبان، خور، ماه، تیر، جوش، دی به مهر، مهر، سروش، رشن، فروردین، بهرام، رام، باد،دی بدین، دین، ارد، اشتاد، آسمان، رامباد، ماراسفند، اینران.
ماهی را که با روز همان ماه دارای یک اسم مشترک بودند جشن می گرفتند. تقویم اوستایی بعد از انقراض سلسله ساسانیان منسوخ نشد و در میان پیروان مذهب زردشت باقی مانده، در خود ایران نه تنها نوروز بلکه سایر اعیاد دوران گذشته مدت ها باقی بود حتی بعضی از آنها تا عصر حاضر به اسامی مختلف در نواحی ایران معمول است.