• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

(( تقویم و روزشمار تاریخ جهان ! ))

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ
30 می
اعدام به روش کليساي کاتوليک: آتش زدن محکوم!

0529jerome.jpg

Gerome de Prague

سي ام مه 1416 يك دادگاه مذهبي «جروم پراگGerome de Prague» انديشمند 51 ساله را كه از سوي كليساي كاتوليك تكفير شده بود مرتد شناخت و به مرگ محكوم كرد كه همان روز در ملاء عام به يك تير چوبي بسته و آتش زده شد. وي كه يك چك (بوهمي) بود به سرزمين هاي مختلف از جمله خاور ميانه مسافرت و در انگلستان، فرانسه و آلمان تحصيل كرده بود. جروم از هواداران آزادي بيان و از منتقدان روشهاي كليساي كاتوليك از جمله فروش عفو مجازات گناهكاران از سوي كشيش ها بود. وي در دادگاه مذهبي اتهام ارتداد را رد كرد و گفت كه تنها گفته است: آنان كه نظري مغاير نظرات كليسا دارند حق دارند آن را بيان دارند و اين، به معناي حمايت از اين افكار نيست، و تنها دفاع از آزادي بيان و انديشه و بحث و جدل است. ولي استدلال او كه مرتد نيست مورد قبول واقع نشد و به مرگ محكوم شد.
جروم سالها از انديشه «يان هاس John Huss (هوس)» مبني بر لزوم اصلاحات در وضعيت و طرز كار كليساي كاتوليك حمايت كرده بود و هنگام اعدام يان هاس دست به تظاهرات و اعتراض زده بود. يان هاس ششم ژوئيه سال 1415 به حكم شوراي كليساي كاتوليك در آلمان آتش زده شده بود. با اعدام اين دو تن اين صدا خاموش نشد و قرن بعد به پيدايش پروتستانيسم انجاميد.جان فاكس در كتابي كه در اين زمينه منتشر ساخته يان هاس و جروم دو پراگ را شهيد خوانده است. وي در همين كتاب جزئيات اعدام از طريق آتش زدن به حكم شوراي كليساي كاتوليك را شرح داده است. فاكس پشت جلد كتاب خود را با تصويري از چگونگي آتش زدن جروم دو پراگ مزين كرده است كه كليشه اين تصوير در زير آمده است.
طرز اعدام محكومان كليسا در آن زمان از اين قرار بود كه محكوم را در يك ميدان عمومي و يا محوطه مقابل كليسا به تيري قطور مي بستند و در اطرافش چوب و هيزم قرار مي دادند و آتش مي زدند. اگر ماموران اعدام (جلادان) انصاف داشتند چوبها را دور از محكوم قرار مي دادند تا قبل از سوختن با آتش، از استنشاق دود فوت شود و زجر سوختن را تحمل نكند و چنانچه كينه شخصي از محكوم داشتند چوبها را در قطعات كوچك و با شاخه درخت نزديك به او قرار مي دادند تا بدنش بسوزد و به تدريج و با زجر جان بدهد.
مجازات افراد مرتد و جادوگران از طريق آتش زدن كه از سال 1184 ميلادي متداول شده بود توسط انقلاب فرانسه محكوم و متروك شد. اين نوع مجازات قبلا از سوي رومي ها در مورد پيروان مسيحيت اعمال مي شد كه كليساي كاتوليك 8 ـ 9 سده بعد آن را در مورد تكفير شدگان و افراد مرتد دوباره متداول ساخت.
0529burning.jpg

تصوير چگونکي آتش زدن جروم دو پراگ





روزي که اسقف کليسا دستور داد " ژاندارک " را آتش بزنند!

0529joan.jpg

مجسمه ژاندارک در فرانسه

يك اسقف فرانسوي متحد انگلستان سي ام ماه مه سال 1431 ژاندارك، دختر ارلئان، كه فرانسويان مايوس و افسرده را به پيروزي رسانيد به جرم جادوگري آتش زد. وي سوم ژانويه همين سال از سوي انگليسي ها براي مجازات شدن به اين اسقف (كشيش بزرگ)سپرده شده بود كه به دستور اين كشيش، محاكمه كليسايي شد و به جرم جادوگري و پوشيدن لباس مردانه محكوم به اعدام گرديد و در يك بازار باز و بدون سقف در برابرچشم مردم آتش زده شد. ژاندارك هنگام آتش زده شدن 19 ساله بود.
ژاندارک دوران خردسالي را در محيطي گذرانيده بود كه ارتش فرانسه از انگليسي ها شكست خورده بود و تمامي شمال رود «لوار» از جمله پاريس به تصرف انگليسي ها در آمده بود. در اين جنگ پاره اي از فرانسويان هم به انگليسي ها كمك مي كردند.
هنگامي كه نيروهاي دشمن از روستاي محل اقامت او كه دختر يك كشاورز بود گذشتند و خرابي فراوان به بار آوردند و سپس دست به محاصره بندر ارلئان در همان نزديكي زدند، ژاندارک به خشم آمد و به مدافعان نا اميد ارلئان پيوست. لباس سربازي بر تن و
سربازان را تشويق به ضد حمله كرد و موفق شدند. وي سپس با درجه سرواني به هدايت سربازان فرانسوي ادامه داد و دشمن را از بسياري از نقاط وطن بيرون راند.
در اثناي اين پيروزي ها، فرانسويان متحد انگلستان او را گرفتند و به انگليسي ها فروختند و انگليسي ها وي را به يك اسقف فرانسوي هوادار خود تحويل دادند و گفتند كه او جادو گر است كه صدايش اين چنين هيجان و دلاوري در سربازان فرانسه به وجود مي آورد كه بدون ترس دست حمله به نيرويي به مراتب بزرگتر از خود مي زنند. انگليسي ها نخواستند، خود ژاندارك را بكشند و براي هميشه دشمني فرانسويان را بخرند.
تحت فشار افكار عمومي، سران كليساي كاتوليك فرانسه 25 سال پس از مرگ ژاندارك، از وي اعاده حيثيت كردند كه بعدا عنوان قهرماني فرانسه را نيز به دست آورد و پاپ در سال 1920 (489 سال پس از آتش زده شدن!) او را تقديس كرد.
از قرن 15 به بعد ضمن اشاره به اعدام دلخراش ژاندارك، اندرز داده مي شود كه نبايد اشتباه يك و يا چند هموطن باعث شود كه ديگران از ميهندوستي رويگردان شوند.



0529joan2.jpg

خانه محل تولد ژاندارک که به همان گونه نگهداري مي شود و يک بناي ملي - تاريخي فرانسه است





برخي ديگر از رويدادهاي 30 مي

1265: دانته شاعر، نويسنده و انديشمند فلورانسي به دنيا آمد.
1727: پتر بزرگ تزار روسيه شد، قلمرو آن را گسترش داد و اين كشور را به صورت يك امپراتوري درآورد كه تا 1991( از جمله 7 دهه به نام اتحاد جماهير شوروي) دوام داشت.
1814: اعضاي اتحاديه اي كه ناپلئون را شكست داده و به جزيره الب تبعيد كرده بودند با امضاي يك اعلاميه مشترك مرزهاي فرانسه را محدود به خطوط سال 1792 كردند و همين امر باعث برانگيخته شدن خشم فرانسويان شد كه راه را بر بازگشت ناپلئون باز كرد.
1871: مقاومت كمون پاريس پايان يافت و تمامي شهر در كنترل دولت قرار گرفت.
1903:
0529serb.jpg


الکساندر



الكساندر ابرونويچ پادشاه صربستان كه ازدواج او با يك بيوه با مخالفت افكار عمومي رو به رو شده بود در اين روز با همسرش در كاخ سلطنتي ترور شد. وي در عين حال متهم شده بود که آزادي ها و حقوق اتباع كشور، مندرج در قانون اساسي را ناديده انگاشته و راه استبداد و خودکامگي در پيش گرفته بود. 1913: نخستين جنگ بالكان در قرن 20 با شكست عثماني پايان يافت و طبق قرارداد لندن، آلباني استقلال خود را به دست آورد.
1941: نيروهاي نظامي آلمان جزيره «كرت» در مديترانه را تصرف كردند.
1942: شهر كلن آلمان توسط 1000 بمب افكن انگليسي به مدت 90 دقيقه بمباران شد. در اين حمله نزديك به نيمي از هواپيماهاي انگليسي سرنگون شدند و به شهر نيز آسيب فراوان وارد آمد.
1967: در پي كشف نفت درجنوب شرقي فدراسيون نيجريه، به تشويق كمپاني هاي نفتي بين المللي يك سرهنگ محلي، اين منطقه را به نام «بيافرا» از فدراسيون نيجريه جدا ساخت كه اين عمل يك جنگ خونين داخلي را به دنبال داشت.
1982: اسپانيا عضو شانزدهم ناتو ( سازمان دفاعي اتلانتيک شمالي) شد.
1998: زلزله شمال افغانستان بيش از 5 هزار تن را بي جان ساخت.
 

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ
31 می
تن بر اثر شكسته شدن يك سد در آمريكا كشته شدند

0529dam.jpg





31 ماه مي سال 1889 در پي چند روز بارندگي شديد، سد «ساوت فورك» در ايالت پنسيلوانياي آمريكا شكسته شد و آب به ارتفاع 18 متر شهر جانزتاون از مراكز توليد فولاد آمريكا را فراگرفت كه ويراني فراوان ببار آورد و بيش از 2 هزار و دويست تن نيز جان دادند. اين شهر در دامنه كوههاي الگيني قرار دارد و ساكنان آن عمدتا از اعقاب مهاجران آلماني هستند.
عكس، كه پس از فروكش كردن آب گرفته شده است، تنه درختي را نشان مي دهد كه جريان آب آن را از پنجره طبقه بالا وارد ساختمان كرده بود!.



آخرين فورد مدل «تي»

0529ford.jpg



توليد آخرين فورد سواري مدل (T) پس از 19 سال از آخرين روز ماه مي 1927 متوقف شد. از سال 1908 تا 1927 پانزده ميليون و 7003 دستگاه اتومبيل از اين نوع ساخته شده بود. فورد مدل «تي» اتومبيلي غير لوکس و ويژه رفتن سر کار و عمدتا انفرادي بود. عکس، يکي از آخرين فوردهاي مدل «تي» را نشان مي دهد.



برخي ديگر از رويدادهاي 31 مي

70: باروي اول بيت المقدس (اورشليم) به دست رومي ها افتاد و هشتم سپتامبر تمامي شهر تسخير و كاملا ويران شد و باقيمانده يهوديان آن به اكناف جهان پراكنده شدند. يهوديان از چهار سال پيش از آن برضد سلطه روميان دست به شورش زده بودند.
455: پترونيوس ماکزيموس (petronius maxisimus ) امپراتور روم غربي (ايتاليا و سرزمين هاي اطراف آن) به دست مردم شهر رم اعدام شد. وي به جاي ايستادگي در برابر حمله وندالها به شهر، قصد فرار داشت كه به دست مردم افتاد. ماكزيموس كه با دادن رشوه به سمت امپراتور تعيين شده بود تنها 11 هفته حكومت كرده بود.
1779: آمريکا داراي قانون " کاپي رايت" شد.
1905: ويلهلم دوم قيصر وقت آلمان در چارچوب رقابتهاي استعماري اروپاييان وارد طنجه (مراکش) شد.
1935: يک زمين لرزه شديد بيش از 50 هزار تن را در کويته (در آن زمان شهري مرکزي بلوچستان انگلستان) کشت.
1906: از داخل خانه اي در مادريد به سوي کالسکه آلفونسو 13 پادشاه وقت اسپانيا که همان روز ازدواج کرده بود و پس از شرکت در مراسم کليسايي نكاح با همسر خود عازم کاخ سلطنتي بود بمب پرتاب شد که 18 تن را کشت ولي پادشاه و ملکه زنده ماندند. اين بمب در داخل يک سبد گل جاسازي شده بود.
1907: نخستين تاکسي (خودرو سواري مسافربر) به مفهوم امروز در شهر نيويورک بکار افتاد.
1947: حکومت مجارستان به دست حزب کمونيست اين کشور افتاد.
1961: در پي جنگ «بوئر» ها با انگليسي ها، كشور فدرال آفريقاي جنوبي مركب از چهار منطقه خود مختار (كيپ، ناتال، اورنج، و ترانسوال) كه دولت مركزي آن داراي چهار پايتخت بود (يك پايتخت براي قوه اجرايي، ديگري مقننه، سومي قضائيه و چهارمي امور مالي) تاسيس شد كه در همين روز در سال 1961 به جمهوري فدرال و حق راي در دست سفيد پوستان مهاجر تبديل شد كه به تدريج مورد تحريم قرار گرفت و ....
1962: آدولف آيشمن ( adolf eichman) افسر سابق اس اس آلمان که قبلا از آرژانتين ربوده شده و به اسرائيل انتقال يافته بود به جرم کشتن گروهي از يهوديان در جريان جنگ جهاني دوم ، پس از محاکمه (نخستين ساعت بامداد اول ژوئن) اعدام شد.
 

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ
1 ژوئن
سرانجام سلطه گری؛ غارت و تخریب شهر رم ـ ... و به اين سان امپراتوري روم در غرب پايان يافت

وندالها (دسته ای از ژرمن ها) كه موفق به تصرف شهر رم شده بودند از يکم ژوئن سال 455 ميلادي غارت و تخريب اين شهر را كه هشت قرن بر اروپا و شمال افريقا تا شرق مديترانه آقايي مي كرد آغاز كردند كه دو هفته طول كشيد. مورخان نوشته اند: این بود سرانجام شهری که از سلطه بر ملل دیگر ساخته و ثروتمند شده بود. وندالها بقدری خرابی در رم ایجاد کردند که نام آنان به صورت واژه تخریب (Vandalism) وارد زبانهای اروپایی از جمله انگلیسی شده و بکار بردن آن، عمل تخریب بصورت از چهره انداختن را می رساند.
وندالها 31 ماه مه سال 455 ميلادي، چهار ماه پس از قتل « والنتينيان سوم » امپراتور روم غربي( اروپا و مديترانه غربي ) وارد شهر رم شده بودند. «پترونيوس ماكزيموسpetronius maxisimus » كه تنها 11 هفته امپراتور بود هنگام فرار از شهر رم به دست مردم افتاد و آنان كه انتظار نداشتند، امپراتور رهايشان سازد و براي نجات خود قصد فرار كند او راكشتند و جسدش را از درختي آويزان كردند. وي پس از قتل والنتينيان با كمك گارد امپراتور مقتول و پرداخت رشوه ، امپراتور شده بود و براي مشروعيت دادن به سمت خود، همسر والنتينيان را به اجبار به نکاح خود درآورده بود.
وندالها كه با والنتينيان قرارداد ترك مخاصمه داشتند به پاپ كه از آنان خواسته بود به قرارداد احترام بگذارند و به شهر حمله نكنند پاسخ داده بودند كه پيمان مورد اشاره، با والنتينيان امضاء شده بود كه او ديگر زنده نيست و امضايش معتبر نخواهد بود.
وندالها 15 ژوئن پس از تخريب رم، با غنائم بسيار(همه ثروتي را كه رومي ها در طول امپراتوريشان از ملل ديگر با زور گرفته بودند) و به اسارت گرفتن همسر امپراتور و دختران او (همسر ماکزيموس قبلا همسر والنتينيان بود) شهر را ترك گفتند. اين دومين غارت شهر رم در طول نيم قرن بود. رم در سال 410 ميلادي به دست ويزيگوت ها غارت شده بود.
قتل« آئتيوس » ژنرال رومي به دست امپراتور والنتينيان يکي از عوامل تضعيف روحيه ارتش بود که چند ماه بعد به سقوط شهر رم به دست وندالها انجاميده بود.
پس از خروج وندالها از شهر رم، در طول 21 سال روم غربي ده امپراتور به خود ديد و چون اسپانيا، فرانسه ، آلمان و حتي ايليريا ( يوگوسلاوي) راه خود را در پيش گرفته بودند و به دولت روم اعتنا نمي كردند، اين امپراتوران ده گانه، تنها اسما حكومت مي كردند. بنابراين، مي توان گفت كه با تصرف رم به دست وندالها ؛ عمر آقايي روم بر غرب پايان يافت و قسمت شرقي امپراتوري ( قسطنطنيه ) ماهيت جداگانه يافت و تا 1453 باقي ماند.
وندالهاي يكي از شاخه هاي قبايل هند ـ اروپايي بشمار مي آيند كه اواخر هزاره دوم پيش از ميلاد از شرق به سوي غرب به حركت درآمده بودند. در مسير حركت، شاخه اي از آنها راه جنوب در پيش گرفت و به فلات ايران آمد و بر حسب محل اسكان به سه طايفه پارس و ماد و پارت تقسيم شد و شاخه هاي ديگر به اروپا رفتند. شاخه هايي كه به اروپا رفتند عبارتند از: وندالها كه تا اسپانياي شرقي و كارتاژ پيش رفتند و نام اندلس (وندالوسيا) از اسم آنها گرفته شده است، استروگتها (آستروها كه نام آستريا ـ اتريش از اسم آنها گرفته شده است) ويزيگتها، بورگونديايي ها و همچنين فرانكها (ساكن در جنوب آلمان و شمال و شمالشرقي فرانسه و همچنين سويس كه نام فرانسه از اسم آنها گرفته شده است).
«ژوستي ني ان» امپراتور روم شرقي (قسطنطنيه) درصدد تنبيه وندالها و احياء امپراتوري واحد روم برآمد ولي موفقيت به دست نياورد زيرا كه او همزمان با امپراتوري ايران (به رياست خسرو انوشيروان) درگيري داشت و نمي توانست همه نيروي نظامي اش را به غرب بفرستد.
امپراتوري روم در غرب که با تصرف شهر «رم» به دست وندالها رو به اضمحلال گذاشت از دير زمان دچار حمله و تعرض طوايف هون ، ويزيگوت و وندال شده بود. اين طوايف كه سالها ستمگري روميان را تحمل كرده بودند پس از اين كه احساس كردند كه اين دولت به سبب تقسيم به دو منطقه شرقي و غربي و جنگهاي بي پايان تضعيف شده، به نوبت بر آن تاخت بردند و نابودش ساختند. چون اين طوايف تا حدي رعايت حال پاپ ها را مي كردند و به خواست آنان از تعرض به مردم عادي و اموال كليسا خودداري مي كردند، باعث قدرت يافتن پاپ ها و بعدا افتادن حكومت به دست آنان شدند.
دولت روم غربي پس از شكست سال 455 از وندالها و متعاقب آن حکومت امپراتوران ده گانه، ديگر به صورت امپراتوري سابق احياء نشد، ولي تا دو ـ سه قرن بعد و تا زمان قدرت قدرت گرفتن پاپها حكومت پادشاهي محدود به ايتاليا را حفظ كرده بود كه سپس تجزيه شد و تا قرن 18 بر هر گوشه اش يك امير حكومت مي كرد و برخي از ايالتهايش هم وابسته به دولتهاي خارجي بود و «ونيز» مدتي به صورت جمهوري اداره مي شد و ....



آفریقای جنوبی در دو «31 می»

در پي جنگ «بوئرها = هلندی تبارهای آفریقای جنوبی» با انگليسي ها، 31 می 1910 اتحادیه آفريقاي جنوبي مركب از چهار منطقه خود مختار (كيپ، ناتال، اورنج، و ترانسوال) كه دولت مركزي آن داراي چهار پايتخت بود (يك پايتخت براي قوه اجرايي، ديگري مقننه، سومي قضائيه و چهارمي امور مالي) بود تاسيس شد كه عملا یک دومینیون انگلیسی بود. در همين روز در سال 1961 سفید پوستان هلندی تبار این اتحادیه به برتری دولت لندن پایان دادند و ایالت های چهارگانه را یک جمهوري فدرال کاملا مستقل اعلام کردند و حق راي (انتخاب حاکم) را در دست خود قراردادند که با خشم جهانی و تحريم رو به رو شدند. این سفیدپوستان از دهه گذشته به این تبعیض نژادی پایان دادند و حکومت به دست اکثریت سیاهپوست افتاد ولی کوچکترین انتقامی گرفته نشد و امور، جز تغییر زمامدار به صورت سابق و بر همان روال ادامه یافته است. این جمهوری در عداد کشورهای پیشرفته قراردارد.


زلزله پرتلفات کویته و نگاهی کوتاه به تاریخچه این شهر

31 می 1935 يک زمين لرزه شديد (7 و 7 دهم ریشتری) بيش از 40 هزار تن را در کويته (اینک در پاکستان و در آن زمان شهري در بلوچستان انگلستان) کشت. چنین زلزله ای در سال 2008 نیز در کویته روی داد. کویته در جنوب «خط دوراند» واقع شده است که انگلیسی ها با کشیدن آن پشتونهارا دو قسمت کردند و یک قسمت به هندوستان خود ضمیمه ساختند که اینک پاکستان شده است. باوجود مهاجرت های اخیر، اکثریت جمعیت کویته را پشتونها (افغانها) تشکیل می دهند. همایونشاه پادشاه وقت هند که به دربار ایران (قزوین) پناهنده شده بود و از ایران یاری گرفته بود تا تاج و تخت خودرا بازیابد در بازگشت به هند در سال 1543 چند روز در کویته که میان سه کوه واقع شده است اقامت کرد و با همین اقامت کوتاه بعدا مدعی آن شد که ایران در 1556 به آنجا لشکر کشید و هندیان را بیرون راند. درّانی ها و قندهاری ها پس از اعلام استقلال از ایران کویته را ضمیمه قلمرو خود ساخته بودند که انگلیسی ها پس از تکمیل سلطه خود بر هندوستان، در نیمه دوم قرن 19 آن را متصرف شدند و ....



... و مردم فرانسه دوگل را باز گردانيدند

0530dugol.jpg

شارل دوگل

فرانسويان كه از گراني ها، بيكاري ها، ناامني ها، خودسري ها و ... به جان آمده بودند سر انجام براي نجات خود، يك بار ديگر دست به سوي شارل دوگل دراز كردند و او را از بازنشستگي خارج و يكم ژوئن 1958 رئيس دولت فرانسه كردند تا به اوضاع سر و سامان دهد. او با اين شرط كه قانون اساسي (جمهوري چهارم) را اصلاح كند و شش ماه نيز كشور را به اراده خود و از طريق صدور بخشنامه (به جاي مصوبه پارلمان) اداره كند با بازگشت به قدرت موافقت كرده بود.
در توسل به دوگل، رهبران همه احزاب جز فرانسوا ميتران شركت كرده بودند. دوگل از آن روز تا 28 اپریل 1969 بر فرانسه حكومت كرد و در اين مدت فرانسه را وارد باشگاه اتمي ها ساخت، مركز ناتو را از فرانسه بيرون انداخت، فرانسه را از فعاليت هاي نظامي ناتو بيرون كشيد، با مسکو و آلمان فدرال دوستي ويژه برقرار كرد، با اصلاح قانون اساسي جمهوري پنجم فرانسه را ساخت، تا زنده بود مانع ورود انگلستان به بازار مشترك اروپا (پدر اتحاديه اروپا) شد، به مستعمرات فرانسه استقلال داد و .... وي يك سال پس از كناره كيري در 81 سالگي و در همان ماهي كه به دنيا آمده بود درگذشت. دوگل مشكلات فرانسه تا ژوئن 1958 را ضعف مديريت، انتصابات نابجا و بوروکراسی اعلام كرده بود. وي يك مينهدوست تمام عيار بود.



قتل عام خانواده سلطنتي نپال

0530bir.jpg

Birendra

در سال 2001 ديپندرا Dipendra پسر پادشاه نپال كه با مادر خود بر سر انتخاب همسر اختلاف پيدا كرده بود در يك مهماني كاخ سلطنتي، «بيرندراBirendra» پدر خود و ده تن ديگر از افراد خانواده سلطنتي را به رگبار تفنگ خودكار بست و سپس دست به خودكشي زد. پس از اين حادثه، پارلمان تنها برادر پادشاه را كه در سفر خارج بود و در نتيجه زنده مانده بود به سلطنت دعوت كرد كه ديديم بعدا دست به استبداد زد و در ماههاي آوريل و مه 2006 مردم نپال برضد او شوريدند و نود درصد اختياراتش را از او گرفتند.




برخي ديگر از رويدادهاي 1 ژوئن

193: ميلادي ماركوس ديديوس امپراتور روم در شصت و ششمين روز زمامداريش در كاخ امپراتوري ترور شد.
1215: در پی یک جنگ پرتلفات، بیژینک Beijing [اینک شهری 20 میلیونی] به دست مغولها افتاد که بعدا به نام دودمان «یوان» به حکومت بر چین ادامه دادند. بیژینک در لغت به معنای پایتخت شمالی است. مغولها آن را Daidu می گفتند (به معنای پایتخت بزرگ) و مارکو پولو در سفرنامه اش، بیژینگ را Canbuluc = Canbaluc نوشته است. فرانسویان «پکن» گفته اند.
1845: يك كبوتر نامه بر پس از 55 روز پرواز و طي 11 هزار كيلومتر مسافت خود را از آفريقاي جنوب غربي (ناميبياي امروز) به لندن رسانيد.
1869: توماس اديسون ماشيني را كه براي تسهيل امر راي گيري در انتخابات ساخته بود به ثبت داد. با اين كه از اختراع اين ماشين 136 سال گذشته است روشهاي اخذ راي ماشيني (از مكانيكي تا الكترونيك) همواره مورد ايراد و اعتراض بوده اند و هنوز هيچ روشي در دقت، و دادگاه پسند بودن جاي نوشتن ورقه راي با دست و انداختن آن به صندوق را نگرفته است. در برخي از كشور ها از هر دو روش به موازات هم استفاده مي كنند كه اگر به شمارش آراء كه از طريق ماشين اخذ شده اعتراض شود، شمارش آرايي كه با قلم نوشته و يا علامت گذاري شده و به داخل صندوقهاي تماما شيشه اي انداخته شده ( که هرکس بتواند حجم اوراق راي را به چشم ببيند و از خالي بودن صندوق پيش از راي گيري مطمئن شود) آغاز شود كه اين دوباره شماري وقت گير، اما معتبر است.
1949: نخستين مجله به صورت «مايكرو فيلم( يا مايكرو فرم )» انتشار يافت كه ادامه اين روش از زمان پيدايش اينترنت و مطالب « آن لاين » ضرورت نداشته است.
1958: مردم فرانسه كه از خودسري ها، گراني ها، بيكاري ها و ... به جان آمده بودند شارل دوگل را از بازنشستگي خارج و رئيس دولت كردند تا به اوضاع سر و سامان دهد و او با اين شرط كه شش ماه كشور را با تصميمات و بخشنامه هاي خود اداره كند با باز گشت به قدرت موافقت كرد.
1971: نظاميان سابق آمريكايي (وتران ها) كه در جنگهاي خاوردور شركت كرده بودند جملگي از دولت اين كشور خواستند كه به جنگ غير ضروري و بيهوده و پرهزينه ويتنام پايان دهد.
1979: به حکومت اقلیت سفید پوست رودزیای جنوبی به ریاست «ای ین اسمیت Ian Smith » پایان داده شد و اکثریت سیاهپوست این سرزمین آفریقایی 390 هزار کیلومتری و 12 میلیونی دولت را به دست گرفت و نام کشوررا به زیمبابوه بازگردانید و نام پایتخت را هم از سالیسبوری به حراره تغییر داد. سسیل رودس Cecil Rhodes انگلیسی در قرن نوزدهم آن سرزمین را که استقلال و پادشاه داشت به نام انگلستان متصرف شده بود. در طول سلطه لندن، شمار مهاجران سفید پوست رودزیای جنوبی (هم مرز فدراسیون آفریقای جنوبی و موزامبیک) به دویست هزار تن رسیده بود که این سفیدپوستان در سال 1965 به رهبری «ای ین اسمیت» به استعمار دولت لندن پایان و به طور یکجانبه اعلام استقلال کرده بودند. مبارزه سیاهپوستان با حکومیت سفیدپوستان از همان نخستین لحظه اعلام استقلال اغاز شده بود. مُگابه یکی از دو رهبر مبارزان بود که بعدا رئیس جمهور زیمبابوه شد.
1990: سران آمريكا و شوروي ميان دو کشور يک قرارداد منع توليد سلاحهاي شيميايي را امضاء كردند.
 

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ
2 ژوئن
سالگرد درگذشت گاريبالدي ، ميهندوست بزرگ ايتاليايي

0602garibaldi.jpg

گاريبالدي



جويسپي گاريبالدي ميهندوست بنام ايتاليا كه در تامين وحدت وطن خود، پس از 14 قرن از هم پاشيدگي، جانفشاني بسيار كرد دوم ژوئن 1882 در 74 سالگي درگذشت. كاوور با زبان و قلم و گاريبالدي با تفنگ، وحدت ايتاليا را تامين كردند كه كاري بس دشوار بود. گاريبالدي پس از بيرون آوردن مناطق متعدد ايتاليا از دست حكام مستقل، براي تحقق آرزوي ديرينش كه شهر رم بار ديگر پايتخت ايتاليا شود ، با مردان خود دوبار به اين شهر كه در دست پاپ بود حمله برد كه پادشاه كاتوليك فرانسه به كمك پاپ نيرو فرستاد و سربازان فرانسوي كه از لحاظ شمار و تسليحات بر مردان گاريبالدي برتري داشتند تا مدتي مانع الحاق رم به ايتالياي واحد شدند. در كتاب سرگذشت گاريبالدي آمده است: برد تفنگهاي فرانسويان دو برابر تفنگهاي مردان گاريبالدي بود و اين وضعيت براي گاريبالدي يك عقده شده بود به گونه اي كه پس از تامين وحدت، شهر به شهر مي رفت و از مهندسان و صنعتگران ايتاليايي مي خواست كه سلاحهاي برتر بسازند و مي گفت كه تا دنيا چنين است و حرف آخر را گلوله مي زند، ايتاليا هم بايد بهترين توپها را داشته باشد تا از حق و منافع خود دفاع و ديگران را وادار به قبول خواستهايش كند. گاريبالدي يك جمهوريخواه بود ولي به نظر اكثريت احترام مي گذاشت و هنگامي كه پارلمان ايتاليا راي به پادشاهي امانوئله بر همه ايتاليا داد آن را پذيرفت مشروط بر اين كه حكومت در دست نخست وزير باشد. نظام پادشاهي ايتاليا تا بعد از جنگ جهاني دوم ادامه داشت و دوم ژوئن 1949 با رفراندم به جمهوري تغيير يافت.


مرگ 19 افسر اطلاعاتی انگلستان در یک سانحه هلی کوپتر

دوم ژوئن 1994 بر اثر سرنگون شدن یک هلی کوپتر که از شهر بلفاست (ایرلند شمالی) بپرواز درآمده بود 19 افسر اطلاعاتی انگلستان وابسته به اینتلیجنس سرویس این کشور (سازمان ام. آی – 5) کشته شدند. در این حادثه شش افسر ارتش و پلیس نیز جان سپرده بودند. هلی کوپتر 29 سرنشین داشت. رسانه های لندن درباره این حادثه نوشته بودند که 19 افسر اطلاعاتی مقتول از زبده ترین ماموران جاسوسی و ضد جاسوسی انگلستان بودند. علت وقوع این حادثه اعلام نشد ولی روزنامه ها و نمایندگان مجلس انگلستان تا مدتها این سئوال بدون پاسخ را مطرح می کردند که چرا باید این همه افسر اطلاعاتی ارشد و باتجربه در یک هلی کوپتر حمل می شدند.



برخي ديگر از رويدادهاي 2 ژوئن

1491: هنري هشتم که ازدواجهاي متعدد او و گردن زدن همسرانش به جاي طلاق گفتن آنان و درگيري با پاپ بر سر طلاق و ازدواج مجدد و اعلام استقلال کليساي انگلستان به رياست خود صفحات تاريخ را پر کرده است متولد شد.
1660: يکم ژوئن 1660 مهاجر نشینان انگلیسی ماساچوست بانو مری دایر (بارت) Mary Dyer (Barrette را اعدام کردند زیراکه قانون آنان را نقض کرده بود. طبق این قانون، کویکر Quaker مذهب ها حق ورود به ماساچوست را که در آن زمان زیر نظر انگلستان اداره می شد نداشتند و بانو مری مذهب خودرا از پوریتن Puritan به کویکر تغییر داده بود. در آن دوران سه تن دیگر به همین جرم در ماساچوست اعدام شدند!.
1763: پونتياك رئيس قبايل متحده بوميان آمريكا (سرخپوستان) بزرگترين پادگان نظامي انگلستان در ميشيگان را تصرف و شهر مكيناو را از چنگ اروپايي هاي مهاجر خارج ساخت.
1774: دولت لندن اجراي قانون استقرار سربازان انگليسي در خانه مهاجرنشين ها در آمريكا را صادر كرد كه يك اشتباه بود و باعث خشم مهاجران شد كه اين قانون را «غيرقابل تحمل» اعلام كردند و گروه ـ گروه به انقلاب استقلال پيوستند.
1793: در پاريس 29 تن به عنوان «ضد انقلاب» متهم به گردن زده شدن باگيوتين شدند و همين كار سبب رويگردان شدن مردم از انقلاب و سرآغاز شكست آن شد. اين عده اتهام «ضد انقلاب» بودن را رد كرده بودند.
1848: كنگره اسلاو نژاد هاي اروپا با هدف ايجاد يك كنفدراسيون در پراگ كار خود را آغاز كرد كه با توطئه اروپاي غربي رو به رو شد و به نتيجه نرسيد ولي اين فكر مخصوصا در روسيه هنوز باقي و زنده است.
1896: ماركوني اختراع راديو را به ثبت داد.
1921: کنگره آمريکا ( نمايندگان پارلماني مهاجران آمده از کشورهاي ديگر به آمريکا) به بوميان اين سرزمين (اصطلاحا سرخپوستان ) که هزاران سال در اين کشور بودند بالاخره تابعيت آمريکا اعطاء کرد!.
1949: کشور " ساخت انگلستان " ماوراء اردن به اردن تغيير نام داد.
1949: جمهوريت ايتاليا پس از روشن شدن نتيجه رفراندم اعلام شد. در اين رفراندم از ايتاليايي ها خواسته شده بود كه ميان نظام پادشاهي و جمهوريت، يكي را انتخاب كنند كه اكثريت راي به جمهوري شدن داده بود و امبرتو دوم پادشاه وقت ايتاليا اين نتايج را پذيرفت و كنار رفت.
1967: (1346 هجري) در برلن برضد شاه سابق كه به اين شهر رفته بود تظاهرات دامنه داري صورت گرفت كه ضمن آن يك نفر كشته شد.
 

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ
3 ژوئن
افتادن انتاكيه به دست صليبيون

صليبون در لشكركشي اول خود به خاور ميانه، سوم ژوئن سال 1098 شهر انتاكيه ( آنتيوخ Antioch) را تصرف و ويران كردند. آنان در سر راه خود به فلسطين و تصرف بيت المقدس به انتاكيه رسيده بودند. انتاكيه كه اينك بيش از 30 هزار جمعيت ندارد در آن زمان شهري چند صد هزار نفري بود. اين شهر در قرن سوم پيش از ميلاد توسط سلوكوس اول جانشين اسكندر در بهترين نقطه شرق مديترانه ساخته شده بود و بيشتر ساكنان اوليه آن مقدوني و يوناني تبار و يا يهوديان بودند.




نمونه مفت خوري هاي اروپاييان در قرون جديد

هرناندو دو سوتو Hernando De Soto اسپانيايي سوم ژوئن 1539 وارد فلوريدا شد و بلافاصله آن را ملك دولت اسپانيا اعلام كرد!. هنر وي اين بود كه گام به آنجا گذارده بود. در آن زمان بلعيدن سرزمين ها به همين آساني بود كه بازماندگان اين غارتگران اروپايي اينك هر متر مربع اين اراضي مفت خور شده را به گزاف مي فروشند و ثروت بادآورده خود را به رخ ملل ديگر مي كشند. سه قرن بعد دولت اسپانيا فلوريدا را به دولت واشنگتن فروخت که يک ايالت آمريکا را تشکيل مي دهد.


طلال ابن عبدالله چون فرياد زد مرگ بر استعمار ،او را بيمار رواني اعلام و از سلطنت اردن خلع کردند!

ta6-3.jpg

طلال



سوم ژوئن سال 1952 طلال ابن عبدالله پادشاه 53 ساله اردن ناگهان در پاريس به سفارت انگلستان رفت و در برابر کارکنان سفارت و مراجعان فرياد زد: مرگ بر استعمار،مرگ بر انگلستان، زنده اردن و ... و از آنجا خارج شد. در پي اين اقدام، پارلمان اردن که تعطيلات خود را مي گذرانيد به دعوت ابوالهدي پاشا نخست وزير وقت تشکيل جلسه داد و اعلام کرد که ملک طلال به بيماري رواني مبتلا شده و قادر به انجام وظايف خود نيست . سپس با تصويب پارلمان ،حسين پسر خردسال طلال بر جاي پدر نشست و تا مدتي نايب السلطنه داشت. طلال که در 1909 در مکه به دنيا آمده بود و از دانشکده نظامي سند هرست انگلستان فارغ التحصيل شده بود پس از قتل پدرش ملک عبدالله در بيت المقدس به دست يک فلسطيني از 20 ژوئيه 1951 بر جاي او نشسته بود. ملک طلال در طول سلطنت کوتاه خود مناسبات اين کشور ساخت انگلستان را با دولت سعودي و مصر بهبود بخشيده بود و با اصلاح قانون اساسي اردن آزادي بيشتري به ملت داده بود ولي با ژنرال کلوب پاشا فرمانده انگليسي ارتش اردن مناسبات حسنه نداشت و راهي جز خواست لندن مي پيمود. توطئه برکناري طلال،پيش از سفر او به پاريس از سوي انگلستان طرح شده بود زيرا که در همين زمان نايب السلطنه عراق که دست نشانده انگلستان خوانده مي شد به طور غير منتظره به اردن رفته بود. ملک طلال 20 سال پس از خلع از سلطنت در سال 1972 درگذشت.


زادروز مخترع گلوله « شرپنل»

sh6-3.jpg

شرپنل



ژنرال انگليسي هنري شرپنل Henry Shrapnel كه در 1803 گلوله شرپنل را اختراع كرد كه به نام او باقي مانده است سوم ژوئن سال 1761 به دنيا آمد. وي يك افسر توپخانه بود كه اين گلوله را ساخت. شرپنل يك گلوله مجوف است كه داخل آن گلوله هاي متعدد منفجره قرار مي دهند و گلوله اصلي پس از شليك ، در مسير خود و نزديك به هدف منفجر مي شود و گلوله هاي داخل خود را آزاد مي كند كه در منطقه بزرگي فرو مي ريزنند و باعث تلفات فراوان مي شوند. از اين گلوله ها در جنگ 1804 بر ضد ارتش ناپلئون استفاده شد و هنري شرپنل ارتقاء درجه يافت. دولت انگلستان به خاطر اين اختراع تصويب كرد كه مادام العمر به ژنرال شرپنل هر ماه 1200 ليره استرلينگ بدهند.


برخي ديگر از رويدادهاي 3 ژوئن

1621: دولت هلند به سبک انگلستان فرمان تاسيس کمپاني هند غربي هلند را براي تصرف و اسثتمار قسمتهايي از قاره امريکا صادر کرد. قبلا آن دولت کمپاني هند شرقي هلند را براي بلعيدن اندونزي تاسيس کرده بود، به همان گونه که انگلستان کمپاني هند شرقي را براي تصاحب هندوستان به وجود آورده بود.
1808: جفرسون ديويس که از 1861 تا 1865 رئيس کنفدراسيون آمريکا (ايالات جنوبي ) بود متولد شد. هنوز ايالت جنوبي لوئي زيانا مراسم زادروز او را برگذار مي کند.
1864: رنسوم الي الدز Ransom Eli Olds موسس کارخانه اتومبيلسازي ازموبيل و کاميون ريوREO ( سه حرف اسم رنسوم) آمريکا به دنيا آمد.
1989: نظاميان چين تظاهرات کنندگان اين کشور را که متهم شده بودند به ابزار دست خارجي مبدل گرديده اند در ميدان تيانانمنTiananmen پکن سرکوب کردند که ضمن آن گروهي کشته شدند. مقامات حزب کمونيست چين گفته بودند که اين تظاهر کنندگان به تشويق خارجي مي خواستند چين را به همان بلايي که به دست گورباچف برسر شوروي آمد دچار سازند.
1999: اسلوبودان ميلوشويچ Slobodan Milosevic رئيس جمهور وقت يوگوسلاوي پس از 11 هفته که کشورش زير حملات هوايي شديد «ناتو» قرارداشت و آسيب فراوان ديد حاضر شد به راه حل دولتهاي عضو اين پيمان دفاعي غرب براي مسئله کوزوو تن در دهد.
 

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ
4 ژوئن
ساله شدن قانون مهاجرت ايالات متحده - متن سوگند وفاداري به آمريكا - مسير قوانين آن - تابعيت مضاعف

امروز 220سال از اجراي نخستين قانون مهاجرت به فدراسيون آمريكاي شمالي (مهاجرنشين پيشين انگلستان ـ ايالات متحده) مي گذرد كه در 26 مارس 1790 به تصويب رسيده و پس از طي مراحل و تشريفات مرسوم به اجرا گذارده شده بود. اين قانون تنها به سفيدپوستان اجازه مهاجرت و تابعيت مي داد (زردپوستان حق مهاجرت نداشتند و سياهپوستان برده بودند و كالا بشمار مي رفتند و خريد و فروش مي شدند ـ تابعيت آمريكا (نچرالايزد شدن فردي كه در كشوري ديگر به دنيا آمده باشد) حق افراد آزاد و سفيدپوست بود). تا آن زمان كه از استقرار انگليسي ها در آن منطقه 183 سال گذشته بود مهاجرت قيد و بندي نداشت و چون در جريان جنگ استقلال، برخي از مهاجران تازه وارد به نيروهاي نظامي دولت لندن در سركوب بپاخاستگان استقلال طلب كمك كرده بودند داشتن ضابطه براي مهاجرت لازم آمده بود. در اين قانون، دوال نشناليتي (دو ـ مليتي بودن ـ تابعيت مضاعف) نه رد و نه قبول شده بود. قانون مهاجرت ايالات متحده تا به امروز بر حسب نياز وقت و عمدتا نياز اقتصادي و فني (بعلاوه، در دهه هاي اخير سياسي) چندبار اصلاح شده است ولي متن سوگند وفاداري به آمريكا و قوانين آن كه شرط اصلي و لازم تبعه شدن است تغيير نكرده و به تابعيت درآوردن همچنان در دست قاضي محكمه پس از ثبوت شخصيت، داشتن زندگاني شرافتمندانه و نداشتن پيشينه كيفري و به دور بودن از هرگونه تقلب و ريا (گود مورال) است؛ بعلاوه گذرانيدن امتحات زبان انگليسي و تاريخ و قانون اساسي ايالات متحده و صرف نظر كردن از القاب اشرافي سابق (پرينس، پرينسس، كنت، كنتس، خان، شيخ و ...). در آغاز كار، توقف براي تبعه شدن (اقامت و فعاليت در آمريكا) دو سال بود كه بعدا به پنج سال افزايش يافت. تا 22 سپتامبر 1922 (به دليل كمبود زن در آمريكا) هر زن خارجي كه به نكاح يك آمريكايي در مي آمد بلافاصله تبعه اين كشور محسوب مي شد كه اين امتياز لغو شد. نهم مه 1918 (به دليل ادامه جنگ جهاني اول) ماده اي بر قانون مهاجرت آمريكا اضافه شد كه به موجب آن، هر خارجي پس از سه سال متوالي عضويت در نيروهاي مسلح آمريكا مي توانست تبعه اين كشور شود كه بعدا اين توقف به پنج سال افزايش داده شد. سازمان مهاجرت آمريكا در طول اين 219 سال بر حسب ضرورت اقتصادي، فني و امنيتي؛ ضميمه وزارت كار و نيروي انساني، وزارت اقتصاد، وزارت دادگستري (دادستاني كل) و وزارت امنيت ملي بوده است. بازهم برحسب ضرورت، سهميه بندي سالانه مهاجرت دستخوش تغييرات پي در پي شده است. دهها سال، اين سهميه متناسب با جمعيت و تبار سفيدپوستان داخلي بود و لذا تنها به انگليسي ها، ژرمن ها (آلماني تبارها) و ايرلندي ها اجازه مهاجرت مي دادند. دهها سال اين مهاجرت تا سقف سالانه يك شانزدهم جمعيت موجود كشور بود كه بعدا (از سال 1965) به 700 هزار تن در سال محدود شد و اينك سهميه بندي متغير و بر حسب كشور مبداء است. تا سال 1875 ايالت هاي عضو فدراسيون (اتحاديه) راسا و مستقيما حق مهاجرپذيري داشتند كه از آن پس، مسئوليت مهاجرت در دست دولت فدرال (دولت مركزي) قرارگرفت. ماجراي پناهندگي از زمان تصويب اعلاميه جهاني حقوق بشر به ميان آمد و چون ديده شده است كه متقاضيان پناهندگي، در قانع كردن قاضي دادگاه متوسل به جعل و دروغ شده اند كه مغاير اصل شخصيت خوب و گود مورال است برخي اصرار به بازگشوده شدن اين پرونده ها و رسيدگي مجدد دارند بويژه كه بعضي دولت ها پس از اطلاع از اين دروغگويي ها (اتهامات وارده به خود كه در تاريخ خواهد ماند و مورد استناد قرارخواهدگرفت) خواستار دريافت نسخه اي از پرونده ها و رسيدگي مجدد و يا در سطح ملي (داخلي خود) شده اند. قانون مهاجرت در مورد تابعيت مضاعف اتباع نچرالايزد (كساني كه متولد آمريكا نيستند و از خارج به آن كشور مهاجرت كرده اند) ساكت است ولي اتباع آمريكايي را كه عالما و عامدا به تابعيت كشور ديگر درآيند از تابعيت آمريكا اخراج مي كند. درگيري ها و جنگهاي دهه يكم قرن 21 سكوت قانون مهاجرت آمريكا در مورد تابعيت مضاعف نچرالايزدها را به صورت يك مسئله درآورده و بحث محافل حقوقي كرده است زيرا كه يك فرد قاعدتا نمي تواند همزمان و يكسان تعهد خودرا به دو كشور (آمريكا و كشور زادگاه) در صورتي كه معاند يكديگر شوند ايفاء كند و در آن واحد در خدمت هر دو كشور متخاصم باشد. مرور بر متن سوگندنامه وفاداري به آمريكا (كه در زير مي آيد) اين مسئله را روشن مي سازد:
«در اينجا (در برابر قاضي) عالما و عامدا سوگند مي خورم كه از اين لحظه قطعا و كاملا همه تعهدات و تكاليف و وفاداري خود به هر كشور، دولت، قلمرو و حكمران را كه قبلا تبعه و مرئوس آن بودم لغو و ابطال (كان لم يكن) مي كنم و از اين پس متعهد به دفاع و حمايت از ايالات متحده، قانون اساسي و همه قوانين آن مي شوم و وفاداري خودرا به آن اعلام و تاكيد مي دارم و خودرا متعهد و ملزم مي دانم كه هنگام ضرورت، به جانبداري و دفاع از ايالات متحده اسلحه بردارم و همچنين اگر لازم باشد زير نظر مديريت غير نظامي (تحت امر دولت) به خدمات ملي و امور مهم مرجوع بپردازم. خداوند در اين راه به من كمك كند.».
در نيمه دوم قرن 20 و در دوران جنگ سرد دو ابرقدرت وقت، كشورهاي عضو پيمان ورشو به استناد همين سوگند نامه، به اتباع سابق خود كه تبعه آمريكا شده بودند به بهانه اينكه ممكن ماموريت جاسوسي به آنان داده شده باشد ويزاي ورود نمي دادند. بسياري از كشورها (به استثناي جمهوري اسلامي ايران) اتباع خودرا كه به تابعيت كشور ديگر با چنان سوگندنامه اي درآيند از تابعيت اخراج و به چشم بيگانه مي نگرند كه تنها با دريافت ويزا مي توانند به زادگاه بازگردند. اصل 41 قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، سلب تابعيت را منوط به درخواست تبعه و يا به تابعيت كشوري ديگر درآمدن كرده است.
 

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ
5 ژوئن
مبدا تقويم قوم بسيار متمدن "مايا"

65ma.jpg
يک اثر تاريخي ازتک در مکزيک

پنجم ژوئن سال 8239 پيش از ميلاد مبدا تقويم مايا Maya که قومي بسيار متمدن بود و در قسمت شمالي آمريکاي مرکزي (جنوب مکزيک امروز) مي زيست به حساب آمده است. آثار تمدن «مايا» ها در جنوب و «آزتک» ها در شمال مکزيک باقي مانده است. در قرن 15 ميلادي نظام حکومتي پيشرفته هر دو قوم توسط اسپانيايي هاي مهاجم از ميان رفت. مايا ها اينک در جنوب مکزيک و گواتمالا با فقر و عقب ماندگي زندگي مي کنند. دليل شکست آنان از اروپائيان مهاجم، تنها نداشتن اسلحه آتشين بود. کريستف کلمب در سال 1492 ميلادي با ورود به قاره آمريکا که تا آن زمان بر ساکنان ساير قاره ها ناشناخته بود راه تملّک سرزمين هاي اين قاره و قتل و استثمار بوميان آن را به روي اروپائيان باز کرد.


روزي كه رابرت كندي ترور شد

65k.jpg

رابرت کندي



رابرت كندي داستان پيشين آمريكا، سناتور و نامزد وقت انتخابات مقدماتي حزب دمكرات براي رياست جمهوري كه پنجم ژوئن 1968 در راهرو هتل «امباسادور» شهر لس آنجلس هدف دو گلوله قرار گرفته بود 25 ساعت بعد (ششم ژوئن) درگذشت و باعث گسترش انواع شايعات شد كه هنوز پس از گذشت چند دهه به قوت خود باقي هستند.
ترور رابرت كندي دو ماه پس ار قتل دكتر مارتين لوتر كينگ رهبر جنبش حقوق مدني سياهپوستان صورت گرفته بود. پس از جان اف كندي، سناتور رابرت دومين عضو خانواده ليبرال كندي ها بود كه كشته مي شد.
در پي انصراف ليندن جانسون كه به سبب ادامه جنگ ويتنام زير انتقاد شديد قرارداشت از شركت در انتخابات، رابرت كندي خود را نامزد حزب حاكم دمكرات كرده بود و براي ايراد نطق انتخاباتي به لس آنجلس رفته بود. تا آن زمان در آمريكا هم مانند ساير كشورها، اعضاي مجالس مقننه فاقد محافظ مسلح بودند و «سرهان بشاره سرهان» قاتل سناتور رابرت توسط حاضران در هتل دستگير شده بود. احتمال داده شده است سرهان كه متولد بيت المقدس است چون رابرت كندي را حامي اسرائيل تشخيص داده بود تصميم به قتل وي گرفته بود. محكوم شدن سرهان به حبس ابد (كاليفرنيا در آن زمان مجازات اعدام نداشت) هم از شايعات و احتمال وجود توطئه اي بزرگتر نكاسته و انگيزه واقعي قتل همچنان در پرده ابهام است.
با قتل رابرت كندي، زمينه پيروزي ريچارد نيكسون نامزد حزب جمهوريخواه هموار شد.
65ke.jpg
کندي پس از اصابت گلوله بر کف هتل افتاده و تني چند از حاضران در حال کمک کردن براي نجات جانش هستند




برخي ديگر از رويدادهاي 5 ژوئن

1783: ژوزف و ژاک مونگلفيرJ & J Montgolfier نخستين نمايش پرواز با بالون را در فرانسه انجام دادند.
1794: کنگره آمريکا با تصويب قانوني آمريکاييان را از خدمت در ارتش هاي خارجي ممنوع ساخت. بايد دانست که استخدام اتباع ساير کشورها در ارتش آمريکا منعي ندارد.
1806: جمهوري باتاويا Batavian Republic خطه پادشاهي هلند شد.
1878: فرانسيسکو ويلا (پانچو ويلا) انقلابي بنام مکزيک متولد شد.
1932: کريستي براون داستان نگار ايرلندي در شهر دوبلين به دنيا آمد
1945: چهار فاتح جنگ جهاني دوم در اروپا اعلام کردند که حاکم بر آلمان هستند که يک ماه بود به اشغال آنها در آمده بود.
1984: بانو اينديرا گاندي نخست وزير وقت هند دستور تصرف "معبد زرين سيکها" را در پنجاب صادر کرد. صدها سيک در آنجا پناه گرفته بودند که بسياري از آنان در پي صدور دستور بانو گاندي و حمله نظاميان به معبد کشته شدند. همين اقدام سبب شد که بعدا دو سرباز سيک بانو گاندي را در اقامتگاهش ترور کنند.
 

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ
6 ژوئن
اختراع الفبای سیریلیک

cyril-methodius.jpg

سيريل و متوديوس

مورخان کارشناس تحولات خط و زبان ششم ژوئن سال 866 میلادی را روزی نوشته اند که «سن سیریل» کشیش یونانی مقیم موراویا (جمهوری چک کنونی) الفبای تازه ای را که ساخته بود تکمیل کرد که اینک به الفبای سیریلیک معروف است و کشورهای اسلاونژاد از روسیه تا صربستان و چند کشور غیر اسلاو از جمله مغولستان و تاجیکستان آن را بکار می برند. سیریل پس از تکمیل ساختن این الفبا، انجیل را با آن نوشت. سیریل و برادرش «متودیوس» که ماموریت ترویج فرقه ای از دین مسیح را در اروپای مرکزی داشتند متوجه شده بودند که صداهای موجود در الفبای لاتین برای نوشتن و خواندن و مشخص ساختن زیر و بم زبانهای اسلاویک کافی نیست و سیریل از ترکیب این الفبا و الفبای یونانی، اقتباس از الفبای قدیمی گلاگولیت و اختراع چندین حرف دیگر الفبای تازه را بوجود آورد که به نام او معروف شده است. این دو برادر در سال 862 وارد موراویا شده بودند. سیریل که عربی هم می دانست قبلا در سفر به خاور میانه با المتوکّل خلیفه عباسی وقت ملاقات کرده بود. الفبای عربی حرف صدادار ندارد و برای تلفظ درست باید تنوین و کسره، ضمه و فتحه بکاربرد.



سالگرد 5 رويداد نظامي در قرن 20 و در ششم ژوئن

ششم ژوئن يادآور وقوع چند حادثه نظامي است كه در قرن 20 عبارت بودند از:
- حمله مشترك هوائي، دريايي و زميني متفقين در 1944 (اصطلاحا «D - Day») به نرماندي فرانسه كه در اشغال نظامي آلمان بود و امكان اين حمله را پيشروي سريع نيروهاي شوروي در جبهه شرق فراهم ساخته بودند، زيرا هيتلر مجبور شده بود كه بهترين افراد و تسليحات خود را در آن جبهه بكار گيرد.
- عقب نشيني ژاپني ها از «ميدوي Midway » در سال 1942 پس از يك جنگ چند روزه شديد.
- آغاز جنگ شش روزه اعراب و اسرائيل در 1967 كه منجر به اشغال غرب رود اردن، بلندي هاي جولان و صحراي سينا از سوي اسرائيل شد.
- ورود 30 هزار نظامي اسرائيلي به لبنان در 1982 با هدف اخراج عرفات و افراد مسلح او از آن كشور.
- حمله نظاميان هندي به تمپل طلائي سيكها در پنجاب كه گفته شده به مرگ 1200 سيك منجر شد.



قبرس در گذر زمان

چهارم ژوئن 1878 و در جريان گفت و گوهاي نمايندگان دولت عثماني و دولت لندن در استانبول، دولت عثماني عملا (نه رسما) قبرس را در اختيار انگلستان قرار داد و در عوض از دولت لندن خواست که در کنوانسيونهاي اروپاييان بويژه نشست برلين جانب آن دولت را بگيرد و نگذارد که روسيه در اروپاي جنوب شرقي نفوذ کند. اين داد و ستد سياسي تا سالها محرمانه مانده بود. از همين زمان انگلستان در قبرس صاحب اختيار شد و هنوز در اين جزيره پايگاه نظامي دارد. مورخان بعدا نوشتند که دولت عثماني در سازش مورخ چهارم ژوئن 1878 قبرس را در ازاء تعهد دولت انگلستان كه در هر جنگ عثماني و روسيه از عثماني حمايت كند به انگلستان واگذار كرد.
قبرس تا سال 333 پيش از ميلاد گوشه اي از قلمرو دولت ايران بود که اسکندر مقدوني بر آن استيلا يافت. در دوران حکومت جانشينان اسکندر و درپي گسترش قلمرو امپراتوري روم تا شرق مديترانه، قبرس به دست اين دولت افتاد. بعدا جمهوري «ونيز» آن را مالك شد و آنگاه به تصرف عثماني در آمد. دولت لندن که از ژوئن 1878 عملا اختياردار قبرس شده بود در سال 1914 (آغاز جنگ جهاني اول) قبرس را که تا آن زمان هنوز اسما (نه عملا) در نقشه امپراتوري عثماني قرارداشت رسما ضميمه مستعمرات خود ساخت. چند دهه بعد و در سال 1960 قبرس در پي يك بپاخيزي طولاني و خونين بر ضد سلطه انگلستان استقلال به دست آورد و جمهوري شد. با وجود اين، دولت انگلستان پايگاه نظامي خود در آن جزيره را حفظ كرده است. در دهه 1970 تركهاي قبرس كه در دوران سلطه عثماني به اين جزيره مهاجرت كرده بودند با كمك نظامي تركيه كه نيرو به قبرس فرستاده بود اين جزيره را تجزيه كردند كه مذاکره براي حل اين مسئله ادامه دارد. داستان قبرس درس عبرتي است براي مللي كه در صدد تجزيه و كوچك كردن و تضعيف خود باشند، وضعيتي كه قدرتهاي بزرگتر خواهان آنند.



ژاپنی ها دست نشانده خودشان در چین را ترور کردند!

چهارم ژوئن 1928 ژاپنی ها ژانگ زواولین Zhang Zuolin حاکم دست نشانده خود بر منچوری و مناطق شمال شرقی چین را با انفجار بمب ترور کردند، زیرا که او از ملیّون چین شکست نظامی خورده بود!. ژانگ زواولین یک زمان تا پکن پیش رفته و این شهررا گرفته بود. زواولین با وضع مالیات سنگین برای تامین هزینه های نظامی خود اقتصاد منچوری را تا حد ورشکستگی تخریب کرده بود. او که در حد یک «وارلرد» بود برضد کمونیسم و خواهان بازگشت چین به نظام امپراتوری بود.

zhang.jpg

Zhang Zuolin



پایان نبرد دونکرک و اشغال نظامي پاریس با تخلیه سیصد هزار نظامی انگلیسی و فرانسوی از بندر فرانسوی دونکرک (واقع در دریای شمال) نبرد این منطقه که پیروز آن آلمانی ها بودند چهارم ژوئن 1940 پایان یافت. در این نبرد 64 هزار نظامی انگلیسی و فرانسوی کشته، مجروح و یا اسبر و شش ناوشکن و 200 ناوچه و قایق انگلیسی نیز غرق شده بودند. آلمانی ها این نظامیان را از نقاط دیگر فرانسه مجبور به عقب نشینی به دونکرکDunkirk = Dunkique کرده بودند. فراریان با هر وسیله ای که در دسترس داشتند از دونکرک خارج و به انگلستان رفتند و ده روز بعد شهر پاریس نیز به دست نیروهای هیتلر افتاد.

Dunkirk-ed.jpg

وضعيت آشفته تخليه





کودتای یک سروان خلبان در کشور 24 میلیونی

rawlings-jerry.jpg

Jerry John Rawlings

چهارم ژوئن 1979 یک سروان 32 ساله خلبان به نام «جری جان راولینگز» در کشور غنا واقع در آفریقای غربی کودتا کرد و زمام امور را به دست گرفت. نیروی هوایی غنا از 15 ماه می آن سال دست به نافرمانی زده بود و اوضاع کشور بحرانی و غیر قابل پیش بینی بود. سروان راولینگز چند واحد نظامی دیگر را برای انجام کودتا با خود همراه ساخته بود. وی که دمکراسی را به غنا بازگردانید بعدا با رای مردم به ریاست جمهوری انتخاب شد و تا سال 2000 در این سمت بود. غنا که 24 میلیون جمعیت و 238 هزاز کیلومتر مربع وسعت دارد در سال 1957 استقلال خودرا بازیافته است. این سرزمین که در اروپا به ساحل طلا شهرت داشت مستعمره دولت لندن بود.


غرب از قبل از رویدادهای ژوئن 1989 پکن خبرداشت

در شانزدهمین سالروز رويداد پكن موسوم به ميدان «تيانانمن» كه در ژوئن سال 1989 رخ داد، نظرات تازه اي ابراز شده بود. طبق اين نظرات که چهارم ژوئن 2005 انتشار یافته بود، غرب آن ماجرا را دامن زد تا چين هم وضعيتي مشابه شوروي پيدا كند و از هم فروپاشد. غرب حتي گورباچف را به پكن فرستاد تا رهبران چين را به تحمل چنين تظاهرات و تغييرات متعاقب آن راضي سازد ولي گورباچف موفق نشد نظرمخاطبان چيني اش را تغيير دهد. غرب از پيش، تاريخ وقوع اين ماجرا را مي دانست كه بزرگترين گزارشگران شبكه هاي تلويزيوني خود را به پكن فرستاده بود تا جريان را پوشش دهند و راه بازگشت را ببندند و سخن از تحول تاريخي به ميان مي آوردند كه رهبران چين فريب نخوردند و شماري جوان را كه تحت تاثير القائات قرار گرفته بودند متوقف ساختند و به پيشرفت كشور ادامه دادند كه ظرف 16 سال، از از آن زمان بي رقيب و شكست ناپذير شده است. از نظرات تازه چنين برمي آيد كه اگر رهبران وقت پكن ايستادگي نكرده بودند، چين نيز بمانند شوروي فرو مي پاشيد و تجزيه مي شد و قدرتهاي غرب در هر گوشه اش مانند سالهاي قرن 19 براي خود يك يايگاه نظامي مي ساختند.



برخي ديگر از رويدادهاي 6 ژوئن

68: نرون امپراتور وقت روم خودكشي كرد.
1882: يك توفان دريايي بيش از يكصد هزار تن را در منطقه بمبئي هند بي جان ساخت.
1919: اصلاحيه 19 قانون اساسي آمريكا به زنان اين كشور حق شركت در انتخابات داد.
1967: جنگ شش روزه اعراب و اسرائيل آغاز شد.
2010: استونیا Estonia (به زبان محلي Eesti ) چهل و پنج هزار کیلومتری و یک میلیون و سیصد و چهل هزارنفری از جمهوری های شوروی پیشین در ساحل بالتیک که یک اقلیت بزرگ روس (26 درصد جمعیت) در آنجا زندگی می کنند اعلام کرد که می خواهد هفدهمین عضو گروه «یورو» شود و به جای «کرون Kroon» یورو را واحد پول خود قراردهد. این تمایل در زمانی اعلام شده بود که «یورو» به سبب مشکلات اقتصادی چند کشور عضو در وضعیتی متزلزل قرار داشت و چهارم ژوئن 2010 ارزش برابری آن از هر یورو یک دلار و 20 سنت پایین تر رفته بود. استونی که از سال 1721 بخشی از امپراتوری روسیه بود به ناتو و اتحادیه اروپا پیوسته است.
2010: پارلمان اوکراین سوم ژوئن 2010 رای به بیطرفی و عدم تعهد این کشور داد و به این ترتیب اوکراین به ناتو (سازمان دفاعی غرب) نخواهد پیوست. یکی از خواستهای روسیه از اوکراین همین بود که تحقق یافت.
2010: وزیر خزانه داری آمریکا در آستانه نشست وزیران و کارشناسان گروه 20 که چهارم ژوئن 2010 در کره جنوبی برپا شد به همتایان خود اطلاع داد که نمی توانند بیش از این روی مصرف کنندگان آمریکایی و جذب صادرات آنها به آمریکا حساب کنند. وی تاکید کرده بود که ادامه این روش که آمریکاییان مصرف کنندگان کالای دیگران باشند مسئله ای را حل نخواهد کرد و بحران مالی ادامه خواهد یافت.
2010: وزارت دفاع آمریکا از آغاز مذاکره میان مسکو و واشنگتن بر سر محدود کردن سلاحهای فضایی دو کشور حمایت کرد و به دولت آن کشور چراغ سبز زد تا چنین مذاکراتی را آغاز کند. وزارت دفاع آمریکا قبلا مخالف کاهش سلاحهای فضایی بود. مسکو اشاره کرده است که برای انجام چنین مذاکراتی آمادگی دارد.
 

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ
7 ژوئن
مرگ ممتاز محل

0607momtazmahal.jpg

تصويرممتاز محل





«ممتاز محل» همسر «شاه جهان» امپراتور تيموري (مغول تبار) هند هفتم ژوئن 1631 هنگام وضع حمل پانزدهمين فرزند خود درگذشت و «شاه جهان» كه به وي علاقه فراوان داشت تصميم گرفت به يادبود او يك ساختمان باشكوه بسازد و بناي «تاج محل» سال بعد آغاز شد و پس از 23 سال به پايان رسيد. اين بناي باشكوه كه از سنگ مرمر ساخته شده است توسط استاد عيسي، معمار مشهور ايران طراحي و بنا گرديده و هنوز از يكي از ابنيه زيباي جهان بشمار مي رود. همين ساختمان نام بانو «ممتاز محل» را با خود وارد تاريخ كرده است.
0607tajmahal.jpg

عمارت تاج محل







بانزاي؛ نبرد انتحار آمیز یک واحد ژاپنی که جزیره آمریکایی «آتو» را تصرف کرده بود

attu-battle.jpg

سربازان ژاپنی در حال نبرد و پس از مردن در جزيره آتو ـ عکس سرهنگ ياماساکي


امپراتوری ژاپن هفتم ژوئن 1942 دو جزیره «آتو Attu» و «کيسکا Kiska» را در آلاسکا تصرف کرد تا از آنجا تعرض زمینی خود به آمریکای شمالی را که بعدا از اندیشه های استالین شد آغاز کند. آلاسکارا روسیه در دهه 1870 به دولت واشنگتن فروخت. از سال 1812 (زمان تعرض انگلیسی ها به ایالات متحده که ضمن آن شهر واشنگتن هم به آتش کشیده شد) تا آن روز این نخستین بار بود که نظامیانی از یک کشورخارجی گوشه ای از ایالات متحده را تصرف کرده در آنجا مستقر شده بودند. این استقرار تا 30 می سال بعد (تقریبا یک سال) ادامه داشت. تاریخسازشدن این رویداد تنها به خاطر تصرف این دو جزیره نبود بلکه ایستادگی ژاپنی ها در برابر آمریکاییان که از 11 می 1943 تا 30 می طول کشید و به بانزای (Banzai نبرد تا آخرین قطره خون ـ نبرد انتحار آمیز) معروف شده است فصلی از تاریخ را بازکرده است. دولت آمریکا برای پس گرفتن جزیره «آتو» در آلاسکا که در آن دو هزار و نهصد سرباز ژاپنی به فرماندهی سرهنگ یاسویو یاماساکی Yamasaki Yasuyo مستقر بودند 15000 نظامی به این جزیره فرستاد که با آتش توپهای چند کشتی جنگی پشتیبانی می شدند. سرهنگ یاماساکی به سربازان خود گفت که پیروزی ما در این وضعیت امکانپذیر نیست بنابراین بهتر است که برای وطن تاریخ بسازیم و تا آخرین نفر و آخرین قطره خون ایستادگی کنیم. نظامیان ژاپنی 19 روز در برابر نیروی برتر ایستادگی خارق العاده کردند، دو هزار و هشتصد و پنجاه تن از آنان و ازجمله سرهنگ یاماساکی کشته شدند و 29 نفر دیگر که مجروح شده و عمدتا برخاک افتاده بودند به اسارت درآمدند. دو رويداد مهم در منطقه بالكتيك

شكست نظامي دانمارك از سوئد در هفتم ژوئن 1660 باعث باز شدن درياي بالتيك به روي كشتي هاي جنگي همه كشورها شد. دانمارك مانع اين كار بود.
در همين روز در سال 1905 نروژ از سوئد جدا شد كه در سال 1814 به صورت واحد در آمده بودند. تصميم به جدايي را نروژ گرفته بود. نروژ يك كشور ثروتمند داراي نفت است. اين نفت سالها پس از جدايي دو كشور به بهره برداري رسيد.



برخي ديگر از رويدادهاي 7 ژوئن

1494: اسپانيا و پرتغال با امضاي عهد نامه TORDESILLAS موافقت كردند كه قاره آمريكا را ميان خود قسمت كنند . اين تصميم برپايه اعلاميه قبلي پاپ اتخاذ شد.
1557: انگلستان به فرانسه كه با اسپانيا متحد شده بود اعلان جنگ داد.
1863: سپاه اعزامي فرانسه به مكزيك، مكزيكو سيتي را تصرف كرد.
1898: حزب سوسيال دمكرات ايالات متحده براي نخستين بار از جانب خود نامزد رياست جمهوري تعيين كرد.
1942: ناو امريكايي« يورك تاون» در جريان جنگ« ميدوي» توسط نيروهاي ژاپني غرق شد.
1967: نيروهاي اسرائيل ارتش مصر در صحراي سينا را تا آبراه سوئز عقب راندند.
1981: در جريان جنگ عراق با ايران ، نيروي هوايي اسرائيل تاسيسات اتمي و توليد پلوتونيوم عراق را بمباران و از ميان برد.
1990: مجلس نمايندگان آمريكا با تصويب طرحي دولت اين كشور را از فروش تكنولوژي پيشرفته به شوروي مادام كه با استقلال ليتواني نكند منع كرد.
 

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ
8 ژوئن
سالگشت درگذشت رئيس، سياتل

0607seatle.jpg

سياتل

چيف «سياتل» رئيس دو قبيله ازسرخپوستان آمريكا كه شهر بزرگ «سياتل» در ايالت واشنگتن به نام اوست هفتم ژوئن 1866 در يك رزرويشن بوميان در 80 سالگي درگذشت. با اين كه او در برابر مهاجرت اروپائيان به منطقه اش (شمال غربي ايالات متحده و جنوب غربي كانادا) ايستادگي مسلحانه نكرده بود و با آنان كه اراضي بوميان را تصاحب مي كردند رفتاري عادي داشت و حتي مسيحي شده بود، اواخر عمر به رزرويشن (اراضي محصور مختص زندگي سرخپوستان) فرستاده بود و همانجا درگذشت. اين چيف بر دو قبيله «دواميش» و «سوكواميش» كه مادرش از يكي و پدرش از ديگري بود رياست داشت. اين دو قبيله بزرگ بيش از هزار سال پيش از آن از سيبري شرقي و شمال چين به قاره آمريكا مهاجرت كرده بودند.


نام های پایتخت چین در طول تاریخ ـ شهری که پیشرفت اروپا مدیون ديدار مارکو پولو از آن است

هشتم ژوئن 1928 نام پایتخت چین از پکینک Peking (تلفظ فرانسوی؛ پکن) به بیجینگ Beijing (پایتخت شمالی) تغییر داده شده است. این شهر در طول تاریخ خود چند بار تغییر نام داده است. در عهد باستان «یانجینگ Yanjing»، بعدا «زونگدو Zhongdu» و در عهد مغولان دایدو (دادو Daidu (dadu نام داشت که در قرون جدید «بیپینگ Beiping (صلح شمال)» شد. یک میسیون مذهبی فرانسوی همین اسم را «پکینک» نوشت که «پکن» تلفظ و این تلفظ جهانی شد. بیجینگ در شمال شرقی چین واقع شده است. مارکو پولو ونیزی (ایتالیایی) که چندی در پکن می زیست در سفرنامه خود پایتخت چین را «کمبلوکcambuluc » نام برده است. مارکو پولو در همین شهر از چینیان ساختن کاغذ، قطب نما و باروت را یاد گرفت و با آنها اروپا متحول شد. چینیان از باروت برای آتشبازی در اعیاد و مراسم استفاده می کردند ولی اروپاییان برای سلطه بر ملل دیگر. اروپاییان با اقتباس قطب نماسازی چین، راههای دریایی را یافتند، قاره آمریکا و استرالیا را صاحب شدند و .... پیش از انتقال قطب نما از چین به اروپا، اروپاییان نمی توانستند با کشتی های خود از سواحل دور شوند و فاصله بگیرند.


حمله هوایی به کشتی های نظامی انگلستان در فالکلند ـ شرايط تازه در آمريکاي لاتين

UKglahad.jpg

کشتي انگليسيGlahad درحال سوختن

در جریان جنگ انگلستان و آرژانتین برسر جزایر فالکلند، هشتم ژوئن 1982 پنج جنگنده نیروی هوایی آرژانتین دو کشتی حمل و نقل نظامی انگلستان به نامهای تریسترامTristram و گلاهاد Glahad را به آتش کشیدند که یکی از دو کشتی غرق شد و 50 ملوان کشته شدند. این دو کشتی افراد تیپ پنجم پیاده انگلستان را به فالکلند منتقل کرده بودند. آرژانتین همچنان مدعی این جزایر است که توسط انگلستان اداره می شوند. در آن زمان دولتهای آمریکای لاتین متفرق بودند که اینک (نیمه دوم دهه یکم قرن 21) با هم هستند و اگر نبرد دیگری برسر فالکلند روی دهد گمان نمی رود که انگلستان پیروز شود.


والدهايم باوجود اتهام همكاري با نازيسم رئيس جمهوري اتريش شد

0608valdhaym.jpg

والدهايم

باوجود اتهام همكاري با نازيسم، اتريشي ها هشتم ژوئن 1986 «كورت والدهايم» را به رياست کشورشان برگزيدند. والدهايم از ماهها پيش از انتخابات اتريش زير بمباران همكاري با هيتلر قرار گرفته بود و دولت آمريكا به همين سبب او را به اين كشور ممنوع الورود كرده بود.
والدهايم كه از 1971 تا 1981 (دو دوره دبير كل سازمان ملل بود از اواسط دهه 1980 با چاپ عكسي كه او را در لباس افسران ارتش هيتلر در بالكان نشان مي داد متهم به همكاري با نازيسم شده بود و دفاع او از خود كه مانند ساير آلماني ــ اتريشي ها مجبور به انجام خدمت اجباري در ارتش بود مسئله را حل نكرده بود.
والدهايم كه در رشته حقوق از دانشگاه وين فارغ التحصيل شده است بعد از جدا شدن اتريش از آلمان وارد دستگاه ديپلماسي وطن خود شد و پس از پست سفارت، وزير امور خارجه اتريش گرديد و هنگامي كه نمايندگي اتريش در سازمان ملل را بر عهده داشت نامزد دبيركلي اين سازمان شد و انتخاب گرديد.




برخي ديگر از رويدادهاي 8 ژوئن

452: آتيلا حمله نظامي خود به ايتاليا را آغاز كرد.
1786: نخستين توليد ماشين ساخت بستني به بازار داده شد.
1809: «توماس پين» مولف «عقل سليم» و «عصر تعقل و دليل» در گذشت.
1815: 39 ايالت آلماني با تاسيس يك كنفدراسيون باهم متحد شدند.
1824: «كوشينگ» سازنده نخستين ماشين لباسشويي اين اختراع خود را در كوبك كانادا به ثبت داد.
1947: برنامه احياي اقتصادي اروپاي غربي معروف به «طرح مارشال» به اجرا در آمد و طبق آن ، كارخانه هاي امريكايي به تاسيس شعبه در كشورهاي اروپاي غربي دست زدند.
1953: يك گردباد خوشه اي با شش شاخه در منطقه «فلينت» ايالت ميشيگان آمريكا 113 نفر را كشت.
1967: در سومين روز جنگ شش روزه اعراب و اسرائيل ، نيروهاي اسرائيلي كشتي آمريكايي «ليبرتي» را در مديترانه غرق كردند كه ضمن آن 34 آمريكايي جان باختند . ظاهرا اين كشتي سرگرم جمع آوري اطلاعات در باره عمليات نظامي طرفين بود.
1969: شاه اعلام كرد كه ايران آماده است با ديگر كشورهاي منطقه خليج فارس پيمان دفاع مشترك امضاء كند.
1979: « سورس Source» نخستين سرويس كامپيوتري (آنلاين) كار خود را آغاز كرد.
 

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ
9 ژوئن
... و به اين گونه يك انگليسي مالك و صاحب اختيار ايالت جورجياي آمريكا شد !!

0609Oglethorpe.jpg

جيمز اولتورپ

پادشاه انگلستان 9 ژوئن 1732 فرمان صاحب اختياري اراضي ميان دو رود « ساوانا » و « آلتاها » و ساحل اقيانوس اطلس در آمريكاي شمالي را به نام يكي از افسران خود موسوم به جيمز ادوارد اولتورپ J.E.Oglethorpe صادر كرد و اين منطقه وسيع و مثلث شكل كه از هزاران سال پيش از آن محل سكونت چند قبيله متمدن بومي ( اصطلاحا سرخپوست ) بود توسط مالك انكليسي آن به يك مهاجر نشين انگليسي تبديل شد و به نام جورج دوم پادشاه انگلستان « جورجيا » ناميده شد كه اينك يك ايالت آمريكا را تشكيل مي دهدو جيمي كارتر رئيس جمهوري پيشين آمريكا از اين ايالت است.
جيمز ادوارد پس از دريافت فرمان ، با چند انگليسي به قاره آمريكا رفت و در محلي كه امروز شهر « ساوانا » است مستقر شد و بناي جنگ با سرخپوستان و اخراج آنان از اراضي نياكانشان گذارد و .... با وجود اين ، پنج سال پس از ورود جيمز ادوارد به جورجيا ، شمار مهاجران انگليسي از 1100 تن تجاوز نكرده بود. در اين زمان ، ديگر لزومي به فرستادن اجباري زندانيان و بدهكاران به تقصير از انگلستان به آمريكا نبود و براي مهاجرت ، به حد كافي داوطلب آزاد كه عمدتا ار بيكاران بودند وجود داشت.
اتلانتا يكي از شهرهاي جورجيا كه اراضي آن اينك گرانتر از نقطه ديگر دنيا جز توكيو است در آن زمان با زور از چنگ سرخپوستان خارج گرديد.



نخستين ديپورت در تاريخ ايالات متحده

نهم ژوئن 1628« توماس مورتون » كه از انگلستان به آمريكاي شمالي مهاجرت كرده بود و در منطقه ماساچوست به كار خريد و فروش پرداخته بود به عنوان « مهاجر نامطلوب » از آمريكا دي پورت ( اخراج ) شد. در آن زمان از استقرار انگليسي ها در شمال آمريكا ، تنها 21 سال مي گذشت .
جرم توماس مورتون فروش تفنگ به بوميان ( سرخپوستان ) بود . وي به جاي پول از سرخپوستان پوست ( خز ) دريافت مي كرد. دستبابي سرخپوستان كه عده آنان صدها برابر مهاجران بود اكيدا ممنوع بود ، زيرا تنها امتياز و برتري مهاجران انگليسي بر سرخپوستان و حفظ سلطه بر ايشان « تفنگ » بود كه مقامات انگليسي مايل نبودند به دست سرخپوستان افتد. سرخپوستان عمدتا از طريق فرانسويان كه با آنان مناسبات حسنه داشتند ، تفنگ به دست آوردند.
اخراج موتورن ، به صورت نوعي مجازات در آمريكا در آمده است كه از آن به عنوان « دي پورت » خارجيان ساكن اين كشور استفاده مي شود ؛ و گاهي هم حربه تهديد.



اجاره و لغو اجاره هنگ كنگ در يك روز، و به فاصله 99 سال

دولت انگلستان كه منطقه هنگ كنگ را در جريان جنگ با چين معروف به جنگ ترياك تصرف كرده بود نيم قرن بعد از اين عمل، به فكر توسعه خاك اين منطقه اشغالي افتاد و براي اين كه وضعيت را از صورت اشغال نظامي خارج سازد، هنگ كنگ و اراضي اطراف آن را نهم ژوئن سال 1899 از دولت وقت چين 99 ساله اجاره كرد.
دولت چين در آستانه انقضاي مدت اجاره به انگلستان اخطار كرد كه هنگ كنگ را تخليه كند. از آنجا كه چين نوين، ديگر آن چين مفلوك قرن 19 و پيش از اكتبر 1949 نبوده و از ظرفيت نظامي و اقتصادي وسيع و وحدت كامل بر خوردار است انگلستان تسليم شد و هنگ كنگ به دامان مادر باز گردانده شد.




برخي ديگر از رويدادهاي 9 ژوئن

68: نرون امپراتور روم كه به خشونت معروف بوده است خودكشي كرد.
1815: كنگره وين در اين روز استقلال هلند ، بلژيك و لوكزامبورگ را تضمين كرد و مقرر داشت كه اين سه كشور همسايه باهم متحد باشند. در همين جلسه بي طرفي كشور سويس نيز تضمين شد و بخشي از غرب لهستان به آلمان داده شد.
1822: چارلز گرام مخترع دندان مصنوعي اين اختراع خود را به ثبت داد.
1898: در جريان جنگ آمريکا (دولت واشنگتن) با دولت اسپانيا بر سر کوبا، تفنگداران دريايي آمريکا وارد کوبا شدند که پايگاه نظامي آمريکا در گوانتانامو (کوبا) يادگار همان زمان است.
1936: ( 1315 ) : دولت وقت ايران سواد آموزي اجباري سالمندان 18 تا 40 ساله را به اجرا گذارد.
1940: به علت از پاي درآمدن فرانسه در اروپا ، سوريه و لبنان ــ دو سرزمين تحت الحمايه آن در خاور ميانه به تصرف انگلستان درآمدند.
1999: ميان ناتو و يوگوسلاوي آتش بس برقرار شد. جنگ طرفين بر سر كوزوو بود كه يوگوسلاوي حاضر به تخليه آن شده بود.
 

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ
10 ژوئن
درباره كائنات

0610velikovski.jpg


امانوئل وليكوفسكي نويسنده اي كه درباره كائنات، پيدايش «ونوس» و احتمال برخورد ستارگان با يكديگر كتاب نوشته و عقايد تازه اي در اين زمينه ها بيان داشته است دهم ژوئن سال 1895 به دنيا آمد.
وي در كتاب معروف خود «ورلدز اين كاليژن» نوشته است كه «ونوس» از داخل سياره مشتري بيرون جهيده است.



انتشار انگيزه هاي قتل پادشاه صربستان و همسر او در كاخ بلگراد

0610murder.jpg

پادشاه مقتول

ده روز پس از قتل پادشاه صربستان، جزئيات اين رويداد انتشار يافت، از اين قرار: چند سرهنگ ارتش صربستان با يك هنگ سرباز سي ام ماه مه سال 1903 در ساعات شب به كاخ الكساندر اوبرنويچ اول پادشاه وقت صربستان حمله بردند و او و همسرش «دراگا» را كشتند. الكساندر با محافظانش تا ساعت 4 بامداد مقاومت كرده بود.
با قتل الكساندر دودمان اوبرنويچ منقرض شد و سلطنت به دودمان كارا (قره) جورجويچ (جورج سياه ) انتقال يافت. ميلوخ اوبرنويچ و جورج سياه از قهرمانان استقلال صربستان و كرواسي و اخراج عثمانيان از اين دو سرزمين بودند كه به همين سبب حكومت اين سرزمين ها يكي پس از ديگري به خاندان آندو داده شد.
براي كودتاي نظامي سي ام مه 1903 بلگراد علل متعدد نوشته اند از جمله:
ــ ازدواج الكساندر با «دراگا» كه «سرهنگ ماشين» فرمانده كودتا برادر شوهر سابق «دراگا» بود و هم او بود كه ضمن حمله، نخست «دراگا» را كشت.
ــ تعليق قانون اساسي از سوي الكساندر به خواست محافظه كاران كه باعث خشم روشنفكران و افسران پايين تر از ژنرال شده بود.
ــ دو دوزه بازي كردن الكساندر اول با روسيه، كه روسيه خود را برادر بزرگ و بزرگ خانواده اسلاوها مي دانسته و به خود حق مداخله در امور آنان را مي داده است.
ــ بي اعتنايي الكساندر كه هنگام مرگ بيش از 27 سال نداشت به توصيه هاي سران ارتش.
ــ رقابت پنهاني خانواده قره جورجويچ كه حكومت را حق خود مي دانست با خانواده اوبرنويچ .



رئيس فراكسيون سوسياليست ها در پارلمان ايتاليا ربوده و مقتول شد

0610manoti.jpg

ماتئوتي

گياكومو ماتئوتي رئيس فراكسيون سوسياليستها در پارلمان ايتاليا در پي انتقاد شديد از اظهارات موسوليني رئيس وقت دولت ايتاليا روز 10 ژوئن 1924 در راه خانه اش ربوده شد و جسد او سه روز بعد در خارج از شهر به دست آمد.
اختلاف نظر او با موسوليني از زماني آغاز شد كه موسوليني به دفاع از آن دسته از صاحبان صنايع سخن گفته بودكه در كارشان موفق و در پيشرفت ايتاليا و قدرتمند كردن آن موثر بوده اند. ماتئوتي گفته بود كه اين حمايت موسوليني باعث افزون شدن ظلم اين جماعت به كارگران و اسثتمار هرچه بيشتر آنان مي شود.
در پي كشف جسد ماتئوتي ، سوسياليست ها با برگزاري تظاهرات خواهان بركناري موسوليني شدند ، ولي پادشاه ايتاليا قبول نكرد كه موسوليني در آن قتل دست داشته و پيشنهاد بركناري وي را رد كرد.



اديب شيشکلي: «ناسيوناليسم عربي» تنها راه نجات اعراب از سلطه بيگانه است

shish6-10.jpg

شيشکلي



اديب شيشكلي مرد نيرومند وقت سوريه 10 ژوئن 1952 در واكنش به ادعاي وارده به ملك طلال پادشاه اردن كه به بيماري رواني دچار شده است! اعلام كرد كه اين ادعا ساخته و پرداخته دولت انگلستان است كه مي خواهد او را كه مخالف وحدت عراق و اردن است از سلطنت معزول كند (شيشکلي اين مطلب را زماني بيان داشت که هنوز ملک طلال به بهانه بيماري رواني برکنار نشده بود. طلال چند روز پيش از اعلام اين مطلب به سفارت انگلستان در پاريس رفته بود و به سران دولت لندن دشنام داده و آنان را استعمارگر خوانده بود).
شيشكلي در اظهارات دهم ژوئن خود افزوده بود: دولت لندن از بيم تكرار كودتاي مصر در كشورهاي عربي تحت نفوذ خود، نقشه وحدت عراق و اردن و ايجاد يك فدراسيون عربي را در منطقه كشيده است و چون با اجراي اين نقشه لندن امنيت، استقلال و تماميت سوريه به مخاطره خواهد افتاد، وي دست روي دست نخواهد گذارد، و به هر اقدام ضد انگليسي از جمله بكار بردن نيروي مسلح متوسل خواهد شد. شيشكلي راه نجات اعراب از سلطه بيگانه و هرگونه استثمار را در پيش گرفتن يك ناسيوناليسم واقعي عربي پيشنهاد کرد - ناسيوناليسمي كه يك و يا چند فرد نتوانند آن را بربايند، صاحبش شوند و احيانا وجه المصالحه قرار
دهند.




برخي ديگر از رويدادهاي 10 ژوئن

1580: « لويس واز دو كاموس» شاعر ملي پرتغال ( همانند فردوسي ما ) در گذشت.
1610: مهاجران هلندي در مانهتان ( شهر نيويورك ) مستقر شدند و آن را نيو آمستردام ناميدند. بعدا انگليسي ها اين منطقه را از دست هلندي ها خارج ساختند.
1793: در جريان انقلاب فرانسه، در پي دستگيري سران ژيريدن ها (ميانه روها) قدرت به دست ژاكوبن ها (تندروها) و از جمله ربسپير افتاد، دوران بازداشت و اعدام (عصر وحشت) آغازشد كه مآلا به شكست و پايان يافتن انقلاب انجاميد.
1801: ليبي ( حكومت طرابلس ) به دولت وقت امريكا كه حاضر به پرداخت پول مورد مطالبه ( باج دريايي ) نبود اعلان جنگ داد.
1848: خط تلگراف نيويورك به شيكاگو بكار افتاد.
1989: در جریان جنگ دولت واشنگتن با اسپانیا که باعث ظهور امپریالیسم آمریکا شد نیروهای این کشور در جزیره کوبا پیاده شدند.
1916: به تحريك انگليسي ها كه نسبت به سرزمين هاي عربي نظر داشتند مخالفت سران عرب با سلطه عثماني علني شد.
1940: روزولت رئیس جمهور ایالات متحده که در انتظار فرصت برای ورود به جنگ جهانی دوم بود و زمینه سازی می کرد سیاست ها و رفتار دولت وقت ایتالیا را مورد انتقاد قرارداد و توسعه طلبانه و تجاوزکارانه خواند.
1940: نيروهاي ژنرال اروين رومل در جريان تصرف فرانسه به درياي مانش رسيدند و با از پاي درآمدن فرانسه در اروپا ، سوريه و لبنان ــ دو سرزمين تحت الحمايه آن در خاور ميانه به تصرف انگلستان درآمدند. در همين روز از همين سال نروژ نيز خود به آلمان تسليم كرد.
1946: جمهوري ايتاليا تاسيس خود را رسما اعلام داشت.
1967: جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل که ضمن آن اسرائیل صحرای سینا، غزه، غرب رود اردن، بیت المقدس شرقی و جولان را تصرف کرده بود از بيم مداخله شوروي پايان يافت پایان یافت. این جنگ که در آن 9 دولت عربی شرکت کرده بودند بر وخامت مسئله و اسرائیل افزود.
1976: كميسيون ويژه سناي آمريكا (معروف به راكفلر) يازدهم ژوئن 1976 اعلام كرد كه «سيا» از وظايف خود تجاوز كرده و 3 هزار پرونده براي آمريكائيان تشكيل داده است. طبق قانون تاسيس، سيا براي جمع آوري اطلاعات در باره فعاليت خارجيان به وجود آمده است و امنيت داخلي از وظايف «اف. بي. آي.» است. اين اتهام در دوران حكومت جورج بوش (پسر) به اف بي آي و ساير سازمانهاي امنيت آمريكا وارد آمده است كه برغم اصول قانون اساسي به استراق سمع و اموري از اين قبيل در آمريكا دست زده اند. پس از انتشار گزارش كميسيون راكفلر (گزارش ژوئن 1976)، فعاليت هاي «سيا» در مورد اتباع آمريكا محدود شد.
2000: حافظ اسد ژنرال هوايي پيشين و رهبر سوريه كه دولتمردي بسيار باهوش شناخته شده بود در 70 سالگي درگذشت و بعدا پسرش، بشار، كه يك پزشك است به رياست كشور سوريه انتخاب شد.
 

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ
11 ژوئن
روزي كه شهر تروا به دست يونانيان ويران شد

0611erat.jpg

تصوير «اراتوس تنس»

طبق برآورد «اراتوستنس» رياضيدان، جغرافيدان و فضاشناس يوناني تبار و محاسبات تقويمي قرون معاصر، شهر تروا يازدهم ژوئن سال 1184پيش از ميلاد به دست يونانيان ويران شد. يونانيان اواخر آوريل (48 روز پيش از تکميل ويراني) وارد اين شهر شده بودند. «هومر» شاعر نابيناي يونان باستان در «ايلياد» به توصيف جنگ افسانه مانند تروا (ربوده شدن هلن دختر اسپارتي به اين شهر، در اسارت «پاريس» تروايي قرار گرفتن او و ...) پرداخته است.
0611homer.jpg
همر

شهري كه تخريب آن در اين روز تکميل شد هفمتين شهري بود كه هريك پس از ديگري در همان محل و بر روي ويرانه هاي يكديگر در شمال غربي آناتولي (تركيه آسيايي) ــ نه چندان دور از رود گرانيكوس (محل نخستين جنگ اسكندر با ايران) و تنگه داردانل ــ ساخته شده بودند كه اينك به «حصار ليك» معروفند.
طبق مطلبي كه بر يك سنگ مرمر باقي مانده از آن زمان حك شده است، ويران شدن تروا در سال 1208 پيش از ميلاد و به روايت هرودوت 1250 سال پيش از ميلاد مسيح و با تاكتيك خاص و خدعه (داستان برجاي گذاردن اسب چوبي كه چند نظامي در شكم آن پنهان شده بودند و ...) اتفاق افتاده بود. با وجود اين، مورخان و باستانشناسان سال 1184 پيش از ميلاد را دقيق تر مي دانند. تروا از سال 547 پيش از ميلاد كه كوروش بزرگ بر دولت ليدي غلبه كرد در قلمرو ايران قرار گرفته بود و اين منطقه حدود دو قرن توسط يك ساتراپ (استاندار) ايراني اداره مي شد.
در اكتشافات يك باستانشناس آلماني در سال 1870 ديوارهاي سنگي آخرين شهر تروا از زير خاك خارج شد (عكس پايين)


0611troy.jpg

ديوارهاي سنگچين تروا





بولگانين و سرانجام سوسياليسم شوروي

0611bolganin.jpg


نيكلاي بولگانين كه در دهه 1950 سه سال رئيس شوراي وزيران ( نخست وزير ) شوروي بود 11 ژوئن 1895 در شهر گورگي روسيه به دنيا آمده بود. او كه يك مهندس صنايع بود از جواني وارد حزب كمونيست شد . بعدا شهردار مسكو ، وزير دفاع شوروي و معاون نخست وزير اين كشور شد. استالين وي را وارد دفتر سياسي حزب كمونيست كرد و خروشچف به دلايلي كمك كرد كه بولگانين برجاي مالنكف ( كه پس از مرگ استالين ، نخست وزير شوروي شده بود ) بنشيند و از1955 تا 1958 در اين سمت باقي بماند.
خروشچف كه دبير كل حزب حاكم بود به همان گونه كه بولگانين را آورده بود با انتقاد هاي پي در پي ، وي را بركنار كرد و بولگانين بسال 1975 درگذشت.
مكاتبه 12 ژانويه 1958 بولگانين با آيزنهاور سندي جالب است. بولگانين در نامه خود اشاره كرده بود ؛ در حالي كه شوروي سر جنگ با آمريكا ندارد ، نمي داند كه چرا آمريكا همچنان به تقويت نظامي و يارگيري بر ضد آن ادامه مي دهد و آيزنهاور پاسخ داده بود كه پيمان دوستي شوروي با چين كه روي هم يك سوم جمعيت جهان را تشكيل مي دهند هر دولت ديگري را هم كه جاي آمريكا باشد نگران مي كند و تا اين نگراني وجود داشته باشد افزايش آمادگي دفاعي اجتناب نا پذير است.
رهبران شوروي از زمان مالنكف به بعد ، تنها شعار سوسياليستي مي دادند و در تكميل بناي آن در شوروي كاري انجام نمي شد . همين رفتار آنان سرانجام به ويران شدن بناي نيمه تمام سوسياليسم شوروي انجاميد و ظاهرا تلاش پي گيري هم براي جمع آوري مصالح باقيمانده از بناي ويران سوسياليسم اين كشور براي استفاده در ساختن يك بناي تازه در جريان نيست.



خودسوزي روحاني بودايي در ملاء عام در سايگون و نتايج آن - برخي از تفسيرها در اين زمينه

«نگو دين ديم» رئيس وقت ويتنام جنوبي يك كاتوليك بود و دولت او با اكثريت بودايي ميانه خوبي نداشت و اعتراض آنان را باخشونت پاسخ مي گفت و اين در حالي بود كه درگيري دولت سايگون (ويتنام جنوبي) با ويت كنگ ادامه داشت. 11 ژوئن سال 1963 «كوان دوك» روحاني بودايي به منظور اعتراض به رفتار بد دولت اقليت كاتوليكهاي ويتنام جنوبي نسبت به اكثريت بودايي اين سرزمين و نيز به خاطر برقراري صلح، در يك خيابان سايگون در ملاء عام خودسوزي كرد و جان داد.
وي (به همانگونه كه در دو عكس زير ديده مي شود) در برابر صف راهبان بودايي بر سطح خيابان نشست، دعا خواند و يك راهب ظرف مواد سوختي را روي او خالي كرد و عمل خود سوزي بدون اين كه «كوان» تكان بخورد انجام گرفت و عكس و خبر اين رويداد در صفحات اول روزنامه ها در سراسر جهان انتشار يافت و نظر جهانيان بيش از پيش به اوضاع ويتنام جنوبي جلب شد.
دولت آمريكا که هنوز به ميزان وسيع وارد جنگ ويتنام نشده بود برادر «ديم» را مسئول اعمال خشونت نسبت به بودائيان اعلام كرد و خواهان بركناري او شد. دولت آمريكا كه خشونت دولت «ديم» با بودائيان را يكي از دلايل عدم همراهي مردم ويتنام جنوبي با جنگ برضد ويت كنگ مي دانست هنري كابوت لاج را به سمت سفير اين كشور در سايگون منصوب كرد ، ولي وي نيز موفق نشد كه «ديم»را به بركناري برادرش وادار سازد. بعدا يك جوان بودايي به همان سبك «كوان» خودسوزي كرد و ... و بالاخره در نوامبر همان سال دولت
«ديم» در يك كودتاي نظامي ساقط شد و ضمن اين کودتا هر دو برادر كشته شدند. طولي نكشيد كه دولت كودتا هم كه ظاهرا در نظر داشت با كمك فرانسه سياست بي طرفي در پيش گيرد با يك كودتاي ديگر سرنگون شد و مسئله پيچيده تر گرديد و ....
خلاصه برخي از تفسيرها درباره خودسوزي راهب ويتنامي و نتايج آن از اين قرار است:
دولت آمريكا كه براي ويتنام (و كل شبه جزيره هندوچين) برنامه داشت، ولي هنوز عميقا وارد مسائل اين كشور نشده بود، از اين عكس و خبر كه در افكار عمومي جهانيان موثر واقع شده بود و «فرصت به دست آمده» استفاده كرد و پس از بركنار شدن «نگو دين ديم» در يك كودتا و كشته شدن او، و نيز كودتاي دوم كه كودتاگران قبلي را بركنار كرد به صورت تمام عيار وارد مسئله ويتنام شد، ولي در دهه بعد با تحمل 59 هزار كشته و زيان مالي سنگين منطقه را ترك كرد كه اگر چنين نكرده بود، به نوشته روزنامه پراودا، آمريكاييان آمادگي انقلابي دگرگون كننده داشتند. پراودا ماجراي واترگيت و كناره گيري نيكسون را نوعي نمايش براي آرام كردن آمريكاييان خشمگين آن زمان خوانده است. تني چند از اين مفسران دو كودتاي مذكور در ويتنام جنوبي را هم به حساب واشنگتن گذارده اند.
ادامه وضعيت عراق دارد همان شرايط را به آمريكا باز مي گرداند كه پيش انداختن تلاشهاي انتخاباتي و مناظره هاي تند و تيز نامزدها، به باور برخي از اصحاب نظر با هدف انحراف نارضايي مردم آمريكا و آرام كردن آنان و اميدوار ساختنشان به دولت بعدي صورت گرفته است.
0611khodsozi1.jpg

يك راهب بر بدن « كوان » مواد سوختي مي ريزد





0611khodsozi2.jpg

كوان در ميان شعله هاي آتش همچنان استوار نشسته است





برخي ديگر از رويدادهاي 11 ژوئن

1940: نروژ كه مورد حمله نظامي آلمان قرار گرفته بود و دهم ژوئن تسليم شده بود به تصرف نيرهاي هيتلر درآمد.
1925: رضا شاه ضمن ديدار از آذربايجان حاضر شد با اسماعيل آقا سميتقو كه قبلا چند بار با صدها مرد مسلح در مناطق مرزي ايران با تركيه ايجاد نا امني كرده بود ملاقات كند.
1967: شورش نژادي در شهر تمپا در ايالت فلوريداي آمريكا آغاز شد.
1979: يك فروشنده آهن آلات به نام حسين مهديان كه سالها در همسايگي روزنامه اطلاعات ــ در خيابان خيام ــ مغازه داشت اعلام كرد كه موسسه مطبوعاتي كيهان را خريداري كرده و پرداخت بدهي هاي اين موسسه كه صاحب آن ( دكتر مصباع زاده ) وطن را ترك گفته بابت بهاي آن بر عهده گرفته و از اين پس مدير و ناشر كيهان است. كيهان چندي بعد مصادره شد.
1982: زد و خورد نيروهاي اسرائيل و سوريه در لبنان پايان يافت . اسرائيل نزديك به 30 هزار نيرو وارد جنوب لبنان كرده بود.
1998: پروفسور« چارلز كد» زيست شناسي كه اكتشافات مهم در زمينه بيوشيمي و حساسيت ( آلرژي ) بدن و نقش هيستامين در اين عكس العمل كرده بود در 87 سالگي در گذشت. پروفسور كد سازنده داروي آنتي هيستامين بود. وي همچنين ثابت كرد كه هنگام پرواز با هواپيما ، خون بيشتري متوجه پاي سرنشينان هواپيما مي شود.
1999: نيروهاي ناتو پس از برقراري ترک مخاصمه ميان اعضاي اين پيمان و يوگوسلاوي و وعده اين کشور به خارج ساختن نيروهاي خود از کوزوو، وارد اين منطقه شدند.
 

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ
12 ژوئن
روزي كه ژاندارك فرماندهي فرانسويان را به دست گرفت

12 ژوئن 1429 و در جريان جنگهاي 116 ساله انگلستان و فرانسه (در تاريخ، معروف به جنگهاي صد ساله)، فرانسويان كه ژاندارك جوان را از روز پيش از آن كار فرماندهي آنان برعهده گرفته بود براي نخستين بار بر انگليسي ها پيروزشدند و ويليام لاپل امير سافولك فرمانده نيروي انگليسي را به اسارت گرفتند. قبلا ژاندارك تنها در جريان نبرد، فرانسويان نااميد و فرسوده را تشويق به ادامه محاربه مي كرد كه از11 ژوئن كار فرماندهي را مستقيما به دست گرفته بود. جنگهاي انگلستان و فرانسه كه ازسال 1337 آغاز شده بود تا 1453 ادامه يافت. اينك اين دو كشور در اتحاديه اروپا با هم متحد شده اند!.


استقرار موقت آمريکا در گوانتانامو (کوبا) که 112 سال ادامه دارد!

12 ژوئن سال 1898 چند واحد از سپاه تفنگداران دريايي آمريكا (نيروي دريابرد) در خليج گوانتانامو در كوبا مستقر شدند كه هنوز در اين منطقه باقي هستند. اين واحدها يازدهم ژوئن در خليج گوانتانامو پياده شده بودند تا اسپانيايي ها را از كوبا برانند و سپس به وطن خود بازگردند. اسپانيا كوبا را از 1492 كه كريستف كلمب در نخستين سفر دريايي خود به قاره آمريكا به اين جزيره رسيده بود از آن خود مي دانست و در طول چهار قرن و اندي مالكيت، مهاجران فراوان به آنجا فرستاده بود كه همچنان به زبان اسپانيايي تكلم مي كنند، فرهنگ اسپانيايي دارند و كاتوليك مذهب اند. با وجود خروج اسپانيا از كوبا، دولت آمريكا پايگاه خود در گوانتانامو را (البته تحت عنوان مستاجر) همچنان حفظ كرده و از سال 2002 آن را به بازداشتگاه مظنونين به تروريسم و همكاري با القاعده مبدل ساخته است.
دولت واشنگتن با محاسبات بسیار دقیق و در زمانهایی مناسب وارد جنگ با اسپانیا و دو جنگ جهانی اول و دوم شد و خودرا ابرقدرت کرد. در جنگ جهانی اول، آمریکا مطلقا تهدید نمی شد و در جنگ جهانی دوم و تا ورود آمریکا به صحنه، هیتلر خودرا دوست آمریکاییان که اکثریت شان آلمانی تبار بوده اند می دانست و با سران واشنگتن مکاتبات صمیمانه داشت. تعرض ژاپن به هاوایی که هنوز یک ایالت آمریکا نشده بود در پی تحریکات سیاسی ـ اقتصادی دولت واشنگتن صورت گرفته بود. در ژوئن 2010 «جان دیوید هیورث» سیاستمدار آمریکایی در نطقی در آریزونا گفت که دولت واشنگتن بدون دادن اعلان جنگ، وارد نبرد با هیتلر شد.
در پی جنگ جهانی دوم، دولت آمریکا با اتخاذ تدابیر متعدد «دلار» خودرا پول بین المللی کرد، طرّاح اصلي سازمان ملل، بانک جهانی، صندوق بین المللی پول و بالاخره سازمان جهانی تجارت بود، در خاورمیانه برجای دولت لندن نشست و برتري خودرا تامین کرد.





برخي ديگر از رويدادهاي 12 ژوئن

1580: يك حكمران اسپانيايي آمريكاي جنوبي شهر بوئنوس آيرس (پايتخت آرژانتين) را بناد نهاد.
1665: انگليسي ها در جريان جنگهاي خود با هلند بر سر مستعمرات، 12 ژوئن «نيوآمستردام» را در آمريکاي شمالي با اعزام چند كشتي جنگي و تفنگدار از دست هلندي هاي مهاجر خارج ساخته و آن را به «نيويورک» تغيير نام دادند که اين نام بر اين شهر همچنان باقي مانده است.
1886: يک گردباد شديد در ايالت ويسکانسين آمريکا 119 تن را کشت و 146 نفر را زخمي ساخت.
1898: در جريان جنگ آمريكا با اسپانيا، «اميليو آلينالدو» ميهندوست فيليپيني استقلال اين سرزمين را كه قرنها مستعمره اسپانيا بود و نام پادشاه اسپانيا بر آن گذاشته شده است اعلام داشت. پس از شكست اسپانيا در جنگ با آمريكا، فيليپين طبق قرارداد پاريس تا سال 1946 توسط آمريكا اداره مي شد، ولي فيليپيني ها روز 12 ژوئن را كه اميليو اعلام داشت، سالگشت استقلال خود مي دانند و مراسم برگزار مي كنند.
1964: يک دادگاه رژيم سفيد پوستان جمهوري آفريقاي جنوبي نلسون ماندلا را به حبس ابد محکوم کرد.
1972: سائول ديويد الينسکيSaul D. Alinsky نويسنده راديکال در 63 سالگي درگذشت.
1990: 12 ژوئن روز ملي روسيه فدراتيو اعلام شد.
1991: يلتسين رئيس جمهور روسيه شد.
 

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ
13 ژوئن
يكي شدن دستگاههاي تبليغات دولتي آمريكا - صداي آمريکا

13 ژوئن سال 1942 دولت آمريكا همه دفاتر تبليغاتي خود از جمله اداره آمار و حقايق، اداره اخبار، و دفتر گزارشهاي دولتي را در هم ادغام و سازمان اطلاعات و تبليغات جنگ (O.W.I) را به وجود آورد. اين سازمان از سال 1945 به وزارت امور خارجه آمريكا منتقل و امور تبليغات خارجي آمريكا از جمله امور صداي آمريكا را به دست گرفت (و عملا بازوي روابط عمومي اين كشور شد). اصحاب نظر از دير زمان پخش برنامه به زبان ملل ديگر از راديو تلويزيونهاي دولتي را مداخله در امور این ملل از راه تلقین و تبلیغ تلقي كرده و نوعی جنگ سرد خوانده اند. «صداي آمريكا» اختيار پخش برنامه در داخل اين كشور را ندارد و امواج آن برون مرزي است!. رسانه های چاپی آمریکا اخیرا انتقاد کرده بودند که در مقایسه با بی بی سی فارسی، بخش فارسی تلویزیون صدای آمریکا نتوانسته است روزنامه نگار ایرانی تازه (روزنامه نگاری که در دهه های اخیر در ایران به حرفه خبر اشتغال داشته) جلب کند و گردانندگان این بخش دهها سال به دور از ایران بوده و نسبت به واقعیات اوضاع بیگانه و بی اطلاع هستند و بنابراین پول مالیات دهندگان آمریکایی هدر می رود.



برخي ديگر از رويدادهاي 13 ژوئن

1777: لافايت، شاهزاده فرانسوي وارد آمريكا (بندر چارلستون در كاروليناي جنوبي) شد تا استقلال طلبان مهاجر نشين ها را آموزش نظامي دهد و براي ادامه جنگ با انگلستان آماده سازد. استقلال طلبان مهاجر نشينان با كمكهاي نظامي فرانسه بود كه بر انگلستان فائق آمدند. فرانسه با انگلستان دشمني ديرين و رقابت مستعمراتي داشت.
1871: يك توفان دريايي اقيانوس اطلس (هوريكين) 300 نفر را در منطقه «لابرادور» كانادا كشت. لابرادور كه امروزه 28 هزار تن جمعيت دارد در آن زمان نفوس كمي داشت. توفانهاي دريايي اقيانوس اطلس از ماه ژوئن (ماه جاري) فعال مي شوند و هم اكنون يكي از آنها كه در كارائيب فعال شده به سوي فلوريداي آمريكا پيش مي آيد.
1934: در «ونيز» نخستين ملاقات هيتلر با موسوليني صورت گرفت كه بعدا به اتحاد دو كشور ناسيونال سوسياليست انجاميد.
1944: نخستين موشك «V-1» آلمان معروف به بمب پرنده بر انگلستان فرود آمد.
1952: يك جت ميگ ـ 15 شوروي يك هواپيماي اكتشافي ارتش سوئد را كه به خواست آمريكا به آبهاي استونيا نزديك شده بود سرنگون ساخت و هواپيماي ديگر را كه براي يافتن هواپيماي اول به پرواز درآمده بود در آسمان منهدم ساخت. پس از فروپاشي شوروي، استوني به عضويت ناتو درآمده است!.
1982: خالد پادشاه كشور سعودي در 70 سالگي درگذشت و فهد برجايش نشست كه او نيز در اوت 2005 درگذشت و عيدالله جايش را گرفت.
1995: ژاك شيراك رئيس جمهور فرانسه اعلام داشت كه بدون توجه به قراردادهاي موجود، آزمايشهاي هسته اي را از سر خواهد گرفت تا بتوان سلاحهاي اتمي فرانسه را نوسازي كرد. وي گفت كه مصالح ملي فرانسه تجديد اين آزمايشها را كه تنها در پلينزي فرانسه (واقع در اقيانوس آرام) انجام مي شود ايجاب مي كند زيرا كه دنيا هنوز محيطي امن نيست.
 

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ
14 ژوئن
آموزش و پرورش اجباري و رايگان در آمريکا

مهاجر نشين انگليسي ماساچوست 14 ژوئن 1642 مقررات آموزش وپرورش اجباري و رايگان را به اجرا گذارد كه بعدا گسترش يافت و تا به امروز درسراسر آمريكا ادامه دارد. درایالات متحده آمریکا امور آموزش و پرورش برعهده شهرهاست و از محل عوارض مستغلات (سالانه یک درصد بهای زمین و ساختمان) هزینه آموزش و پرورش رایگان و اجباری و انتقال دانش آموزان از هر نقطه شهر و حومه را با اتوبوس به مدارس تامین می کنند. اگر خانه دانش آموز فاصله زیاد به مدرسه داشته باشد و مسائل دیگر، معلم برای تدریس او به خانه اش می فرستند. والدینی که فرزند خودرا از رفتن به مدرسه بازدارند مجازات می شوند و احیانا فرزند آنان به فاستر هاوس فرستاده می شود.


«جنبش مشتزنان در چین» برضد دولتهای سلطه گر ـ آغاز حمله به تاسيسات خارجيان در پكن

بپاخيزي چينيان برضد سلطه خارجيان بر وطنشان و نيز فعاليت ميسيونهاي مسيحي معروف به جنبش «مشت زنان» از 14 ژوئن سال 1900 (به افق پكن 13 ژوئن) آغاز شد و جهان آن روز را به لرزه در آورد. از همين روز حمله به تاسيسات خارجيان در پكن شروع شده بود.
افراد جنبش كه از مداخله خودسرانه قدرتهاي وقت در امور وطنشان و قطعه ــ قطعه كردن چين به ستوه آمده بودند از اين روز در پكن حمله به سفارتخانه هاي اين دولتها و مراكز مبلغان مسيحي و تاسيسات خارجيان را آغاز كردند.
نطفه اين جنبش پس از شكست نظامي چين از ژاپن در سال 1898 بسته شده بود. مشت زنان تا رسيدن نيروهاي اعزامي كشورهاي قدرتمند وقت (انگلستان، فرانسه، آلمان، ايالات متحده آمريكا و ژاپن)، به مدت دو ماه شهر پكن را در كنترل داشتند.



«چه» قهرمان انقلابگران ـ اندیشه و کارهای چه گوارا

0614cheh.jpg

چه گوارا

امروز زادروز دكتر ارنستو (چه) گوارا پزشك آرژانتيني و از انقلابگران بزرگ قرن 20 است كه 14 ژوئن سال 1928 پا به عرصه وجود گذارد. وي ـ يك سوسياليست ـ در جريان انقلاب كوبا دستيار فيدل كاسترو بود. «چه» در سال 1967 در جريان كمك به انقلاب كشاورزان بوليوي (كه 38 سال بعد در سال 2005 به ثمر رسيد و مورالس از پیروان خط او رئیس جمهور شده است) كشته شد. تا سال 2010 (امسال) درباره اندیشه و كارهاي چه گوارا و چگونگی مرگ او سه هزار و 119 کتاب انتشار یافته است.
در ميان اسناد محرمانه دولت انگلستان كه در آگوست 2004 از طبقه بندي خارج و در دسترس روزنامه نگار و مورخ قرار گرفته است، سندي درباره شخصيت «چه گوارا» ديده مي شود كه حاوي نظر ماموران اطلاعاتي انگلستان است. در این سند از چه گوارا به عنوان فردي دلچسب و بافرهنگ يادشده كه به هدفي كه در پيش گرفته بود ايمان مطلق داشت. در اين سند آمده است: چه گوارا از شغل پزشكي و زندگاني مرفه در ميان فاميل (طبقه متوسط آرژانتين) گذشت تا با تمام وجود در خدمت انقلاب سوسياليستي جهانی قرار گيرد. او مردي توانا و دانابود كه نمي شد وي را از راهي كه مي رفت بازگردانيد (خريداري كرد). او جز نيكبختي همه مردم به چيزي ديگر نمي انديشد.
چه گوارا که از تبار ايرلندي ـ اسپانيايي بود پس از پيروزي انقلاب كوبا، به منظور كمك به انقلابيون لاتين و آفريقايي به چند كشور قاره آفريقا و آمريكاي لاتين سفر كرده بود و در جريان همين تلاش در بوليوي دستگير و بدون محاكمه، و طبق برخي گزارشها به اشاره «سيا» اعدام شد. سالها بعد استخوانهاي وي به كوبا حمل و طي مراسمي در اين سرزمين مدفون شده اند.
«چه» که پس از پيروزي انقلاب کوبا، وزير صنايع این کشور شده بود هشتم اكتبر سال 1967 در زد و خورد با ژاندارمهاي كشور بوليوي دستگير و همان روز و يا روز بعد در اسارت كشته شد و دهم اكتبر عكس جسد اورا به روزنامه ها دادند تا مرگ وي را ثابت كنند. قتل فوري او براي اين بود كه اگر زنده بودنش ثابت مي شد، به علت كثرت هوادارانش در سراسر جهان، و مداخله دولتهاي كمونيست از جمله شوروي، ديگر كشتن او امكانپذير نبود. بعدا برخي از افسران ارشد بوليوي اعتراف كردند كه به خواست «سيا» چه گوارا به قتل رسيد. «چه» هنگام کشته شدن 39 ساله بود. «چه» دو سال پيش از مرگ، كوبا را ترك كرده بود تا مردم ساير كشورها را با انقلاب مسلحانه آشنا سازد، زيرا عقيده داشت كه در جهان نيروهايي هستند كه با همه امكانات خود مانع انجام هرگونه تحوّل از راههاي مسالمت آميز مي شوند.
آن گونه كه در شرح حال «چه» آمده است، وی پس از مطالعه جزييات براندازي 28 امرداد تهران (آگوست 1953) به عنصري ضد غرب تبديل شده بود و دشمني دولتهاي استعماري و امپرياليستي را به دل گرفته بود و با اين احساس، در سال 1954 با يك گروه پزشكي جوان جهت مطالعه بيماري هاي منطقه حاره به گواتمالا رفت و در آنجا شاهد كودتاي «سيا» بر ضد دولت قانوني گواتمالا ـ مشابه آنچه كه در تهران اتفاق افتاده بود شد و احساسات انقلابي وي به غليان درآمد؛ به گونه اي كه از ادامه كار پزشكي دست كشيد و مبارزه ضد امپرياليستي و ضد كاپيتاليستي را بر پزشكي كردن ترجيح داد و در سال 1955 به مكزيك رفت و به جمع ياران فيدل كاسترو پيوست و .... «چه» با اين كه طرّاح نزديك شدن كوبا به شوروي بود، از منتقدين رديف اول بوروكراسي مسكو و هرگونه بوروكراسي، فرصت طلبی و سوء استفاده از موقعیت ديگر بود که در شوروی وقت بیش کشورهای دیگر به چشم می خورد.
«چه» عقيده داشت كه بوروكراسي بد منجر به فساد و دزدي مي شود و يك دزد اداري و فاسد، جامعه يي را فاسد و توده مردم را ناخرسند و خشمگین مي كند و به شكست کشور منتهي مي سازد. او در اصلاح شدن كامل يك فاسد ترديد داشت.



سقوط پاریس و سازش فرانسه با هیتلر ـ ارتش هیتلر وارد پاریس شد

nazi.jpg

يک منظره از ورود نظاميان به پاريس در ژوئن 1940


چهاردهم ژوئن 1940 (24 خرداد 1319) واحدهای ارتش آلمان ناسیونال سوسیالیست وارد پاریس شدند و پس از عبور از خیابانهای این شهر در آنجا استقرار یافتند. هیتلر قبلا اعلام کرده بود که اگر پاریس مقاومت نکند به آن آسیب وارد نخواهد ساخت و ژنرال هرینگ فرماندار نظامی پایتخت فرانسه این قول را پذیرفته و نظامیان را از شهر بیرون برده بود و بنابراین پاریس در جنگ جهانی دوم آسیب چندان ندید. هیتلر پس از اینکه انگلستان و فرانسه بر سر لهستان به او اعلان جنگ دادند از دهم ماه مه 1340 تعرض به غرب را آغاز و پس از تصرف بلژیک و هلند نیروهای مشترک انگلستان و فرانسه را درهم کوبید و 340 هزار تن باقیمانده آنان را در دونکرک محاصره کرد که با دادن 64 هزار کشته و اسیر با بی نظمی بی سابقه ای تخلیه شدند. پس از پیروزی در دونکرک، واحدهای آلمان که قبلا خط دفاعی ماژینو را شکسته بودند به سوی پاریس به حرکت درآمدند تا این شهر و ورسای را بگیرند و با تصرف ورسای قرارداد تسلیم آلمان در آنجا در پایان جنگ جهانی اول جبران شود. هیتلر تا زمان ورود نیروهای مسلح آمریکا به صحنه های جنگ در اروپا و شمال آفریقا با روزولت و دولت واشنگتن مناسبات خوب داشت و باور نمی کرد که آمریکا علیه آلمان وارد جنگ شود. دولت واشنگتن با محاسبات دقیق از نیمه جنگ وارد آن شد تا ابرقدرت شود. این دولت همین کاررا در دوران جنگ جهانی اول کرده بود.
سه روز پس از سقوط پاریس، با اینکه «پل ریمون» نخست وزیر وقت فرانسه سازمانهای اداری را به بوردو (بردو) منتقل کرده بود جای خودرا به مارشال پتن قهرمان فرانسه در جنگ جهانی اول داد و پتن که 17 ژوئن زمام امور را به دست گرفته بود با آلمان وارد مذاکره شد. مذاکرات 22 ژوئن خاتمه یافت و بیست و پنجم ژوئن دو دولت ترک مخاصمه اعلام کردند. ریمون که تنها سه ماه نخست وزیر فرانسه بود، پس از شکسته شدن خط دفاعی ماژینو به توصیه پتن که با هیتلر وارد مذاکره شود گوش نکرده بود. در پی سقوط پاریس و فرار باقیمانده نظامیان فرانسه به انگلستان، ریمون به چنگ هیتلر افتاد و تا پایان جنگ زندانی بود. وی که در 88 سالگی و در سال 1966 درگذشت بعدا به دنیای سیاست بازگشته و مقام دولتی و انتخابی به دست آورده بود. پتن که به خواست و اصرار فرانسویان در لحظات بحرانی ریاست دولت را پذیرفته بود پس از جنگ جهانی دوم به اتهام خیانت محاکمه شد. وی در جلسه دادگاه گفته بود که اگر با آلمان به توافق نمی رسید فرانسه نابود می شد.



بمباران لندن با بمب بدون خلبان

0614v1.jpg

(Vergltungswaffe –1 (V – 1



13 ژوئن 1944نيروي هوايي آلمان بمباران شهر لندن با بمب هاي هدايت شونده «( Vergltungswaffe –1 (V – 1» را آغاز كرد كه تا 29 مارس 1945 (يك ماه پيش از تصرف برلين به دست شوروي و خودكشي هيتلر) ادامه داشت. واژه آلماني كه براي ناميدن اين بمب ها از آن استفاده شد به معناي «اسلحه انتقامي» بود. از اين بمب ها كه قبلا روي نقطه ديگري در انگلستان آزمايش شده بود منحصرا در كوبيدن لندن و مواضع متفقين در بلژيك و به ويژه بندر آنتورپ Antwerp استفاده مي شد. نيروي هوايي آلمان «13ژوئن» را از اين لحاظ براي بمباران لندن با وي ـ 1 انتخاب كرده بود كه در اين روز در سال 1917 (دوران جنگ جهاني اول) بمباران هوايي آن شهر را آغاز كرده بود. استفاده از هواپيما در جنگ، از دوران جنگ جهاني اول آغاز شده بود. «وي ـ 1» ها از پايگاههايي شبيه سكوي اسكي درفرانسه و هلند كه در اشغال نظامي آلمان بودند پرتاب و برخي از آنها هم با هواپيما و از آسمان به سوي هدف رها مي شدند. نيروي هوايي آلمان، پس از ساخت وي ـ 1، ساخت موشك هاي «وي ـ 2» را كه فرق زيادي با موشك هاي كروز فعلي نداشتند آغاز كرد و بكار برد. بكار گيري اين بمب و موشك هم ثابت كرد كه تنها با حملات هوايي نمي توان يك جنگ را برد. هيتلر منتظر ساخت بمب اتمي بود كه دانشمندان آلمان ذر توليد آن به پيشرفت هاي زياد نائل شده و به مراحل تقريبا نهايي رسيده بودند، اما پيش از تكميل آن، شهر برلين به تصرف روس ها درآمد و عمر رايش سوم پايان يافت و دانشمندات اتمي ـ موشكي آلمان به روسيه و عمدتا به آمريكا منتقل شدند و ....


جاسوسه يهودي هيتلر!

0614stephanie.jpg

Stephanie

بانو «استفاني فون هوهنلوههStephanie von Hohenlohe» كه در يك خانواده از يهوديان اتريش به دنيا آمده بود و پس از ازدواج با يك شاهزاده اتريشي، پرنسس خطاب مي شد 13 ژوئن 1972 در 81 سالگي درگذشت. وي پس از جدايي از شوهرش، در فرانسه و انگلستان فعاليت شديد و با خانواده هاي بزرگان و دولتمردان و سياستمداران غرب رفت و آمد داشت كه سازمان اينتليجنس (MI- 6
) انگلستان در سال 1938 هشدار داده بود كه وي جاسوسه هيتلر است. از سال 1936 اتريش به آلمان پيوسته و يك كشور را تشكيل داده بودند. درباره فعاليت هاي جاسوسي «استفاني» براي آلمان نازي چند كتاب تاليف شده است. در يكي از اين كتاب ها نوشته شده است كه هيتلر استفاني را «پرنسس عزيز» خطاب مي كرد. طبق مندرجات همين كتاب، استفاني با ريبنتروپ وزير امورخارجه آلمان نازي، هرمان گورينگ مقام دوم اين دولت و هيملر رئيس اس اس ها دوستي و رفت و آمد داشت.



برخي ديگر از رويدادهاي 14 ژوئن

1775: ارتش آمريكا (در آمريكا منظور، نيروي زميني است ) تاسيس شد.
1834: كاغذ سمباده اختراع شد.
1846: مهاجران اروپايي انگليسي زبان در سونومايSonoma كاليفرنيا برضد دولت مكزيك كه كاليفرنيا يك ايالت آن بود بپاخاستند و براي خود اعلام جمهوري كردند. همين قيام يكي از علل تصرف نظامي كاليفرنيا و تبديل آن به يك ايالت آمريكا شد.
1900: جمهوري هاوايي يك سرزمين وابسته به ايالات متحده اعلام گرديد.
1905: افراد كشتي جنگي «پوتمكينPotemkin» وابسته به ناوگان روسيه بر ضد آتوكراسي(حكومت خودسرانه و بدون رعايت قوانين كشور و حقوق مردم) و اريستوكراسي (حكومت طبقه ممتاز از قبيل اشراف و ...) دست به شورش زدند كه مقدمه بپاخيزي هاي ديگر و ازجمله انقلاب 1917 روسيه شد.
1951: براي نخستين بار كامپيوتر (سيستم UNIVACI) در كارهاي عمومي ( اداره سرشماري آمريكا ) بكار گرفته شد.
1982: جنگ 74 روزه آرژانتين و انگلستان بر سر مالكيت جزاير فالكلند پايان يافت. ولي مسئله همچنان لاينحل باقي مانده است زيرا که آرژانتيني ها همچنان اين جزاير را از آن خود مي دانند و دولت لندن را استعمارگر. وضعيت سياسي آمريکاي لاتين در دهه يکم قرن 21 نسبت به سال 1982 فرق بسيار کرده و دولتهاي اين منطقه باهم متحد و چپگرا شده اند.
 

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ
15 ژوئن
انقلاب كشاورزان انگلستان

0615enghelab.jpg

اين تصوير توسط يك نقاش در همان زمان از انقلاب خونين كشاورزان ترسيم شده است



15 ژوئن سال 1381 با قتل «وات تايلر» رهبر انقلاب كشاورزان انگلستان و نشان دادن جسد او به پيروانش اين مهمترين انقلاب اروپا در قرون وسطا پايان يافت. وات تايلر 14 ژوئن براي مذاكره با ريچارد دوم پادشاه وقت به كاخ سلطنتي دعوت شده بود. اين انقلاب دو رهبر ديگر به نام هاي «جان بال» و «جك استراو» داشت.
انقلاب از منطقه «اسكس» انگلستان آغاز شده بود. كشاورزان اين منطقه كه از تعدي ماموران جمع آوري ماليات، ماليات اضافي به نام «هزينه جنگ با فرانسه»، بهره مالكانه (درمورد مزارع بزرگ و غير خرده مالك) و ظلم لردها به تنگ آمده بودند؛ وقتي كه تهديد شدند اگر فورا و بدون چون و چرا ماليات مقرر (ماليات اضافي براي تامين هزينه جنگ با فرانسه) را نپردازند از اراضي شان اخراج مي شوند، به رهبري «وات تايلر» كه مردي سخنور بود دست به عصيان زدند.
اين انقلاب در اندك زماني تبديل به مبارزه مسلحانه شد و انقلابيون وارد لندن شدند؛ اسقف اعظم انگلستان را كه از آنان حمايت نكرده بود كشتند، به يك مجتمع قضايي حمله بردند و قضاتي را كه برضد كشاورزان و تهيدستان حكم داده بودند مقتول ساختند و به سوي زندان مركزي شهر هجوم بردند تا زندانيان را آزاد سازند كه ريچارد دوم پادشاه وقت در صدد حل مسئله بر آمد و از رهبر شماره يك انقلابيون خواست كه با او ملاقات كند و در خواست خود را مطرح سازد تا حضورا مذاكره شود.
وات تايلر به ملاقات پادشاه شتافت كه در آنجا به ضرب شمشير شهردار لندن كه حضور داشت كشته شد و چند ساعت بعد پس از تجهيز همه نيروهاي دولت، چند ساعت بعد جسد او را به پيروانش نشان دادند و از يك تير چوبي آويزان كردند تا انقلابيون مرعوب و متفرق شوند.
بعدا درباريان پادشاه گفتند كه تايلر بيش از آن چه كه برايش انقلاب كرده بودند مطالبه كرد و با خشونت سخن گفت كه لرد شهردار به خشم آمد و او را كشت ! . درباريان اضافه كرده بودند كه تايلر از پادشاه خواسته بود كه القاب لرد ها را كه از آن براي ظلم كردن استفاده مي كنند لغو كند . اظهارات يكجانبه همين شهود سند مورخان در توصيف اين رويداد مهم قرار گرفته است.
خبر بپاخيزي كشاورزان انگلستان به فرانسه رسيد، ناراضيان از دولت را گوش بزنگ ساخت و هنگامي كه تحصيلداران ماليه سراغ دستفروشهاي پاريس رفتند، كسبه اين شهر نيز دست به انقلاب زدند.
در پي اين دو انقلاب، در كشورهاي اروپايي تا چند سال از سختگيري در جمع آوري مالياتها كاسته شد تا موارد مشابهي رخ ندهد.



روزي كه پاپ «مارتين لوتر» را مرتد خواند

0615loter.jpg

Martin Luther




15 ژوئن سال 1520 روزي است كه پاپ وقت «لئون دهم» مارتين لوتر كشيش آلماني را كه تز تازه اي مطرح ساخته بود مرتد خواند، از كليساي كاتوليك بيرون راند و تهديد به تكفير كرد (كه مجازات تكفير پاپ؛ آتش زده شدن بود). با وجود اين، لوتر و روش او «مذهب تازه ــ پروتستان (معترض)» ــ باقي ماند و در سراسر جهان ششصد ميليون پيرو دارد.
لوتر بسياري از تشريفات و مقررات كليساها از جمله منع ازدواج كشيشها، پاكسازي گناهان افراد با دريافت هديه (پول) و 93 مورد ديگر را زائد و غير لازم اعلام كرده بود و گفته بود که انجيل به چنين مواردي اشاره ندارد.



«منع جنگ بدون دادن اعلان قبلي» مصوبه کنفرانس جهانی صلح در لاهه

دومين كنفرانس جهاني صلح با حضور نمايندگان 44 كشور 15 ژوئن 1907 در شهر لاهه كار خود را آغاز كرد . اين كنفرانس پس از جلسات متعدد تصويب كرد كه بدون دادن اعلان قبلي نبايد يك كشور به كشور و يا كشورهاي ديگر تعرض نظامي كند و وارد جنگ شود و اين مصوبه به صورت يك ميثاق جهاني باقي مانده است.
در همين كنفرانس تصميماتي هم در مورد كشورهاي بي طرف و خودداري از حمله و ورود مسلحانه به كشتي هاي بازرگاني اتخاذ شد.




برخي ديگر از رويدادهاي 15 ژوئن

763: يك خورشيد گرفتگي روي داد كه آشوري ها شرح آن را بر سفال نوشته اند و اين سفالنبشته تا به امروز باقي مانده است.
1389: تركان عثماني در جنگ كوزوو بر صربها پيروز شدند و سابقه مسلمان شدن بيشتر مردم كوزوو از همان زمان است.
1752: بنجامين فرانكلين با فرستاد يك بادبادك به آسمان فيلادلفيا در هواي توفاني و توام با رعد و برق، و مشاهده سوختن بادبادك ـ رابطه الكتريسيته ساكن و صاعقه را اثبات كرد.
1785:
photos



نخستين سانحه هوايي تاريخ بشر در فرانسه روي داد و دو تن كه با يك بالون هواي گرم تا ارتفاع 450 متري بالا رفته بودند كه از درياي مانش بگذرند و در انگلستان فرود آيند بر اثر آتش گرفتن بالن سقوط كردند و جان سپردند. يكي از اين دو، «ژان فرانسوا دو روزيه(عکس بالا)» مدرس فيزيك و شيمي و سازنده بالن بود. 1860: نخستين مهاجر سفيد پوست در ايداهو ــ ايالت كوهستاني آمريكا ــ مستقر شد.
1924: 318 سال پس از استقرار مهاجران انگليسي و 148 سال بعد از اعلام استقلال ايالات متحده، با تصويب يك قانون، بوميان (سرخپوستان) اتباع اين بشمار آمدند.
1979: شاه در نخستين مصاحبه مطبوعاتي پس از خلع از سلطنت كه در مكزيك انجام داد گفت: كشور را ترك كردم كه كشتار بيشتري صورت نگيرد، نمي دانستم كه پس از رفتن من شمار بيشتري كشته مي شوند.. شاه با پادرمياني دوست قديمي اش، هنري كيسينجر موقتا در كشور سكونت كرده بود.
1992: پس از جنگ جهاني دوم، براي نخستين بار پارلمان ژاپن تصويب كرد كه نظاميان اين كشور كه عنوان «نيروي دفاع از خود» را دارند به خارج از مرزهاي ژاپن اعزام شوند!.
 

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ
16 ژئن
سالروز درگذشت همورابي پدر قانونگذاري در جهان

0616.jpg

ستون سنگي كه قوانين همورابي بر آن حك شدهاند

همورابي (حمورابی) پدر قانونگذاري در جهان 16 ژوئن سال 1686 پيش از ميلاد در بابل (Babylon واقع در جنوب غربی بغداد امروز) درگذشت، ولي سيصد ماده از قوانين او كه بر سنگ حك شده است، تا به امروز باقی مانده است. زمان درگذشت همورابی با تطبیق تقویم ها پس از بررسی های آزمایشگاهی باستانشناسان به دست آمده است. قبلاً، درگذشت همورابي را 1750 پيش از ميلاد ذكر كرده بودند.
پيش از همورابي، قانون وجود داشت، ولي مدون نبود و با رسوم و عادات تفاوت نداشت و ضمانت اجرايي آنها هم مشخص نبود. قوانين همورابي كه به Codes of Hammurabi معروفند همه جنبه هاي زندگي را در بر مي گيرند از ازدواج تا مالكيت، كسب و كار، دستمزد، ماليات و حتي خدمت در ارتش. همورابي، نخستين دولتمردي در جهان بود كه تعيين حداقل دستمزد را كه امروزه در كشورهاي صنعتي رعايت مي شود به صورت قانون درآورد و تکليف دولت قرار داد. از همورابي كه رئيس كشور بابل بود دو ابتكار ديگر باقي مانده است؛ يكي برنامه ريزي از قبل، براي انجام امور و ديگري اصلاح زبان و ساده سازي آن و نيز تأمين وحدت تلفظ واژه ها.
سنگنبشته هاي حاوي قوانين همورابي در سال 1901 در ايران، در شهر شوش به دست آمد كه ايرانيان درجريان تصرف بابل، آنها را براي مطالعه و استفاده با خود به شوش آورده بودند. «قانون» پايه تمدن را تشكيل مي دهد كه به اين ترتيب مدل آن از منطقه ما (شرق- خاورميانه) بوده است.
0616hamoraee-1.jpg

حمورابي



0616hamoraee-2.jpg

متن قوانين حمورابي



0616hamoraee-3.jpg

قلمرو حمورابي در خاور ميانه بارنگ سبز نشان داده شده است






نخستين فضانورد زن در مدار زمين

0616trashko.jpg

از راست؛ ترشكوا در لباس فضانوردي شوروي، در لباس سرهنگي، و سالها بعد بالباس عادي



سرهنگ دوم بانو «والنتين ترشكوا valentin Treshkova» شانزدهم ژوئن 1963 (26 خرداد) به عنوان نخستين فضانورد زن با سفینه وستوك ــ 6 در مدار زمين قرارگرفت و سه روز در فضا، کره زمین را دورزد و دربازگشت گفت که آرزوی او رفتن به مریخ است حتی اگر این سفر یکطرفه و بدون بازگشت باشد (جان بدهد). وی که یک مهندس فضانورد وابسته به نیروی هوایی شوروی بود بعدا در این رشته دکترا گرفت. ترشکوا پیش از ورود به گروه فضانوردان، یک چترباز و از اعضای حزب کمونیست بود. ترشکوا که در سال 1937 به دنیاآمده است در 1997 پس از 38 سال کاردر نیروی هوایی بازنشسته شده است. او پنجم اپریل 2008 و در 71 سالگی مشعلدار بازی های المپیک تابستانی سن پترزبورگ بود که با قراردادن مشعل فروزان بر جایگاهش این دوره از بازیها گشایش یافت.


سالروز کشتار سیاهان در «سووتو»

شانزدهم ژوئن سالروز بپاخیزی دانش آموزان و دانشجویان سیاهپوست در شهر «سووتو SOWETO» آفریقای جنوبی برضد حکومت تبعیض نژادی سفیدپوستان این کشور (Apartheid) است که در سال 1976 آغاز شد و ظرف دو روز 566 تن کشته شدند. روزنامه تایمز (چاپ لندن) جمع این تلفات را 700 نفر و دیلی نیوز (چاپ نیویورک) 332 نوشته بود. این روز در جمهوری فدرال آفریقای جنوبی «روز جوانان» اعلام شده و هرسال برگزار می شود. در آن زمان دولت اقلیت سفیدپوست آفریقای جنوبی (مهاجران هلندی تبار) ضمن بخشنامه ای دستور داده بود که تدریس در مدارس ـ برحسب مواد درسی ـ باید به سه زبان باشد: ریاضیات و علوم اجتماعی به زبان افریکانر (هلندی، زبان سفیدپوستان مهاجر)، علوم و ادبیات به زبان انگلیسی و تنها ورزش، هنر و موسیقی به زبان زولو (بومی). معلمان سیاهپوست و دانش آموزان با این بخشنامه که کار آنان را مشکل و تبعیض نژادی را شدت می داد و دائمی می کرد مخالف بودند و «دسموند توتو Desmond Tutu» روحانی ارشد «زبان افریکانر= سفیدپوستان کشوررا زبان ستمگری اعلام کرده بود. در «سووتو» یک میلیون و سیصد هزارنفری دانش آموزان دوره تعلیمات عمومی و دانشجویان مدارس تعلیمات عالی با همفکری مدرسان کمیته تشکیل دادند و تصمیم به اعتراض علنی گرفتند. (نام شهر سووتو که در حومه غربی یوهانسبورگ واقع شده در قرن 19 از حروف اول سه کلمه انگلیسی « ساوت وسترن تاونشیپ Southwestern Township» ساخته شده است). تظاهرات که قرار بود مسالمت آمیز و در استادیوم ورزشی شهر باشد روز 16 ژوئن 1976 با شرکت تقریبا 15 هزار دانش آموز ـ دانشجو آغاز شد ولی پس از اندک زمان به خیابانهای شهر گسترش و شعارها نیز تندتر شد و به «نابودباد دولت تبعیض نژادی» و «مرگ بر فورستر (نخست وزیر وقت)» تبدیل شد و پلیس مداخله کرد و دست به تیراندازی زد. شمار ماموران پلیس که با هلی کوپتر و زرهپوش پشتیبانی می شدند 1500 تن گزارش شده بود. در آن روز 23 تن کشته شدند که دو نفرشان ازجمله یک استاد سفیدپوست بودند. این تظاهرات بدون اطلاع خانواده دانش آموزان برپا شده بود که پدر و مادرها پس از اطلاع از تیراندازی پلیس روز بعد به خیابانها ریختند و آن کشتار بی سابقه روی داد.
کشتار سووتو سرآغاز یک مبارزه جهانی برضد دولت سفیدپوستان شد که در سال 1994 به حکومت اکثریت انجامید. حکومت تبعیض نژادی از 1948 در جمهوری آفریقای جنوبی برقرار شده بود.







روزي كه برژنف رئيس شوروي و زماني كه يلتسين رئيس روسيه شد - دو عامل فروپاشي شوروي و شکست مارکسيسم

brezhnev-yeltsin.jpg

يلتسين - برژنف


شانزدهم ژوئن سال 1977 لئونيد برژنف كه از مدتي پيش رهبري حزب كمونيست اتحاد شوروي را بر عهده داشت خود را رئيس جمهور اين اتحاديه نيز اعلام كرد. برژنف كه بسال 1906 به دنيا آمده بود از كمونيستها ي نسل دوم ( بعد از بلشويكهاي زمان
انقلاب سال 1917 ) بشمار آورده شده است. وي از سال 1960 تا 1964 رياست شوراي عالي شوروي (عنوان تشريفاتي رياست اتحاديه) را بر عهده داشت که بعدا پست رياست جمهوري به وجود آورد و اين سمت را هم از آن خود کرد!.
برژنف طوري رفتار كرده بود كه در دوران استالين مورد توجه او و در زمان خروشچف طرف عنايت وي قرار داشت؛ حال آن كه اين دو فرد روش و سياست هاي متفاوت از هم داشتند. از اشتباهات برژنف، عملا (نه در فرضيه) تبديل مديريت گروهي اتحاديه (شوروي) به مديريت فردي و ناديده گرفتن پيشنهاد تبديل اتحاد شوروي به فدراسيوني نظير «ايالات متحده» بود كه امر فروپاشي احتمالي را دشوار مي ساخت. به علاوه، افراط در الكل، بيماري طولاني و ضعف جسماني برژنف باعث افتادن امور به دست كساني شده بود كه وفاداري استواري به سوسياليسم و شوروي نداشتند و تنها منافع و رفاه خود را طالب بودند و همين وضعيت زمينه را براي فروپاشي نظمي كه گمان مي رفت پا برجاي بماند آماده ساخت، زيرا مقامات منصوب از جانب برژنف نتوانستند نظام سوسياليستي را به صورت يك الگو و نمونه در جهان درآورند و به رفع دشواري هاي رفاهي مردم خود برسند. آنان به تدريج خود را از توده مردم جدا، و اشرافيت را در پيش گرفته بودند كه مغاير هدفهاي انقلاب 1917 بود. اين طبقه تازه (مقامات) روش مهم و موثري را كه پس از انقلاب بكار گرفته شده بود و با جاري بودن آن، توده ها خود را در حكومت شريك مي دانستند كه همانا خواندن و ترتيب اثر دادن فوري به نامه ها و پيشنهاد هاي مردم بود كنار گذارده و به همه چيز جز خودشان بي اعتنا شده بودند و به راهي ادامه دادند كه به فروپاشي شوروي و شكست سوسياليسم در اروپاي شرقي انجاميد.
نقل قسمتی از مقاله ای که در پی فروپاشی شوروی در دسامبر 1991 انتشاریافته و کارهای برژنف را هم از علل این فروپاشی بشمارآورده خالی از فایده و عبرت آموزی نیست، از این قرار:
"برژنف كه بسال 1906 (در منطقه ای که بعدا به اوکراین وگذار شد) به دنيا آمده بود و در 1982 درگذشت از 1964 تا پایان عمر نقش اول را در تئاتر شوروی بازی می کرد و تاریخنگاران به دلایل متعدد اورا عامل تزلزل نظام ایدئولوژیک شوروی و شکست مارکسیسم دانسته اند که بعدا به دست گورباچف فروریخت از جمله: افراط برژنف در الکل، تحصیلات ناکافی (تحصیلات فنی داشت) و بی توجهی به ژورنالیسم شوروی به عنوان آموزشگر عمومی و برنده ترین ابزار در یک جنگ سرد و مقابله با ماشین عظیم رسانه ای آمریکا و برای مثال سپردن سردبیری روزنامه دولت به داماد خود که تجربه و آموزش این کار را نداشت، خارج ساختن انتصابات دولتی از دست کمیسیون های گزینش و قراردادن در دست خود و نزدیکانش که نتیجه اش سوء مدیریت، سوء استفاده از اموال عمومی، ولخرجی و پیچیدگی هرچه بیشتر بوروکراسی بود، لغو حسابرسی های دولتی توسط کمیته های حزب حاکم (حزب کمونیست) و در نتیجه رواج فساد اداری و حیف و میل، رعایت حال اقوام و دوستان که یکی از نتایج آن قاچاق الماس توسط دخترش بود، تعطیل کردن دفتر عرایض که از زمان انقلاب بلشویکی اکتبر 1917 به نامه های مردم و گزارش های عوام الناس از وضعیت و افشاگری ها رسیدگی و اقدام می کرد و برخی از نامه هارا جهت اطلاع مردم به روزنامه ها می داد و بالاخره صدور دکترین های متعدد و زیان آور و برای مثال دکترین «ایراد وارد آوردن به یک مقام و یک دولت کمونیست انتقاد از همه دنیای سوسیالیست است و باید با آن مقابله شود»، ندانستن زبان خارجی و متکی بودن به گزارش های رسمی و عمدتا کهنه، ادامه رهبری بر کشور حتی از بستر بیماری که بستری بودن او ماهها طول کشیده بود و ....".
اتفاقا در همين روز (16 ژوئن) در سال 1991 بوريس يلتسين رئيس جمهوري روسيه شد که اکثریت آراء را در انتخابات 13 ژوئن به دست آورده بود. وي كه در جواني درسيبري يك كارگر ساختمان بود و تحصيلات آن چناني نداشت از پلكان حزب كمونيست بالا رفت، ولي همینکه اوضاع را نامساعد این حزب دید در سمت رئیس حزب کمونیست مسکو، از این حزب کناره گیری و با این عمل توجه دولت واشنگتن را به خود جلب کرد> به آمریکا دعوت شد و .... یلتسین پس از تكيه زدن بر كرسي رياست روسيه حزب كمونيست را منحل و در یک جلسه خصوصی سه نفره در یک تفریگاه جنگلی در بلاروس آخرین میخ را برتابوت انحلال اتحاد شوروي کوبید. وی سپس با بکارگرفتن مستشاران اقتصادی آمریکا دست به خصوصی سازی زد که به میلیاردر شدن یکشبه تنی چند و رواج فساد و مافیابازی انجامید و ....




برخي ديگر از رويدادهاي 16 ژوئن

1933: بيمه دولتي حسابهاي پس انداز بانكي در آمريكا ((FDIC)) به اجرا درآمد كه كمك بزرگي به امر پس انداز پول در اين كشور كرده است.
1947: پراودا ارگان حزب كمونيست شوروي طرح مارشال را كه مبتكر آن دولت آمريكا بود به باد انتقاد گرفت و نوشت كه دولت واشنگتن مي خواهد با اين طرح بر اروپاي غربي مسلط شود.
1967: در جريان جنگ داخلي لبنان ، فرانسيس امولي سفير آمريكا در بيروت و يكي از همكارانش به نام رابرت وارينگ ربوده و كشته شدند.
1977: مهندس« ورنر فون براون» كه براي هيتلر و بعدا آمريكا موشك ساخت در گذشت.
2004: در كشمش طولاني و موازي آمريكا، روسيه و چين براي جلب جمهوري پارسي زبان تاجيكستان به سوي خود كه چهار سال پيش با ديدار مقامهاي سه كشور از شهر دوشنبه به اوج رسيده بود، تاجيكان سرانجام در نيمه ژوئن 2004 روسيه را ترجيح دادند و پذيرفتند كه اين دولت همچنان مرزباني از آن كشور با افغانستان را بر عهده داشته باشد و پايگاه هوايي ـ فضايي تجسسي خود را حفظ كند و همكاري هاي دو كشور گسترش يابد. اصحاب نظر در همان زمان گفته بودند كه دولت تاجيكستان با ملاحظه كدورت ديرپاي دولت ايران از آمريكا، حاضر نشد كه به همه خواست هاي واشنگتن گردن نهد. دولت دوشنبه بهترين مناسبات را با تهران داشته است. به باور صاحبنظران، تاجيكهاي آسياي ميانه و آسياي جنوبي به دلايل تاريخي، داشتن نياكان مشترك و همبستگي هاي فرهنگي هواداران بي چون و چراي ايران هستند و به اين لحاظ، ايران در آن مناطق «جانشين» نخواهد داشت
 

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ
17 ژوئن
ژاندارک هند ـ بانوی جوانی که با استعمار انگلیسی ها جنگید

17 ژوئن 1858 روزی است که بانو «لاکشمی بای (Lakshmi Bai (Rani)» از قهرمانان ملی هند در جنگ با انگلیسی ها کشته شد. وی که از دلاوران تاریخ است هنگام مرگ 23 ساله بود. لاکشمی (در هند معروف به رانی Rani = ملکه) زوجه راجه (حاکم) «جانسی Jhansi» هند بود. انگلیسی ها که سرگرم تصاحب هند بودند با خودشان قرار گذاشته بودند برای هر منطقه هند که راجه اش فوت کند و وارث آنچنانی (ولیعهد) نداشته باشد حکمران انگلیسی منصوب کنند. راجه «جانسی» در 1857 درگذشت و چون فرزند نداشت نماینده دولت لندن در صدد تعیین حکمران انگلیسی برآمد که لاکشمی مردم منطقه ـ از زن و مرد را بسیج کرد و با انگلیسی ها به جنگ پرداخت و اعلام کرد که تنها با عبور از جنازه او می شود به جانسی (واقع در ایالت اوتار پرادش) وارد شد. همزمان، افراد هندی که به استخدام دولت لندن درآمده و عنوان سپوی Sepoy (تلفظ هندی واژه فارسی «سپاهی») داشتند در منطقه «میروت Meerut» دست به یک شورش خونین زده و انگلیسی ها حتی زنان و فرزندان آنان را کشتار کرده بودند که در تاریخ به بپاخیزی هندیان معروف است. حکمران انگلیسی هند یک واحد نظامی مجهر به توپ به جنگ بانو لاکشمی فرستاد و دو نیرو در در «پول باغ» ناحیه کوتاه ـ کی سرای (همه این کلمات فارسی اند) در 200 کیلومتری شهر «لوک نو» به یکدیگر تلاقی و ضمن نبرد، بانو لاکشمی که همانند ژاندارک لباس مردانه پوشیده و بر اسب سوار بود و افرادش را هدایت می کرد کشته شد. وی پس از استقلال هند در 1947 قهرمان ملی لقب گرفت و مجسمه او سوار براسب در نقاط مختلف اين کشور دیده می شود و مورد احترام است. (عکس زير):

rani-merged.jpg

مجسمه لاکشمي و تصوير او




پیروزی بومیان آمریکا در سه نبرد

CrazyHorse.jpg

Thasunke Witko

هفدهم ژوئن 1876 هزار و پانصد بومی آمریکایی (سرخپوست و معروف به دلاور) از دو قبیله «سو» و «شیان» در ناحیه «رزباد Rosebud» در ایالت شمالی مونتانا نیروهای نظامی دولت واشنگتن بفرماندهی زنرال «جورج کروک G. Crook» را درهم شکستند. فرماندهی سرخپوستان را تهاسونکه ویتکو Thasunke Witko (به اصطلاح آمریکاییان؛ کریزی هورس) برعهده داشت. ژنرال کروک با این شکست نتوانست به کمک ژنرال کاستر Custer که عازم «لیتل بیگ هورن Little big Horn» در داکوتای جنوبی جهت جنگ با دسته ای دیگر از بومیان بفرماندهی «سیتینگ بول» بود بشتابد و درنتیجه کاستر و همه افراد واحد هفتم سواره نظام آمریکا در نبرد لیتل بیگ هورن کشته شدند. کریزی هورس قبلا در ویومینگ نظامیان دولت واشنگتن مرکب از سوار و پیاده بفرماندهی «ویلیام فترمن W.Fetterman» را شکست و فراری داده و پایگاهشان را تصرف کرده بود. بومیان برای حفظ اراضی و فرهنگ خود با مهاجران اروپایی و دولت برآمده از آنان می جنگیدند. بومیان پس از سه قرن نبرد سرانجام شکست خوردند و به اراضی محصور (رزرویشن) فرستاده شدند.


نخستين خلبان زن که عرض اقيانوس اطلس را با پرواز پيمود

617emi.jpg




بانو " اميليا ارهارتAmelia Earhart " ( عکس بالا ) پس از 20 ساعت و 40 دقيقه پرواز و پيمودن عرض اقيانوس اطلس 17 ژوئن سال 1928 در ساوت ويلز انگلستان فرود آمد. وي اين پرواز را با يک هواپيماي دريايي ( هواپيمايي که قادر به نشستن و برخاستن از روي آب است ) پيمود. او از کانادا ( نيو فاوند لند ) به پرواز درآمده بود. اميليا که ساکن بوستون آمريکا بود نخستين خلبان زن است که عرض اقيانوس اطلس را با پرواز پيمود.



نزاکت كاپيتاليستي از ديدگاه خروشچف

0617meet.jpg




17 ژوئن سال 1961 ، دوهفته پس از انجام مذاكرات دو روزه كندي و خروشچف سران آمريكا و شوروي در شهر وين ، در رسانه ها فاش شد كه در حاشيه اين مذاكرات بسيار جدي ، جان اف. كندي رئيس جمهوري وقت آمريكا به چند حركت غير عادي خروشچف از جمله كوبيندن لنگه كفش بر تريبون جلسه رسمي سازمان ملل ، خروخ خشم آلود از جلسه مذاكره و ... اشاره كرده بود . خروشچف در پاسخ گفته بود نزاكتهايي كه شما به آن پايبند هستيد « نزاكت كاپيتاليستي » هستند ؛ يك سوسياليست نقش بازي نمي كند ، هرچه را كه در دل دارد آشگار مي سازد . ما نمي خواهيم كسي را فريب بدهيم ؛ در ظاهر لبخند بزنيم ، دست بدهيم و تعظيم كنيم و در باطن خنجر بزنيم . فرهنگ سوسياليستي با فرهنگ كاپيتاليستي و در نتيجه ديپلماسي طرفين تفاوت دارد . شما مختاريد كه رفتار ما را هر جور كه بخواهيد تفسير وتعبير كنيد ، ما نقش بازي نمي كنيم ؛ زيرا كه نمي ترسيم و قصد فريب هم نداريم .
در مذاكرات جدي سران دو كشور مسائل مهم في مابين از جمله قصد شوروي به سپردن امور برلن شرقي به دولت آلمان شرقي و نيز مسئله لائوس مطرح شده بود و خرشچف گفته بود كه كمونيستها ي لائوس در كار خود استقلال دارند و او نمي تواند به آنان امر و نهي كند مگر اين كه نظرش را بخواهند . ولي مي تواند كه نظر آمريكا را بدون تفسير وتنها به عنوان يك پيام رسان به آنان برساند.




چین و بمب هیدرژنی

17 ژوئن 1967 جمهوري خلق چين 1967 اعلام داشت كه داراي بمب هيدروژني (ترمونوكلئر) هم شده است و اين سلاح، ديگر در انحصار دو ابرقدرت نيست. اين كشور سالها بيش از اين داراي بمب اتمي شده بود.




برخي ديگر از رويدادهاي 17 ژوئن

1939: بكار بردن گيوتين براي اعدام ، پس از يك قرن و نيم ممنوع شد. اين وسيله براي اعدام سريع و بدون درد در جريان انقلاب فرانسه ساخته شده بود.
1885: مجسمه فرشته آزادي هديه فرانسه به آمريكا با كشتي وارد نيويورك شد.
1945: نخستين عمل پيوند كليه درشهر شيكاگو آمريكا انجام گرفت و به تدريج عموميت يافت.
1963: ديوان عالي آمريكا در اين روز در سال 1963 با صدور يك حكم قرائت انجيل و خواندن دعا در مدارس عمومي اين كشور را عملي مغاير قانون اساسي آن كشور اعلام و ممنوع كرد.
1971: دولت آمريكا اعلام کرد که از سال بعد جزيره اوكيناواي ژاپن را كه در 1945 اشغال نظامي كرده بود به اين كشور تحويل خواهد داد به اين شرط كه پايگاه نظامي خودرا در انجا حفظ كند.
1982: ريگان رئيس جمهوري وقت آمريكا در نطق خود در سازمان ملل از شوروي به عنوان « امپراتوري شر» نام برد.
 

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ
18 ژوئن
پيروزي ژاندارك و رفع محاصره ارلئان

18 ژوئن سال 1429، فرانسويان به هدايت و به تشويق و تهييج دختر جواني به نام ژاندارك بر واحدهاي نظامي انگلستان به فرماندهي ژنرال سالزبوري كه مدنها بود بندر ارلئان فرانسه را در محاصره قرار داده بودند پيروز شدند و انگليسي ها با تحمل پنج هزار تلفات عقب نشيني كردند.
با عقب نشيني انگليسي ها محاصره ارلئان پايان يافت. ژاندارک در چند نبرد ديگر هدايت و سرانجام فرماندهي فرانسويان را بر عهده داشت.
نبرد ارلئان را عمدتا مردم غير نظامي فرانسه بردند.


0618jandark.jpg

مجسمه ژاندارک در نوتردام





ناپلئون و آخرين شكست

0618bonapart.jpg


18 ژوئن سال 1815، ارتش ناپلئون ـ عمدتا مركب از داوطلبان هوادار او در «واترلو» در بلژيك امروز از ارتشهاي متحد آلمان، انگلستان، هلند و ... شكست خورد، و تاريخ جهان ورق تازه اي را باز كرد.
ناپلئون كه پس از اين شكست نظامي، خود را به فاتحان جنگ تسليم كرد به جزيره سنت هلن در اقيانوس اطلس تبعيد شد و بعدا در آنجا درگذشت.


پیام تاریخی دوگل و ایجاد فرانسه آزاد در انگلستان

degualle2.jpg

دوگل هنگام ايراد نطق راديويي ژوئن 1940

شارل دوگل ـ ژنرال ناسیونالیست فرانسوی که با گروهی از نظامیان این کشور به انگلستان عقب نشینی کرده بود هجدهم ژوئن 1940 برای ملت فرانسه که کشورشان عملا در اشغال نظامی آلمان بود یک پیام رادیویی فرستاد که «پیام تاریخی» عنوان گرفته است. دوگل در این پیام که 22 ژوئن از رادیو لندن تکرار شد فرانسویان را به ایستادگی فردی و گروهی در برابر عوامل هیتلر و آلمانیان دعوت کرد. تکرار پیام به این سبب بود که پیام قبلی به گوش شماری کم از فرانسویان رسیده بود. وینستون چرچیل نخست وزیر وقت انگلستان 22 ژوئن 1940 اجازه داد که شارل دوگل برای فرستادن پیامهای خود، از رادیو لندن (بی بی سی) استفاده مکرّر کند. در آن زمان بسیاری از صاحبنظران انگلیسی با تصمیم چرچیل مخالفت کرده و گفته بودند که استفاده مکرّر دوگل از رادیو لندن ممکن است دولت تازه فرانسه را که با آلمان سازش کرده تا فرانسه تخریب نشود برسر خشم آورد و از حالت بی طرفی خارج و به مساعی نظامی هیتلر کمک کند (متحد نظامی آلمان شود). استفاده مکرّر دوگل از رادیو لندن در عین حال سرآغاز بدعتی شد که ادامه دارد و آن استفاده مخالفان سیاسی از رادیو ـ تلویزیون های دولتی کشورهای دیگر برای رساندن حرف خود و مبارزه است.
دوگل در پیام 18 ژوئن خود که چهار روز بعد (22 ژوئن) از رادیو لندن تکرار شد تشکیل دولت فرانسه آزادرا اعلام داشت و از فرانسویان خواست که با هر وسیله که در اختیار دارند مقاومت کنند و اشغالگران را آسوده نگذارند. وی از نظامیان فرانسه خواست که از کشور خارج و به مستعمرات فرانسه بروند که از این پس زیر نظر دولت فرانسه آزاد قرار خواهند داشت. دوگل در نطق خود تسلیم شدن را یک ضعف شخصیت خوانده و گفته بود که یک انسان کامل در برابر زور تسلیم نمی شود بویژه در برابر اشغالگر وطن.
دوگل چهار سال بعد به فرانسه بازگشت وطن خودرا وارد باشگاه ابرقدرت ها کرد، برخلاف انتظار متحدان غربی (آمریکا و انگلستان) با آلمان فدرال و دولت مسکو پیمان دوستی بست، همانند ناپلئون از ورود دولت لندن به اتحاد اروپاییان قاره ای (بازار مشترک و ...) جلوگیری کرد، مقرّ «ناتو» را از فرانسه بیرون انداخت، با اصلاح قانون اساسی جمهوری پنجم را بوجود آورد و دوبار و بیش از ده سال فرانسه را رهبری کرد و پس از مرگ به عنوان قهرمان ملی از او تجلیل شد. دوگل اجازه نداد که درجه نظامي او از سرتيپي بالاتر رود ـ همان درجه اي را که هنگام شکست نظامي فرانسه از آلمان داشت.


پايان سلطنت در مصر

naghib-muhammad.jpg

ژنرال محمد نجيب

18ژوئن 1953، به رژيم سلطنتي در مصر پايان داده شد و در اين كشور نظام جمهوري به رياست محمد نجيب (ژنرال ارتش) برقرار شد. ژنرال نجيب قبلا با يک کودتا فاروق پادشاه مصر را برکنار کرده و پسر شيرخوار او را به عنوان پادشاه تازه معرفي کرده بود. بعدا سرهنگ عبدالناصر از سران جنبش افسران آزاده و از رهبران کودتاي ضد سلطنت، نجيب را برکنار کرد و خود رهبر مصر شد.


naghib-naser1952.jpg

سرهنگ جمال عبدالناصر (راست) و ژنرال نجيب پس از پيروزي كودتا





قاتل ملك فيصل در ملاء عام گردن زده شد

0618feisal.jpg

ملك فيصل
18 ژوئن سال 1975 فيصل السعود شاهزاده سعودي به جرم كشتن عمويش ملك فيصل در ملاء عام گردن زده شد. فيصل السعود عموي خود را 25 مارس همين سال كشته بود .ملك فيصل مسنمري ماهانه (شهريه) فيصل السعود را كه در بيروت تحصيل مي كرد به دليل تنبلي در درس خواندن و روي آوردن به خوشگذراني كاهش داده بود. شاهزاده فيصل از عمويش وقت ملاقات جهت مذاكره گرفته بود كه ضمن اين ملاقات او را كشت.
ملك فيصل كه از1964 به مدت 11 سال بر كشور سعودي سلطنت كرده بود سومين پادشاه دودمان سعودي بود. وي قبلا وزير امور خارجه و نخست وزير كشور سعودي بود و پس از قتل او خالد برادرش پادشاه شد.




برخي ديگر از رويدادهاي 18 ژوئن

1812: در پي حمله نظامي انگلستان به ايالات متحده، ظاهرا به انتقام جدا شدن اين مهاجر نشين انگليسي از آن كشور، دولت ايالات متحده نيز به انگلستان اعلان جنگ داد.
1903: نخستين مسابقه اتومبيلراني مسافت زياد به پايان رسيد و اتومبيل برنده مسابقه در سه ماه از سانفرانسيسكو خود را به نيويورك رساند . امروزه اتومبيلها اين مسافت را سه روزه طي مي كنند.
1948: كميسيون ويژه سازمان ملل اعلاميه جهاني حقوق بشر را تصويب كرد .
1974: گئورگي ژوكف مارشال شوروي و فاتح برلين كه از او به عنوان يك نابغه نظامي ياد مي شود در 78 سالگي در گذشت. او در دسامبر 1896 به دنيا آمده بود. ژوكف با تاكتيك تمركز آتش توپ، ارتش هاي هيتلر را در دروازه هاي مسكو متوقف ساخت و تا برلين عقب راند.
 
بالا