بنا بروایت شاهنامه تهمورث پسر هوشنگ ومدت شهریاریش سی سال بود.
طبق معمول بین روایات اوستائی وپهلوی اختلاف زیادی وجود دارد وهمین
اختلاف احوال موجب شده است که در روایات اسلامی در مورد وی شاخ
و برگهای ساختگی زیادی بوجود آید.
در اوستا موجود بیش از چند بار از تهمورث یاد نشده است. ماخذ مزبور
جز در یکی دو مورد آگاهی قابل توجهی بدست نمی دهد وتنها در یشت های
پانزدهم ونوزدهم وبیست وسوم نامی از تهمورث آمده است.
در بند دوم آفرین زرتشت پیامبر نیز یکبار از تهمورث یاد شده است. درآنجا
زرتشت که برای کی گشتاسب آرزوی کامیابی میکند چنین میگوید:
(( چون تهمورث ( ازین ونت) مسلح شوی. ))۱
از آنجا که تهمورث با اهریمن و دیوان پیکار کرده وبسیاری از آنها را کشته
است ویرا تهمورث دیوبند می نامند.
در فصل سی وسوم شاهنامه پادشاهی هوشنگ و تهمورث هفتاد سال قید شده
واین با روایات ملی که پادشاهی هوشنگ را چهل سال وسلطنت تهمورث را
سی سال ذکر کرده اند درست در میاید و بنابر این اشاره میبایستی تهمورث
بلافاصله پس ازهوشنگ ب شهریاری رسیده باشد.
بموجب ما خذ پهلوی خط وپیدایش آن ب تهمورث نسبت داده شده واین مطلب
که طبق کتب اسلامی وی خط را از دیوان که دربند کرده بود آموخته مبنی بر
اشتباه است. تهمورث علاوه برداشتن مقام پهلوانی وشهریاری مومن وخداپرست
نیز بوده است. هم او که بت پرستی را ممنوع ساخت خداپرستی را رواج داد وبر
دین ادریس بود. تهمورث دستور داد که همه دیوان و اهریمنان از میان مردم بیرون
شوند وآنها را ب بیابانها ودریا ها فرستاد .بقول طبری مدت پادشاهیش چهار صدسال
بود. لقب تهمورث زیناوند. یعنی تمام سلاح ودیوبند است. بگفته صاحب متون الاخبار
تهمورث در هفت کشور رایت سلطنت برافراشت . او تابع اوامر الهی بود وبروایت
اکثر مورخان روزه داشتن درزمان وی متداول ومعمول گردید.
سبب این امر آن بود که قحطی سختی در میان مردم بروز کرد.
تهمورث بملاحظه حال فقرا ویتیمان فرمان داد اغنیا ب غذای شام اکتفا واز خوردن
غذای روز چشم پوشی کنند وآنرا ب طبقات مذکور بدهند.
اکثر مورخان براین عقیده اند که عمر تهمورث هشتصد سال ودوران پادشاهیش سی
سال بوده وشهرهای قهندز .مرو. آمل . طبرستان . سارویه واصفهان را او بنا کرده.
طبق معمول بین روایات اوستائی وپهلوی اختلاف زیادی وجود دارد وهمین
اختلاف احوال موجب شده است که در روایات اسلامی در مورد وی شاخ
و برگهای ساختگی زیادی بوجود آید.
در اوستا موجود بیش از چند بار از تهمورث یاد نشده است. ماخذ مزبور
جز در یکی دو مورد آگاهی قابل توجهی بدست نمی دهد وتنها در یشت های
پانزدهم ونوزدهم وبیست وسوم نامی از تهمورث آمده است.
در بند دوم آفرین زرتشت پیامبر نیز یکبار از تهمورث یاد شده است. درآنجا
زرتشت که برای کی گشتاسب آرزوی کامیابی میکند چنین میگوید:
(( چون تهمورث ( ازین ونت) مسلح شوی. ))۱
از آنجا که تهمورث با اهریمن و دیوان پیکار کرده وبسیاری از آنها را کشته
است ویرا تهمورث دیوبند می نامند.
در فصل سی وسوم شاهنامه پادشاهی هوشنگ و تهمورث هفتاد سال قید شده
واین با روایات ملی که پادشاهی هوشنگ را چهل سال وسلطنت تهمورث را
سی سال ذکر کرده اند درست در میاید و بنابر این اشاره میبایستی تهمورث
بلافاصله پس ازهوشنگ ب شهریاری رسیده باشد.
بموجب ما خذ پهلوی خط وپیدایش آن ب تهمورث نسبت داده شده واین مطلب
که طبق کتب اسلامی وی خط را از دیوان که دربند کرده بود آموخته مبنی بر
اشتباه است. تهمورث علاوه برداشتن مقام پهلوانی وشهریاری مومن وخداپرست
نیز بوده است. هم او که بت پرستی را ممنوع ساخت خداپرستی را رواج داد وبر
دین ادریس بود. تهمورث دستور داد که همه دیوان و اهریمنان از میان مردم بیرون
شوند وآنها را ب بیابانها ودریا ها فرستاد .بقول طبری مدت پادشاهیش چهار صدسال
بود. لقب تهمورث زیناوند. یعنی تمام سلاح ودیوبند است. بگفته صاحب متون الاخبار
تهمورث در هفت کشور رایت سلطنت برافراشت . او تابع اوامر الهی بود وبروایت
اکثر مورخان روزه داشتن درزمان وی متداول ومعمول گردید.
سبب این امر آن بود که قحطی سختی در میان مردم بروز کرد.
تهمورث بملاحظه حال فقرا ویتیمان فرمان داد اغنیا ب غذای شام اکتفا واز خوردن
غذای روز چشم پوشی کنند وآنرا ب طبقات مذکور بدهند.
اکثر مورخان براین عقیده اند که عمر تهمورث هشتصد سال ودوران پادشاهیش سی
سال بوده وشهرهای قهندز .مرو. آمل . طبرستان . سارویه واصفهان را او بنا کرده.