22 فروردين مصادف با يازدهم آوريل سال 35 ميلادي سنا و شوراي دولتي امپراتوري روم در يك جلسه مشترك غير علني و با نگراني تمام به مسئله ارمنستان كه اردوان سوم شاه وقت ايران بدون دادن اطلاع قبلي به دولت روم، پادشاه تازه اي برايش تعيين و اعزام داشته بود رسيدگي كردند. اردوان سوم پسر خود «ارشك (اشك)» را به پادشاهي ارمنستان كه چند برابر امروز وسعت داشت منصوب كرده بود. در آن زمان «تيبريوس سزار اگوستوس» امپراتور روم بود که در زمان لژيونر بودنش در چند جنگ با ايران و ازجمله جنگ مارکوس شرکت کرده و از ناحيه صورت زخم برداشته بود که آثار اين زخمها روي چانه و بيني او تا پايان عمر باقي مانده و «مشخصه» او بود.
از صورتجلسه مذاكرات 11 آوريل سال 35 ميلادي (دو سال پيش از مرگ تيبريوس) كه بعدا به دست آمده و تاکنون محفوظ مانده است چنين برمي آيد كه در آن نشست فوق العاده، روميان تصميم گرفتند كه با تيرداد پسر عموي اردوان سوم كه پيش از انتخاب شدن اردوان به عنوان شاه، نامزد اين مقام بود و بعدا هم از مخالفت با شاه منتخب دست بر نمي داشت تماس برقرار و وي را با دادن وعده هرگونه كمك تحريك به مبارزه مسلحانه و يا كودتا كنند. اين تصميم بزرگان روم با صرف هزينه بسيار به اجرا درآمد. تيبريوس از آغاز حکومت، اين نظر خود را به مقامات رومي تلقين کرده بود که به جاي جنگ با ايران، بايد برضد اين کشور وارد توطئه و انواع فريب و دسيسه شد زيرا که پيروزي، درجنگ با ايران قابل پيش بيني نيست و امکان دارد که به ازدست رفتن متصرفات روم در شرق بيانجامد.
دولت روم در اجراي تصميمات محرمانه نشست 11 آوريل، حاكم ايبريا (گرجستان كنوني) را كه دست نشانده ايران بود ترغيب به حمايت از كودتاي تيرداد كرد. اين توطئه موقتا پيروز شد، پايتخت به دست تيرداد افتاد كه خود را «تيرداد سوم» و بدون كسب راي بزرگان كشور (مهستان) شاه تازه خواند و با هدف راضي كردن دولت روم، با بركناري ارشك از پادشاهي ارمنستان موافقت كرد كه حاكم گرجستان با حفظ سمت برجاي ارشك نشست.
اردوان سوم پس از ترك پايتخت، به منظور جلب كمك و جمع آوري نيرو جهت سركوب كردن تيرداد كودتاگر به منطقه هيركانيا (گرگان) رفت (هيركانيا =گرگان به معناي سرزميني است که گرگ در آن زياد است- هيرکان = گرگ، و اين استان ايران اخيرا به گلستان تغيير نام داده شده است).
اردوان سوم سپس با يک نيروي تازه، از گرگان به پايتخت بازگشت و تيرداد را كه مورد تنفر بسياري از بزرگان (به علت كوتاه آمدن در برابر روميان) بود فراري داد و مقام خود را باز گرفت. وي درصدد انتقامگيري از روميان برنيامد و با آنان صلح و سازش كرد. اما، اين سازش از سوي بزرگان ايران (مهستان) ردّ و اردوان سوم بركنار شد كه با دادن قول عدم احترام به مفاد سازشنامه با روم، بارديگر به سلطنت بازگشت و تا سال 41 ميلادي كه زنده بود شاهي كرد. با وجود اين، تفكر كودتا و درگيري شاهزادگان باهم تا مدتي در ايران باقي ماند و پس از مرگ اردوان سوم، دو پسر او گودرز و «واردان» بر سر كسب قدرت به جان هم افتادند و تاج پادشاهي ميان آندو، چند بار دست به دست گشت و از اين رهگذر، ملت آسيب ديد.
(بعضي محاسبات تقويمي، تاريخ برگزاري جلسه مشترك سنا و شوراي دولتي روم را 10 آوريل سال 35 ميلادي تعيين كرده است)
از صورتجلسه مذاكرات 11 آوريل سال 35 ميلادي (دو سال پيش از مرگ تيبريوس) كه بعدا به دست آمده و تاکنون محفوظ مانده است چنين برمي آيد كه در آن نشست فوق العاده، روميان تصميم گرفتند كه با تيرداد پسر عموي اردوان سوم كه پيش از انتخاب شدن اردوان به عنوان شاه، نامزد اين مقام بود و بعدا هم از مخالفت با شاه منتخب دست بر نمي داشت تماس برقرار و وي را با دادن وعده هرگونه كمك تحريك به مبارزه مسلحانه و يا كودتا كنند. اين تصميم بزرگان روم با صرف هزينه بسيار به اجرا درآمد. تيبريوس از آغاز حکومت، اين نظر خود را به مقامات رومي تلقين کرده بود که به جاي جنگ با ايران، بايد برضد اين کشور وارد توطئه و انواع فريب و دسيسه شد زيرا که پيروزي، درجنگ با ايران قابل پيش بيني نيست و امکان دارد که به ازدست رفتن متصرفات روم در شرق بيانجامد.
دولت روم در اجراي تصميمات محرمانه نشست 11 آوريل، حاكم ايبريا (گرجستان كنوني) را كه دست نشانده ايران بود ترغيب به حمايت از كودتاي تيرداد كرد. اين توطئه موقتا پيروز شد، پايتخت به دست تيرداد افتاد كه خود را «تيرداد سوم» و بدون كسب راي بزرگان كشور (مهستان) شاه تازه خواند و با هدف راضي كردن دولت روم، با بركناري ارشك از پادشاهي ارمنستان موافقت كرد كه حاكم گرجستان با حفظ سمت برجاي ارشك نشست.
اردوان سوم پس از ترك پايتخت، به منظور جلب كمك و جمع آوري نيرو جهت سركوب كردن تيرداد كودتاگر به منطقه هيركانيا (گرگان) رفت (هيركانيا =گرگان به معناي سرزميني است که گرگ در آن زياد است- هيرکان = گرگ، و اين استان ايران اخيرا به گلستان تغيير نام داده شده است).
اردوان سوم سپس با يک نيروي تازه، از گرگان به پايتخت بازگشت و تيرداد را كه مورد تنفر بسياري از بزرگان (به علت كوتاه آمدن در برابر روميان) بود فراري داد و مقام خود را باز گرفت. وي درصدد انتقامگيري از روميان برنيامد و با آنان صلح و سازش كرد. اما، اين سازش از سوي بزرگان ايران (مهستان) ردّ و اردوان سوم بركنار شد كه با دادن قول عدم احترام به مفاد سازشنامه با روم، بارديگر به سلطنت بازگشت و تا سال 41 ميلادي كه زنده بود شاهي كرد. با وجود اين، تفكر كودتا و درگيري شاهزادگان باهم تا مدتي در ايران باقي ماند و پس از مرگ اردوان سوم، دو پسر او گودرز و «واردان» بر سر كسب قدرت به جان هم افتادند و تاج پادشاهي ميان آندو، چند بار دست به دست گشت و از اين رهگذر، ملت آسيب ديد.
(بعضي محاسبات تقويمي، تاريخ برگزاري جلسه مشترك سنا و شوراي دولتي روم را 10 آوريل سال 35 ميلادي تعيين كرده است)
اردوان سوم ، اشك هجدهم