امیر ارسلان
کاربر ويژه
چوپان دروغگو مي ميره تو قبر ميپرسن اسمت چيه؟ميگه دهقان فداكار
میدونی معنی کلمه ی love چیه؟l : لایق دوست داشتن بودنo:امیدوار بودن به اینده ای روشنv : وفا دار بودن در عشقe: انرزی هسته ای حق مسلم ماست
به معتاده میگن فرق تو با ورزشکارها چیه؟میگه اونا تکنیکی کار میکنن ما پیکنیکی
غضنفر تو هواپيما تفنگشو ميذاره رو مخ خلبان و ميگه:از همينجا صاف ميري بندرعباس خلبانه ميگه:حالا چرا بندرعباس؟میگه :آخه دوستم قراره از اونجا قاچاقي ببردم دوبي.
غضنفر حال نداشته بره حموم جاش یه کپسول چرک خشک کن میخوره.
به یارو میگن چرا زن نمیگیری؟ میگه ای بابا.کی میاد زنش رو بده به ما؟
یارو کفترشو گم میکنه تو روزنامه اگهی میده بیوه بیوه
یارو میره بازار کدو بخره در مغازه که میرسه اسم کدو رو یادش میره میگه: ببخشید اقا گلابی خانواده دارید؟؟؟
نفر ميميره ميره اون دنيا، ازش ميپرسن چي شد مردي؟ ميگه داشتم شير ميخوردم ! ميگن: شيرش فاسد بود؟ ميگه نه بابا، گاوه يهو نشست
غضنفر یه سکه میندازه هوا شیر میاد فرار میکنه!
اگه گفتی چرا دو × دو میشه هفت؟ خب چون علم پیشرفت کرده !اینم اثباتش:2×2به دوها یک رقم اضافه میکنیم (9-2)=2×2 => 7=2×2
قاضی: شکایت شما از این اقا اینه که به شما گفته: احمق ، بیشعور ، نفهم...شاکی: بله.عین حقیقته.قاضی:پس اگه عین حقیقته چرا شکایت کردی؟
يه چوب كبريته سرش رو مي خوارونه آتيش مي گيره
غضنفر عينكش را دور دستش می چرخونه بعد میزنه چشش، سرش گیج میره میخوره زمین!
وقتي زنت خونه نيست چه كار ميكني؟ استراحت. وقتي هست چي؟ استقامت
گوشه ای از نامه عاشقانه غضنفر به زنش : بدون توي دنيا يه قلب هست كه فقط براي تو ميتپه اونم قلب خودت
به غضنفر ميگن چرا ميري سربازي؟ ميگه والا فقط به خاطر مرخصي هاش
غضنفر داشت آب جوش ميريخته توي باغچه! بهش ميگن: چرا آب جوش ميريزی تو باغچه؟؟ ميگه: آخه چاي كاشتم.
غضنفر ميميره، ميبرنش بهشت. دو سه روز ميگذره، يك روز ميان ازش ميپرسند كه همه چي ميزون هست يا نه، ميگه: والله همه چيز عاليه، فقط كمي هوا سرده! ميبرنش دم مرز جهنم كه يخرده گرماي جهنم بخوره بهش، كه گرم شه. دوباره بعد از چند روز ميان ميپرسند: خوب اوضاع چطوره؟ ميگه: والله همهچي خوبه، ولي هنوز يه ذره سوز مياد! ميگن بابا تو اصلا" لياقت بهشت رو نداري، ميندازنش تو جهنم! بعد از چند روز ميان، ميپرسند: خوب بالاخره گرم شدي؟ ميگه: والله اينجا بهتره، ولي هنوز هم يه ذره سوز مياد! شاكي ميشند ميندازنش طبقه هفتم جهنم، تو مركز آتيش. چند روز ميگذره ، ميان بهش سر بزنن ببينيند اوضاع احوالش چطوره. تا درو باز ميكنند، غضنفر داد ميزنه: داداش اون درو ببند، يخ كرديم .
غضنفر عاشق مي شه روي در خونش مي نويسه بزودي در اين محل جشن عروسي برگزار ميشود.
دو تا ماشين با هم تصادف ميكنند. افسر مياد و ميپرسه: كدومتون مقصر بوديد؟ غضنفر ميگه: والله من خواب بودم، نديدم از ايشون بپرسيد .
غضنفر داشت دنبال جاي پارك مي گشته اما پيدا نمي كرد! در همون حال گشتن به خدا ميگه: خدايا اگه يه جاي پارك برام پيدا كنيا من نماز مي خونم، روزه مي گيرم كه يه دفعه يه جاي پارك مي بينه و به خدا مي گه! خدا جون نمي خوادخودم پيدا كردم
به یارو ميگن يك جمله بگو توش 6 تا بيل داشته باشه ميگه: والا نميدانم هابيل با بيل قابيلو كشت يا قابيل با بيل هابيلو كشت
يه روز غضنفر به زنش ميگه بيا هر پنجشنبه بريم پيتزايي بعد زنش ميگه نه پنجشنبه ديره بيا هر دوشنبه بريم
غضنفر به زنش میگه سه تا حیوون رو نا ببر که با حرف خ شروع بشه میگه خودت خواهرت خدا بیامرز مادرت
میدونی معنی کلمه ی love چیه؟l : لایق دوست داشتن بودنo:امیدوار بودن به اینده ای روشنv : وفا دار بودن در عشقe: انرزی هسته ای حق مسلم ماست
به معتاده میگن فرق تو با ورزشکارها چیه؟میگه اونا تکنیکی کار میکنن ما پیکنیکی
غضنفر تو هواپيما تفنگشو ميذاره رو مخ خلبان و ميگه:از همينجا صاف ميري بندرعباس خلبانه ميگه:حالا چرا بندرعباس؟میگه :آخه دوستم قراره از اونجا قاچاقي ببردم دوبي.
غضنفر حال نداشته بره حموم جاش یه کپسول چرک خشک کن میخوره.
به یارو میگن چرا زن نمیگیری؟ میگه ای بابا.کی میاد زنش رو بده به ما؟
یارو کفترشو گم میکنه تو روزنامه اگهی میده بیوه بیوه
یارو میره بازار کدو بخره در مغازه که میرسه اسم کدو رو یادش میره میگه: ببخشید اقا گلابی خانواده دارید؟؟؟
نفر ميميره ميره اون دنيا، ازش ميپرسن چي شد مردي؟ ميگه داشتم شير ميخوردم ! ميگن: شيرش فاسد بود؟ ميگه نه بابا، گاوه يهو نشست
غضنفر یه سکه میندازه هوا شیر میاد فرار میکنه!
اگه گفتی چرا دو × دو میشه هفت؟ خب چون علم پیشرفت کرده !اینم اثباتش:2×2به دوها یک رقم اضافه میکنیم (9-2)=2×2 => 7=2×2
قاضی: شکایت شما از این اقا اینه که به شما گفته: احمق ، بیشعور ، نفهم...شاکی: بله.عین حقیقته.قاضی:پس اگه عین حقیقته چرا شکایت کردی؟
يه چوب كبريته سرش رو مي خوارونه آتيش مي گيره
غضنفر عينكش را دور دستش می چرخونه بعد میزنه چشش، سرش گیج میره میخوره زمین!
وقتي زنت خونه نيست چه كار ميكني؟ استراحت. وقتي هست چي؟ استقامت
گوشه ای از نامه عاشقانه غضنفر به زنش : بدون توي دنيا يه قلب هست كه فقط براي تو ميتپه اونم قلب خودت
به غضنفر ميگن چرا ميري سربازي؟ ميگه والا فقط به خاطر مرخصي هاش
غضنفر داشت آب جوش ميريخته توي باغچه! بهش ميگن: چرا آب جوش ميريزی تو باغچه؟؟ ميگه: آخه چاي كاشتم.
غضنفر ميميره، ميبرنش بهشت. دو سه روز ميگذره، يك روز ميان ازش ميپرسند كه همه چي ميزون هست يا نه، ميگه: والله همه چيز عاليه، فقط كمي هوا سرده! ميبرنش دم مرز جهنم كه يخرده گرماي جهنم بخوره بهش، كه گرم شه. دوباره بعد از چند روز ميان ميپرسند: خوب اوضاع چطوره؟ ميگه: والله همهچي خوبه، ولي هنوز يه ذره سوز مياد! ميگن بابا تو اصلا" لياقت بهشت رو نداري، ميندازنش تو جهنم! بعد از چند روز ميان، ميپرسند: خوب بالاخره گرم شدي؟ ميگه: والله اينجا بهتره، ولي هنوز هم يه ذره سوز مياد! شاكي ميشند ميندازنش طبقه هفتم جهنم، تو مركز آتيش. چند روز ميگذره ، ميان بهش سر بزنن ببينيند اوضاع احوالش چطوره. تا درو باز ميكنند، غضنفر داد ميزنه: داداش اون درو ببند، يخ كرديم .
غضنفر عاشق مي شه روي در خونش مي نويسه بزودي در اين محل جشن عروسي برگزار ميشود.
دو تا ماشين با هم تصادف ميكنند. افسر مياد و ميپرسه: كدومتون مقصر بوديد؟ غضنفر ميگه: والله من خواب بودم، نديدم از ايشون بپرسيد .
غضنفر داشت دنبال جاي پارك مي گشته اما پيدا نمي كرد! در همون حال گشتن به خدا ميگه: خدايا اگه يه جاي پارك برام پيدا كنيا من نماز مي خونم، روزه مي گيرم كه يه دفعه يه جاي پارك مي بينه و به خدا مي گه! خدا جون نمي خوادخودم پيدا كردم
به یارو ميگن يك جمله بگو توش 6 تا بيل داشته باشه ميگه: والا نميدانم هابيل با بيل قابيلو كشت يا قابيل با بيل هابيلو كشت
يه روز غضنفر به زنش ميگه بيا هر پنجشنبه بريم پيتزايي بعد زنش ميگه نه پنجشنبه ديره بيا هر دوشنبه بريم
غضنفر به زنش میگه سه تا حیوون رو نا ببر که با حرف خ شروع بشه میگه خودت خواهرت خدا بیامرز مادرت