• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

***خاطرات دیروز*تصاویر خاطره انگیز***

Nicol

متخصص بخش گردشگری
199054_464.jpg
 

mohammadshamosi

کاربر ويژه
پاسخ : خاطره مشترک همه ما (عکس)

یادش بخیر :گریه:
چقدر تکالیفم رو میدادم به خواهرم مینوشت ( ولی آخر معلم میفهمید و حقم رو کف دستم میذاشت ) :غش2:
 

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ
پاسخ : خاطره مشترک همه ما (عکس)

یادش بخیر :گریه:
چقدر تکالیفم رو میدادم به خواهرم مینوشت ( ولی آخر معلم میفهمید و حقم رو کف دستم میذاشت ) :غش2:
آخه داداش من از تو بعیده..........:نیش::نیش::نیش::نیش:
 

tamanna

کاربر ويژه
پاسخ : خاطره مشترک همه ما (عکس)

منم همیشه دوسانتی متربین حروف فاصله میذاشتم بقیش روهم سه سطر پایین ترادامه میدادم که یه صفحه مشقم زودترتموم شه بعدشم ادعامیکردم دستم خیلی تنده سرعت عملمم حرف نداره وهمیشه زودترازبقیه مشخاموتموم میکنم:زبون:
 

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ
پاسخ : خاطره مشترک همه ما (عکس)

آفرین به زهرای گلم.......:گل::دست:
آجی زهرامون چه زرنگ بوده.......:برنده:
 

صاینا

متخصص بخش آموزش خیاطی
پاسخ : خاطره مشترک همه ما (عکس)

اون وقتها می گفتیم کی بزرگ می شیم اما...
حالا می گیم اون روزا کاش بود...
:دوست::دوست:
 

ASHKAN

متخصص بخش تلفن همراه
پاسخ : خاطره مشترک همه ما (عکس)

یـــــــــــــــادش بخیــــر ............................................................................
 

rahnama

پدر ایران انجمن
پاسخ : خاطره مشترک همه ما (عکس)

دبیر زبان پرسید : کی میتواند از یک تا 10 را به انگلیسی بشمارد؟
من دستم را بالا بردم.
گفت خوب شروع کن .
من به سرعت گفتم :
نامبر بیر - نامبر ایکی - نامبر اوچ - نامبر دوت - نامبر بش - نامبر آلتی - نامبر یتتی - نامبر سکیز -نامبر دوکوز - نامبر اون.
همه خندیدند.
بعد متوجه شدم فقط نامبرش انگلیسی است و نمره ها ر ابه ترکی گفته بودم.
:غش2:
 

mohammadshamosi

کاربر ويژه
پاسخ : خاطره مشترک همه ما (عکس)

دبیر زبان پرسید : کی میتواند از یک تا 10 را به انگلیسی بشمارد؟
من دستم را بالا بردم.
گفت خوب شروع کن .
من به سرعت گفتم :
نامبر بیر - نامبر ایکی - نامبر اوچ - نامبر دوت - نامبر بش - نامبر آلتی - نامبر یتتی - نامبر سکیز -نامبر دوکوز - نامبر اون.
همه خندیدند.
بعد متوجه شدم فقط نامبرش انگلیسی است و نمره ها ر ابه ترکی گفته بودم.
:غش2:

:غش2:
:غش2:
:غش2:
:غش2:
:غش2:
:نیش:
 

admin

Administrator
عضو کادر مدیریت
پاسخ : خاطره مشترک همه ما (عکس)

دبیر زبان پرسید : کی میتواند از یک تا 10 را به انگلیسی بشمارد؟
من دستم را بالا بردم.
گفت خوب شروع کن .
من به سرعت گفتم :
نامبر بیر - نامبر ایکی - نامبر اوچ - نامبر دوت - نامبر بش - نامبر آلتی - نامبر یتتی - نامبر سکیز -نامبر دوکوز - نامبر اون.
همه خندیدند.
بعد متوجه شدم فقط نامبرش انگلیسی است و نمره ها ر ابه ترکی گفته بودم.
:غش2:

:خنده2:
 

نیکا

متخصص بخش معماری
پاسخ : خاطره مشترک همه ما (عکس)



نمی دونم چرا اینو دیدم یهو گریه ام گرفت :ناراحت:
خیلی دلم واسه روزای بچگی تنگ شده :64:
اصلا انگار اینو از دفتر مشق من عکس گرفتن ، هیچوقتم یادم نمیره چه قدر از نوشتن مشق لذت میبردم ، یادش بخیر :دل شکسته:
 

یاسی جون

متخصص بخش خیاطی
پاسخ : خاطره مشترک همه ما (عکس)

کلاس دوم که بودم دفتر مشخمو گم کردم 2روز تعطیلی رو حروم کردم دوباره نوشتم ولی در پایان آن روز دفتر اصلی را یافته آهههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه خدای من:غش2:
 

چاووش

متخصص بخش ادبیات
پاسخ : خاطره مشترک همه ما (عکس)

وقتی داشتم تو کلاس از درس علوم موضوع اصطکاک رو برای همکلاسیهام میخوندم هر جا کلمه سر (به ضمه سین) بود من اونو سر (به فتحه سین)
میخوندم آخرشم دبیر علوممون اومد بهم گفت آقای تابان شما امروز انگار برای صبحانه کله پاچه خوردی که داری سر رو همش سر میخونی؟



البته هنوزم نمیدونم کلمه اصطکاک رو درست نوشتم یا نه اگه غلط نوشتم به بزرگوار خودتون ببخشید
 

mitra mehr

متخصص بخش خانه و خانواده
پاسخ : خاطره مشترک همه ما (عکس)

[h=6]خاطرات کودکی زیباترند
یادگاران کهن مانا ترند
درس‌های سال اول ساده بود
آب را بابا به سارا داده بود

درس پند آموز روباه وکلاغ
روبه مکارو دزد دشت وباغ

روز مهمانی کوکب خانم است
سفره پر از بوی نان گندم است

کاکلی گنجشککی با هوش بود
فیل نادانی برایش موش بود

با وجود سوز وسرمای شدید
ریز علی پیراهن از تن میدرید

تا درون نیمکت جا میشدیم
ما پرازتصمیم کبری میشدیم

پاک کن هایی زپاکی داشتیم
یک تراش سرخ لاکی داشتیم

کیفمان چفتی به رنگ زرد داشت
دوشمان از حلقه هایش درد داشت
گرمی دستان ما از آه بود
برگ دفترها به رنگ کاه بود

مانده در گوشم صدایی چون تگرگ
خش خش جاروی با پا روی برگ
همکلاسی‌های من یادم کنید
بازهم در کوچه فریادم کنید

همکلاسی‌های درد و رنج و کار
بچه‌های جامه‌های وصله‌دار
بچه‌های دکه خوراک سرد
کودکان کوچه اما مرد مرد
کاش هرگز زنگ تفریحی نبود
جمع بودن بود و تفریقی نبود
کاش می‌شد باز کوچک می‌شدیم
لا اقل یک روز کودک می‌شدیم
یاد آن آموزگار ساده پوش
یاد آن گچ‌ها که بودش روی دوش
ای معلم یاد و هم نامت بخیر
یاد درس آب و بابایت بخیر

ای دبستانی‌ترین احساس من
بازگرد این مشق‌ها را خط بزن
 

gorg nama

متخصص بخش
پاسخ : خاطره مشترک همه ما (عکس)

تورو خدا دیگه بیخیال شین این دوران تموم شد رفت من اصلا از اون دوران خوشم نمیاد هیچی توش نیست الکیه هرچی هستش تو جونی هستش نه بچگی نه بزرگی فقط جونی اینجایی که احساس میکنی همه چی تو دستته
 
بالا