منظومه شمسی
ریچ ریگان
خورشید می خواست سیاره های منظومه ی شمسی را برهنه ببیند. مریخ سرخ شد. بهرام تب کرد. ناهید از شرم عرق کرد. زحل اورانوس را با اخبار احاطه کرد. نپتون از سر احتیاط دور ایستاد. پلوتون ریزه اندام خود را پنهان کرد.
زمین دلی داغ داشت و جبه ای سنگین و ماهی داشت که دورش می گشت. گاهی جلوی خورشید را می گرفت.
آزار
ناتانیل نائورت
شروع کردم به نوشتن داستان های پنجاه و پنج کلمه ای. ناگهان صدای هم همه ای به گوش رسید. در را باز کردم و یک سفینه ی فضایی دیدم. چهار موجود از آن بیرون آمدند. تعارف کردم. آمدند تو تا چای بنوشند. داستانم را برای آنها خواندم. گفتند مزخرف است. گفتم چه کار کنم؟ گفتند از ما بنویس که خواننده پیدا کنی. درباره ی آن ها نوشتم.
ریچ ریگان
خورشید می خواست سیاره های منظومه ی شمسی را برهنه ببیند. مریخ سرخ شد. بهرام تب کرد. ناهید از شرم عرق کرد. زحل اورانوس را با اخبار احاطه کرد. نپتون از سر احتیاط دور ایستاد. پلوتون ریزه اندام خود را پنهان کرد.
زمین دلی داغ داشت و جبه ای سنگین و ماهی داشت که دورش می گشت. گاهی جلوی خورشید را می گرفت.
آزار
ناتانیل نائورت
شروع کردم به نوشتن داستان های پنجاه و پنج کلمه ای. ناگهان صدای هم همه ای به گوش رسید. در را باز کردم و یک سفینه ی فضایی دیدم. چهار موجود از آن بیرون آمدند. تعارف کردم. آمدند تو تا چای بنوشند. داستانم را برای آنها خواندم. گفتند مزخرف است. گفتم چه کار کنم؟ گفتند از ما بنویس که خواننده پیدا کنی. درباره ی آن ها نوشتم.