• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

دلايل شکست ايرانيان از يونان

kuruš

متخصص بخش تاریخ
اولا قشون ايران رزم آزموده و ورزيده نبود ، چون به استثناي ده هزار نفر سپاه جاويدان ، باقي سپاه را از ممالک تابعه جمع کرده و بطرف يونان اعزام کرده بودند و هرچند پارسي ها ، مادي ها و پارتي ها که اکثريت اهالي ايران زمين را تشکيل مي دادند تيراندازان ماهر و قابلي بودند ولي در مقابل اسلحه يونانيها که کاملتر و محکمتر بود نمي توانستند نتيجه مطلوبي از مهارت خود بگيرند .
بعلاوه بايد در نظر گرفت که سواره نظام ايران که به جلگه هاي وسيع ايران عادت کرده بودند ، در ممالک کوهستاني يونان و معبرهاي تنگ آن نمي توانست به پياده نظام اکتفا کند ، ثانيا در قشون ايران آن حرارت و از خودگذشتگي که يونانيها ابراز مي کردند نبود زيرا يونانيها در خانه خود مي جنگيدند و فتح يا شکست به مسئله اي حياتي براي آنها بشمار مي رفت ولي فتح قشون ايران بعلت اينکه از ملل تابعه اجنبي تشکيل شده بود ، موجب دوام تابعيت قشون مي شد و به عکس در صورت شکست ، اميد اختلاص آنها را از قيد تابعيت دربرداشت ، بنابراين حس وطن خواهي يونانيها را به فداکاري و از جان گذشتگي وا مي داشت و به عکس در قشون ايران عده اي از افراد قشون را که متشکل از ملل اجنبي بود با چوب و شلاق به ميدان جنگ آوردند .
اردشير اول و خشايارشا ي دوم

اردشير اول پسر خشايارشا در سال 464 ق.م ، که يونايان او را درازدست مي ناميدند به تخت شاهي نشست و قريب به 41 سال حکومت کرد . در طي اين مدت بجز يکي دو مورد اتفاق مهمي روي نداد . در ابتداي سلطنت اردشير ، ويشتاسب پسر خشايارشا ، با مردم باختر همدست شد و مدعي سلطنت شد وليکن بعد از دو جنگ مغلوب و نابود شد . اردشير همچنين شورش مصر را سرکوب کرد . علت اين شورش مجدد را رفتار بد هخامنش ، والي مصر مي دانند . اردشير همچنين با يونانيان معاهده کيمون را منعقد کرد که بموجب اين معاهده ، يونانيان آسياي صغير در امور داخلي ، بکلي مختار شدند و ايران قبول کرد در امور داخلي آنها دخالت نکند و فقط کشتي هاي تجاري ايران حق داشته باشند به بنادر يونان بروند . در زمان او تميستوکل به دربار ايران آمد تا اردشير را در امور يونان تحريک کند ، ولي موفق نشد .
بعد از مرگ اردشير ( 424 ق. م ) يگانه فرزندش خشايارشاي دوم به تخت شاهي جلوس نمود دوران حکومت وي بسيار کوتاه بود زيرا مورد حمايت طبقه نجبا و اشراف کشور واقع نشد و معزول گرديد
 
بالا