• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

دیگر کجا میتوانم یافت کودکی ام را

Maryam

متخصص بخش ادبیات


.

دیگر کجا میتوانم یافت کودکی از دست رفته ام را ...
سایه درخت سیب را ...
خنده های بی دلیل کودکی را ...
دیگر ...


404.jpg
 

Maryam

متخصص بخش ادبیات
udkdcaxu9zdxr6n01hps.jpg



کاش هيـچـوقــت


آرزو نمي کردم کفش هاي مادرم اندازه ام شود!
 

Maryam

متخصص بخش ادبیات
پا به پای کودکی هایم بیا
کفش هایت را به پا کن تا به تا


قاه قاه خنده ات را ساز کن
باز هم با خنده ات اعجاز کن


پا بکوب و لج و کن و راضی نشو
با کسی جز عشق هم بازی نشو


بچه های کوچه را هم کن خبر
عاقلی را یک شب از یادت ببر


خاله بازی کن به رسم کودکی
با همان چادر نماز پولکی


طعم چای و قوری گلدارمان
لحظه های ناب بی تکرار مان


مادری از جنس باران داشتیم
در کنارش خواب آسان داشتیم


یا پدر اسطوره دنیای ما
قهرمان باور زیبای ما


قصه های هر شب مادربزرگ
ماجرای بزبز قندی و گرگ


غصه هرگز فرصت جولان نداشت
خنده های کودکی پایان نداشت



هرکسی رنگ خودش بی شیله بود
ثروت هر بچه قدری تیله بود


ای شریک نان و گردو و پنیر
همکلاسی باز دستم را بگیر


مثل تو دیگر کسی یک رنگ نیست
آن دل نازت برایم تنگ نیست؟


حال ما را از کسی پرسیده ای؟
مثل ما بال و پرت را چیده ای؟


حسرت پرواز داری در قفس؟
می کشی مشکل در این دنیا نفس؟


سادگی هایت برایت تنگ نیست؟
رنگ بی رنگیت اسیر رنگ نیست؟


رنگ دنیایت هنوزم آبی است؟
آسمان باورت مهتابی است؟


هرکجایی شعر باران را بخوان
ساده باش و باز هم کودک بمان


باز باران با ترانه،گریه کن
کودکی تو کودکانه گریه کن


ای رفیق روزهای گرم و سرد
سادگی هایم به سویم باز گرد
 

shakira

متخصص بخش پزشکی
کلاغ جان ...

قصه من به سر رسید؛

سوار شو ...

تو را هم تا خانه‌ات می رسانم ...


:گل:
 

araz1

Banned
کاش کودکـــی ام بـاز میـگشـت،
من دیگر تاب دردهای بزرگتر را ندارم.
کاش تمام غصه ام ترس از قهر کردن مادرم بود.
کاش . . .






 

shakira

متخصص بخش پزشکی
کاش کودک بودیم،

تا بزرگ ترین شیطنت زندگیمان

نقاشی روی دیوار بود،

نه روی دل ...


:گل:
 

baroon

متخصص بخش ادبیات



می خواهم برگردم به روزهای کودکی...

آن زمان ها که...

90429979089481145126.jpg


پدر تنها قهرمان بود!

عشــق، تنـــها در آغوش مادر خلاصه می شد!

بالاترین نــقطه ى زمین، شــانه های پـدر بــود!

بدتـرین دشمنانم، خواهر و برادرهای خودم بودند!

تنــها دردم، زانوهای زخمـی ام بودند!

تنـها چیزی که می شکست، اسباب بـازی هایم بـود!

و معنای خداحافـظ...

تا فردا بود!
 
بالا