بوشهر
تبار :
استان بوشهر از آغاز رهگذری محل سکونت نژادهایی گوناگونی بوده است.
پیش از ورود آریائیان در منطقه بوشهر، نژادهایی بومی در این سامان میزیسته اند.
و علاوه بر نژاد مدیترانهای نژادهای دیگری مانند: دراویدی،سیاهپوست،سامی،ع� �لامی� �سومری،نوردیک،کرد و لر، بهبهانی و عرب در سرزمین بوشهر سکونت داشته و یا به مرور به این منطقه مهاجرت کرده اند.(1)
در استان بوشهر ،کردها،لرها و عربهاو طوایف مخلوط همانند بهبهانیها ساکن هستند که اثر اختلاط،یک نوع نژاد خاصی را به وجود آوردهاند و به بوشهری معروف شده اند.(2)
بوشهر از هزارهی سوم ق.میلاد شهری آباد بوده و از مراکز مهم امپراتوری عیلام به شمار میرفته است. از آجر نوشته های عیلامی به دست آمده معلوم شده که بوشهر در آن دوره، شهری به نام لیان بوده است.
زبان
تقربا تمام مردم این استان به زبان فارسی با گویشهایمحلی سخن میگویند. لهجهها در روستاها بیشتر از شهرها متنوع و مشهودندو بین آنها اختلافهایی نیز به چشم میخورند .برخی از اهالی جزیره شیف و بنادرکنگان و عسلویه نیز به زبان عربی سخن میگویند.
لهجه های فارسی به گویش بردستانی،دشتی،تنگستانی و کازرونی در استان بوشهر رواج دارد که کاملاً با لهجه های شمال سرزمین فارس مانند،لهجههای لری فارس وسیوندی ارتباط دارد.
علاوه برآن،زبان مردم این منطقه از نفوذ لهجههای بلوچی و شبانکارهای قدیم به زبان سغدی و ایجی که خود از متفرعات گویشهای شبانکارهای عصر اتابکان فارسی بوده برکنار نمانده است و هریک از این لهجه ها با لهجههای گیلکی،کردی،خراسانی و دیگر لهجه های ایرانی هم ریشه و مرتبط است.
بنابراین میتوان گفت که زبانهای مردم کرانههای خیلج فارس و جزایر آن،بازماندهی لهجهها و زبان های شبانکارهای،بلوچی،کردی و ... است و مفدات انگلیسی،هلندی،پرتغالی ، هندی و زنگباری، حبشی و آفریقایی و ...در آنها دیده می شود، ولی استخوان بندی و ریشهی آنها فارسی است.(3)
تاریخچه بوشهر:
بوشهر در دورههای سه گانهی تمدن عيلام از هزارهی سوم تا هزارهی اول قبل از ميلاد،مورد توجه بوده و از کاوشهای باستانشناسی چنين بر میآید که نام اوليهی این بندر ليان بوده است.(4)
ظاهرا این شهر (لیان باستانی)از هزارهی سوم قبل از میلاد و احتمالا پیش از آن به لحاظ موقعیت خاص جغرافیایی خود، از نقاط ارتباطی تمدنهای شرق و غرب دنیای قدیم بوده است .
به گفتهی گریشمن، بوشهر کنونی در روزگار سلوکیان احداث گردیده است،وی می گوید:
"سلوکیان کمتر از نُه شهر در سواحل خیج فارس بنا نکردند و از آن جمله است: انطاکیه در پارس، بوشهر امروزه که جانشین شهر کهن عیلامی (شهر لیان) گردید".(5)
در زمان اردشیر بابکان سر دودمان ساسانی، شهررام اردشیر در حدود 12 کیلومتری بوشهر بنا شده که اکنون خرابه های آن به نام ریشهر معروف است.
عرب هایی که از این محل به داخل ایران نفوذ کردند آن را زيضهر نامگذاری کرده اند.(6)
نام بوشهر برای نخستين بار در کتاب معجم ابلدان یاقوت حموی (621 ه.ق) آمده است.
گُی لسترنج،مؤلف کتاب جغرافیای تاریخی سرزمین های خلافت شرقی نیز آن را یادآور شده و یاد کرده است.(7)
در زمان نادرشاه افشار، بوشهر آباد شد و ريشهر از اهميت افتاد. بندر جديد بوشهر را نادرشاه در محل يک روستای ماهيگيری ايجاد کرد. اين بندر مرکز بازرگانی معتبری میشد و از آنجا با بنادر هندوستان را بطهی مستقيم برقرار گرديد. از مسقط و بنادر عربستان،کشتيهای بادی و لنجهای بزرگ به بوشهر میآمد.(
نادر شاه افشار که متوجه وضع نامطلوب خیلج فارس شده بود در صدد ایجاد نیروی دریایی برای تامین ارتباط جزایر با سواحل خلیج فارس برآمد و عبداللطیف یا لطیف خان را در سال 1147 ه.ق (1735 م) به ایالت دشتستان و شولستان و قبودانی(کاپیتانی)کل سواحل و بنادر خیج فارس انتخاب و اعزام کرد.
از ایمن رو آبادی ریشهر به بوشهر امروزی انتقال یافت و به تدریج آباد شد.(9) به دستور نادرشاه يک کارگاه کشتیسازی به سرپرستی جان التون انگليسی که با لقب جمال بيگ،درياسالار کشتیهای نادرشاه در شمال بود،درآن ايجاد کرد.
در زمان کريمخان زند،بوشهر اهميت فراوانی يافت و رقيب بندر بصره شد.
اين بندر از مراکز عمدهی خليجفارس به شمار میآمد و بازرگانان بوشهر، قسمت عمدهی تجارت خليج فارس و اقيانوس هند را به عهده داشتند.(10)
لطیف خان که در فرمان انتصاب ،به اصطلاح ترکان عثمانی قبودان خوانده شده است، نخست به گمبرون(بندرعباس)رفت و یا نمایندگی بازرگانی انگلستان و هلند وارد مذاکره شد. تا دربارهی پیش بینی تهیهی قدرت دریایی ایران، شالودهی اساسی اعمال حق سیادت بر خلیج فارس را طرح کرد،از این رو لطیف خان ،بندر بوشهر را برای مرکز عملیات فرماندهی خود انتخاب کرد و در آنجا به احداث بناهای مختلف پرداخت و نام آن محل را به بندر نادریه تبدیل کرد.(11)
ولی این شهر پس از نادرشاه به همان نام قبلی یعنی بوشهر خوانده شد.
بوشهر دگرگون شدهی بوخت اردشیر است به معنی شهر رهایی،شهری که اردشیر در آن رهایی یافت . در زبان انگلیسی بوشهر(Bāsidon و در زبان فرانسوی بوشیر(Bušir است.شهرستان بوشهر:
ويرانههای عيلامی ريشهر،تلپیتل،شاه نشين،گورستان شغاب،کليسای ظهور مسيح،گورها سنگی خارگ،کليسای نسطوريان،قلعهی هلندیهای خارگ و...
شهرستان دشتستان:
کاخ هخامنشی برازجان،کاخ سنگ سياه، آثار تنگ ارم، آثار بردک سياه،پل و کاروانسرای مشير، برج رستم خان،جوق قيل، آثار باستانی توز، غارهای چهل خانهی سعد آباد و...
شهرستان گناوه:
تل گنبد، تل گوری، آتشکدهی باباکلو،بیبی حکميه، قريه حصار ديلم و....
شهرستان دير:
قلعهی بردستان،قلعهی گنوی،مقابر گنخک هيبرونی، آثار تل سوزو، ویرانههای جبرونی و...
شهرستان کنگان: قلعهی کنگان و آثار بندر اختر،آثار باستانی سيراف،گور سيبويه، آرامگاه قطب الدين.
شهرستان تنگستان: قلعهی کلات،قلعهی کلات خوانين،قلعهی تنگستان، قلعهی محمد علی خان.
شهرستان دشتی: قلعهی خورموج ،آتشکدهی مُند، عمارت مشير، مقبرهی کلات.
ـــــــــــــــــــــــــ ـــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــ ـــــــــــــ
1-افشار سيستانی،نگاهی به بوشهر،ص 631.
2-فيلد،دکتر هنری. مردم شناسی ایران،ص 254.
3-اقتداری،احمد.زبانهای محلی و فولکور خليج فارس،سمينار خليج فارس،جلد2،ادارهی کل انتشارات و رادیو،تهران،1341،ص 126.
4-حميدی،دکتر جعفر. بوشهر بندری با 2000 سال زندگی، بندر و دریا، سال اول، شمارهی 6،فروردين ماه 1365،ص62 مکرر.
5-گيرشمن،رمان. ایران از آغاز تا اسلام،ص 222.
6-رايين، اسماعيل.دريانوردی ايرانيان،جلد2،ص 632.
7-لستنج،گای.جغرافيای تاريخی سرزمينهای خلافت شرقی،ص 281.
8-ادارهی کل انتشارات و تبليغات.گفتارهای راديو،جلد 3، تهران،اسفتد ماه 1320،ص 207.
9- افشار سيستانی،نگاهی به بوشهر،ص35.
10- افشار سيستانی،نگاهی به بوشهر،ص805،806.
11-طباطبايی،محيط.جزر و مد سياسی در خليج فارس،نشريه وزارت امورخارجه،شمارهی11،دوره ی دوم،تيرماه 1339،ص 20،21.

استان بوشهر از آغاز رهگذری محل سکونت نژادهایی گوناگونی بوده است.
پیش از ورود آریائیان در منطقه بوشهر، نژادهایی بومی در این سامان میزیسته اند.
و علاوه بر نژاد مدیترانهای نژادهای دیگری مانند: دراویدی،سیاهپوست،سامی،ع� �لامی� �سومری،نوردیک،کرد و لر، بهبهانی و عرب در سرزمین بوشهر سکونت داشته و یا به مرور به این منطقه مهاجرت کرده اند.(1)
در استان بوشهر ،کردها،لرها و عربهاو طوایف مخلوط همانند بهبهانیها ساکن هستند که اثر اختلاط،یک نوع نژاد خاصی را به وجود آوردهاند و به بوشهری معروف شده اند.(2)
بوشهر از هزارهی سوم ق.میلاد شهری آباد بوده و از مراکز مهم امپراتوری عیلام به شمار میرفته است. از آجر نوشته های عیلامی به دست آمده معلوم شده که بوشهر در آن دوره، شهری به نام لیان بوده است.
زبان
تقربا تمام مردم این استان به زبان فارسی با گویشهایمحلی سخن میگویند. لهجهها در روستاها بیشتر از شهرها متنوع و مشهودندو بین آنها اختلافهایی نیز به چشم میخورند .برخی از اهالی جزیره شیف و بنادرکنگان و عسلویه نیز به زبان عربی سخن میگویند.
لهجه های فارسی به گویش بردستانی،دشتی،تنگستانی و کازرونی در استان بوشهر رواج دارد که کاملاً با لهجه های شمال سرزمین فارس مانند،لهجههای لری فارس وسیوندی ارتباط دارد.
علاوه برآن،زبان مردم این منطقه از نفوذ لهجههای بلوچی و شبانکارهای قدیم به زبان سغدی و ایجی که خود از متفرعات گویشهای شبانکارهای عصر اتابکان فارسی بوده برکنار نمانده است و هریک از این لهجه ها با لهجههای گیلکی،کردی،خراسانی و دیگر لهجه های ایرانی هم ریشه و مرتبط است.
بنابراین میتوان گفت که زبانهای مردم کرانههای خیلج فارس و جزایر آن،بازماندهی لهجهها و زبان های شبانکارهای،بلوچی،کردی و ... است و مفدات انگلیسی،هلندی،پرتغالی ، هندی و زنگباری، حبشی و آفریقایی و ...در آنها دیده می شود، ولی استخوان بندی و ریشهی آنها فارسی است.(3)
تاریخچه بوشهر:
بوشهر در دورههای سه گانهی تمدن عيلام از هزارهی سوم تا هزارهی اول قبل از ميلاد،مورد توجه بوده و از کاوشهای باستانشناسی چنين بر میآید که نام اوليهی این بندر ليان بوده است.(4)
ظاهرا این شهر (لیان باستانی)از هزارهی سوم قبل از میلاد و احتمالا پیش از آن به لحاظ موقعیت خاص جغرافیایی خود، از نقاط ارتباطی تمدنهای شرق و غرب دنیای قدیم بوده است .
به گفتهی گریشمن، بوشهر کنونی در روزگار سلوکیان احداث گردیده است،وی می گوید:
"سلوکیان کمتر از نُه شهر در سواحل خیج فارس بنا نکردند و از آن جمله است: انطاکیه در پارس، بوشهر امروزه که جانشین شهر کهن عیلامی (شهر لیان) گردید".(5)
در زمان اردشیر بابکان سر دودمان ساسانی، شهررام اردشیر در حدود 12 کیلومتری بوشهر بنا شده که اکنون خرابه های آن به نام ریشهر معروف است.
عرب هایی که از این محل به داخل ایران نفوذ کردند آن را زيضهر نامگذاری کرده اند.(6)
نام بوشهر برای نخستين بار در کتاب معجم ابلدان یاقوت حموی (621 ه.ق) آمده است.
گُی لسترنج،مؤلف کتاب جغرافیای تاریخی سرزمین های خلافت شرقی نیز آن را یادآور شده و یاد کرده است.(7)
در زمان نادرشاه افشار، بوشهر آباد شد و ريشهر از اهميت افتاد. بندر جديد بوشهر را نادرشاه در محل يک روستای ماهيگيری ايجاد کرد. اين بندر مرکز بازرگانی معتبری میشد و از آنجا با بنادر هندوستان را بطهی مستقيم برقرار گرديد. از مسقط و بنادر عربستان،کشتيهای بادی و لنجهای بزرگ به بوشهر میآمد.(

نادر شاه افشار که متوجه وضع نامطلوب خیلج فارس شده بود در صدد ایجاد نیروی دریایی برای تامین ارتباط جزایر با سواحل خلیج فارس برآمد و عبداللطیف یا لطیف خان را در سال 1147 ه.ق (1735 م) به ایالت دشتستان و شولستان و قبودانی(کاپیتانی)کل سواحل و بنادر خیج فارس انتخاب و اعزام کرد.
از ایمن رو آبادی ریشهر به بوشهر امروزی انتقال یافت و به تدریج آباد شد.(9) به دستور نادرشاه يک کارگاه کشتیسازی به سرپرستی جان التون انگليسی که با لقب جمال بيگ،درياسالار کشتیهای نادرشاه در شمال بود،درآن ايجاد کرد.
در زمان کريمخان زند،بوشهر اهميت فراوانی يافت و رقيب بندر بصره شد.
اين بندر از مراکز عمدهی خليجفارس به شمار میآمد و بازرگانان بوشهر، قسمت عمدهی تجارت خليج فارس و اقيانوس هند را به عهده داشتند.(10)
لطیف خان که در فرمان انتصاب ،به اصطلاح ترکان عثمانی قبودان خوانده شده است، نخست به گمبرون(بندرعباس)رفت و یا نمایندگی بازرگانی انگلستان و هلند وارد مذاکره شد. تا دربارهی پیش بینی تهیهی قدرت دریایی ایران، شالودهی اساسی اعمال حق سیادت بر خلیج فارس را طرح کرد،از این رو لطیف خان ،بندر بوشهر را برای مرکز عملیات فرماندهی خود انتخاب کرد و در آنجا به احداث بناهای مختلف پرداخت و نام آن محل را به بندر نادریه تبدیل کرد.(11)
ولی این شهر پس از نادرشاه به همان نام قبلی یعنی بوشهر خوانده شد.
بوشهر دگرگون شدهی بوخت اردشیر است به معنی شهر رهایی،شهری که اردشیر در آن رهایی یافت . در زبان انگلیسی بوشهر(Bāsidon و در زبان فرانسوی بوشیر(Bušir است.شهرستان بوشهر:
ويرانههای عيلامی ريشهر،تلپیتل،شاه نشين،گورستان شغاب،کليسای ظهور مسيح،گورها سنگی خارگ،کليسای نسطوريان،قلعهی هلندیهای خارگ و...
شهرستان دشتستان:
کاخ هخامنشی برازجان،کاخ سنگ سياه، آثار تنگ ارم، آثار بردک سياه،پل و کاروانسرای مشير، برج رستم خان،جوق قيل، آثار باستانی توز، غارهای چهل خانهی سعد آباد و...
شهرستان گناوه:
تل گنبد، تل گوری، آتشکدهی باباکلو،بیبی حکميه، قريه حصار ديلم و....
شهرستان دير:
قلعهی بردستان،قلعهی گنوی،مقابر گنخک هيبرونی، آثار تل سوزو، ویرانههای جبرونی و...
شهرستان کنگان: قلعهی کنگان و آثار بندر اختر،آثار باستانی سيراف،گور سيبويه، آرامگاه قطب الدين.
شهرستان تنگستان: قلعهی کلات،قلعهی کلات خوانين،قلعهی تنگستان، قلعهی محمد علی خان.
شهرستان دشتی: قلعهی خورموج ،آتشکدهی مُند، عمارت مشير، مقبرهی کلات.
ـــــــــــــــــــــــــ ـــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــ ـــــــــــــ
1-افشار سيستانی،نگاهی به بوشهر،ص 631.
2-فيلد،دکتر هنری. مردم شناسی ایران،ص 254.
3-اقتداری،احمد.زبانهای محلی و فولکور خليج فارس،سمينار خليج فارس،جلد2،ادارهی کل انتشارات و رادیو،تهران،1341،ص 126.
4-حميدی،دکتر جعفر. بوشهر بندری با 2000 سال زندگی، بندر و دریا، سال اول، شمارهی 6،فروردين ماه 1365،ص62 مکرر.
5-گيرشمن،رمان. ایران از آغاز تا اسلام،ص 222.
6-رايين، اسماعيل.دريانوردی ايرانيان،جلد2،ص 632.
7-لستنج،گای.جغرافيای تاريخی سرزمينهای خلافت شرقی،ص 281.
8-ادارهی کل انتشارات و تبليغات.گفتارهای راديو،جلد 3، تهران،اسفتد ماه 1320،ص 207.
9- افشار سيستانی،نگاهی به بوشهر،ص35.
10- افشار سيستانی،نگاهی به بوشهر،ص805،806.
11-طباطبايی،محيط.جزر و مد سياسی در خليج فارس،نشريه وزارت امورخارجه،شمارهی11،دوره ی دوم،تيرماه 1339،ص 20،21.