• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

زن ايتاليايي شاه اشكاني ايران - از تلقين ها و تحريكها تا مسموم كردن شاه

kuruš

متخصص بخش تاریخ
مورخان رويدادهاي قرون قديم مرگ فرهاد چهارم شاه ايران از دودمان اشكانيان را 31 مارچ سال دوم پيش از ميلاد نوشته اند. وي به دست همسر ايتاليايي خود ترموزا Thermusa (ترموسا) مسموم شده بود. در مسموم كردن فرهاد چهارم، فرهادك پسر فرهاد چهارم با مادرش همدست بود. شماري از مورخان، مرگ فرهاد چهارم را دوم و يا سوم آوريل (13 فروردين) نوشته و افزوده اند كه اين مادر و فرزند به بزرگان ايران گفته بودند كه نحوست 13 باعث مرگ فرهاد چهارم شده است. استناد بيشتر مورخان، نوشته هاي Josephusژوزفوس (يوسف بن ماتيتياهو) مورخ يهود (متولد سال 37 و متوفا در سال 102 ميلادي) بوده است. داستان ازدواج فرهاد چهارم با ترموزا از اين قرار گزارش شده است:
درپي شكست كراسوس فرمانده و كنسول (عضو شوراي رياست جمهوري روم) در جنگ حرّان در سال 53 پيش از ميلاد از «سورنا» اسپهبد نامدار ايران و كشته شدنش، پرچمهاي روم به دست ايران افتاد و باعث اندوهي ديرپا در ايتاليا شد. اگوستوس امپراتور روم (از سال 27 پيش از ميلاد به مدت 31 سال) پس از احراز مقام رياست روم (با راي سنا كه اين راي گيري هر چند سال يك بار تكرار مي شد و دوران امپراتوري محدود نبود) براي پايان دادن به اين اندوه روميان كه روحيه خود را از دست داده بودند با دولت ايران وارد معامله شد و قرار شد كه پرچمها را از ايران بخرد و پول را به اقساط بپردازد. وي براي خرسند ساختن فرهاد چهارم كه با اين معامله موافقت كرده بود يك دختر ايتاليايي را هم براي وي فرستاد. فرهاد فريفته اين دختر شد و با او ازدواج كرد و نامش را ترموزا گذارد (برخي از مورخان نوشته اند كه اين دختر از ايتاليا داراي اين نام بوده كه اسم يك الهه زن است).
به نوشته پاره اي از مورخان، ترموزا (ترموسا) درعين حال جاسوس دولت روم بود و ماموريت تلقين كردن (خط دادن) به فرهاد چهارم را داشت. اين زن از فرهاد چهارم داراي پسري شد كه نامش را «فرهادك» گذاردند. فرهاد از زن قبلي خود و نيز كانكوباين هايش (صيغه هايش) پسران ديگري داشت. ترموزا براي اينكه پادشاهي به پسر خودش برسد و در عين حال خدمتي هم به وطن اصلي كرده باشد به شوهر تلقين كرد كه پسران بزرگتر را كه بيم كودتا كردنشان مي رود به شهر رم بفرستد تا در عين حال با طرز زندگي روميان و فنون نظامي آنان آشنا شوند. فرهاد پذيرفت، ولي پسران او از آن پس عملا گروگان دولت روم بودند. در اين ميان ترموزا از فرصت استفاده كرد و با كمك پسرش (!) شوهر را مسموم ساخت و بزرگان ايران مجبور شدند كه فرهادك را كه تنها فرزند در دسترس بود به نام «فرهاد پنجم» به شاهي منصوب كنند. امپراتور روم پس از شنيدن اين خبر، نوه خود «كايوس» را براي گفتن تبريك روانه تيسفون كرد. فرهاد پنجم به توصيه مادر تا كنار رود فرات (تيسفون در ساحل شرقي دجله است) به استقبال كايوس رفت و در اينجا از دعاوي ايران بر ارمنستان گذشت. ترموزا و كايوس به فرهاد پنجم تلقين كرده بودند كه ارمنستان عامل اختلاف دو امپراتوري روم و ايران است و تا زمانيكه تحت قيمومت ايران باشد و شاه آن را سناي ايران (مهستان) انتخاب و اعزام دارد اين اختلاف وجود خواهد داشت و صلح و صفا دوام نخواهد آورد و فرهاد پنجم پذيرفته بود.
اين اشتباه فرهاد پنجم موجب افسردگي و رنجش بزرگان ايران شد و ضرب سكه با تصوير مادر و پسر كه قبلا در ايران رسم نبود (و حكايت داشت كه مادر شريك سلطنت فرزند است)، اين افسردگي را به خشم مبدّل ساخت. سران ايران از طرز تفكر فرهاد پنجم هم كه (تحت تاثير مادر) به يوناني ها نزديكتر از ايراني ها بود ناخرسند بودند طرح بركناري او را به مهستان بردند و كارهايي را كه مادر او ترموزا به سود روميان انجام داده بود ضميمه طرح كردند كه تصويب شد و يك شاهزاده اشكاني ديگر را به نام «ارد دوم» به شاهي ايران برگزيدند كه يك نظامي خشن و سختگير و قانونگريز بود. فرهاد پنجم نزديك به چهار سال سلطنت كرده بود. مورخان آن عصر و از جمله ژوزفوس اشاره ديگري به ترموزا نكرده اند و احتمالا به رم بازگشته بود زيرا كه چهار سال پس از بركناري فرهاد پنجم، پسران فرهاد چهارم كه در شهر رم بودند به ايران بازگشتند و بعدا يكي از آنان شاه ايران شد
 
بالا