نویسنده : انی کاظمی
Dead See Scrolls
در سال هاى ۱۹۴۷ تا ۱۹۵۶ در شمال غربى کرانه بحرالمیت، چند محل اختفاى دست نوشته هاى باستانى که عمدتاً به زبان عبرى بودند، کشف شد. این مکتوبات به محل هاى گوناگونى مربوط مى شوند و قدمت آنها به قرن سوم قبل از میلاد تا قرن دوم پس از میلاد مسیح برمى گردد. معمولا واژه فوق بطور خاص به دست نوشته هایى اشاره دارد که در یازده غار در اطرافِ ویرانه هاى قُمران (Qumran) قرار داشت. بیشتر دانشمندانْ قمران را منزلگاه جمعى مى دانند که این طومارها به آنان تعلق داشته است. دوره سکونت در این مکان که مرتبط با طومارها باشد، حدود صد سال قبل از میلاد تا حدود سال ۶۸ بعد از میلاد بوده است و تاریخ خودِ طومارها تقریباً همه به قرن سوم تا قرن نخست قبل از میلاد مربوط مى شود. پانزده هزار قطعه (که بیشتر آنها کوتاه هستند) منعکس کننده بقایاى هشتصد تا نهصد دست نویس اصلى هستند. این قطعات به طور معمول با شماره غار و حرف (یا حروف) اولِ عنوان عبرى مشخص شده اند. مثلا ۱QM(Cave 1, Qumran, Milhamah)، یعنى غارِ ۱، قمران، جنگ یا (Cave 4, Qumran, Testimonia) 4Q Testیعنى غارِ ۴، قمران، مجموعه اسناد)، همچنین به هر دست نوشته یک شماره جداگانه داده اند.
جامعه قمرانى را با بسیارى از فرقه هاى یهودى آن زمان یکى دانسته اند. بیشتر دانشمندان بر این باورند که آنان از اِسِنیان بوده اند; اما بعضى معتقدند که این جماعت شاخه اى از صدوقیان، یا شاید زلوت ها بوده اند. اعتقاد بر این است که این گروه به دنبال مشاجره اى با رهبران روحانى در اورشلیم بر سر تقویم دینى و موضوعات مربوط به تفسیر مُجاز و قانونى، به بیابان یهودیّه فرار کرده یا رانده شدند. این گروه در قمران نه تنها اعتقادات خود را حفظ کرد، بلکه نوعى جهان بینى فرقه گرایانه ایجاد کرد که سایر یهودیان را ردّ مى کرد و از نوعى دیدگاه ثنوى در باب جهان طرفدارى کرد ـ دیدگاهى که کاملا بین خیر و شرّ، نور و ظلمت جدایى مى انداخت ـ و در انتظار مکافات قریب الوقوع تبهکاران به سر مى برد. آنها همچنین نوعى زندگى گروهى مبتنى بر طهارت شرعى افراطى را پایه گذارى کردند که لازمه انکار مراسم عبادى معبدبود. مى توان تاریخ این گروه را، گرچه به طور مبهم، از خلال طومارها مرور کرد. این گروه که خود را «متحدان» (The Union)مى نامیدند، از قرار معلوم به دست یک شخصیت مسیحایى به نام«معلّم عدالت» (Teacher of Righteousness)بنیان گذارى شد و احتمالا از یک نهضت بزرگ تر انشعاب یافته اند. گروه مذکور نمونه اى جالب از یک حرکت منتظرِ مسیحا در میان یهودیان را نشان مى دهد که شبیه مسیحیان اولیه است. گاهى شباهت هاى دیگر بین این دو گروه، مثل تعالیم خاص و این اعتقاد که متونمقدس سرگذشت دوران خودِ آنها را پیشگویى کرده است، را حاکى از ارتباط مستقیم بین این دو دانسته اند، اما این شباهت ها را مى توان به سادگى از طریق پیشینه یهودى مشترک آنها تبیین کرد.
روشن است که اهمیت این متون در این است که مجموعه اى را در اختیار مى گذارند که برگرفته از طیف گسترده اى از امور اعتقادى و عملى در یهودیت است. یک چهارم این متن ها دست نوشته هاى مربوط به کتاب مقدس اند که رونوشت هاى آثارى از قبیل کتاب حَنوخ، یووِل ها و طوبیا را، که از پیش معروف بودند و مختص به این فرقه به حساب نمى آمدند، مى توان به آنها افزود (اگرچه در بسیارى موارد به سختى مى توان مطمئن بود که آیا یک متن خاص متنى فرقه اى است یا نه). بدین سان، طومارها اطلاعاتى فراتر از فرقه اى که آنها را در اختیار داشته است به ما مى دهند. در واقع، گفته شده است که طومارهاى قُمران عملا نشان دهنده محتواى کتابخانه هاى اورشلیم است که پیش از محاصره این شهر به وسیله رومیان، در طى جنگ ۶۶ـ۷۳ با شتاب زدگى پنهان شد و منعکس کننده خاستگاه هاى کاملا متنوعِ یهودى است. این یک تبیین بعید در مورد پنهان کردن طومارها نیست، زیرا شواهد مربوط به طومارها و محل قمران تا حد زیادى مبتنى بر قرائن است، اما تنوع این طومارها، به آن گستردگى که این گزارش بیانگر آن است نیست. واضح است که بسیارى از طومارها از بیرون این فرقه نشئت گرفته اند، و درک این امر اهمیت آنها را براى یهودیت باستانى حتى فراتر از آن صورت که این طومارها همه مربوط به فرقه اى خاص باشند مى برد.
مکتوبات فرقه اى (sectarian writings)بیشترین اهمیت را دارند و مى توان آنها را به قرار ذیل طبقه بندى کرد: الف. قوانین، یا کتابچه هاى راهنما، شبیه کتاب قانون گروه )Rule of the Community( که تعالیم، ساختار و مقررات انجمن متّحدان را ترسیم مى کند; و طومار جنگ (WarScroll)، که چگونگى غلبه نهایى «ابناء نور» بر «ابناء ظلمت» را بیان مى کند. ب. تفاسیر متون مقدس، مثل تفاسیر مربوط به کتاب اشعیاء، حَبَقّوق، ناحوم یا مزامیر; یا دسته بندى موضوعى متون مثل Florilegium یا melchizedek ـ همه اینها نوعاً فقراتى از کتاب مقدس اند که به این فرقه و زمانه اش مربوط مى شوند. ج. متون مربوط به آیین عبادت شامل سرودهاى قربانى روز شنبه که بر عبادت ملکوتى در معبد آسمان تأکید دارند. (این متون بر سنت هاى عرفانى یهودى تقدم دارند) و سرودهاى شکرگزارى که بیانگر احساس عمیق انسان تباه شده اى است که از طریق لطف الهى به رهایى رسیده است. د. مجموعه اى از قوانین شریعت که بیشتر به اخلاص درعبادت مربوط است; مثل نامه هلاخایى، سند دمشقى و طومار معبد. هـ. رساله هاى اخلاقى مثلا چندیناثر حِکمى و سرود حکیمان.
این مجموعه منحصر به فرد از مکتوبات فرقه اى و غیرفرقه اى مهم ترین آرشیوى است که براى یهودیت معبد دوم شناخته شده است. دلیل این امر آن است که این مجموعه منعکس کننده باورها و اعمال گروه هاى یهودى در طى دوره اى بسیار ناپایدار از تاریخ یهود است. مکتوبات عهد جدید، به عکس، به دست یهودیان آواره شده، و هم غیریهودیان نوشته شد; و مکتوبات حاخامى از یک دوره جدیدتر و اوضاع و احوال کاملا متفاوتى سرچشمه مى گیرند.
فراتر از هر چیز دیگر، این طومارها حاکى از تنوع و انعطاف پذیرى قابل توجه تفکر و عمل یهودى است و مجالى براى هیچ گونه تصور از «یهودیتِ» اساساً یک دست در آن زمان باقى نمى گذارد. این مجموعه نشان مى دهد که بدون معبد هم ممکن بود که به مفهوم قربانى و تقدس فرقه اى پرداخت; این که تقویم هاى مناسکى مختلف (که متضمن زمان هاى گوناگون براى اعیاد و وظایف مختلف روحانیان در معبد بود) به طور همزمان وجود داشت; و این که به جاى فرق بین قوم بنى اسرائیل و غیریهودیان مى توان مفهوم دو گروه مقدرشده اهل نجات و اهل دوزخ را قرار داد; این که عبادت معبد ملکوتى را مى توان شاهد بود و توصیف کرد (و این نشانه اى از سنّت عرفان یهودى است); و این که کارهاى خوب مى تواند جاى قربانى را بگیرد. با این حال، این طومارها همچنین حاکى از ویژگى هایى بسیار گسترده تر بین یهودیان این دوره مشترک است: اعتقاد به اوج رسیدن قریب الوقوع تاریخ، ظهور چهره مسیحایى، و ضرورت مطلق اطاعت کامل از شریعت ]حضرت [موسى (هر طور که تفسیر شده باشد).
See: “Dead See Scrolls” in Merriam – Webster’s Encyclopedia of World Religions, PP. 280-1.
محمدتقى انصارى پور
Dead See Scrolls
در سال هاى ۱۹۴۷ تا ۱۹۵۶ در شمال غربى کرانه بحرالمیت، چند محل اختفاى دست نوشته هاى باستانى که عمدتاً به زبان عبرى بودند، کشف شد. این مکتوبات به محل هاى گوناگونى مربوط مى شوند و قدمت آنها به قرن سوم قبل از میلاد تا قرن دوم پس از میلاد مسیح برمى گردد. معمولا واژه فوق بطور خاص به دست نوشته هایى اشاره دارد که در یازده غار در اطرافِ ویرانه هاى قُمران (Qumran) قرار داشت. بیشتر دانشمندانْ قمران را منزلگاه جمعى مى دانند که این طومارها به آنان تعلق داشته است. دوره سکونت در این مکان که مرتبط با طومارها باشد، حدود صد سال قبل از میلاد تا حدود سال ۶۸ بعد از میلاد بوده است و تاریخ خودِ طومارها تقریباً همه به قرن سوم تا قرن نخست قبل از میلاد مربوط مى شود. پانزده هزار قطعه (که بیشتر آنها کوتاه هستند) منعکس کننده بقایاى هشتصد تا نهصد دست نویس اصلى هستند. این قطعات به طور معمول با شماره غار و حرف (یا حروف) اولِ عنوان عبرى مشخص شده اند. مثلا ۱QM(Cave 1, Qumran, Milhamah)، یعنى غارِ ۱، قمران، جنگ یا (Cave 4, Qumran, Testimonia) 4Q Testیعنى غارِ ۴، قمران، مجموعه اسناد)، همچنین به هر دست نوشته یک شماره جداگانه داده اند.
جامعه قمرانى را با بسیارى از فرقه هاى یهودى آن زمان یکى دانسته اند. بیشتر دانشمندان بر این باورند که آنان از اِسِنیان بوده اند; اما بعضى معتقدند که این جماعت شاخه اى از صدوقیان، یا شاید زلوت ها بوده اند. اعتقاد بر این است که این گروه به دنبال مشاجره اى با رهبران روحانى در اورشلیم بر سر تقویم دینى و موضوعات مربوط به تفسیر مُجاز و قانونى، به بیابان یهودیّه فرار کرده یا رانده شدند. این گروه در قمران نه تنها اعتقادات خود را حفظ کرد، بلکه نوعى جهان بینى فرقه گرایانه ایجاد کرد که سایر یهودیان را ردّ مى کرد و از نوعى دیدگاه ثنوى در باب جهان طرفدارى کرد ـ دیدگاهى که کاملا بین خیر و شرّ، نور و ظلمت جدایى مى انداخت ـ و در انتظار مکافات قریب الوقوع تبهکاران به سر مى برد. آنها همچنین نوعى زندگى گروهى مبتنى بر طهارت شرعى افراطى را پایه گذارى کردند که لازمه انکار مراسم عبادى معبدبود. مى توان تاریخ این گروه را، گرچه به طور مبهم، از خلال طومارها مرور کرد. این گروه که خود را «متحدان» (The Union)مى نامیدند، از قرار معلوم به دست یک شخصیت مسیحایى به نام«معلّم عدالت» (Teacher of Righteousness)بنیان گذارى شد و احتمالا از یک نهضت بزرگ تر انشعاب یافته اند. گروه مذکور نمونه اى جالب از یک حرکت منتظرِ مسیحا در میان یهودیان را نشان مى دهد که شبیه مسیحیان اولیه است. گاهى شباهت هاى دیگر بین این دو گروه، مثل تعالیم خاص و این اعتقاد که متونمقدس سرگذشت دوران خودِ آنها را پیشگویى کرده است، را حاکى از ارتباط مستقیم بین این دو دانسته اند، اما این شباهت ها را مى توان به سادگى از طریق پیشینه یهودى مشترک آنها تبیین کرد.
روشن است که اهمیت این متون در این است که مجموعه اى را در اختیار مى گذارند که برگرفته از طیف گسترده اى از امور اعتقادى و عملى در یهودیت است. یک چهارم این متن ها دست نوشته هاى مربوط به کتاب مقدس اند که رونوشت هاى آثارى از قبیل کتاب حَنوخ، یووِل ها و طوبیا را، که از پیش معروف بودند و مختص به این فرقه به حساب نمى آمدند، مى توان به آنها افزود (اگرچه در بسیارى موارد به سختى مى توان مطمئن بود که آیا یک متن خاص متنى فرقه اى است یا نه). بدین سان، طومارها اطلاعاتى فراتر از فرقه اى که آنها را در اختیار داشته است به ما مى دهند. در واقع، گفته شده است که طومارهاى قُمران عملا نشان دهنده محتواى کتابخانه هاى اورشلیم است که پیش از محاصره این شهر به وسیله رومیان، در طى جنگ ۶۶ـ۷۳ با شتاب زدگى پنهان شد و منعکس کننده خاستگاه هاى کاملا متنوعِ یهودى است. این یک تبیین بعید در مورد پنهان کردن طومارها نیست، زیرا شواهد مربوط به طومارها و محل قمران تا حد زیادى مبتنى بر قرائن است، اما تنوع این طومارها، به آن گستردگى که این گزارش بیانگر آن است نیست. واضح است که بسیارى از طومارها از بیرون این فرقه نشئت گرفته اند، و درک این امر اهمیت آنها را براى یهودیت باستانى حتى فراتر از آن صورت که این طومارها همه مربوط به فرقه اى خاص باشند مى برد.
مکتوبات فرقه اى (sectarian writings)بیشترین اهمیت را دارند و مى توان آنها را به قرار ذیل طبقه بندى کرد: الف. قوانین، یا کتابچه هاى راهنما، شبیه کتاب قانون گروه )Rule of the Community( که تعالیم، ساختار و مقررات انجمن متّحدان را ترسیم مى کند; و طومار جنگ (WarScroll)، که چگونگى غلبه نهایى «ابناء نور» بر «ابناء ظلمت» را بیان مى کند. ب. تفاسیر متون مقدس، مثل تفاسیر مربوط به کتاب اشعیاء، حَبَقّوق، ناحوم یا مزامیر; یا دسته بندى موضوعى متون مثل Florilegium یا melchizedek ـ همه اینها نوعاً فقراتى از کتاب مقدس اند که به این فرقه و زمانه اش مربوط مى شوند. ج. متون مربوط به آیین عبادت شامل سرودهاى قربانى روز شنبه که بر عبادت ملکوتى در معبد آسمان تأکید دارند. (این متون بر سنت هاى عرفانى یهودى تقدم دارند) و سرودهاى شکرگزارى که بیانگر احساس عمیق انسان تباه شده اى است که از طریق لطف الهى به رهایى رسیده است. د. مجموعه اى از قوانین شریعت که بیشتر به اخلاص درعبادت مربوط است; مثل نامه هلاخایى، سند دمشقى و طومار معبد. هـ. رساله هاى اخلاقى مثلا چندیناثر حِکمى و سرود حکیمان.
این مجموعه منحصر به فرد از مکتوبات فرقه اى و غیرفرقه اى مهم ترین آرشیوى است که براى یهودیت معبد دوم شناخته شده است. دلیل این امر آن است که این مجموعه منعکس کننده باورها و اعمال گروه هاى یهودى در طى دوره اى بسیار ناپایدار از تاریخ یهود است. مکتوبات عهد جدید، به عکس، به دست یهودیان آواره شده، و هم غیریهودیان نوشته شد; و مکتوبات حاخامى از یک دوره جدیدتر و اوضاع و احوال کاملا متفاوتى سرچشمه مى گیرند.
فراتر از هر چیز دیگر، این طومارها حاکى از تنوع و انعطاف پذیرى قابل توجه تفکر و عمل یهودى است و مجالى براى هیچ گونه تصور از «یهودیتِ» اساساً یک دست در آن زمان باقى نمى گذارد. این مجموعه نشان مى دهد که بدون معبد هم ممکن بود که به مفهوم قربانى و تقدس فرقه اى پرداخت; این که تقویم هاى مناسکى مختلف (که متضمن زمان هاى گوناگون براى اعیاد و وظایف مختلف روحانیان در معبد بود) به طور همزمان وجود داشت; و این که به جاى فرق بین قوم بنى اسرائیل و غیریهودیان مى توان مفهوم دو گروه مقدرشده اهل نجات و اهل دوزخ را قرار داد; این که عبادت معبد ملکوتى را مى توان شاهد بود و توصیف کرد (و این نشانه اى از سنّت عرفان یهودى است); و این که کارهاى خوب مى تواند جاى قربانى را بگیرد. با این حال، این طومارها همچنین حاکى از ویژگى هایى بسیار گسترده تر بین یهودیان این دوره مشترک است: اعتقاد به اوج رسیدن قریب الوقوع تاریخ، ظهور چهره مسیحایى، و ضرورت مطلق اطاعت کامل از شریعت ]حضرت [موسى (هر طور که تفسیر شده باشد).
See: “Dead See Scrolls” in Merriam – Webster’s Encyclopedia of World Religions, PP. 280-1.
محمدتقى انصارى پور