تکرا
تمام دنیای من در چشمان سبز تو خلاصه می شودبگذار بخندند آن هایی که می گویند چه دنیای کوچکی دارم!
غرق شدن در چشمان تو
براستی زیبا ترین مرگ است
به مستی و کوه یخ و کشتی تایتانیک نیازی نیست
به نامه های نادر ابراهیمی و عاشقانه های حافظ مجالی نیست
همین چشم خوانی چشمان تو
مرا سیراب می کند
تکرار است و تکرار و تکرار
مست شدنم از خمره های چشمان تو
که همین تکرار ، دل غم زده ی مرا شست و شو می دهد
همین عاشقانه خواندن های تو
خواب را از چشمان من ربوده است...
من تکرارعاشقانه های تورادوست دارم