چقدر سخته که عشقت روبروت باشه، نتونی هم صداش باشی
چقدر سخته که یک دنیا بها باشی، نتونی که رها باشی
چقدر سخته که بارونی بشی هرشب، نتونی آسمون باشی
چقدر سخته که زندونی بمونی بی در و دیوار، نتونی همزبون باشی
چه بدبخته قناری که بخونه، اما رویاش حس بیرونه
چه بدبخته گلی که مونده تو گلدون، غمش یک قطره بارونه
چقدر سخته که چشمات رنگ غم باشه، ولی ظاهر پر از خنده!
چقدر سخته دلت پر باشه ساکت شی، ولی تو سینه داغون شی!