مانده ام سر در گریبان
بی تو در شب های غمگین
بی تو باشد همدم من
یاد پیمان های دیرین
آن گل سرخی که دادی
در سکوت خانه پژمرد
آتش عشق و محبت
در خزان سینه افسرد
کنون نشسته در نگاهم
تصویر پر غرور چشمت
یک دم نمی رود از یادم
چشمه های پر نور چشمت
آن گل سرخی که دادی
در سکوت خانه پژمرد
یه پروانه را با دستات می گیری
بدش می خوای ببینی زنده هست؟
انگشتاتو باز کنی …. فرار میکنه
محکم بگیری….می میره
دوست داشتن هم یه چیزی مثل پروانه هست
بیش ترین عشق جهان را به سوی تو می آورم
از معبر فریادها و حماسه ها
چرا كه هیچ چیز در كنار من
از تو عظیم تر نبوده است
كه قلبت
چون پروانه ای ظریف و كوچك و عاشق است