فرزندی با بالاترین اعتماد به نفس
در بخش پیشین ضمن برشمردن نسبیت محور از راهکارهای عملی تقویت اعتماد بنفس، تعریف و آثار و عوارض کاهش اعتماد بنفس را مورد بحث و بررسی قرار دادیم اینک دنباله مطالب را پی میگیریم.بهتر است والدین رفتارهای زیر را انجام دهند تا به پرورش این حس در فرزندانشان کمک کنند.
فرافکنی نکنید: مشکلات و حوادث زندگی و ندانم کاریها و کاستیها و ناراستیهای خود را به سایر امور و پدیدههای خارج از خود نسبت ندهید. کم نیستند والدینی که علل اصلی مشکلات نظیر بیکاری، فقر، اختلافات، عصبانیتها، اعتیاد، تنبلی خود را به امور خرافی مثل عدد سیزده، بخت، اقبال، شانس، جغد، کلاغ، شوم بودن قدم، و نیز ناسالم بودن محیط کار و زندگی؛ دوستان ناباب و پدر و مادر و... نسبت داده و سعی در تبرئه خود و توجیه وضع بد خود بر میآیند. این امر باعث میشود فرزندان نیز افت تحصیلی، مشکلات اخلاقی، ناسازگاری، بیکاری، تنبلی خود را به هر آنچه غیر خود است نسبت دهند.
عجیبتر اینکه گاهی این گروه از والدین و فرزندان به رمّال و فالگیر مراجعه میکنند امّا از مشاوران و متخصصان مربوطه بهره نمیگیرند.
بدیهی است چنین والدینی، فرزندانی حقیر و خود کم بین و جاهل و خرافاتی خواهند داشت و هرگز به تواناییها و قابلیتهای خود تکیه نمیکنند.
پدر و مادر نباید با خودنمایی و خودآرایی و نمایش و آرایش و به رخ کشیدن مال و مقام مدرک تحصیلی و داشتههای نماندنی، سعی در مطرح کردن خود و جلب توجه دیگران نمایند. چرا که فرزندان نیز به فرهنگ خودنمایی که محصول احساس حقارت و خود کم بینی است گرفتار خواهند شد. بی تردید ریشه اصلی بسیاری از بدحجابیها و عدم رعایت شئونات اسلامی را باید در احساس حقارت والدین و اعضای خانواده جستجو کرد.
«نه گفتن» در مقابل دعوتها و در خواستها و تحمیلهای ناصحیح و مخرب دیگران را به فرزندان خود بیاموزید. در این میان خود شما (والدین)الگوی عینی عملی خوبی برای آنان باشید. نه گفتن را در خانه و خانواده باید تمرین کنیم. تا در یک فرآیند تربیتی میان مدت به جایی برسیم که با صراحت و شفافیت، و در عین حال محترمانه با آنان که خواستههای خود را بر ما تحمیل میکنند در حوزهها و اوقاتی که امکان و ضرورت همراهی با آنان را نداریم همراهی. دعوتشان را نپذیریم.
در زندگی مشاور داشته باشید مشورت و به رسمیت شناختن مشاور در زندگی موجب میشود ما و فرزندانمان از بلاتکلیفی، بیبرنامگی، افسردگی و احساس بی هدفی و پوچی نجات یافته و با بهره گیری از خرده تجربه و دانش مشاور، ذهن و زندگی خود را با قواعد و برنامههای مشخص و مدون مدیریت کنیم. این امر به طور قطع در تقویت تواناییهای فکری و عملی و اعضای خانواده علیالخصوص فرزندانمان نقش فوقالعاده ای داشته و به طبع اعتماد بنفس آنان را بالا خواهد بود. فراموش نکنید مشاور نقش پزشک را در خانواده بعهده داشته و نسخههای تجویز شدهی مشاور گیروگرههای بسیاری را از کانون خانواده دور میسازد. بنابراین بعد از انتخاب مشاوری (با سه خصوصیت تخصص – تعهد – تجربه) به توصیههای او عمل کنید تا فرزندان شما هم علاوه بر شما به مشاور نیز تکیه کنند. این یعنی رسیدن به سکوی موفقیت توأم با عزت نفس.
سرگرمیها، مسافرتها و تفریحات جمعی و خانوادگی را رونق بدهید. در این صورت فرزندانی خواهید داشت که به خانه و با خانواده بودن بیش از سایر نهادها و دوستان بیرون از خانه علاقمند خواهند شد. احساس خوشایندی نسبت به والدین خواهند داشت. این فرآیند اعتماد بنفس و آرامش و نشاط آنان را افزایش خواهد داد.
از مقایسه فرزندان خود با دیگران به ویژه همسالانشان به شدت پرهیز کنید. این امر علاوه به ایجاد احساس حسادت و حقارت موجب استرس و اضطراب و اختلال در تعاملات اجتماعی آنان خواهد شد. فرزندتان را با گذشته خودش مقایسه کنید نه باد دیگران.
در ابراز محبت و ایجاد رابطه عاطفی با فرزندان نباید دچار افراز و تفریط شوید. به عبارت دیگر بی اعتنایی و بی توجهی به نیازهای عاطفی آنان برقراری مقررات خشک و خشن از یکسو و تأمین بلافاصله نیازها و انجام دادن کارهای شخصی آنان مثل جمع کردن وسایل شخصی و رختخواب و اطو کردن لباس و خلاصه لوس و خودخواه بار آوردن آنان موجب کاهش توانایی و عدم به فعلیت در آمدن استعدادهای بالقوه فرزندان، احساس حقارت و کاهش عزت نفس از یکسو و تکبر و زودرنجی و راحت طلبی و تنبلی از سوی دیگر را بر فرزندانی تحمیل خواهد کرد.
تبعیض جنسیتی بین فرزندان، از دیگر عوامل کاهش دهنده اعتماد بنفس آنان میباشد. تبعیض جنسیتی که معمولاً علیه جنس مؤنث صورت میگیرد. موجب تقویت احساس حقارت در دختران از یکسو و تزریق احساس خود برتر بینی در پسران خواهد شد و این فرآیند فرساینده و آزاردهنده هر دو جنس را در گرداب انحرافات رفتاری و اخلاقی و روانی گرفتار خواهد کرد و اولین افرادی که در این رابطه رنج میبرند و از نحوه ارتباط خود پشیمان میشوند والدین میباشند که دیگر سودی نخواهد داشت.
در آموزههای دینی، مادر بیش از پدر و دختر بیش از پسر مورد عنایت و توجه قرار گرفتهاند. چرا که آقایان به دلیل صدای رساتر و جسم تواناتر همواره در پی زورگویی و سیطره بر جنس مخالف بودهاند. اگر قواعد و مقررات را در جهت تأمین اعتدال و ترسیم روش تربیتی توأم با عدالت و دوستی با فرزندان تدوین و اعمال نکنیم نمیتوانیم فرزندانی با اعتمادبنفس بالا داشته باشیم. در دادن هدیه، در رفتن به مسافرت، در خرید امکانات و خلاصه در اکثر تصمیم گیریهای خانوادگی دختران و مادران را در درجه اول توجه قرار دهید. مادران حقیر فرزندانی کم اراده و حقیر و ضعیف خواهند داشت.
هرگز در جمع دوستان و خویشان ، نقاط ضعف فرزندان خود را بازگو نکنید بر عکس نسبت به نقاط قوت آنان تأکید بیشتری داشته باشید. البته این عمل (تحسینها در جمع) نباید به گونهای باشد که با دروغ و مبالغه همراه باشد. چرا که فرزندان به خوبی به تصنعی بودن آن پی برده و احساس بدی نسبت به نحوه برخورد شما خواهند داشت.
به فرزندان خود بیاموزید که واژه شکست را از فرهنگنامه زندگی بردارند و به جای آن واژه نتیجه را بنویسند به عبارت دیگر هرگاه حادثه و ناکامی و خسارتی را متحمل شدند. مل تصادف – عدم قبولی در دانشگاه و یا در عرصههای مختلف ورزشی، هنری و اجتماعی به هدفی که میخواستند نرسیدند. به جای تکرار این واژهها که من شکست خوردم و ناکام ماندم؛ ناامیدم – نمیتوانم این جمله را مرتب تکرار کنند. من نتیجه گرفتم که بیشتر تلاش کنم. خوب رانندگی کنم. با دوستان خوب و با فرهنگ ارتباط برقرار کنم.... .
فرزندان ما از ضعف اعتماد به نفس ،آسیب های زیادی می بینند که برای جلوگیری از آنها باید راهکارهایی اندیشید تا اعتماد به نفس شان تقویت گردد.

در بخش پیشین ضمن برشمردن نسبیت محور از راهکارهای عملی تقویت اعتماد بنفس، تعریف و آثار و عوارض کاهش اعتماد بنفس را مورد بحث و بررسی قرار دادیم اینک دنباله مطالب را پی میگیریم.بهتر است والدین رفتارهای زیر را انجام دهند تا به پرورش این حس در فرزندانشان کمک کنند.
فرافکنی نکنید: مشکلات و حوادث زندگی و ندانم کاریها و کاستیها و ناراستیهای خود را به سایر امور و پدیدههای خارج از خود نسبت ندهید. کم نیستند والدینی که علل اصلی مشکلات نظیر بیکاری، فقر، اختلافات، عصبانیتها، اعتیاد، تنبلی خود را به امور خرافی مثل عدد سیزده، بخت، اقبال، شانس، جغد، کلاغ، شوم بودن قدم، و نیز ناسالم بودن محیط کار و زندگی؛ دوستان ناباب و پدر و مادر و... نسبت داده و سعی در تبرئه خود و توجیه وضع بد خود بر میآیند. این امر باعث میشود فرزندان نیز افت تحصیلی، مشکلات اخلاقی، ناسازگاری، بیکاری، تنبلی خود را به هر آنچه غیر خود است نسبت دهند.
عجیبتر اینکه گاهی این گروه از والدین و فرزندان به رمّال و فالگیر مراجعه میکنند امّا از مشاوران و متخصصان مربوطه بهره نمیگیرند.
بدیهی است چنین والدینی، فرزندانی حقیر و خود کم بین و جاهل و خرافاتی خواهند داشت و هرگز به تواناییها و قابلیتهای خود تکیه نمیکنند.
پدر و مادر نباید با خودنمایی و خودآرایی و نمایش و آرایش و به رخ کشیدن مال و مقام مدرک تحصیلی و داشتههای نماندنی، سعی در مطرح کردن خود و جلب توجه دیگران نمایند. چرا که فرزندان نیز به فرهنگ خودنمایی که محصول احساس حقارت و خود کم بینی است گرفتار خواهند شد. بی تردید ریشه اصلی بسیاری از بدحجابیها و عدم رعایت شئونات اسلامی را باید در احساس حقارت والدین و اعضای خانواده جستجو کرد.
«نه گفتن» در مقابل دعوتها و در خواستها و تحمیلهای ناصحیح و مخرب دیگران را به فرزندان خود بیاموزید. در این میان خود شما (والدین)الگوی عینی عملی خوبی برای آنان باشید. نه گفتن را در خانه و خانواده باید تمرین کنیم. تا در یک فرآیند تربیتی میان مدت به جایی برسیم که با صراحت و شفافیت، و در عین حال محترمانه با آنان که خواستههای خود را بر ما تحمیل میکنند در حوزهها و اوقاتی که امکان و ضرورت همراهی با آنان را نداریم همراهی. دعوتشان را نپذیریم.
در زندگی مشاور داشته باشید مشورت و به رسمیت شناختن مشاور در زندگی موجب میشود ما و فرزندانمان از بلاتکلیفی، بیبرنامگی، افسردگی و احساس بی هدفی و پوچی نجات یافته و با بهره گیری از خرده تجربه و دانش مشاور، ذهن و زندگی خود را با قواعد و برنامههای مشخص و مدون مدیریت کنیم. این امر به طور قطع در تقویت تواناییهای فکری و عملی و اعضای خانواده علیالخصوص فرزندانمان نقش فوقالعاده ای داشته و به طبع اعتماد بنفس آنان را بالا خواهد بود. فراموش نکنید مشاور نقش پزشک را در خانواده بعهده داشته و نسخههای تجویز شدهی مشاور گیروگرههای بسیاری را از کانون خانواده دور میسازد. بنابراین بعد از انتخاب مشاوری (با سه خصوصیت تخصص – تعهد – تجربه) به توصیههای او عمل کنید تا فرزندان شما هم علاوه بر شما به مشاور نیز تکیه کنند. این یعنی رسیدن به سکوی موفقیت توأم با عزت نفس.
متأسفانه آقایان اغلب برای حل مشکلات خانوادگی و تربیتی مراجعه ننموده و خودسرانه و بر اساس تجربیات غلط گذشته به ارتباط با اعضای خانواده میپردازند. و از همینجا آسیب میبینند. یکی از آسیبهای عمده این است که فرزندان آنان نیز به افرادی خودخواه و خودسر و غیرمنطقی تبدیل شده بدون تکیه و توجه به نظرات والدین و مشاوران ذهن و زندگی خود را مدیریت میکنند
سرگرمیها، مسافرتها و تفریحات جمعی و خانوادگی را رونق بدهید. در این صورت فرزندانی خواهید داشت که به خانه و با خانواده بودن بیش از سایر نهادها و دوستان بیرون از خانه علاقمند خواهند شد. احساس خوشایندی نسبت به والدین خواهند داشت. این فرآیند اعتماد بنفس و آرامش و نشاط آنان را افزایش خواهد داد.
از مقایسه فرزندان خود با دیگران به ویژه همسالانشان به شدت پرهیز کنید. این امر علاوه به ایجاد احساس حسادت و حقارت موجب استرس و اضطراب و اختلال در تعاملات اجتماعی آنان خواهد شد. فرزندتان را با گذشته خودش مقایسه کنید نه باد دیگران.
در ابراز محبت و ایجاد رابطه عاطفی با فرزندان نباید دچار افراز و تفریط شوید. به عبارت دیگر بی اعتنایی و بی توجهی به نیازهای عاطفی آنان برقراری مقررات خشک و خشن از یکسو و تأمین بلافاصله نیازها و انجام دادن کارهای شخصی آنان مثل جمع کردن وسایل شخصی و رختخواب و اطو کردن لباس و خلاصه لوس و خودخواه بار آوردن آنان موجب کاهش توانایی و عدم به فعلیت در آمدن استعدادهای بالقوه فرزندان، احساس حقارت و کاهش عزت نفس از یکسو و تکبر و زودرنجی و راحت طلبی و تنبلی از سوی دیگر را بر فرزندانی تحمیل خواهد کرد.

تبعیض جنسیتی بین فرزندان، از دیگر عوامل کاهش دهنده اعتماد بنفس آنان میباشد. تبعیض جنسیتی که معمولاً علیه جنس مؤنث صورت میگیرد. موجب تقویت احساس حقارت در دختران از یکسو و تزریق احساس خود برتر بینی در پسران خواهد شد و این فرآیند فرساینده و آزاردهنده هر دو جنس را در گرداب انحرافات رفتاری و اخلاقی و روانی گرفتار خواهد کرد و اولین افرادی که در این رابطه رنج میبرند و از نحوه ارتباط خود پشیمان میشوند والدین میباشند که دیگر سودی نخواهد داشت.
در آموزههای دینی، مادر بیش از پدر و دختر بیش از پسر مورد عنایت و توجه قرار گرفتهاند. چرا که آقایان به دلیل صدای رساتر و جسم تواناتر همواره در پی زورگویی و سیطره بر جنس مخالف بودهاند. اگر قواعد و مقررات را در جهت تأمین اعتدال و ترسیم روش تربیتی توأم با عدالت و دوستی با فرزندان تدوین و اعمال نکنیم نمیتوانیم فرزندانی با اعتمادبنفس بالا داشته باشیم. در دادن هدیه، در رفتن به مسافرت، در خرید امکانات و خلاصه در اکثر تصمیم گیریهای خانوادگی دختران و مادران را در درجه اول توجه قرار دهید. مادران حقیر فرزندانی کم اراده و حقیر و ضعیف خواهند داشت.
هرگز در جمع دوستان و خویشان ، نقاط ضعف فرزندان خود را بازگو نکنید بر عکس نسبت به نقاط قوت آنان تأکید بیشتری داشته باشید. البته این عمل (تحسینها در جمع) نباید به گونهای باشد که با دروغ و مبالغه همراه باشد. چرا که فرزندان به خوبی به تصنعی بودن آن پی برده و احساس بدی نسبت به نحوه برخورد شما خواهند داشت.
به فرزندان خود بیاموزید که واژه شکست را از فرهنگنامه زندگی بردارند و به جای آن واژه نتیجه را بنویسند به عبارت دیگر هرگاه حادثه و ناکامی و خسارتی را متحمل شدند. مل تصادف – عدم قبولی در دانشگاه و یا در عرصههای مختلف ورزشی، هنری و اجتماعی به هدفی که میخواستند نرسیدند. به جای تکرار این واژهها که من شکست خوردم و ناکام ماندم؛ ناامیدم – نمیتوانم این جمله را مرتب تکرار کنند. من نتیجه گرفتم که بیشتر تلاش کنم. خوب رانندگی کنم. با دوستان خوب و با فرهنگ ارتباط برقرار کنم.... .