• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

قانون حمورابی (برخی قوانین مربوط به احکام دزدی وخانوادگی)

kuruš

متخصص بخش تاریخ
قانون حمورابی بزرگترین نشان تمدن میانرودان (بین النهرین) است که بر روی ستونی از جنس بازالت به بلندای 2.25 متر و پهنای 65 سانتی متر به دستور حمورابی (1792-1750 ق.م.) حک شده است. او فرمانروای بنام بابل در شهر سیپار، شهر شاماش خدای عدالت، بود. این لوح در سده ی دوازدهم پیش از میلاد به وسیله ی شاهزاده ی کشور همسایه، ایلام که در ایران قرار داشت، از بابل به شوش آورده شد. این لوح به همراه آثار دیگری از بابل در آکروپولیس شوش قرار داشت. لوح حمورابی مهمترین لوح حاوی قوانین به جامانده از خاور نزدیک باستانی است و متن آن بیانگر نکات ارزنده ای درباره ی مذهب، اقتصاد، جامعه و تاریخ آن دوره است. تصویر لوح نشانگر این است که شاه دستورات خود را به شاماشمنسوب می کند. متن لوح به خط میخی و به زبان اکده ای نوشته شده. در ادامه تعدادی از این 282 قانون آمده است.
برخی قوانین مربوط به احکام دزدی
اگر کسی شخصی را متهم کند و متهم شده به رودخانه برود و در آب غرق شود، اتهام درست بوده و اتهام زننده خانه ی متهم را صاحب می شود. اگر رودخانه بی گناهی متهم را ثابت کند و او بدون آسیب بیرون بیاید، اتهام زننده به مرگ محکوم است و متهم خانه ی اتهام زننده را صاحب می شود.
اگر شخصی اتهام جرمی را نزد بزرگان (پیران) بیاورد و نتواند اثبات کند، اگر اتهام جرم بزرگ باشد مجازات او مرگ است.
اگر شخصی چیزی را از معبد یا دربار بدزدد هم دزد و هم دریافت کننده ی جنس محکوم به مرگ هستند.
اگر کسی از پسر یا برده ی مرد دیگری بدون شاهد یا قرار داد چیزی بخرد، طلا یا نقره، برده ی مرد یا زن، گوسفند یا گاو، خر … فرد خریدار در حکم دزد است و به مرگ محکوم است.
اگر کسی گله یا گوسفند یا خوک یا بزی بدزدد و آن متعلق به خدا یا دربار باشد باید ۳۰ فولد بپردازد.
اگر متعلق به مرد آزاد دیگری باشد باید ۱۰ فولد بپردازد و اگر چیزی برای پرداخت ندارد به مرگ محکوم است.
اگر کسی **** را از دست بدهد و آنرا در مالکیت دیگری بیابد و این شخص ادعا مند که آنرا از بازرگانی و در برابر شاهدانی خریده. و صاحب مال نیز ادعا کند که شاهدانی دارد که شهادت دهند این جنس از آن اوست، انگاه باید خریدار تاجر و شاهدان خود و مالک نیز شاهدان خود را بیاورد و قاضی شهادت آنها را بیازماید. در اینصورت تاجر دزد به حساب می آید و به مرگ محکوم است.
اگر خریدار تاجر و شاهدان را نیاورد و مالک شاهد بیاورد، خریدار دزد است و به مرگ محکوم.
اگر مالک شاهدی نیاورد در آنصورت او بدکار است و به مرگ محکوم.
اگر شاهدان در دسترس نباشند، قاضی فرجه ی شش ماهه ای می دهد و اگر در آن ۶ ماه نیز شاهدان نیایند، فرد بدکار است و باید جریمه بپردازد.
اگر کسی برده ی مرد یا زنی از دربار یا از مرد آزاد دیگری را در خارج از دروازه ی شهر بگیرد، او به مرگ محکوم است.
اگر برده ی مرد یا زن فراری از دربار یا متعلق به مرد آزاد دیگری به خانه ی کسی بروند و او آنرا به مجل اعلان عمومی نیاورد رییس خانه به مرگ محکوم است.
اگر کسی برده ی مرد یا زنی را در مناطق بیابد و آنرا به صاحبش برگرداند صاحب برده باید دو شکل نقره به فرد بپردازد.
اگر برده از گفتن نام صاحب خود خودداری کند باید آنرا به قصر آورند و جستجوی بیشتری شود تا او را به صاحبش باز گردانند.
اگر کسی سوراخی به خانه ای حفر کند (برای دزدی) شخص در برابر همان سوراخ باید کشته و دفن شود.
اگر از کسی دزدی شد و دزد گرفته نشد او باید با سوگند آنچه از او دزدیده شده را بیان کند و جامعه یا آنکه در محدوده ی قدرت او این دزدی رخ داده باید دزدی را جبران کند.
اگر شخصی دزدیده شد، جامعه باید یک مینا نقره به بازماتندگان شخص بپردازد.
اگر آتش خانه ای را ویران می ساخت و کسی که آمده بود آتش را خاموش کند چشم به مال صاحبخانه داشت و آن مال را تصرف کرد باید خود در آتش افکنده شود.
اگر سردسته یا سرباز معمولی ای که باید به فرمان شاه به جنگ می رفت، سربازی را اجیر کند تا به جای او به جنگ رود، اگر از پرداخت خودداری کند آن سردسته/سرباز به مرگ محکوم است و فرد اجیر خانه ی او را صاحب می شود.
اگر شخصی مزرعه ی خود را به نرخ مشخصی اجاره داد و پول را دریافت کرد ولی هوای بد محصول را از میان برد خسارت بر عهده ی کشاورز است.
اگر کشاورز به دلیل ناموفقیت در سال نخست کشت را به دیگری بسپارد، مالک نمی تواند ایرادی بگیرد و مطابق قرارداد سهمش را دز پایان دریافت می کند.
برخی قوانین مربوط به روابط خانوادگی
اگر کسی به دلیل قرض که پرداخت نکرده خود، همسر، پسر یا دخترش را بفروشد یا به کار اجباری بفرستد آنها تا سه سال باید برای کسی که آنها را خریده کار کنند و در سال چهارم آزاد می شوند.
اگر مردی همسری بگیرد ولی با هم آمیزشی نداشته باشند آن زن همسر او نیست.
اگر زنی با مرد دیگری رابطه داشته باشد، باید هر دو با طناب بسته شوند و به آب انداخته شوند. ولی شوهر می تواند زن خود را ببخشد و شاه بردگان خود را.
اگر مردی به همسر باکره ی کسی را که هنوز در خانه ی پدرش زندگی می کند دست درازی کند، مرد به مجازات مرگ می رسد.
اگر زنی متهم به رابطه ی نامشروع شود ولی در حال همخوابگی دستگیر نشده باشد، آن زن باید برای شوهرش در آب رودخانه بپرد.
اگر مردی در جنگ اسیر شود و در خانه ی او وسیله ی معاش هست ولی زن او خانه را ترک کند و به خانه ی دیگری برود، آن زن باید به آب انداخته شود.
ولی اگر در خانه معاش نیست و زن به خانه ی دیگری برود، بر زن گناهی نیست.
اگر مردی بخواهد از زنی که برای او فرزند آورده است جدا شود باید علاوه بر جهیزیه ی او بهره ی مالی مزرعه، باغ و منقولات را به او بپردازد. زمانی که او بچه هایش را بزرگ کرد، بخشی از آن به فرزندان تعلق می گیرد، معادل آنچه به یک پسر تعلق می گیرد، با او می رسد. و او می تواند با مرد مورد علاقه اش ازدواج کند.
اگر مردی بخواهد از زنش که از او دارای فرزندی نشده جدا شود باید معادل پول خرید او و همچنین جهیزیه ای که از خانه ی پدرش به همراه آورده را به زن بپردازد و از او جدا شود.
اگر برای خرید او قیمتی نپرداخته باید معادل یک مینا طلا به عنوان هدیه بپردازد.
اگر زن مردی که در خانه ی او زندگی می کند بخواهد که از او جدا شود، یا در قرض فرو رود، یا تلاش کند خانه را ویران کند یا شوهرش را نادیده بگیرد یا از نظر قضایی محکوم باشد، اگر شوهر بخواهد مه او را آزاد کند لازم نیست که به او مبلغی بپردازد ولی اگر شوهر او را آزاد نکند و زن دیگری بگیرد، زن اول باید در خانه ی شوهر به صورت خدمتکار باقی بماند.
اگر زنی با مردی ازدواج کند و به او یک خدمتکار بدهد و برای او فرزند بیاورد، و آن مرد بخواهد زن دومی بگیرد، نمی تواند.
اگر مردی زنی بگیرد و از او بچه دار نشود و بخاهد زن دومی بگیرد و او را به خانه بیاورد، زن دوم هرگز نباید به جایگاه زن نخست (مرتبه) باشد.
اگر زن مردی بیمار شود و مرد بخواهد زن دیگری اختیار کند، نباید زن نخست را از خانه اخراج کند بلکه باید در خانه ای که ساخته نگه دارد و او را تا زمانی که زنده است حمایت (مالی؟) کند.
اگر این زن نخواهد در خانه ی مرد بماند، مرد باید جهیزیه ی او را بپردازد و او را به خانه ی پدرش بفرستد.
اگر زنی که در خانه ی مردی زندگی کرده با مرد توافق کرده باشد که هیچ بستانکاری نتواند او را بگیرد، اگر مرد پیش از ازدواج قرضی داشته، پس از اینکه زن به خانه وارد شد بستانکار نمی تواند او را بگیرد. همچنین اگر زن قرضی داشته باشد، بستانکار نمی تواند شوهر او را دستگیر کند.
اگر کسی با مادر یا پدر خود زنا انجام دهد، هر دو فرد سوزانده می شوند.


 
بالا