هه !
نه یاسی جون خواب آیسان رو ندیدم :نیش:
میگم یاسی حسابی این تاپیک رو به گند کشیدیم هااا :9:
الانه که میان برا اخطار و ایناااا :ترس:
من نبودم هاااا :راز:
ولی یاسی چند وقت پیش خواب دیدم ...:شاد:
یه مهمونی بود :فکر: من و نسرین و آیسان :نیش:
نشسته بودیم کنار هم :سوت:
داشتن پذیرائی میکردن ....بعد این آیسانه گفت یوسف برا من از اونااا بده :تعجب: تازه من 2 هزاریم افتاد که بله کار تموم شده :شاد::خنده2:
تا میخواستم میوه رو به آیسان بدم از خواب پا شدم :ناراحت: :34: شانسه ما داریم :31:
میگم یاسی چرا هیش کی نمیاد این تاپیک ؟