Amir Mohsen
متخصص بخش هواشناسی
اینم k-index
امیر محسن اون k-index منفی که روی روسیه به وجود میاد همون بلاکشه؟
اون زبانه های پر فشار سرد سیبریه
اینم k-index
امیر محسن اون k-index منفی که روی روسیه به وجود میاد همون بلاکشه؟
یه اس ام اس بود میگفت از ازادی فقط میدونش مونده و ....
حالا من صبح فکر میکردم از بارش برف چی مونده؟ فکر کنم فقط خاطراتش و دیگه هیچوقت تکرار نمیشه
از برفایی که رو زمین میموند تو کوچه ما ، یخهایی به ضخامت 50 تا 60 سانت ایجاد میشد که هوا گرمتر میشد با کلنگ میکندیم
سرویس مدرسه زمانی که اول دبستان بودم بیشتر از یک ماه تو کوچه نمویمد چون گیر میکرد و در نمیومد و من میرفتم سره کوچه تو خیابونه اصلی سوار میشدم
یه شغلی تو زمستون بود بنام برف روبی کارگرا داد میزدن برفیه برفی برف پارو میکنیم ....فکر کنم اخرین بار 200 تومن دادیم کله پشت بام رو پارو کنن
همیشه عشق اینو داشتم که اولین برفی که میومد معمولا تو اذر تا فروردین تو باغچه بمونه برای همین تا کمی هم برف میومد برفایه حیاتو تو باغچه جمع میکردم و معمولا تا اوایله فروردین میموند (البته شاید چند تن برف بصورت تجمعی تو باغچه میریختیم و تا 1.5 متر ارتفاع میگرفت)
شبایی که تا صبح یه سره برف میومد و من هم به امید تعطیلی مدارس تا صبح بیدار میموندم و به بارشه برف نگاه میکردم خیلی زیاد بود و حتی یکبار 3 روز یادمه مدارس تعطیل شد
یه شب از خونه مادر بزرگم تو پیروزی بر میگشتیم بارون سیل آسایی بود خیابونا رو اب گرفته بود رسیدیم 7تیر برفو بارون شد ملاصدرا که رسیدیم کولاکه شدید با وزش باد بود که برایه اولین بار تو عمرم کولاکه برف ومیدیدم و به سختی به خونمون تو خیابونه ملاصدرا رسیدیم
اوایل فصل بابام لاستیک یخ شکن مینداخت اما با همون لاستیک هم خیلی مواقع گیر میکرد و روزهایی که برف سنگین تر بود زنجیر میبستیم
رانندگی و در اومدن از تو برف و تو 11 سالگی خیلی خوب یاد گرفتم چون همیشه ماشین گیر میکرد و پدرم هل میداد و از من میخواست پشت فرمون بشینم شاید از اون موقع بود که افرود رفت تو خونم و امروز انقدر به رانندگی تو برف علاقه دارم تازه اینا که میگم به ندرت ما از ونک بالاتر میرفتیم خدا میدونه 2000 متری چه خبر بوده
تقدیم به دوستانه عزیز علاقمند به برف مخصوصا محمد عزیز از تهران
هر کدوم از دوستان اگه میتونن لینک نقشه نیروی دریایی رو بذارن .
هر کدوم از دوستان اگه میتونن لینک نقشه نیروی دریایی رو بذارن .
سلام آرش جان
خوب هستید؟:گل:
عرض کنم خدمت تون که اپدیتها دارند خیلی خوب میشن ولی بازهم هرچی خواسته خدا باشه همون میشه بنظر من. چون این مسئله 100 درصد به من ثابت شده ست!!
منظورم اینه که ما نه اینقدر مطمئن میتونیم بگیم بارشها فوق تصور و عالی هستند و نه اینکه بگیم بارشها معمولی و بی خاصیت!!!!
بهرحال امیدوارم که اوستا کریم هرچی واسه این روزهای بهمن 91 مون مقدر کرد به اندازه و کیفیتی باشه که دل همه ما رو شاد و خوشحال کنه.
حالا برف یا بارون بودنش مهم نیست خصوصا برای تهران بلکه باریدن و یا وقوع پدیده بارش هست که از درجه اهمیت بالایی برخورداره چون میدونم همه دوستان عزیزم آرزوی نفس کشیدن در هوای تمیز و پاکیزه رو دارند.:گل:
از اون لحاظ که هر وقت اونجا گرم میشه ، اینجا سرد و برفی میشه:سکوت:
قدیما خوب بوده ما نبودیم...بعدنم خوبه باز ما نیستیم...والا:سکوت:چند روز پیش توی یکی از فیلم های قدیمی که می دیدم گفت ای بابا این برفم که تموم بشو نیست. فکر کنم فیلم دهه 40 بود.
آرش جان و امیر محسن خان خیلی ممنون از شما ولی باز نمیشه
وحید اگه با کرومی process anyway رو بزن.آرش جان و امیر محسن خان خیلی ممنون از شما ولی باز نمیشه
سلام
اگر صفحه SSL ERROR باز میشه گزینه Proceed anyway رو انتخاب کنید
سلام وصددرود به همه دوستان گلمیه اس ام اس بود میگفت از ازادی فقط میدونش مونده و ....
حالا من صبح فکر میکردم از بارش برف چی مونده؟ فکر کنم فقط خاطراتش و دیگه هیچوقت تکرار نمیشه
از برفایی که رو زمین میموند تو کوچه ما ، یخهایی به ضخامت 50 تا 60 سانت ایجاد میشد که هوا گرمتر میشد با کلنگ میکندیم
سرویس مدرسه زمانی که اول دبستان بودم بیشتر از یک ماه تو کوچه نمویمد چون گیر میکرد و در نمیومد و من میرفتم سره کوچه تو خیابونه اصلی سوار میشدم
یه شغلی تو زمستون بود بنام برف روبی کارگرا داد میزدن برفیه برفی برف پارو میکنیم ....فکر کنم اخرین بار 200 تومن دادیم کله پشت بام رو پارو کنن
همیشه عشق اینو داشتم که اولین برفی که میومد معمولا تو اذر تا فروردین تو باغچه بمونه برای همین تا کمی هم برف میومد برفایه حیاتو تو باغچه جمع میکردم و معمولا تا اوایله فروردین میموند (البته شاید چند تن برف بصورت تجمعی تو باغچه میریختیم و تا 1.5 متر ارتفاع میگرفت)
شبایی که تا صبح یه سره برف میومد و من هم به امید تعطیلی مدارس تا صبح بیدار میموندم و به بارشه برف نگاه میکردم خیلی زیاد بود و حتی یکبار 3 روز یادمه مدارس تعطیل شد
یه شب از خونه مادر بزرگم تو پیروزی بر میگشتیم بارون سیل آسایی بود خیابونا رو اب گرفته بود رسیدیم 7تیر برفو بارون شد ملاصدرا که رسیدیم کولاکه شدید با وزش باد بود که برایه اولین بار تو عمرم کولاکه برف ومیدیدم و به سختی به خونمون تو خیابونه ملاصدرا رسیدیم
اوایل فصل بابام لاستیک یخ شکن مینداخت اما با همون لاستیک هم خیلی مواقع گیر میکرد و روزهایی که برف سنگین تر بود زنجیر میبستیم
رانندگی و در اومدن از تو برف و تو 11 سالگی خیلی خوب یاد گرفتم چون همیشه ماشین گیر میکرد و پدرم هل میداد و از من میخواست پشت فرمون بشینم شاید از اون موقع بود که افرود رفت تو خونم و امروز انقدر به رانندگی تو برف علاقه دارم تازه اینا که میگم به ندرت ما از ونک بالاتر میرفتیم خدا میدونه 2000 متری چه خبر بوده
تقدیم به دوستانه عزیز علاقمند به برف مخصوصا محمد عزیز از تهران