مشاعره

[khodam]

دردم همین است که بستند پرم را
ترسم نرسانند بگلشن خبرم را

 

[baroon]

ای غایب از نظر به خدا می‌سپارمت
جانم بسوختی و به دل دوست دارمت​

 

[Maryam]

تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحرم

تبسمی کن و جان بین که همی سپرم

حافظ

 

[khodam]

مرد بی حاصل نیابد یار با تحصیل را
جان ابراهیم باید عشق اسماعیل را

 

[یگانه جان]

[COLOR=#00000]از هر كرانه يكي تير كرده ام روان
باشد كز آن ميانه يكي كارگر شود[/COLOR]

 

[baroon]

در خم زلف تو آن خال سیه دانی چیست
نقطه دوده که در حلقه جیم افتادست​

 

[NASR-S]

تا رفت مرا از نظر آن چشم جهان بین
کس واقف آن نیست که از دیده چه ها رفت

 

[mahdis]

تا تو مراد من دهی کشته مرا فراق توووو

تا تو به داد من رسی، من به خدا رسیده ام:دل شکسته:

 

[khodam]

مردم اي كاش پريشاني زلفش بيند

تا نگويند پريشاني من بي سبب است

 

[Maryam]

تا کی به تمنای وصال تو یگانه

اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه ...

 

[khodam]

هر دم چو تاک بار درختی نمی‌شویم
چو سرو بسته‌ایم به دل بار خویش را

 

[baroon]

این عجایب بین که یوسف داشت در زندان مصر
پای در زنجیر و جایش در دل یعقوب بود​

 

[khodam]

در کوی نیکنامان ما را گذر ندادند
گر تو نمیپسندی تغییر ده قضا را

 

[baroon]

ای صبا نکهتی از کوی فلانی به من آر
زار و بیمار غمم راحت جانی به من آر​

 

[asl_davood]

راز نهان دار و خمش ور خمشی تلخ بود

آنچه جگرسوزه بود باز جگرسازه شود

 

[Maryam]

درخت دوستی بنشان که کام دل ببار آرد

نهال دشمنی برکن که رنج بیشمار آرد ...

 

[875102210]

در آن حال پیش آمدم دوستی *** از او مانده بر استخوان پوستی
​

 

[admin]

تو بیگانه بودی با دوستان خویش *** خزین کردی یک شب بوستان خویش
​

 

[Maryam]

شخصی همه شب بر سر بیمار گریست

چون روز شد او بمرد و بیمار بزیست ...

سعدی

 

[یگانه جان]

[COLOR=#00000]توانا بود هر که دانا بود
ز دانش دل پیر برنا بود

[/COLOR]