• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

مهرداد اول ، اشک ششم

kuruš

متخصص بخش تاریخ
مهرداد اول در سال 171 به تخت اشکانی تکيه زد، هرچند که امروزه تاريخ دقيق جلوس او مورد ترديد است و تحقيقات جديد، سال 165 پ م را نيز پيشنهاد می*کند. از حداقل ده سال اول سلطنت او خبر موثقی نداريم و به نظر می*آيد که بيشتر وقت او به مستحکم کردن قدرتش در پارت و هيرکانی (يعنی تمام قلمرو او در آن*زمان) گذشته است.
در اين زمان، دولت سلوکی در آشوب به*سرمی*برد. پادشاه سلوکی، آنتيوخوس چهارم اپيفانوس که توانسته بود مصر را فتح کند، به دستور روم، قدرت جديد مديترانه، مجبور به ترک مفتضحانه آنجا شده بود. تلاشهای او در به*دست*آوردن دوباره*ی قدرت در ايالات شرقی (ماد و عيلام) نيز کمابيش ناموفق بود و فقط توانسته بود يکی از سردارانش به نام تيمارخوس را به حکومت ماد بگمارد. مرگ آنتيوخوس چهارم در سال 164 پ م در گابه (جی، اصفهان) باعث بروز درگيری*هايی در امپراتوری سلوکی برسر جانشينی او شد. در آخر سلطنت سلوکی به دمتريوس دوم تعلق پيدا کرد که در زمان او، جنگ*های مهرداد برای کسب ماد و بين النهرين اتفاق افتاد.
در اين مدت، مهرداد توانسته بود با گسترش قدرت خود در شرق، به ايالت درنگيه (زرنج) نيز دست پيدا کند و در شمال غرب، قدرت خود را بر تپورستان (تبرستان يا مازندران امروز) اعمال کند. در اين زمان، سلطنت بلخی-يونانی«*اوتيدم*» نيز به دو قسمت تقسيم شده بود و شاخه*ی شرقی آن در زير حکومت دمتريوس، پسر اوتيدم، در شمال هند حکومت می*کرد، در حالی*که در خود بلخ، غاصب جديدی به نام اوکراتيدس، حکومت را به چنگ آورده بود. مهرداد اول در اين زمان اقدامی برعليه پادشاهان يونانی بلخ نکرد و تنها به مستحکم کردن مرزهای شرقی خود پرداخت. دور نيست که حمله*ی بعدی سکاها به بلخ را تحت تاثير تشويق*های مهرداد بدانيم که از سکاهای همخون خود (فراموش نکنيم که پرنی*ها، اجداد مهرداد، خود از قبايل صحراگرد نزديک به سکاها بودند) برای ضربه زدن به مقدونی*ها کمک خواسته.
به*هرحال، اولين پيشرفت بزرگ مهرداد، حمله به ماد در سال 148(يا 145) پ م بود. پيش از اين تاريخ، تيمارخوس، حاکم سلوکی ماد، برعليه آنتيوخوس ششم و الکساندر بالاس شورش کرده بود و خود را پادشاه مستقل ماد خوانده بود. منابع يونانی برسر مسئله خلع تيمارخوس متفق*القول نيستند. برخی از روايات (از جمله يوستينوس) خبر از شکست او به دست مهرداد می*دهند، در حالی*که روايات ديگر، خلع او را به دمتريوس اول سلوکی نسبت می*دهند و مهرداد را شکست*دهنده حاکم سلوکی می*دانند که دمتريوس برای ماد تعيين کرده بود.
به*هرصورت، در سال 145 پ م، ماد قطعا" جزء قلمرو مهرداد اول بوده که حاکمی پارتی بر آنجا گمارده است (يونانی: باکازيس؛ احتمالا" بغزاد در پارتی). فتح ماد به معنی همسايه شدن شاهنشاهی پارت با بابل و عيلام، دو مرکز مهم اقتصادی و سياسی در آن زمان بود. در سال 142 يا 141 پ م، مهرداد موفق به فتح سلوکيه-بر-دجله (پايتخت شرقی سلوکيان) و بابل شد و به عنوان شاه بابل و «شاهنشاه» تاج*گذاری کرد و سکه زد.
در اين زمان، خبر حمله سکاها به مرزهای شمال شرقی به غرب کشور رسيد. مهرداد خود با قسمتی از نيروهايش به پارت بازگشت تا برعليه سکاها ايستادگی کند و اختيار نيروهای غربی را به سرداران و اشراف داد. اين مسئله به عنوان نخستين نمونه*ی دخالت اشرافيان پارتی در اداره حکومت اشکانی، مورد توجه خاص است. لشکريان پارت در سال 141 پ م، سپاهيان کامناسکرس، پادشاه عليمائيد، را که به آپاميا حمله کرده بودند شکست دادند و شهر شوش را به تصرف درآوردند و به نام مهرداد سکه زدند، عملی که به معنی دست*نشانده*شدن سلطنت عليمائيد بود.
در سال 140، دمتريوس دوم، پادشاه سلوکی، به درخواست يونانيان بابل، به بين*النهرين حمله کرد و خيال داشت که قدرت سلوکی را به اين منطقه بازگرداند. لشکريان دمتريوس در 139 از پارتی ها شکست سختی خوردند و شخص پادشاه سلوکی به اسارت درآمد و به هيرکانی (گرگان)، نزد مهرداد فرستاده شد. مهرداد که می*دانست خواهد توانست از وجود دمتريوس استفاده کند، او را در دربار خود نگاه داشت و دخترش «گلگونه» (روذوگونه در يونانی) را به ازدواج او درآورد.
مهرداد اول، بزرگترين فاتح اشکانی، در سال 138 پ م در گرگان درگذشت و سلطنت را به پسر ارشدش فرهاد دوم واگذار کرد. سلطنت مهرداد، آغاز دولت اشکانی به معنی يک شاهنشاهی بود و اقدامات او در اداره کشور و بخصوص سياست*های او در مورد يونانی*ها، الگويی برای جانشينان او شد.


 
بالا