• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

میهن بانی ساسانیان

kuruš

متخصص بخش تاریخ
پادشاهان ساسانی دو بار در سال، بارعام ميدادند و به دادخواستها رسيدگي ميكردند و به نامهها مينگريستند. و نخست به شكايت كساني ميرسيدند كه از خود آنها متظلم بودند. «بزرگِ موبدان» را همراه با «بزرگِ دبيران» فرا ميخواندند و ميفرمودند تا جار بزنند آنها كه از پادشاه شكايت دارند، از آن جمع به يك سو شـوند. سپس قـاضي بـه كـار پـادشاه و مـدعي او نـگريده از روي حـق و عـدالت حكم ميكرد. اگر مدعي بر حق بود، قاضي به حكم قانون، پادشاه را مواخذت ميكرد.
با نگرش به تجربیات طبیعی و انسانی بود که فرزانگان ایران زمین، آزادی و برابری نسبی (و نه مطلق) را مورد توجه قرار دادند. و پرده از سیه کاری عوامفریبانی چون زهاک و گئومات مغ و مزدک برداشتند. این سه تن و دیگر همانندهایشان با مصادره اموال و ایجاد نظام اشتراکی (کمونیسم) و انداختن مردم به جان یکدیگر، کشور را به آشوب کشاندند. به نوشته «کارل پوپر»: آزادی اگر نامحدود باشد نقض غرض خواهد شد. معنای آزادی نامحدود این است که قوی به ضعیف میتواند زور بگوید و او را مرعوب و از آزادی محروم کند. خواست ما این است که دولت تا حدی آزادی را محدود کند تا قانون حامی آزادی همه باشد. هیچکس نباید برخلاف اراده خودش یکسره در سلطه و اختیار دیگران باشد. همه حق دارند که در کنف حمایت دولت باشند./
و این دیدگاه به درستی از سوی ساسانیان دنبال میشد. در کتاب «تاج» آمده: آيين ساسانيان بر اين بود كه گنهكار را ببخشند و لغزشها را ناديده انگارند مگر آنكه سه گناه را هرگز درخور بخشيدن نديدهاند: نخست، آن كه بدِ كشور جويد و بد پادشاهان را گويد. دوم دزديدن مال مردم و چشم بد داشتن به محارمشان. سوم بازكردن اسرار مملكت. /
شادروان استاد حبيب الله نوبخت در پاورقي ترجمان خود از «كتاب تاج» آورده است:
آنها كه رژيم ساساني را حكومت مطلقه و استبدادي نام نهادهاند، سخت به خطا رفتهاند و اين قبيل موارد كه نظاير آنها در تاريخ بسيار است، برترين گواه زلت و گمراهي آنهاست و گروهي از متقدمين (يعني در صدر اسلام از روي كينه و تخفيف) و گروهي از متاخرين (يعني نويسندگان بي خبر يا همكاني و بدخون) به عصر ساساني و به مردم ايران تهمتهايي به عمد بستهاند كه جز آهن و آتش، باطل ايشان را از ميان نبرد و حق را به جاي خود ننشاند. و درين اواخر آنها كه خونشان مسموم است و از دستگاه مخرب يوديسم (صهیونیسم) و بين المللي برخوردار هستند، باك ندارند كه ايران و ايراني را به حيف نكوهيده و آداب نيكوي او را به دگران ببندند و اوهام ديگران را به ايراني نسبت بدهند. و اين گروه ناپاك معدود، در برابر اينگونه موارد تاريخي، كور و نابينا هستند ولي كتابها در محاسن روم و عرب و ترك نوشته يا از منابع خاص بينالمللي ترجمه كرده و مانند «زادالمعاد» يعني به گونه يك كتاب مقدس به مردم هديه ميكنند. اينها به تاريخ فروختن و از آن راه اعاشه كردن، عادت كردهاند و چون رفتگان، چيزي ندارند و هم آزاري نتوانند كردن، اين گروه باك ندارند كه بر ايشان بتازند و هر نوع دروغي بسازند./
برای آنکه تیزبینی نوبخت، این پژوهشگر بزرگ عصر رضاشاهی را دریابیم، به پروتکلهای سران صهیونیست مینگریم که مربوط به سال ۱۸۹۷ میلادی میشود:
* ما در تشکیلات قانونی، سازمان انتخاباتی، مطبوعات، آزادی افراد، و مهمتر از همه بر آموزش و پرورش ملتهای غیریهودی دخالت کرده و جوانان آنان را از راه القای عقاید و نظرات دروغ، تحمیق و سرگرم و فاسد میکنیم. (پروتکل ۹) کتابهایی را که خود ما منتشر میکنیم به بهای ارزان ارایه خواهد شد تا همه بتوانند آن را خریداری و مطالعه نمایند... ادبیات و روزنامه نگاری دو نیروی مهم و موثر در آموزش و پرورش به شمار میروند. (پروتکل ۱۲) چون بر اثر تدریس تاریخ قدیم هر کشور، تصورات نادرستی (؟!) در ذهن دانشجویان پیدا میشود لذا باید تمام دروس و موادی را که به تاریخ گذشته آنان مربوط است، بجز قسمتهای مربوط به اشتباهات و خطاهای تاریخی آنان، از برنامه دروس حذف کنیم. (پروتکل ۱۶) از طریق مطبوعات و سخنرانیها و با تالیف زیرکانه کتابهای تاریخ، درباره آرمان شهدای آشوب طلب تبلیغ میکنیم. (پروتکل ۱۹)/
*
آری، بدین گونه است که قهرمانان قلابی توده ای و تجزیه طلب را با چکش بر سر جوانان ایرانی میکوبند و اندیشه هایشان را با داس دروغ، درو میکنند. اینگونه است که از کل سلسله ساسانی (و امروزه سراسر ایران باستان)، دیوی میسازند که به دست فرشتگان تازی! بیرون شد...
به سوی ایران بزرگ بر پایه میهنسالاری آریایی
 
بالا