تا دهم تير ماه مصادف با اول ژوئيه سال 425 پيش از ميلاد، ديگر برحكمران ايراني مصر مسلم شده بود كه آتني ها بار ديگر به تحريك مصريان بر ضد امپراتوري ايران دست زده بودند. مصريان در يكصدمين سال حكومت ايرانيان بر آنان، در پرداخت ماليات به حكمران ايراني مصر تعلل مي كردند و اين تعلل كه به تدريج عموميت يافته بود سوء ظن حكمران را برانگيخته بود و در اين زمينه دست به بررسي گسترده زده بود. تحقيقات حكمران به اين نتيجه رسيده بود كه محرك مصريان در اين نافرماني و كارشكني، آتني ها بودند كه با دولت ايران به دليل حمايت از اسپارتي ها دشمني داشتند. آتني ها از دير زمان با مصريان داد و ستد داشتند و با كشتي هاي خود به بنادر مصر رفت و آمد مي كردند. به علاوه، مصر داراي جوامع كوچك آتني بود. در آن زمان ميان اسپارت و آتن جنگ بود و دولت ايران با كمك مالي، ارسال اسلحه، تداركات و كشتي از اسپارتي ها حمايت مي كرد و سرانجام همين كمكها باعث پيروزي اسپارت شد.اين جنگها كه سالها طول كشيد، در تاريخ به «جنگهاي پلوپونز/ Poloponnesian War» معروفند كه «توسيدس Thucydides» مورخ، گزارشگر عيني اين جنگها بود و تحت همين عنوان تاريخ مشهور خود را نوشت.
آتني هاي آن زمان دولت ايران را «امپرياليست» مي خواندند كه اين اصطلاح از همان زمان باقي مانده و رواج يافته است.
مصر در سال 526 پيش از ميلاد به دست «كامبيز Cambyses ( کامبوزيا - کامبوجيا ) پسر و جانشين کوروش بزرگ فتح شد و ايرانيان قسمتهاي از سودان [در آن زمان: نوبي] و ليبي را هم به آن اضافه كردند.
نافرماني مصريان در سال 425 پيش از ميلاد كه سومين نافرماني ايشان در طول سلطه ايران بود؛ با اعزام نيروي اضافي از فارس امروز و كرمان از طريق دريا سركوب شد و آتني ها از مصر اخراج و ممنوع الورود به آن سرزمين شدند. در آن زمان كشتي ها از خليج فارس از طريق آبراهي كه به تصميم داريوش بزرگ حفر شده بود تا اعماق مصر و درياي مديترانه رفت و آمد مي كردند. حكومت ايران برمصر 20 سال پس از نافرماني سال 425 پيش از ميلاد، جمعا 120 سال و چند ماه، ادامه يافت.دولت ايران مصر را به نام يك ساتراپي ( استان ) خود اداره مي كرد.به همين دليل، مورخان شاهان هخامنشي ايران را سلسله بيست و هفتم مصر بشمار آورده اند. پس از آن نيز تا قرنها، يهوديان مصري خود را همچنان اتباع امپراتوري ايران معرفي مي كردند.
بايد دانست که به دستور داريوش بزرگ ميان درياي سرخ و رود نيل يك آبراه حفر شده بود تا كشتي ها از خليج فارس مستقيماً به مصر روند و به همين جهت، نيروهاي ايراني مستقر در مصر در طول 120 سال حكومت ايران و نيز كارمندان دولت و حكام ايراني مصر از كرمان و فارس اعزام مي شدند كه به خليج فارس نزديكتر بودند و هر دو شورش سالهاي 425 و 454 پيش از ميلاد مصر توسط سربازان تازه نفس اعزامي از كرمان سركوب شد. آثار آبراه درياي سرخ- رود نيل و لوح مربوط به سه دهه پيش توسط باستانشناسان كشف و در دسترس است.
منبع:یاد یار
آتني هاي آن زمان دولت ايران را «امپرياليست» مي خواندند كه اين اصطلاح از همان زمان باقي مانده و رواج يافته است.
مصر در سال 526 پيش از ميلاد به دست «كامبيز Cambyses ( کامبوزيا - کامبوجيا ) پسر و جانشين کوروش بزرگ فتح شد و ايرانيان قسمتهاي از سودان [در آن زمان: نوبي] و ليبي را هم به آن اضافه كردند.
نافرماني مصريان در سال 425 پيش از ميلاد كه سومين نافرماني ايشان در طول سلطه ايران بود؛ با اعزام نيروي اضافي از فارس امروز و كرمان از طريق دريا سركوب شد و آتني ها از مصر اخراج و ممنوع الورود به آن سرزمين شدند. در آن زمان كشتي ها از خليج فارس از طريق آبراهي كه به تصميم داريوش بزرگ حفر شده بود تا اعماق مصر و درياي مديترانه رفت و آمد مي كردند. حكومت ايران برمصر 20 سال پس از نافرماني سال 425 پيش از ميلاد، جمعا 120 سال و چند ماه، ادامه يافت.دولت ايران مصر را به نام يك ساتراپي ( استان ) خود اداره مي كرد.به همين دليل، مورخان شاهان هخامنشي ايران را سلسله بيست و هفتم مصر بشمار آورده اند. پس از آن نيز تا قرنها، يهوديان مصري خود را همچنان اتباع امپراتوري ايران معرفي مي كردند.
بايد دانست که به دستور داريوش بزرگ ميان درياي سرخ و رود نيل يك آبراه حفر شده بود تا كشتي ها از خليج فارس مستقيماً به مصر روند و به همين جهت، نيروهاي ايراني مستقر در مصر در طول 120 سال حكومت ايران و نيز كارمندان دولت و حكام ايراني مصر از كرمان و فارس اعزام مي شدند كه به خليج فارس نزديكتر بودند و هر دو شورش سالهاي 425 و 454 پيش از ميلاد مصر توسط سربازان تازه نفس اعزامي از كرمان سركوب شد. آثار آبراه درياي سرخ- رود نيل و لوح مربوط به سه دهه پيش توسط باستانشناسان كشف و در دسترس است.
منبع:یاد یار