«شيائو يان» امپراتور چين (از سال 502 تا 550 ميلادي) در مارس 521 پيامي براي
قباد ساساني، شاه وقت ايران نوشت كه متن آن تا به امروز باقي مانده، به بيشتر زبانها
ترجمه شده و يك سند تاريخي بسيار جالب است. با تطبيق تقويم ها، اين نامه در ششم
مارس آن سال در نانژينگ (نام آن زمان آن: ژيان كانگ) پايتخت وقت چين امضا و
مهر شده بود.
سفير ويژه شيائو فاصله نانژينك تا تيسفون از طريق خجند و سمرقند را در سه ماه طي
كرده بود. شيائو كه بنيادگذار دودمان «ليانگ» است و 48 سال بر چين حكومت كرده
در پيام خود نوشته بود: داشتن روابط نزديك، دوستي، تفاهم و همكاري با پارسيان و
استقرار نمايندگي هاي دائمي دو دولت در پايتخت هاي يكديگر براي او يك آرزوي
ديرين و تحقق آن يك موهبت است. ما چينيان شاگردان كنفوسيوس هستيم كه با زرتشت
شما عقايد و نظرات مشترك داشته است. ما بودائي شده ايم ولي آموزش هاي انساني،
اخلاقي و فرهنگي كنفوسيوس همچون خورشيد چراغ راه مان است. استخدام هاي
دولتي ما و انتصاب مقامات عينا برپايه آموزش كنفوسيوس و پس از يك امتحان دقيق
صورت مي گيرد و همچنين برنامه دانشگاههاي ما. پيام سپس وارد امور سياسي
مي شود و بسيار مفصل است.
ايران و چين در دوران حكومت اشكانيان روابط تنگاتنگ بايكديگر داشتند كه در دوران
ساسانيان ادامه يافته بود كه درگيري ايران با هون ها، براي مدتي راههاي ارتباطي ميان
ايران و چين و به ويژه جاده ابريشم را در آن سوي سيحون (سيردريا) ناامن ساخته بود
و مبادله سفير دچار اخلال شده بود.
سفير امپراتور شيائو هنگامي وارد ايران شده بود كه دولت ايران ورود بلغارها به
قلمرو روم را باز گذارده بود و اين بلغارهاي مهاجر شهر قسطنطنيه را تهديد
مي كردند. قراربود دولت روم به ايران پول بدهد تا در شمال قفقار از ورود بلغارها و
ساير اقوام مغول تبار به قلمرو روم جلوگيري كند كه ارسال اين پول قطع شده بود. قباد
پيش از ورود سفير چين، خسروانوشيروان را با اينكه پسر سومش بود، به دليل داشتن
لياقت بيشتر وليعهد اعلام كرده بود و خسرو جلسات طولاني مذاكره و تبادل اطلاعات با
سفير چين داشت كه شرح آنها در تاريخ آمده است.
قباد ساساني، شاه وقت ايران نوشت كه متن آن تا به امروز باقي مانده، به بيشتر زبانها
ترجمه شده و يك سند تاريخي بسيار جالب است. با تطبيق تقويم ها، اين نامه در ششم
مارس آن سال در نانژينگ (نام آن زمان آن: ژيان كانگ) پايتخت وقت چين امضا و
مهر شده بود.
سفير ويژه شيائو فاصله نانژينك تا تيسفون از طريق خجند و سمرقند را در سه ماه طي
كرده بود. شيائو كه بنيادگذار دودمان «ليانگ» است و 48 سال بر چين حكومت كرده
در پيام خود نوشته بود: داشتن روابط نزديك، دوستي، تفاهم و همكاري با پارسيان و
استقرار نمايندگي هاي دائمي دو دولت در پايتخت هاي يكديگر براي او يك آرزوي
ديرين و تحقق آن يك موهبت است. ما چينيان شاگردان كنفوسيوس هستيم كه با زرتشت
شما عقايد و نظرات مشترك داشته است. ما بودائي شده ايم ولي آموزش هاي انساني،
اخلاقي و فرهنگي كنفوسيوس همچون خورشيد چراغ راه مان است. استخدام هاي
دولتي ما و انتصاب مقامات عينا برپايه آموزش كنفوسيوس و پس از يك امتحان دقيق
صورت مي گيرد و همچنين برنامه دانشگاههاي ما. پيام سپس وارد امور سياسي
مي شود و بسيار مفصل است.
ايران و چين در دوران حكومت اشكانيان روابط تنگاتنگ بايكديگر داشتند كه در دوران
ساسانيان ادامه يافته بود كه درگيري ايران با هون ها، براي مدتي راههاي ارتباطي ميان
ايران و چين و به ويژه جاده ابريشم را در آن سوي سيحون (سيردريا) ناامن ساخته بود
و مبادله سفير دچار اخلال شده بود.
سفير امپراتور شيائو هنگامي وارد ايران شده بود كه دولت ايران ورود بلغارها به
قلمرو روم را باز گذارده بود و اين بلغارهاي مهاجر شهر قسطنطنيه را تهديد
مي كردند. قراربود دولت روم به ايران پول بدهد تا در شمال قفقار از ورود بلغارها و
ساير اقوام مغول تبار به قلمرو روم جلوگيري كند كه ارسال اين پول قطع شده بود. قباد
پيش از ورود سفير چين، خسروانوشيروان را با اينكه پسر سومش بود، به دليل داشتن
لياقت بيشتر وليعهد اعلام كرده بود و خسرو جلسات طولاني مذاكره و تبادل اطلاعات با
سفير چين داشت كه شرح آنها در تاريخ آمده است.