• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

نریمان

kuruš

متخصص بخش تاریخ
نَریمان نیای بزرگ رستم قهرمان اسطوره‌ای شاهنامه است.او از پشت گرشاسب است. نام نریمان از صفت «نئیرمنو» [SUP][۱][/SUP]، یعنى نیرومند پیدا شده كه بعدها او را به صورت پهلوانى درآوردند. و این صفت را در اوستا به گرشاسب دادند، و همین نام نریمان است كه در شاهنامه گاهى به صورت نیرم دیده مى‏شود. از نریمان به عنوان پهلوان معروف خاندان سام در شاهنامه سخن رفته و این پهلوان در دژ سپند كشته شد، و رستم انتقام او را بگرفت. نیرم. در اوستا صفت جهان پهلوان است و نیز نریمان پدر سام جد رستم بوده است.

[h=2]تبار نریمان قوم نریمان در سرزمین زابل باستانی سکونت داشت و وی یکی از پهلونان مقدم است. منوچهر هنگام مرگ نصایحی به فرزندش نوذر نمود که در مواقع خطر و تهدید کشور فقط از سام فرزند نریمان کمک بخواهد. شاهنامه سوای کشور زابل از نیران هم در جوار ایران یاد می‌کند و از این یادآوری معلوم می‌شود که دو کشور ایران و نیران مجاور هم بودند. به هر حال «سام‌نریمان» بسیار مورد اعتماد منوچهر بود:
که تا شاه مژگان به هم برنهاد
ز سام‌نریمان بسی کرد یاد
چو نامه بر سام‌نیرم رسید
یکی باد سرد از جگر بر کشید
نریمان در زمان فریدون در صحنهٔ وقایع ایران پدیدار شد، زال جریان مرگ نریمان را هنگامیکه رستم برای اوّلین بار به جنگ دشمنانش می‌رفت برای او بازگو و به ایشان چنین گفت: در جنگی بزرگ نریمان همراه فریدون بود در این نبرد ایرنیان به محاصرهٔ قلعه‌ای سرگرم بودند که ناگهان سنگی از بالای دیوار قلعه بر سر نریمان فرود آمد و را به کشت[SUP][۲][/SUP].
[h=2]نصیحت زال رستم را
به خون نریمان میان را به بند
برو تازیان تا به کوه سپند
یکی کوه بینی سر اندر سحاب
که بر وی نپرّید پرّان عقاب
چهارست فرسنگ بالای کوه
پُر از سبزه و آب و دور از گروه
...

...
نریمان که گوی از دلیران ببرد
به فرمان شاه آفریدون گرد
بسوی حصار اندر آورد پای
در آن راه ازو گشت پردخته جای
شب و روز بودی به رزم اندرون
همیدون گهی چاره گاهی فسون
سرانجام سنگی بینداختند
جهان را ز پهلو بپرداختند

 
بالا