نوذر، پسر منوچهر، یکی از شاهان پیشدادی در شاهنامه است. به دلیل بیدادگری و بیتدبیری او ایران دچار وضعیت بحرانی شد. پشنگ پادشاه توران از وضعیت بحرانی ایران با خبر شده و پسر خود افراسیاب را به جنگ با ایرانیان فرستاد. در جنگی که در گرفت نوذر به دست افراسیاب اسیر شد. مدتی بعد افراسیاب او را به کین پهلوانان تورانی که به دست زال و قارن کشته شدند به قتل رساند.
نوذر دو پسر به نامهای توس و گستهم داشت که به تشخیص بزرگان ایران هیچیک به شاهی نرسیدند.
[h=2]کشور داری نوذر نوذر پس از اینکه بر تخت سلطنت نشست روش عتدال را پیشه نمود ولی در اواخر حکومت بسیار خودسر و بیرحم شد و فرّهٔ ایزدی از سیمایش پر کشید و چهرهاش تیره شد. منوچهر هنگام مرگ آیندهٔ کشور پیش بینی مینمود و به همین سبب میدانست که ایرانیان به تنهایی از پس دشمنی چون توران بر نخواهند آمد و کشور رو به ویرانی خواهد رفت. لذا به نوذر توصیه کرد که در هنگام بحران فقط از سام نریمان کمک بطلبد و به جز او به هیچ کس اعتماد ننماید. یک توصیهٔ دیگر هم که جنبهٔ تاریخی دارد به نوذر نمود و گفت که پس از من پیامبری بنام موسی تولّد یا ظهور خواهد نمود که باید از ایشان حمایت کنی[SUP][۱][/SUP].
نوذر دو پسر به نامهای توس و گستهم داشت که به تشخیص بزرگان ایران هیچیک به شاهی نرسیدند.
[h=2]کشور داری نوذر نوذر پس از اینکه بر تخت سلطنت نشست روش عتدال را پیشه نمود ولی در اواخر حکومت بسیار خودسر و بیرحم شد و فرّهٔ ایزدی از سیمایش پر کشید و چهرهاش تیره شد. منوچهر هنگام مرگ آیندهٔ کشور پیش بینی مینمود و به همین سبب میدانست که ایرانیان به تنهایی از پس دشمنی چون توران بر نخواهند آمد و کشور رو به ویرانی خواهد رفت. لذا به نوذر توصیه کرد که در هنگام بحران فقط از سام نریمان کمک بطلبد و به جز او به هیچ کس اعتماد ننماید. یک توصیهٔ دیگر هم که جنبهٔ تاریخی دارد به نوذر نمود و گفت که پس از من پیامبری بنام موسی تولّد یا ظهور خواهد نمود که باید از ایشان حمایت کنی[SUP][۱][/SUP].