• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

هر شعری که دوست داری اینجا بنویس...

shakira

متخصص بخش پزشکی
داری میری، خدا همرات ...

ولی تنها شدی برگرد ...

سراغ اونکه شبهاشو،

فقط با یاد تو سر کرد ...

:گل:
 

ناهید

متخصص بخش
گاهـ ـی دلـ ـم تنـ ـگ تو میـ ـشود
به تمـ ـام دلایلـ ـی کـ ـه تو نیستـ ـی
به اجبـ ـآر ، آرام میگـ ـیرم
چه اجبـ ـار تلخـ ـی…..!
 

ناهید

متخصص بخش
این روزها خســــته ام!

از دوری ،

از جاده های بی عبـــــوری که تو را به من نمی رساند ،

این روزها سخت محتاجــــم ،

محتاج وجود تو

محتاج داشتنت...

 

ناهید

متخصص بخش
چه سخت است ...

تشییع عشق بر روی شانه های فراموشی
و دل سپردن به قبرستان جدایی
وقتی میدانی ،
پنج شنبه ای نیست تا
رهگذری بر بی کسی ات فاتحه بخواند ... !


98_%D9%84%D8%A7%D9%88_%D8%B9%DA%A9%D8%B3_%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%87_%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF__%282%29.jpg

 
جدیدا:
آنکس که بداند و بداند که بداند باید برود غاز به کنجی بچراند

آنکس که بداند و نداند که بداند بهتر برود خویش به گوری بتپاند


آنکس که نداند و بداند که نداند با پارتی و پول خر خویش براند


آنکس که نداند و نداند که نداند
بر پست ریاست ابدالدهر بماند

قدیما:(ابن یمین
)
آن کس که بداند و بداند که بداند اسب شرف از گنبد گردون بجهاند

آن کس که بداند و نداند که بداند بیدار کنیدش که بسی خفته نماند


آن کس که نداند و بداند که نداند لنگان خرک خویش به منزل برساند


آن کس که نداند و نداند که نداند در جهل مرکب ابدالدهر بماند

 

Miss zahra

متخصص بخش تکنولوژی
غمگینم...
مانند پرنده ای که به دانه های روی تله خیره شده...
و به این فکر می کند که چگونه بمیرد؟؟
آزاد و گرسنه؟؟؟
یا...
سیر و اسیر؟؟؟
 

Miss zahra

متخصص بخش تکنولوژی
شب است 
کلنجار میروم.....
با خودم 
با دلتنگیهایم....

با قلبِ لِه شده ام...

با غُرورِ شکسته ام....

سراغش را بگیرم.. ...

نگیرم..
بگیرم.. ...

نگیرم.....

نزدیکِ صبح است.. ...

دل را به دریا زدم.....

مشترکِ موردِ نظر در حالِ مکالمه میباشد!!!!
 

Miss zahra

متخصص بخش تکنولوژی
normal_Avazak_ir-Love10190.jpg
یــک لبخنـــدم را بسته بندی کرده ام
برای روزی که اتفاقی تـــو را می بینم …
آنقدر تمـــــــــیز میخندم
که به خوشبختــــی ام حســــادت کنـــی …
و من در جیب هـــایــــم
دست های خالـــی ام را فریب دهـــم

که امن ترین جای دنیـــا را انتخاب کرده انــد
 

parastu

متخصص بخش گالری عکس
images.jpg
این كه ما تا سپیده سخن از گل های بنفشه بگوییم
شب های رفته را بیاد بیآوریم
آرام و با پچ پچ برای یك دیگر از طعم كهن مرگ بگوییم
همه ی هفته در خانه را ببندیم
برای یك دیگر اعتراف كنیم
كه در جوانی كسی را دوست داشته ایم
كه اكنون سوار بر درشكه ای مندرس
در برف مانده است
نه
باید دیگر همین امروز
در چاه آب خیره شد درشكه ی مانده در برف را
باید فراموش كنیم
هفته ها راه است تا به درشكه ی مانده در برف برسیم
ماه ها راه است تا به گلهای بنفشه برسیم
گلهای بنفشه را در شبهای رفته بشناسیم
ما نخواهیم توانست با هم مانده ی عمر را
در میان كشتزاران برویم
اما من تنها
گاهی چنان آغشته از روز می شوم
كه تك و تنها
در میان كشتزاران می دوم
و در آستانه ی زمستان
سخن از گرما می گویم
من چندان هم
برای نشستن در كنار گلهای بنفشه
بیگانه و پیر نیستم
هفته ها از آن روزی گذشته است
كه درشكه ی مندرس در برف مانده بود
مسافران
كه از آن راه آمده اند
می گویند
برف آب شده است
هفته ها است
در آن خانه ای كه صحبت از مرگ می گفتیم
آن خانه
در زیر آوار گلهای اقاقیا
گم شده است
مرا می بخشید
كه باز هم
سخن از
گلهای بنفشه گفتم
گاهی تكرار روزهای
گذشته
برای من تسلی است
مرا می بخشید

احمد رضا احمدی
 

shakira

متخصص بخش پزشکی
دلم تنگ است،

اما تو هنوز در آن جا می شوی ...

چه قدر عجیب است ابعاد بودنت ...

:گل:
 

shakira

متخصص بخش پزشکی
زندگی،

می تواند فوق العاده باشد ...

اگر دیگران

ما را به حال خودمان بگذارند ...

:گل:
 

Miss zahra

متخصص بخش تکنولوژی
غنچه از خواب پرید و گلی تازه به دنیا آمد...
خار خندید و به گل گفت: سلام، و جوابی نشنید!
خار رنجید ولی هیچ نگفت...

ساعتی چند گذشت...گل چه زیبا شده بود!
دست بی رحمی آمد نزدیک... گل سراسیمه ز وحشت افسرد...
لیک آن خار در آن دست خلید...و گل از مرگ رهید...

صبح فردا که رسید...خار با شبنمی از خواب پرید...

0w0oo2gb24kcuyo9ti0a.jpg


گل صمیمانه به او گفت: سلام

 

shakira

متخصص بخش پزشکی
چه سر به راه است ...

تنهاییم را می گویم،

از گوشه ی دلم جُم نمی خورد ...


:گل:
 

salar69

کاربر ويژه
غـــــم نادیدنت را با که گویم ، محرمی نیست


به تنهایی گرفتــارم ، دریغا همــــدمی نیست


چه راحت از تمام عـــــهد و پیمانت گذشتــــی


نمی خواهم ترا دیگر ، که حرف مُبهمی نیست

 

Miss zahra

متخصص بخش تکنولوژی
خوشبختی را دیروز
به حراج گذاشتند ، ولی حیف که من زاده
امروزم ، خدایا جهنمت فرداست ، پس چرا امروز می سوزم ؟
 

shakira

متخصص بخش پزشکی
این روزها،

بیشتر از هر زمانی،

دوست دارم خودم باشم ...

دیگر نه حرص به دست آوردن را دارم،

و نه هراس از دست دادن را ...

هرکس مرا می خواهد،

به خاطر خودم بخواهد ...؛

دلم هوای خودم را کرده است ...

همین ...

:گل:
 

shakira

متخصص بخش پزشکی
وقتی می خندی،

هوا سرد می شود ...

دندان هایت اگر نبود،

آسمان یک فصل کم داشت ...

:گل:
 

taha moien

کاربر ويژه
قول داده ام... گاهـــی... هر اَز گاهـــی... فانـــوس یادت را میان ایـن کوچه ها بـی چراغ و بـی چلچلـه روشـن کنم خیالـت راحـــت! من همان منـــــم؛ هنوز هم در این شبهای بـی خواب و بـی خاطـــره میان این کوچـه های تاریک پرسـه میزنـم اما بـه هیچ ستاره‌ی دیگـری سلام نخواهــم کرد...
 

Miss zahra

متخصص بخش تکنولوژی
شیشه ای میشکند
یک نفر می پرسد
که چرا شیشه شکست ؟
یک نفر میگوید :
شاید این
رفع بلاست !
دیگری میپرسد
شیشه پنجره را باد شکست ؟
دل من سخت شکست
هیچ کس هیچ نگفت
غصه ام ر
ا نشنید
از خودم می پرسم :
ارزش قلب من از شیشه پنجره هم کمتر بود ؟!

 
بالا