نرسی، پادشاه ساسانی (۲۹۳- ۳۰۲ میلادی) زمانی که از نبرد با پسر برادرزادهی خود بهرام سوم که به جای او بر تخت نشسته بود، پیروز بازگشت، در پایکولی برج یادمانی ساخت و بر دیوارههای آن کتیبههایی نگاشت و داد تا تندیساش را بر اطراف برج نصب کنند.
برج پایکولی امروز در کردستان عراق قرار گرفته است و کتیبه نرسی بر دیوارههای آن را از مهمترین کتیبههای دوران ساسانی به شمار آوردهاند.
از سال ۲۰۰۶ میلادی گروهی از باستانشناسان و حفاظتگران ایتالیایی در یک پروژهی مشترک با اقلیم کردستان عراق به مطالعهی باستانشناسی و حفاظت از ساختار این برج مشغول شدهاند. در این گروه همچنین متخصصان کتیبههای باستانی، تاریخ هنر و تاریخ ایران از دانشگاه لاساپینزا شهر رم (La Sapienza) نیز عضویت دارند و با باستانشناسانی از کردستان عراق همکاری میکنند.
برج پایکولی، در کوهستانهای زاگرس و در میانهی راه شهر سلیمانیه عراق و قصرشیرین ایران قرار گرفته است. این منطقه در دوران باستان در مرز میان دو ناحیهی مهم یعنی تیسفون و ایالت آسورستان قرار گرفته بود. آسورستان نام میانرودان یا بینالنهرین در دوران ساسانی بوده است.
پایکولی در اصل مکانی است که تعدادی از اشراف به انتظار بازگشت نرسی بودند تا با اعلام وفاداری خود، او را به عنوان پادشاه جدید معرفی کنند. بنابراین برج در مکانی که ارزش نمادین زیادی برای پادشاه ساسانی داشت ساخته شده است.
این مکان امروز ممکن است به نظر جایی پرت و دورافتاده در میان کوهستان باشد، اما در روزگار خودش محل گذار راههایی بود که از دشتهای آسورستان (میانرودان یا بین النهرین) به تیسفون میآمد و از آنجا به آتورپاتکان (آذربایجان) میرفت.
نرسی فرزند شاپوراول، در دوران سلطنت پدرش شاه یا فرمانروای ارمنستان بود. اما پس از مرگ او و همچنین پس از مرگ برادرش بهرام، طی ماجراهایی که در کتیبه شرحش آمده، از ارمنستان راهی ایران شد تا سلطنت را از بهرام سوم پسبگیرد.
کتیبهی پایکولی شرح این ماجراهاست که به دو زبان فارسی میانه و پارتی نوشته شده است. کتیبه از سه بخش تشکیل شده است: در بخش نخست یا مقدمه، تبارنامه نرسی معرفی میشود. در بخش دوم یا بخش اصلی کتیبه، به رویدادهایی که از زمان مرگ بهرام دوم رخ میدهد و سپس ملاقات نرسی با بزرگزادگان در گذرگاه پایکولی اشاره شده و پس از آن به شکست و تسلیم بهرام سوم اشاره کرده و مینویسد به درخواست بزرگزادگان پادشاهی را پذیرفته است.
در بخش سوم نیز که موخرهی کتیبه است به دوستی و صلح با سزار روم اشاره و نام شاهان و ساتراپهایی که پادشاهی او را پذیرفتهاند ذکر میکند.1
برج و کتیبهی پایکولی در حقیقت سندی است که نرسی برای مشروعیت پادشاهی خود به دست میدهد. اما از نکات ارزشمند دیگر آن اشاره به اختلافهای موجود در دربار ساسانی بر سر نحوهی انتخاب جانشین پادشاه است. نرسی گرچه تاکید میکند جانشین راستین تاج و تخت پدرش است، اما بهطور ضمنی به اهمیت نقش بزرگان و اشراف در تایید صلاحیت خویش نیز صحه میگذارد و از این رو گذرگاه پایکولی را برای ساختن این یادمان انتخاب میکند. اما کتیبهی پایکولی برای دقیقتر شدن در تاریخ ساسانی نیز حاوی نکات ریزتری است.
در حقیقت پس از آنکه نهاد سلطنت و روحانیت به مدت دو دهه و بعد از قدرت گرفتن کرتیر، روحانی یا موبد عالی مقام ساسانی، در ارتباط تنگانگ و همکاری مستقیم با یکدیگر بودند، نرسی مجدادا به سنتهای ابتدایی دوران ساسانی بازگشت. یعنی دوباره تمام قدرتهای زمینی و معنوی در خود شاه تمرکز یافت.
در حقیقت او توانست نفوذ و تسلط تازه بهدست آمده روحانیت بر سلطنت را در دوره خود کمرنگ کند. در دوران پادشاهی او دوباره ایزدان قدیمی ظهور کردند. او که با توجه به متن کتیبه توانسته بود حمایت شهرهای میانرودان را از پادشاهی خودش به دست بیاورد اعلام میکند که به نام اورمزد، ایزد تمام ایزدان و آناهیتا که او را بانو خطاب میکند، فرمانروایی خواهد کرد. نرسی یکبار دیگر نیز توجه خود را به آناهیتا نشان داده بود. در نقش رستم در استان فارس در نقشبرجستهای نرسی در حال دیهیم ستانی یا گرفتن حلقه پادشاهی از آناهیتا نشان داده شده است.2
کتیبه نرسی آخرین کتیبهی سلطنتی است که بخشهایی به زبان پارتی نیز دارد. به اعتقاد مری بویس، پژوهشگر ایران باستان، این احتمال وجود دارد که پس از کتیبهی پایکولی، ساسانیان زبان پارسی میانه را به عنوان یگانه زبان رسمی در سراسر ایران اعلام کرده باشند و به این ترتیب نگارش پارتی محدود شده باشد.3
حضور نام ساتراپیها، ایالتها و شهرهایی که حاکمانشان نرسی را به عنوان شاهنشاه پذیرفتهاند نیز یک سند تاریخی ارزشمند دیگر در این کتیبه است. به عنوان مثال در این کتیبه از ساتراپ دومباوند یا همان دماوند اسم برده شده است.
آنطور که گفتیم نرسی در انتهای این کتیبه به صلح و دوستی میان خود و امپراتور روم اشاره میکند. اما در حقیقت بعد از گذشت چند گاهی از به سلطنت رسیدنش، بار دیگر میان ایران و روم جنگهایی آغاز شد که در آن کنترل ارمنستان و بخشهای شمالی میانرودان به دست رومیها افتاد.
کتیبهی پایکولی روی قطعات سنگ دیوارهای جانبی برج نگاشته شده است. به نظر میرسد نوشتن کتیبهای مفصل روی دیوارهای برجی با پلان چهارگوش تحت تاثیر کتیبهی پدر نرسی یعنی شاپور اول باشد. حدود چهل سال پیش از کتیبهی نرسی، شاپور نیز روی دیوارهای برجی هخامنشی در نقش رستم که امروز به نام «کعبه زرتشت» شناخته میشود، کتیبهای نوشته بود؛ کتیبهای در شرح پیروزی خود بر امپراتور روم.
برای اولین بار در سال ۱۸۴۴ راولینسون کنسول بریتانیا در بغداد، از کتیبههای برج طرحهایی تهیه کرد. هرتزفلد باستانشناس آلمانی نیز بین سالهای۱۹۱۱ تا ۱۹۲۳ چند بار از بنا بازدید کرد و از بخش بزرگی از سنگهایی که کتیبه روی آنها نوشته شده بود، طرح وعکس تهیه کرد که مبنای کار خواندن و ترجمه کتیبه قرار گرفت.4
بخش دیگری از سنگهایی که کتیبه روی آنها نوشته شده به دلیل تخریب قسمتهای زیادی از برج فروریخته و زیر آوار مدفون شدهاند که طی چند عملیات باستانشناسی از زیر خاک بیرون آورده شدند.
از آنجایی که تا سالها دسترسی به برج پایکولی مقدور نبود و همچنین خوانش کتیبهها و پژوهش روی آنها از روی تصاویر و طراحیهای هرتزفلد انجام شده بود، گروه ایتالیایی امیدوار است با حضور در محل و بهره گرفتن از امکانات جدیدتر، بتواند نکات تازهای را از تاریخ برج و کتیبه آن به دست بیاورد. مرمت و حفاظت از برج که آسیبهای فراوانی دیده است، بخش دیگری از پروژهی مشترک میان ایتالیا و کردستان عراق را تشکیل میدهد
برج پایکولی امروز در کردستان عراق قرار گرفته است و کتیبه نرسی بر دیوارههای آن را از مهمترین کتیبههای دوران ساسانی به شمار آوردهاند.
از سال ۲۰۰۶ میلادی گروهی از باستانشناسان و حفاظتگران ایتالیایی در یک پروژهی مشترک با اقلیم کردستان عراق به مطالعهی باستانشناسی و حفاظت از ساختار این برج مشغول شدهاند. در این گروه همچنین متخصصان کتیبههای باستانی، تاریخ هنر و تاریخ ایران از دانشگاه لاساپینزا شهر رم (La Sapienza) نیز عضویت دارند و با باستانشناسانی از کردستان عراق همکاری میکنند.
برج پایکولی، در کوهستانهای زاگرس و در میانهی راه شهر سلیمانیه عراق و قصرشیرین ایران قرار گرفته است. این منطقه در دوران باستان در مرز میان دو ناحیهی مهم یعنی تیسفون و ایالت آسورستان قرار گرفته بود. آسورستان نام میانرودان یا بینالنهرین در دوران ساسانی بوده است.
پایکولی در اصل مکانی است که تعدادی از اشراف به انتظار بازگشت نرسی بودند تا با اعلام وفاداری خود، او را به عنوان پادشاه جدید معرفی کنند. بنابراین برج در مکانی که ارزش نمادین زیادی برای پادشاه ساسانی داشت ساخته شده است.
این مکان امروز ممکن است به نظر جایی پرت و دورافتاده در میان کوهستان باشد، اما در روزگار خودش محل گذار راههایی بود که از دشتهای آسورستان (میانرودان یا بین النهرین) به تیسفون میآمد و از آنجا به آتورپاتکان (آذربایجان) میرفت.
نرسی فرزند شاپوراول، در دوران سلطنت پدرش شاه یا فرمانروای ارمنستان بود. اما پس از مرگ او و همچنین پس از مرگ برادرش بهرام، طی ماجراهایی که در کتیبه شرحش آمده، از ارمنستان راهی ایران شد تا سلطنت را از بهرام سوم پسبگیرد.
کتیبهی پایکولی شرح این ماجراهاست که به دو زبان فارسی میانه و پارتی نوشته شده است. کتیبه از سه بخش تشکیل شده است: در بخش نخست یا مقدمه، تبارنامه نرسی معرفی میشود. در بخش دوم یا بخش اصلی کتیبه، به رویدادهایی که از زمان مرگ بهرام دوم رخ میدهد و سپس ملاقات نرسی با بزرگزادگان در گذرگاه پایکولی اشاره شده و پس از آن به شکست و تسلیم بهرام سوم اشاره کرده و مینویسد به درخواست بزرگزادگان پادشاهی را پذیرفته است.
در بخش سوم نیز که موخرهی کتیبه است به دوستی و صلح با سزار روم اشاره و نام شاهان و ساتراپهایی که پادشاهی او را پذیرفتهاند ذکر میکند.1
برج و کتیبهی پایکولی در حقیقت سندی است که نرسی برای مشروعیت پادشاهی خود به دست میدهد. اما از نکات ارزشمند دیگر آن اشاره به اختلافهای موجود در دربار ساسانی بر سر نحوهی انتخاب جانشین پادشاه است. نرسی گرچه تاکید میکند جانشین راستین تاج و تخت پدرش است، اما بهطور ضمنی به اهمیت نقش بزرگان و اشراف در تایید صلاحیت خویش نیز صحه میگذارد و از این رو گذرگاه پایکولی را برای ساختن این یادمان انتخاب میکند. اما کتیبهی پایکولی برای دقیقتر شدن در تاریخ ساسانی نیز حاوی نکات ریزتری است.
در حقیقت پس از آنکه نهاد سلطنت و روحانیت به مدت دو دهه و بعد از قدرت گرفتن کرتیر، روحانی یا موبد عالی مقام ساسانی، در ارتباط تنگانگ و همکاری مستقیم با یکدیگر بودند، نرسی مجدادا به سنتهای ابتدایی دوران ساسانی بازگشت. یعنی دوباره تمام قدرتهای زمینی و معنوی در خود شاه تمرکز یافت.
در حقیقت او توانست نفوذ و تسلط تازه بهدست آمده روحانیت بر سلطنت را در دوره خود کمرنگ کند. در دوران پادشاهی او دوباره ایزدان قدیمی ظهور کردند. او که با توجه به متن کتیبه توانسته بود حمایت شهرهای میانرودان را از پادشاهی خودش به دست بیاورد اعلام میکند که به نام اورمزد، ایزد تمام ایزدان و آناهیتا که او را بانو خطاب میکند، فرمانروایی خواهد کرد. نرسی یکبار دیگر نیز توجه خود را به آناهیتا نشان داده بود. در نقش رستم در استان فارس در نقشبرجستهای نرسی در حال دیهیم ستانی یا گرفتن حلقه پادشاهی از آناهیتا نشان داده شده است.2
کتیبه نرسی آخرین کتیبهی سلطنتی است که بخشهایی به زبان پارتی نیز دارد. به اعتقاد مری بویس، پژوهشگر ایران باستان، این احتمال وجود دارد که پس از کتیبهی پایکولی، ساسانیان زبان پارسی میانه را به عنوان یگانه زبان رسمی در سراسر ایران اعلام کرده باشند و به این ترتیب نگارش پارتی محدود شده باشد.3
حضور نام ساتراپیها، ایالتها و شهرهایی که حاکمانشان نرسی را به عنوان شاهنشاه پذیرفتهاند نیز یک سند تاریخی ارزشمند دیگر در این کتیبه است. به عنوان مثال در این کتیبه از ساتراپ دومباوند یا همان دماوند اسم برده شده است.
آنطور که گفتیم نرسی در انتهای این کتیبه به صلح و دوستی میان خود و امپراتور روم اشاره میکند. اما در حقیقت بعد از گذشت چند گاهی از به سلطنت رسیدنش، بار دیگر میان ایران و روم جنگهایی آغاز شد که در آن کنترل ارمنستان و بخشهای شمالی میانرودان به دست رومیها افتاد.
کتیبهی پایکولی روی قطعات سنگ دیوارهای جانبی برج نگاشته شده است. به نظر میرسد نوشتن کتیبهای مفصل روی دیوارهای برجی با پلان چهارگوش تحت تاثیر کتیبهی پدر نرسی یعنی شاپور اول باشد. حدود چهل سال پیش از کتیبهی نرسی، شاپور نیز روی دیوارهای برجی هخامنشی در نقش رستم که امروز به نام «کعبه زرتشت» شناخته میشود، کتیبهای نوشته بود؛ کتیبهای در شرح پیروزی خود بر امپراتور روم.
برای اولین بار در سال ۱۸۴۴ راولینسون کنسول بریتانیا در بغداد، از کتیبههای برج طرحهایی تهیه کرد. هرتزفلد باستانشناس آلمانی نیز بین سالهای۱۹۱۱ تا ۱۹۲۳ چند بار از بنا بازدید کرد و از بخش بزرگی از سنگهایی که کتیبه روی آنها نوشته شده بود، طرح وعکس تهیه کرد که مبنای کار خواندن و ترجمه کتیبه قرار گرفت.4
بخش دیگری از سنگهایی که کتیبه روی آنها نوشته شده به دلیل تخریب قسمتهای زیادی از برج فروریخته و زیر آوار مدفون شدهاند که طی چند عملیات باستانشناسی از زیر خاک بیرون آورده شدند.
از آنجایی که تا سالها دسترسی به برج پایکولی مقدور نبود و همچنین خوانش کتیبهها و پژوهش روی آنها از روی تصاویر و طراحیهای هرتزفلد انجام شده بود، گروه ایتالیایی امیدوار است با حضور در محل و بهره گرفتن از امکانات جدیدتر، بتواند نکات تازهای را از تاریخ برج و کتیبه آن به دست بیاورد. مرمت و حفاظت از برج که آسیبهای فراوانی دیده است، بخش دیگری از پروژهی مشترک میان ایتالیا و کردستان عراق را تشکیل میدهد