فصل پائيزی من تموم شده و حالا زمستونه و بوی برف بوی پاکی♥☼♥
چه زود میگذره زمان ... پاییز پارسال بود که عضو سایت شدم و میخواستم برای اولین بار چنین تایپیکی بزنم ولی نشد ... و حالا یک سال با تمام خوبی و بدیش گذشته و باز فصل پاییز شده
... من عاشق پاييزم ... هميشه پاييز برام نمايانگر اين بوده که همه چی توی يه چشم به هم زدن می تونه نابود بشه
پاييز بهم نشون می ده مرگ اصلآ زشت نيست
خش خش برگهای پاييزی بهم گوشزد می کنن که حتی با نبودن من هم باز زندگی جاريه
پاييز هميشه بهم ياد آوری می کنه سرمای زمستون درراهه
بهم ياد آوری می کنه تو اگر سفيدی برف رو دوست داری
خودتو به بارون پاييز بسپر تا شسته بشه دلت از غبار کينه ها و نفرت ...
پاییز...
و باران سخت می بارد در یک شب سرد پاییزی. این آغازی دیگر است و این منم، گمشده در مه، ستاره ای سرگردان در کهکشانی بی انتها، فرورفته در قعر اقیانوسی عمیق و تاریک. من گم شده ام، من در دنیای متروک تنهایی خود که تاریک ترین شب ها و ابری ترین روزها را دارد و باد زیر آوار غروب کوچه هایش را دلتنگ می نوازد گم شده ام. آری من گم شده ام...
برگ پاییزی کاش چون پاییز خاموشو ملال انگیز بودم برگهای آرزویم یکایک زرد میشد ...
آفتاب دیدگانم سرد میشد...
فرخنده باد
ناله ی برگهای پاییزی در زیر پای من
جیغ باد پاییزی نوازش من
گریه ی آسمان پاییزی همدم من
من پاییزی تو پاییزی او پاییزی
زیر درختان زرد پاییزی باتو پاییزی
با توام ای زیبای پاییزی
چه کنم بی تو در این روزهای پاییزی
تو در آسمان بهاری و من در این زمین پاییزی
بی تو من پاییز پاییزم
کاش شعر پاییزی مرا می شنیدی
کاش روی زرد پاییزی ام را میدیدی
و کاش دستان سرد پاییزی ام را می گرفتی
ای پاییز دوست داشتنی من
بی تو هیچم بی تو پاییزم
دوستت دارم ای عشق پاییزی من
پاییز را دوست دارم ...
به خاطر غریب و بی صدا امدنش...
رنگ زرد زیبا و دیوانه کننده اش...
خش خش گوش نواز برگ هایش...
صدای نم نم باران های عاشقانه اش...
پاییز را دوست دارم.... به خاطر رفتنش
خیس شدن زیر باران های پاییزی...
بوی مست کننده خاکباران خورده...
خدانگـــــــــــهدار پاییز
و
سلام زمستان
چه زود میگذره زمان ... پاییز پارسال بود که عضو سایت شدم و میخواستم برای اولین بار چنین تایپیکی بزنم ولی نشد ... و حالا یک سال با تمام خوبی و بدیش گذشته و باز فصل پاییز شده
پاييز بهم نشون می ده مرگ اصلآ زشت نيست
خش خش برگهای پاييزی بهم گوشزد می کنن که حتی با نبودن من هم باز زندگی جاريه
پاييز هميشه بهم ياد آوری می کنه سرمای زمستون درراهه
بهم ياد آوری می کنه تو اگر سفيدی برف رو دوست داری
خودتو به بارون پاييز بسپر تا شسته بشه دلت از غبار کينه ها و نفرت ...
Click here to view the original image of 800x533px and 196KB.
پاییز...
و باران سخت می بارد در یک شب سرد پاییزی. این آغازی دیگر است و این منم، گمشده در مه، ستاره ای سرگردان در کهکشانی بی انتها، فرورفته در قعر اقیانوسی عمیق و تاریک. من گم شده ام، من در دنیای متروک تنهایی خود که تاریک ترین شب ها و ابری ترین روزها را دارد و باد زیر آوار غروب کوچه هایش را دلتنگ می نوازد گم شده ام. آری من گم شده ام...
برگ پاییزی کاش چون پاییز خاموشو ملال انگیز بودم برگهای آرزویم یکایک زرد میشد ...
آفتاب دیدگانم سرد میشد...
فصل باد و برگ و باد و برگ . . .
فصل رنگ و رنگ و رنگارنگ. . .
فصل نیمکت
فصل مشق و ....
مشق و
عشق و
عشق و
انار . . .
فصل باز باران با ترانه
با گوهر های فراوان. . .
فصل چتر و خیس
فصل شیدایی
و انتظار. . .
فصل مهر
و مهرگان
پاییز
فصل رنگ و رنگ و رنگارنگ. . .
فصل نیمکت
فصل مشق و ....
مشق و
عشق و
عشق و
انار . . .
فصل باز باران با ترانه
با گوهر های فراوان. . .
فصل چتر و خیس
فصل شیدایی
و انتظار. . .
فصل مهر
و مهرگان
پاییز
فرخنده باد
ناله ی برگهای پاییزی در زیر پای من
جیغ باد پاییزی نوازش من
گریه ی آسمان پاییزی همدم من
من پاییزی تو پاییزی او پاییزی
زیر درختان زرد پاییزی باتو پاییزی
با توام ای زیبای پاییزی
چه کنم بی تو در این روزهای پاییزی
تو در آسمان بهاری و من در این زمین پاییزی
بی تو من پاییز پاییزم
کاش شعر پاییزی مرا می شنیدی
کاش روی زرد پاییزی ام را میدیدی
و کاش دستان سرد پاییزی ام را می گرفتی
ای پاییز دوست داشتنی من
بی تو هیچم بی تو پاییزم
دوستت دارم ای عشق پاییزی من
پاییز را دوست دارم ...
به خاطر غریب و بی صدا امدنش...
رنگ زرد زیبا و دیوانه کننده اش...
خش خش گوش نواز برگ هایش...
صدای نم نم باران های عاشقانه اش...
پاییز را دوست دارم.... به خاطر رفتنش
خیس شدن زیر باران های پاییزی...
بوی مست کننده خاکباران خورده...
خدانگـــــــــــهدار پاییز
و
سلام زمستان