تاریخچه فمنیسم در دنیا به بیش از 150 سال نمیرسد، اما «پوران دخت»، پادشاه ایرانی دوره ساسانی 1400 سال پیش اولین سخن «فمنیستی» ایرانی را بیان كرد. «پادشاه چه زن باشد چه مرد باید سرزمینش را نگاه دارد و با عدل و انصاف رفتار كند.»
پوراندخت در نامه ای كه به سپاهیانش نوشته بود جمله فمنیستی خود را بیان كرد و خود را در لیست اولین پیروان تساوی حقوق زن و مرد قرار داد.
پس از كشتن خسروپرویز به دست پسرش شیرویه در سال 628 م، شیرویه بیش از شش ماه حكومت نكرد و دختر بزرگ خسروپرویز پوراندخت به سلطنت نشست.
«محمد باقر وثوقی»، استاد تاریخ باستان دانشگاه تهران درباره پوراندخت میگوید: «بر خلاف دوره حكومت هخامنشیان كه جنسیت اهمیت زیادی نداشت، دوره حكومت ساسانیان دوره تفوق و برتری مرد بر زن بود. در دوران هخامنشیان، سرپرست كارگاه های تخت جمشید، بیشتر زن بودند. عده ای از زنان دو برابر مردان حقوق میگرفتند. این زنان، مهندسان و طراحانی بودند كه بهترین و زیباترین هنرها را در تخت جمشید آفریدند.
حتی زنان در این دوره جیره زایمان میگرفتند. دوره ساسانی كاملا متفاوت از دوره هخامنشیان بود. در امپراطوری ساسانی، زن شخصیت حقوقی نداشت و فرد محسوب نمیشد. زن از هر نظر تحت سرپرستی «كتك ختای» یا كدخدای خانواده بود. در چنین شرایطی پوراندخت در تیسفون تاج بر سر گذاشت و بدون توجه به جنسیت خود، قدرت را بار دیگر به خاندان از هم پاشیده ساسانی بازگرداند.»
وثوقی، درباره شرایط آن دوران گفت: «البته هنگامی كه شیرویه و پسرش اردشیر مردند، مردان و سران ساسانی در مدائن، از میان خاندان شاهی، هیچ مردی را نیافتند كه به تخت سلطنت بنشانند پس به ناچار دختر پرویز را به سلطنت نشاندند. شرایط آن زمان نشان میدهد كه حتی كودكی برای پادشاهی باقی نمانده بود زیرا خاندان های حكومتگر به جان هم افتاده و كشت و كشتار بزرگی راه انداخته بودند.»
فردوسی هم در اشعار خود گفته است:
یكی دختری بود پوران بنام چون زن، شاه شد كارها گشت خام
پوران دخت با تمام آشفتگی ها و طرز فكرهایی كه درباره زنان در آن زمان رواج داشت تصمیم گرفت تا اوضاع كشور را سر و سامان دهد. نخست یك سال مالیات را بر مردم بخشید. با "هراكلیوس"، قیصر رم معاهده صلحی امضا كرد.
برگرداندن صلیب مقدس حضرت عیسی به اورشلیم یكی دیگر از اقدامات مهم او بود. به افتخار بازگرداندن این صلیب در اورشلیم جشن باشكوهی گرفته شد.
حتی فردوسی كه با به سلطنت نشستن زنان مخالف است مجبور شد در اشعارش به اقدامات او اشاره كند.
كسی را كه درویش باشد، ز گنج توانگر كنم، تا نماند به رنج
ز كشور كنم دور بدخواه را بر آیین شاهان كنم راه را
پوراندخت به معنای دختری با چهره گلگون، نخستین زن ایرانی است كه به مقام سلطنت رسید. دوران سلطنت او مصادف بود با اواخر خلافت ابوبكر و اوایل خلافت عمر.
در كتب مختلف او را زنی عاقل، عادل و نیكو سیرت آورده اند كه چون شاه شد در میان رعایا عدل را گسترش داد. وی زمانی كه سپاهی برای جنگ با اعراب فرستاد در مداین بیمار شد و در همانجا درگذشت.
در دوران آشفتگی دربار ساسانی او تنها حاكمی بود كه به مرگ طبیعی درگذشت. زمان حكومت او یك سال و چهار ماه بود. بسیاری معتقدند كه اگر پوران دخت زمان دیگری به حكومت میرسید كفایت و لیاقت بیشتری از خود نشان میداد.
منبع: persianhistory.blogfa.com
پوراندخت در نامه ای كه به سپاهیانش نوشته بود جمله فمنیستی خود را بیان كرد و خود را در لیست اولین پیروان تساوی حقوق زن و مرد قرار داد.
پس از كشتن خسروپرویز به دست پسرش شیرویه در سال 628 م، شیرویه بیش از شش ماه حكومت نكرد و دختر بزرگ خسروپرویز پوراندخت به سلطنت نشست.
«محمد باقر وثوقی»، استاد تاریخ باستان دانشگاه تهران درباره پوراندخت میگوید: «بر خلاف دوره حكومت هخامنشیان كه جنسیت اهمیت زیادی نداشت، دوره حكومت ساسانیان دوره تفوق و برتری مرد بر زن بود. در دوران هخامنشیان، سرپرست كارگاه های تخت جمشید، بیشتر زن بودند. عده ای از زنان دو برابر مردان حقوق میگرفتند. این زنان، مهندسان و طراحانی بودند كه بهترین و زیباترین هنرها را در تخت جمشید آفریدند.
حتی زنان در این دوره جیره زایمان میگرفتند. دوره ساسانی كاملا متفاوت از دوره هخامنشیان بود. در امپراطوری ساسانی، زن شخصیت حقوقی نداشت و فرد محسوب نمیشد. زن از هر نظر تحت سرپرستی «كتك ختای» یا كدخدای خانواده بود. در چنین شرایطی پوراندخت در تیسفون تاج بر سر گذاشت و بدون توجه به جنسیت خود، قدرت را بار دیگر به خاندان از هم پاشیده ساسانی بازگرداند.»
وثوقی، درباره شرایط آن دوران گفت: «البته هنگامی كه شیرویه و پسرش اردشیر مردند، مردان و سران ساسانی در مدائن، از میان خاندان شاهی، هیچ مردی را نیافتند كه به تخت سلطنت بنشانند پس به ناچار دختر پرویز را به سلطنت نشاندند. شرایط آن زمان نشان میدهد كه حتی كودكی برای پادشاهی باقی نمانده بود زیرا خاندان های حكومتگر به جان هم افتاده و كشت و كشتار بزرگی راه انداخته بودند.»
فردوسی هم در اشعار خود گفته است:
یكی دختری بود پوران بنام چون زن، شاه شد كارها گشت خام
پوران دخت با تمام آشفتگی ها و طرز فكرهایی كه درباره زنان در آن زمان رواج داشت تصمیم گرفت تا اوضاع كشور را سر و سامان دهد. نخست یك سال مالیات را بر مردم بخشید. با "هراكلیوس"، قیصر رم معاهده صلحی امضا كرد.
برگرداندن صلیب مقدس حضرت عیسی به اورشلیم یكی دیگر از اقدامات مهم او بود. به افتخار بازگرداندن این صلیب در اورشلیم جشن باشكوهی گرفته شد.
حتی فردوسی كه با به سلطنت نشستن زنان مخالف است مجبور شد در اشعارش به اقدامات او اشاره كند.
كسی را كه درویش باشد، ز گنج توانگر كنم، تا نماند به رنج
ز كشور كنم دور بدخواه را بر آیین شاهان كنم راه را
پوراندخت به معنای دختری با چهره گلگون، نخستین زن ایرانی است كه به مقام سلطنت رسید. دوران سلطنت او مصادف بود با اواخر خلافت ابوبكر و اوایل خلافت عمر.
در كتب مختلف او را زنی عاقل، عادل و نیكو سیرت آورده اند كه چون شاه شد در میان رعایا عدل را گسترش داد. وی زمانی كه سپاهی برای جنگ با اعراب فرستاد در مداین بیمار شد و در همانجا درگذشت.
در دوران آشفتگی دربار ساسانی او تنها حاكمی بود كه به مرگ طبیعی درگذشت. زمان حكومت او یك سال و چهار ماه بود. بسیاری معتقدند كه اگر پوران دخت زمان دیگری به حكومت میرسید كفایت و لیاقت بیشتری از خود نشان میداد.
منبع: persianhistory.blogfa.com