• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

کیخسرو پسر سیاوش

kuruš

متخصص بخش تاریخ
کیخسرو در اساطیر و حماسه‌های ایرانی و شاهنامه‌ٔ فردوسی، فرزند سیاوش و فرنگیس [SUP][۱][/SUP] و نوهٔ کیکاووس و افراسیاب و یکی از نامدارترین شهریاران و دلاوران است. واژه کیخسرو به معنی «شاه نیکنام» است.

کیخسرو در عدالت و شهامت سرآمد شاهان دیگر کیانی می‌باشد و به نسبت از کیکاووس خوشنامتر است. زیرا کیکاووس در شاهنامه اعمالی موذیانه[SUP][۲][/SUP] انجام می‌دهد اما کیخسرو به عنوان پادشاهی عادل و شجاع باقی میماند. در شاهنامه و همچنین در متون پهلوی کیخسرو نمادی از یک شاهنشاه آرمانی است. دستور مرگ سیاوش را افراسیاب صادر می‌کند و کیخسرو انتقام پدر را از افراسیاب می‌گیرد.

[h=2]زندگینامه طبق اسطوره‌ها کیخسرو در توران و بعد از فوت سیاوش زاده شد.
[h=2]پادشاهی گودرز، پهلوان ایرانی، شبی در خواب دید که سیاوش فرزندی به اسم کیخسرو در کشور توران دارد. پس پسرش گیو را که او نیز از پهلوانان ایرانی بود به توران فرستاد. کیخسرو به ایران بازگشت و قرار بر شاه شدنش شد. ولی طوس، خشمگین شد و اظهار نمود که برادر کاووس[SUP][۳][/SUP] فریبرز لایقتر از کیخسرو است. قرار بر رقابتی شد بین دو پهلوان و بهانهٔ این رقابت این شد که هرکس دژ بهمن در اردبیل را که متعلق به دیوها و اهریمنان است، بگشاید، شاه خواهد شد. فریبرز نتوانست و کیخسرو پیروزمندانه دژ را گشود.
[h=2]جنگ های ایران و توران در زمان پادشاهی کیخسرو جنگ های بزرگی میان ایران و توران در می گیرد که در نهایت به پیروزی ایران می انجامد . یکی از این جنگ ها جنگ دوازده رخ است . در این جنگ دوازده پهلوان بزرگ ایران مانند گیو و گودرز با دوازده نامدار تورانی به جنگ تن به تن می پردازند .
[h=2]کناره‌گیری از پادشاهی پس از قریب به ۶۰ سال فرمانروایی ظفرمندانه به همراه پیروزی‌های بزرگ برای ایران، کیخسرو از تخت سلطنت کنار میرود و آن را برای جانشینش، لهراسب، باقی میگذارد[SUP][۴][/SUP]. گفته می‌شود او به کوه‌ها برای عبادت رفت و عمر جاودان یافت ، در دوران سوشیانس او برای کمک باز خواهد گشت.

[h=2]کیخسرو از دیدگاه عرفان کیخسرو طبق گفتهٔ سهروردی عارف، صاحب فرّ کیانی بوده و معراج روحانی داشته و نفس او منقّش به انوار قُدس الهی شده بود و بوسیله آن انوار همهٔ انسانها او را تعظیم میکردند. همچنین در اشعار عارفان مانند حافظ و عطار به بزرگی و نیک‌رفتاری ستوده شده است، بعضی از پژوهشگران زمان او را نزدیک به ظهور زرتشت میدانند و در روایات مذهبی زرتشتیان و کتاب اوستا از او به عنوان کسی که سوار بر سروش آسمانی که در آخرالزمان رجعت میکند و به یاری سوشیانت برمیخیزد، یاد شده است.
 
بالا