• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

۞ صد گونه-ی دل ۞

پارسا مرزبان

متخصص بخش ادبیات
پس یعنی اجازه هست تاپیک بره تالار ادبیات؟:شاد2:
آیا وکیلم؟:نیش2:



به گوش دل بگفت اقبال رست آن جان به عشق ما
بکرد این دل هزاران جان نثار آن گفت رستش را

در آن روزی که در عالم الست آمد ندا از حق
بده تبریز از اول بلی گویان الستش را

 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
خب پس مبارکه:شاد::شاد::شاد::شاد::شاد::شاد:
مقامات بالا لطفا زحمتشو بکشند:احترام:
 

Maryam

متخصص بخش ادبیات
سلام من باز اومدم :5:
شعرهایی که از جناب شمس انتخاب میکنید انقدر دلنشینه که به شخصه دوست دارم هر روز 10 ها موضوع ازتون درخواست کنم تا در اون رابطه برام شعری از شمس تبریزی بگذارید...:گل:

خداوند

ممنونم ازتون.
 

پارسا مرزبان

متخصص بخش ادبیات
سلام من باز اومدم :5:
شعرهایی که از جناب شمس انتخاب میکنید انقدر دلنشینه که به شخصه دوست دارم هر روز 10 ها موضوع ازتون درخواست کنم تا در اون رابطه برام شعری از شمس تبریزی بگذارید...:گل:


خداوند

ممنونم ازتون.


خلاصه دو جهان است آن پری چهره
چو او نقاب گشاید فنا شود زهره

چو بر براق معانی کنون سوار شود
به پیش سلطنت او که را بود زهره

ستارگان سماوات جمله مات شوند
به طاس چرخ چو آن شه درافکند مهره

چو روح قدس ببیند ورا سجود کند
فرشتگان مقرب برند از او بهره

همای عرش خداوند شمس تبریزی
که هفت بحر بود پیش او یکی قطره






 

پارسا مرزبان

متخصص بخش ادبیات




در عشق هر آنک شد فدایی
نبود ز زمین بود سمایی

زیرا که بلای عاشقی را
جانی شرط است کبریایی

کاین عالم خاک خاک ارزد
آن جا که بلا کند بلایی

یک جو ز بلاش گنج زرهاست
ای بر سر گنج بین کجایی

از سوزش آفتاب محنت
در عشق چو سایه همایی



 

پارسا مرزبان

متخصص بخش ادبیات



الا ای جان جان جان چو می‌بینی چه می‌پرسی
الا ای کان کان کان چو با مایی چه می‌ترسی

ز لا و لم مسلم شو به هر سو کت کشم می‌رو
به قدوست کشم آخر که خانه زاده قدسی

چه در بحث اصولی تو چه دربند فصولی تو
چه جنس و نوع می‌جویی کز این نوعی و زین جنسی

اگر دامان جان گیری به ترک این و آن گیری
که از جمله مبرایی نه از جنی نه از انسی




 

پارسا مرزبان

متخصص بخش ادبیات

ای توبه‌ام شکسته از تو کجا گریزم
ای در دلم نشسته از تو کجا گریزم


ای نور هر دو دیده بی‌تو چگونه بینم
وی گردنم ببسته از تو کجا گریزم

ای شش جهت ز نورت چون آینه‌ست شش رو
وی روی تو خجسته از تو کجا گریزم

دل بود از تو خسته جان بود از تو رسته
جان نیز گشت خسته از تو کجا گریزم

گر بندم این بصر را ور بسکلم نظر را
از دل نه‌ای گسسته از تو کجا گریزم








 

پارسا مرزبان

متخصص بخش ادبیات


2932_Shams.jpg


درود یاران من

۞

گرچه ما را گفته-اند که مولوی دیوان و مثنوی را نگاشته است،
ولی من تنها شمس را می بینم!

من از شمس می پرسم و از شمس پاسخ می شنوم!
گرچه در میان دستانم دیوان مولوی است ولی این شمس تبریزی است که مرا پاسخ می دهد!

این را گفتم تا همه بدانند که چرا سروده-ها را به نام شمس می نگارم.
مگر خود مولوی چنین نمی خواست؟


۞


هان ای دل مشکین سخن پایان ندارد این سخن
با کس نیارم گفت من آن ها که می گویی مرا

ای شمس تبریزی بگو سر شهان شاه خو
بی حرف و صوت و رنگ و بو بی شمس کی تابد ضیا



۞


بگو چه در دل داری؟







 

Maryam

متخصص بخش ادبیات
سلام جناب پارسا اومدم ازتون تشکر کنم به خاطر اینکه با این تاپیک عالیتون من رو مشتاق به دونستن در مورد زندگی نامه شمس تبریزی کردید، خیلی علاقه مند شدم در آینده نزدیک زندگی نامه شمس و مثنوی معنوی مولوی رو بخونم .

میشه از
دوستی شعری رو برامون انتخاب کنید :گل:
 

پارسا مرزبان

متخصص بخش ادبیات
سلام جناب پارسا اومدم ازتون تشکر کنم به خاطر اینکه با این تاپیک عالیتون من رو مشتاق به دونستن در مورد زندگی نامه شمس تبریزی کردید، خیلی علاقه مند شدم در آینده نزدیک زندگی نامه شمس و مثنوی معنوی مولوی رو بخونم .

درود مریم گرامی، بسیار سپاسگزارم از این همه مهربانی.:گل::گل::گل:


میشه از دوستی شعری رو برامون انتخاب کنید :گل:



بستان بی‌دوست هست زندان
زندان با دوست هست گلشن


گر لذت دوستی نبودی
نی مرد شدی پدید نی زن








 

admin

Administrator
عضو کادر مدیریت
این تاپیک از موضوعاتی هست که هر بار با دیدن عنوانش، میشه به یک فرهنگ غنی افتخار کرد. ممنون آقای مرزبان :گل:
لطفاً از زندگی کردن (هدف کلی زندگی) انتخاب کنید برامون. :گل:
 

پارسا مرزبان

متخصص بخش ادبیات
این تاپیک از موضوعاتی هست که هر بار با دیدن عنوانش، میشه به یک فرهنگ غنی افتخار کرد. ممنون آقای مرزبان :گل:

درود علی گرامی

بسیار سپاسگزارم از شما
:گل:


لطفاً از زندگی کردن (هدف کلی زندگی) انتخاب کنید برامون. :گل:




من زاری عاشقان چه گویم
ای معشوقان ز عشق تو زار

خود بخت تویی و زندگی تو
باقی نامی و لاف و آزار

خامش که ستیزه می‌فزاید
آن خواجه عشق را ز گفتار






 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
من اومدم با دو تا موضوع
1-رمضان:2:
2-آیا این دری که بر من بسته شد از حکمت خدا بود یا کفاره گناهانانم!:ناراحت:

:گل:
 
بالا