• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

۞ صد گونه-ی دل ۞

پارسا مرزبان

متخصص بخش ادبیات
من اومدم با دو تا موضوع
1-رمضان:2:



آمد رمضان و عید با ماست
قفل آمد و آن کلید با ماست

بربست دهان و دیده بگشاد
وان نور که دیده دید با ماست

در روزه اگر پدید شد رنج
گنج دل ناپدید با ماست






2-آیا این دری که بر من بسته شد از حکمت خدا بود یا کفاره گناهانانم!:ناراحت:

:گل:


شراب لطف خداوند را کرانی نیست
وگر کرانه نماید قصور جام بود

به قدر روزنه افتد به خانه نور قمر
اگر به مشرق و مغرب ضیاش عام بود

تو جام هستی خود را برو قوامی ده
که آن شراب قدیمست و باقوام بود

درون خانه بود نقش‌ها نه آن نقاش
به سوی بام نگر کان قمر به بام بود

رسید مژده به شامست شمس تبریزی
چه صبح‌ها که نماید اگر به شام بود










 

baroon

متخصص بخش ادبیات


سلاممم بر استاد مهربانم
:شاد: خدا قوّت:گل:

لطفاً از این مشکل بگید:
عبرت نگرفتن از گذشته
 

پارسا مرزبان

متخصص بخش ادبیات


سلاممم بر استاد مهربانم
:شاد: خدا قوّت:گل:


سلام بارون گرامی

بسیار سپاسگزارم نازنین.
:گل::گل::گل:




لطفاً از این مشکل بگید:
عبرت نگرفتن از گذشته



عمر که بی‌عشق رفت هیچ حسابش مگیر
آب حیاتست عشق در دل و جانش پذیر

هر که جز عاشقان ماهی بی‌آب دان
مرده و پژمرده است گر چه بود او وزیر

عشق چو بگشاد رخت سبز شود هر درخت
برگ جوان بردمد هر نفس از شاخ پیر

هر که شود صید عشق کی شود او صید مرگ
چون سپرش مه بود کی رسدش زخم تیر











 

پارسا مرزبان

متخصص بخش ادبیات

:احترام:

از زشتی قهر و عتاب بگید بزرگوار. :گل:






خنده از لطفت حکایت می‌کند
ناله از قهرت شکایت می‌کند

این دو پیغام مخالف در جهان
از یکی دلبر روایت می‌کند


غافلی را لطف بفریبد چنان
قهر نندیشد جنایت می‌کند


وان یکی را قهر نومیدی دهد
یأس کلی را رعایت می‌کند

عشق مانند شفیعی مشفقی
این دو گمره را حمایت می‌کند







 
آخرین ویرایش:

پارسا مرزبان

متخصص بخش ادبیات




دو طشت آورد آن دلبر یکی ز آتش یکی پرزر
چو زر گیری بود آذر ور آتش برزنی بردی

بین ساقی سرکش را بکش آن آتش خوش را
چه دانی قدر آتش را که آن جا کودک خردی

ز آتش شاد برخیزی ز شمس الدین تبریزی
ور اندر زر تو بگریزی مثال زر بیفسردی



 

Maryam

متخصص بخش ادبیات
سلام ازتون میخوام در مورد توکل کردن به حضرت دوست شعری رو از زبان جناب شمس بگید:گل:
 

پارسا مرزبان

متخصص بخش ادبیات
سلام ممنون از زحماتتون :احترام:
ازتون میخوام در مورد ترس از مرگ شعری رو برامون بگید


درود معصومه بانو

خوش آمدی نازنین.
:گل:


چیست با عشق آشنا بودن
بجز از کام دل جدا بودن

او فدایی است هیچ فرقی نیست
پیش او مرگ و نقل یا بودن

کاین شهیدان ز مرگ نشکیبند
عاشقانند بر فنا بودن

از بلا و قضا گریزی تو
ترس ایشان ز بی بلا بودن




 

mitra mehr

متخصص بخش خانه و خانواده
سلام و خسته نباشید:گل:
و ممنون برای این تاپیک بسیار زیبای شما:دست:
میخوام در مورد زمستان بگید فصل زیبا:زمستان:
 

پارسا مرزبان

متخصص بخش ادبیات
سلام و خسته نباشید:گل:
و ممنون برای این تاپیک بسیار زیبای شما:دست:
میخوام در مورد زمستان بگید فصل زیبا:زمستان:



درود میترای نازنین:گل:

اندک اندک زین جهان هست و نیست
نیستان رفتند و هستان می‌رسند

خرم آن باغی که بهر مریمان
میوه‌های نو زمستان می‌رسند



 

Maryam

متخصص بخش ادبیات
سلام جناب مرزبان روزتون بخیر
میشه در مورد "صبحت کردن خداوند با بندگانش" شعری رو برامون انتخاب کنید ...:گل:
 

پارسا مرزبان

متخصص بخش ادبیات
سلام جناب مرزبان روزتون بخیر
میشه در مورد "صبحت کردن خداوند با بندگانش" شعری رو برامون انتخاب کنید ...:گل:

درود مریم گرامی
:گل:




پس دریچه دل صد در نهانی بود
که بسته بود خدا بنده خدا بگشاد

در این سرا که دو قندیل ماه و خورشیدست
خدا ز جانب دل روزن سرا بگشاد

الست گفت حق و جان‌ها بلی گفتند
برای صدق بلی حق ره بلا بگشاد

 
بالا