پاسخ : چند شعر کودکانه
روي ديوار حياط
مينشيند شاپرك
با لهاي نازكش
طفلكي خورده ترك
ساكت و بيحركت است
شايد او سردش شده
نه گمانم زخم او
باعث دردش شده
شاپرك جان تشنه اي؟
چيزي آيا خورد ه اي؟
ساكتي حرفي بزن
خانه را گم كرد ه اي؟
زير نور آفتاب
شاپرك خوابيده است
حتماً او در خواب خود
باغ گل را ديده است
ميكشد خمياز ه اي
ميروم نزد كيتر
حال او بهتر شده
شاپرك جانم بپر
روي ديوار حياط
مينشيند شاپرك
با لهاي نازكش
طفلكي خورده ترك
ساكت و بيحركت است
شايد او سردش شده
نه گمانم زخم او
باعث دردش شده
شاپرك جان تشنه اي؟
چيزي آيا خورد ه اي؟
ساكتي حرفي بزن
خانه را گم كرد ه اي؟
زير نور آفتاب
شاپرك خوابيده است
حتماً او در خواب خود
باغ گل را ديده است
ميكشد خمياز ه اي
ميروم نزد كيتر
حال او بهتر شده
شاپرك جانم بپر