• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.
آ
امتیاز کسب شده
1

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام
    تشکر بابت لطفتون نسرین عزیز :گل:
    من خوب هستم و امیدوارم که حال شما هم خوب باشه :گل:

    موفق باشید
    :)) از این خیلی گفتن کلاملاً مشخص ـه :غش2:

    بازم بچه فیلسوف ممنونه بابت همه این لطف و محبت ها.
    ایشالله بتونه جبران کنه :) :گل:
    :5: من دیگه دارم به این نتیجه می رسم شما استینارو بالا زدین هی من خجالت بدین بانو :خجالت:

    چشاتتون قشنگ می بینه... :بله:

    شکلکمم خیلی شبیه، نه؟ :philosopher: :نیش:

    نمی دونم، کاش زبان فارسی برای تشکر کردن بیشتر از اینا واژه داشت... شاید با کلام می شد قسمتیش رو جبران کرد :atish:
    مــــــــــــــادر جــــــــــــــان :تعجب:
    واقعاً لیاقت این همه لطفی رو که شما به ما داری رو دارم ؟ :قاطی: اخه این همه محبت رو چه طوری جبران کنم من :قاطی:

    بلی بلی هم با ریتم خوندیم هم به ریتم افتادیم :50:

    نمی دونم چه طوری تشکر کنم ولی امیدوارم جدا از این که مفید باشم، کنار شما و دوستان لحظه های دوست داشتنی رو سپری کنم :گل:

    و در ضمن منم از صمیم قلب براتون ارزوی موفقیت می کنم :philosopher: :5:
    سلام:گل:
    دوست قدیم:نیش: تشکرات فراوان زیاد از شما:aminkhan:
    امیدوام شما نیز خوب بوده باشین د :دوست:
    سلام نسرین عزیزم
    شرمنده حق دارید...
    عزیزم تصادف کرده بودم جناب پلنگ در جریان هستند الان بهترم برای همین اومدم سایت پیش شما
    دوره سختی رو گذر کردم و ذهنم هنوزم مشوش هست..
    مرگ از دو قدمی من گذشت و من قسمتم نبوددددددددددد
    فدات گلم مرسی :atish::nicolnici:
    لطف مریم جون بود:احترام:

    قابل شما رو نداره کار خاصی نکردم عزیزم:خجالت2:چشات خوشگل میبینه:39::nicolnici:
    سلام نسرین جون:دوست:

    مرسی گلم فدات ایشالا همین طور بشه برای خوش امد گویی هم خیلی خیلی ممنون محبت کردی عزیزم:nicolnici::atish:
    نسرین جونمممممممممممم :بغل: :بغل: :بغل:
    مرسی عزیزممممممممممم، لطف داری گلمممم :بغل: :8: :8: :8:
    منم خوشحالم نسرین جون، از اینکه بیشتر میام انجمن و پیش دوستای گلممم :58::14:
    مرسی بابت تبریک گلممم :بغل: :19: :5::39:
    در هر حال عذرخواهی واجب بود چون نتونسته بودم به قولم عمل کنم:5::بغل::بغل:
    نسرین جون شرمنده:5: من قول داده بودم قبلش خبرت کنم ولی یکدفعه ای شد خانمی. میترا و مریم بهم گفتن فردا 10 صبح می تونن بیان. البته بارون گفت نمی تونه بیاد ولی ازم خواست قرار رو به هم نزنم چون بچه ها خیلی وقته منتظرند.
    خانمی بازم می زاریم. فقط این دفعه روز و ساعت دقیقش رو بهم بگو:1:
    خوشحالم که دوستش داشتی:13:
    :بغل::بغل::بغل:
    قابل دوست جون رو نداشت:دوست:
    هیه:شاد2:
  • بارگذاری…
  • بارگذاری…
  • بارگذاری…
بالا