• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.
س
امتیاز کسب شده
0

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • یوهاهاها من اومدم اگر هنوز نرفتی بیا مشاعره رو ادامه بدیم

    آواتور خوشگلت هم مبارکا باشه :گل: خیلی دوستش دارم :بله:
    دل شما اقیانوسه دریا چیه!:گل:(راستی توی چت باکس دیدم از واژه ی مقدس مرد استفاده کردید!خیلی ممنون که در گسترش این واژه ی مقدس تلاش میکنید:نیش:)

    چشم من این آرزوتون رو برآورده میکنم ... شما میتونید پنجشنبه سر کار نرید:احترام:
    اما خوب بعدش اخراج شدید ، حقوقتون رو ندادن و این ها تقصیر من نیست ها :نیش2:توی آرزوتون نبود:نیش:
    چه نی نی خشجلی :نیش:
    یادم باشه یه دلفین خوشجل برات پیدا کنم :نیش:
    میدونم وظیفمه :غش:
    واااااااااااااایییییی اتفاقا دلم لک زده برای مشاعره اومدم :بدو بدو :
    سلاااااااااااام مو طلایی من :نیش:


    یه نیگاه به من بکن دندونمو میبینی ؟ آهان حالا شد الان میبینی که خیلی بدترم :گریه:


    بزار من سرمو بزنم به دیور :قاطی: ببین به خاطر این که تو رو ناراحت کردم چه بلایی سرخودم آوردم :مجروح:
    لعنت بر من:گریه: آخه من مگه چی کار کردم و خودم خبر ندارم:گریه: بگید غول کوچولوتون چه کار بدی کرده:گریه: من از خودم بدم میاد وقتی کسی رو ناراحت میکنم:گریه:
    وای بر من وای!:گریه:
    من تحویل نمیگرم ... من بیب(سانسور شد) کردم:نیش: اصلا من (از این به بعد همش سانسور شد):نیش2:

    خود شاعر به من گفته:
    خدا هرگز نبخشد بچه غولی
    که سنجاقی از او آزرده باشد

    اون وقت من چرا همچین کاری بکنم ... بی خیال چیه ما دنیا رو میدیم غول شما باشیم:گل:
    کیوی میگه : کیوی ها کیوی ها و کیوی ها میگن : کیوی کیوی. باز ماشین دورتر میشه و کیوی میگه : کیوی ها کیوی ها اما دیگه صدای کیوی ها به کیوی نمیرسیده ، کیوی ها موبایل راننده را میگیرن زنگ میزنن به موبایل کیوی ، اما چه فایده که کیوی ایرانسل داشته و تو جاده آنتن نمیداده ، اما کیوی یکی را پیدا کرد که خط دولتی داشت و زنگ زد به راننده و گفت که گوشی را بده کیوی ها ، راننده هم گوشی را میده به کیوی هاو کیوی به کیوی ها میگه : کیوی ها کیوی ها !!! کیوی ها هم میگن کیوی کیوی ........!!!

    چه داستان تراژدی بود واقعا:گریه:
    سلام سلام:نیش:
    دیدم آرزو که نداری برات بر آورده کنم گفتم بیام برات داستان تعریف کنم:نیش:

    داستان کیوی و کیوی ها

    یه روز یه کامیون کیوی داشت تو جاده میرفته که یدفعه می افته تو دست انداز و یکی از کیوی ها می افته وسط جاده ، بر میگرده به کامیون نگاه میکنه و میگه: کیوی هاا !!! کیوی هاا. کیوی ها میگن: کیوی !!! کیوی !!! ماشین دورتر میشه و صداشون ضعیف تر میشه.


    ادامش توی پست بعدی میگه کارکتر هاش زیاده:نیش2:
    بابا دلمون اب افتاااااااااااااااااااااااااااااااااااد :نیش:
    امشب بدجوری زدی تو خط خورد و خوراک :نیش:
    منم میخوام :گریه: :نیش:
    سلام به آیدا خانوم :گل: :نیش:
    خوبم خوبی؟
    میبینم که امروز کلی تاپیک غذا زدی هااااااا :نیش:
    دسد درد نیاد :نیش:
    این تاپیک ها رو دیدم دلم آب افتاد:نیش:
    خیلی خوشمله ...
    ولی من که زورم به علی نمیرسه:نیش:شما برو بزنش من از دور هواتو دارم:نیش:

    [IMG]نمیدونم چرا میبینمش فکر میکنم شبیه شماست[IMG]
    :غش:
    ___________________
    البته من که گشنم نیست همینجوری گفتم:غول به ظاهر سیر با لبخندی خبیثانه:

    ببینم این صورتک
  • بارگذاری…
  • بارگذاری…
  • بارگذاری…
بالا