پسرخاله

از خداوند چیزی را برایت میخواهم که،

جز در باور خدا،

در باور هیچکس نگنجد ...


:گل:

یاد گرفتـــه ام ...

انسان مدرنـــی باشــــم؛

و هــر بار که دلتنـــــــگ میشــــوم،

بـه جای بغـــــض و اشــــک،

تنهـــا به این جملـــه اکتفــا کنـــم کــه:

هوای بـــد ایــن روزهــا،

آدم را افســــــــرده میکنـد ...





:گل:

سلام چی چیشد؟؟؟؟

دوستان واقعی مثل صبح هستند ...

نمی شود تمام روز آنها را داشت،

اما مطمئنی که فردا،

هفته بعد،

و تا ابد،

هستند ...





:گل:

http://www.iranjoman.com/showthread.php?t=58475
:گل::شاد:

بی "دوست"

حتی باران هم،

بوی

تشنگی

می دهد ...

:گل:

خداکند تبسم لبی به آه نشکند

بلور بغض سینه ای به شامگاه نشکند،

کبوتری که پر زند به شوق آشیانه ای

خدا کند که بال او میان راه نشکند ...

:گل:

سلام هومن جان
به خونه برگرد ! مهرداد هم برگشته و برات پیام داده

ممنونم لطف دارین :5:
ایشاللا :گل:

:خنده2:
آقا هومن جواب من تو پروفایل خودتون اومده ،:خنده2:
فکر کردم ناراحت شدین جواب ندادین :95:
بله بله قبول دارم ، ولی خب چون فاصله زمانی زیاده :نیش: گفتم شاید به کارتون نیاد .
البته ما دنبال پروژه آماده نبودیم هیچوقت :سوت:
دنبال اطلاعات اماده بودیم تا پروژش کنیم :نیش2:
والا من خوندم واسه ارشد، ولی فایده ای نداشت ، مجازم نشدم :64:
برای عناصر جزییات معمولا کتابای آقای ساعد سمیعی رو معرفی میکنن ولی من که همون موقع هم دنبالش بودم پیدا نکردم .
بزارید بگردم ببینم دیگه چه کتابایی خوبن. اگه فایلی هم داشتم بهتون میگم.
موفق باشید :گل:

والا شوخی کردم
ولی خب البته یه دانشجوی معماری همیشه به پروژه نیاز داره اونم از نوعه آمادش!:خنده1::83:
چرا هنوز ادامه ندادی؟
فعلا دنباله کتابه جامع خوب برای عناصرجزییات میگردم:بله:

جااان؟ :تعجب2:

من دو ساله درسم تموم شده ، فکر نمیکنم کارام به دردتون بخوره
ولی اگه کمکی از برمیاد بگید ، خوشحال میشم کمک کنم .
چه درسی و چه پروژه ای میخواید ؟:نیش2:

سلام
به ایران انجمن خوش اومدین :گل:
بله معماری خوندم :95:
اینجا خودمو معرفی کردم :
http://www.iranjoman.com/showthread.php?t=570&page=6

سلام ممنون:گل:
ولی عکستون برای من نشون نمیده:احترام:

:فکر:

یه سوالی ذهنمو مشغول کرده، بچه هایی که از سال ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۹ به دنیا میان
دهه چندی حساب می شن؟باید چطوری خطابشون کرد؟دهه صفری؟ دهه جدید؟ شروعی دوباره؟دهه ناشناخته؟ تغییر را احساس کنید !؟

.
.
.
روزى به لقمان هیچ نگفتندهمینطورى ساکت نگاهش کردند
آخر خودش خسته شد گفت : از بی ادبان
.
.
.
بابام بهم پول داده برم خرید ، میگم تو که پول می دی یه کم بیشتر بده ، زیاد اومد بر می گردونم ، من بچه اتم مثلا !
می گه : تو دنیای منی اما ! به دنیا اعتمادی نیست
.
.
.
داداشم قنادي داره ،ديروز برگشته دو بسته شکلات آورده خونه ميگه اينو بخوريد حيفه!! تاريخ مصرفش گذشته مشتري نميبره!! :|
.
.
.
لبخند لطفــــا :بله:

سلام

مرسی گلم از درخواستت انشاا... که دوست خوبی برات باشم

:دوست:

خسته ام ...

از سنگینی لحظه ها،

از سکوت بی اختیار،

از هر آنچه در لبخندم تلخ میگردد ...

اندک امیدی در دلم باقیست،

شاید برگردد ...

:گل: