maksemos

فرند :مشکوک:

بازم رفتی تو طرح 4 روز در میون ؟؟؟!!! :سوت:

یوسف:گریه:

غدیر یعنی کسانی که عقب مانده اند، برسند

و کسانی که جلو رفته اند برگردند؛

غدیر یعنی با ولایت حرکت کردن ...

***************************

دوست عزیز!

عید بر شما مبارک.

:گل:

حالم بده:86:

اگر خلق عالم علي را مي شناختند ، دوستش ميداشتند و اگر خلق عالم علي را دوست ميداشتند ، جهنم آفريده نميشد .
عید تون مبارک:گل:

بر عید غدیر عید اکبر صلوات / بر چهره ی نورانی حیدر صلوات
بر فاطمه این عید هزاران تبریک / بر یک یک اهل بیت کوثر صلوات . . .

عید غدیر بر شما مبارک :گل:

دستم بوي گل مي داد. مرا به جرم چيدن گل محكوم كردند.اما هيچ كس فكر نكرد كه شايد من يك گل كاشته باشم.

علي در عرش بالا بي نظير است

علي بر عالم و آدم امير است
به عشق نام مولايم نوشتم
چه عيدي بهتر از عيد غدير است؟

عید غدیر خم مبارک...:گل:

بع بع! بسم الله...:نیش: چی شده؟ :نمیدونم: آها فک کنم بازی ببعیه. دیگه بزرگ شدی پسر مامان:خنده2:
:9:ماشالله
به چه چیزایی آدمو وادار می کنن هاااا:9:
جوّ معنوی رو شاید برای شما داره. من جوّ دعوای مادرانه میگیرم:49: هر چی هم مقاومت می کنم نمیشه میره رو اوج! :15:
اوه اوه... امتیاز رو نده. من اعتراضی ندارم.:فرار:
تهدید نکن. من بزرگت کردم...:فکر: ها؟ :مشکوک: نه بزرگت که نکردم:لبخند یواش: ولی اخلاقت رو می دونم:50: جلوت بایستم زودتر کوتاه میای. یادته درو می کوبیدی قبلا؟ درستش کردم:نفس راحت:
واسه ی مامان خط و نشون نکش. منو انقد عصبی نکن. من قبلاً خوب و مهربون بودم :ای خدا:
شام نداریم:65:

سلام یوسف
بیا برات گل آوردم

:64:
:73:
:قاطی:
زودتر بیا خب:34:
:بغل:

البته این عکس هم خوبه
بابک مرد واقعی تاریخ

:بغل::بغل::بغل::نیش:

سلام یوسف پیغام خصوصیت رو هنوز نخوندی؟

:غش2: پسربچه ی شیطون آخر یه کاری دست مغز این مامان میدی.:خنده2:
حالا من کدومشو جواب بدم. ماشالله ماشالله به این زبون:دعا:
حرف راسته. هااا؟ حالا مونده تا شام سوخته بدن بهت. اونم اگه بدن. دیگه پشت گوشتو دیدی غذای مامانو هم دیدی! :9:
وای چه جوّی داره! :غش:

چرا می زنی زیرش؟ خودت نوشتی «هی واییییییییییییییییییییییی ی مامان :52:
الان اون بالا بالا هاممممم :در حال اشاره به نقاط دور دس:» بعد امتیاز نمیدی؟
:غش2: قشنگ گفتی :پق، خنده: ولی دیگه غذا بی غذا :50: برو بده برات درست کنن از ما بهترون :سوت:
شام نخورده نیای خونه هاااا :بدجنس:

به چی میخندی؟:خنده2:

هیچی، چیز خاصی نمیگم، شیرین کاری های تو و علی آقا رو واسشون تعریف کردم:خنده2:

من خدایی دارم، که در این نزدیکی است

نه در ان بالاها

مهربان، خوب، قشنگ

چهره اش نورانیست

گاهگاهی سخنی می گوید، با دل کوچک من، ساده تر از سخن ساده من

او مرا می فهمد

او مرا می خواند، او مرا می خواهد:گل:

:30:
هه یوسف یه چیزی:50:
دیروز داشتم به دوستم میگفتم دلم واسه یوسف تنگ شده... میگه منم همین طور:تعجب:
ازش میپرسم چرا... میگه آخه اینقدر میای میگی یوسف اینو گفت یوسف اونو گفت، یه روز که درموردش حرف نمیزنی دلم واسش تنگ میشه:نیش2:
:بغل: